هدایت شده از کافه عَکآسیآرآیــ ــه🌱
_اگر بخواهم بنویسم
روزها باید فسفر سوزانده
و همه فضائل را پشت سر هم ردیف کنم، اما مخلص کلام؛
در 1:20چیزی جز ما «رایت الا جمیلا» مستور نیست!🥀🌙✨
@array_p
آرایـــarrayــه⁴⁸²
_اگر بخواهم بنویسم روزها باید فسفر سوزانده و همه فضائل را پشت سر هم ردیف کنم، اما مخلص کلام؛ در 1
چه شکاری کردم دیشببب =)
مزار حاجی
سخنرانی حاج آقا
ساعت ۱:۱۹:۱۹
وای واصن وای👐🏻🌱🫀
#شرحواقعه
#کرمان
#مکتبسلیمانی
دوزتان یه چیز جالب ناک😂😎
«ایشون سر گروه ما تو اردوی کرمان بودن( عشق من 😂🌱🫂)»
وقتی میگم تعارف ندارم یخم آب بشه آب میشههههه
یعنی این😂
ارع خلاصه اولش هشدار داده بودم سعی نکنید یخمو آب نکنید گوش نکردن😂😭
بنده خدااا ها ساید جدید و اجتماعی مو ک دیدن گرخیدن😂🦖
فکرشو نمیکردن
دیگه گفتم مراقب باشید کفش ام نکنید
پن: کشف👻
#شوخی
#شرحواقعه
#کرمان
_این همون صحنه ایه که
تا ابد گذرش از مخیلاتم متوقف نمیشه
این دقیقا همون صحنه ایه که
تراپیستانه ، شایدم ناخودآگاهانه
تغذیه ی روح تشنه ی
کوچولوم شد ؛بدون اینکه خودشم بدونه !
این همون صحنه خواب های بچگی یه
از همونا کِ قَدِ لبخند یه نوزاد ،شیرینه :)
اره ، این صحنه های مصور
همون هایی هستن ک تا ابد
مدیونشون خواهم موند ! :)🌙🦋
#برگهایاز_دفترچهخاطراتمن
#شرحواقعه #کرمان
دوزتان
اون دوستم Precious رو یادتونه؟🌚✨
گفتم در اکثر مواقع با چشم رویت میشه
و در اکثر مواقع میشه دیدش؟
ساعت ۱:۲۰ اون شببب قرار عاشقی
یه جوری میدرخشید ک انگار منظورش اینه کِ :
(اومدم تماشا کنم اینجا چه خبره
تا خاطرات و ثبت کنم . . :)
خلاصه اونجا هم باز گوش سپرد
ب حرف های سر ، باز نکرده دلم .
اره دیگه ، دوست خوب اینجوری همیشه همراهته :)🫂👀🌱
#شرحواقعه
#مکتبسلیمانی
#کرمان
آخرین لحظات گلزار
و وداع در اتوبوس
با بارگاه شهید سلیمانی :)🥀🫂
@array_400
#مکتبسلیمانی
#شرحواقعه
#کرمان
_و آما شب آخر ؛) . . !
اصن مگه میتونم بغض اون. شب و تو کلمات توصیف کنم؟!
نه خدا وکیلی.؟
شوخی میکنید دیگه؟!
هحببحییییحعیی🥲🫂
#شرحواقعه
#کرمان
آرایـــarrayــه⁴⁸²
_و آما شب آخر ؛) . . ! اصن مگه میتونم بغض اون. شب و تو کلمات توصیف کنم؟! نه خدا وکیلی.؟ شوخی میکنید
شب آخر زده بود به سر همه😂👐🏻
یکی از دوستان ک لطف بیکران دارم بهشون
چفیهه رو کل صورتشون بسته بودننننن
ب قول بچه ها ابوعبیده شده بود😂🦖
جلو هرکی میومد یه دور سکته میزد
دوباره روحشو به کالبدش بر میگردوند
(اره خلاصه یاد اون شب اسیدی هیچ وقت از خاطرات نمیره 🥺✨)
رفتیم سوغاتی کرمان بخریم
کلمپه داشتننن
انقد خوشمل بودن سوژه دوربین شدن
فقط حیف کاش به اندازه خوشگلیشون
خوشمزه هم بودن :/
خیلی سلیقه ای یه هاااا
ولی اصلا سلیقه ی منِ بد سلیقه نبود 😂😐🤲🏻
#شرحواقعه
#کرمان