اوکی یه برگ دیگه از
دفترچه خاطرات
امروز و مهمونمید.📒
داستان امروز من
از همین دراز خان شروع شد👀🕯
از یه پیشنهاد ... ؛
خانم مادر گفتن
پاشم برم چهارتا شمع از باغ گل بخرم
حال و هوام عوض شع
انرژی منفیام بره
طبیعت خونم افتاده غمبرک زدم تو خونه.
و از اونجایی هم که آدم اجتماعی نیستم معمولا منو به زور کشوند برای خرید شمع بیرون😐🤲🏻
( دوسه تا دونه هم نبود کههه من دست کم شو گفتم حدود پنجاه و چهار تا شد🐸🤦🏻♀)
#شرحواقعه
خلاصه که هوا انقد قشنگ بود
که نتونستمممم
بیشتر نمونم
رفتم پارک دم خونمون
تا طبیعت خونم متعادل شه🦦
من کلا طبیعت خونم بیوفته اختلالات روانی پیدا میکنم🦖😶🌫
یه ذره با من زندگی کنید دستتون میاد
https://eitaa.com/array_p/130
خلاصه کههه
بماند که چقد توی راه
به خودم چیز میگفتم که
همه از پردیس و پرند و شرق و غرب تهران
میکوبن بچه های مردمو میارن دم پارک
خونمون اردو بعد اونوقت من
برای تنظیمِ میزان روانم ازش استفاده نمیکنم 😐🦖💔
وای من از بچگیم
خیلی با این
ابشارههه
خاطره دارممم
فکر نمیکردم
هنوزم تو این هوا
کار بکنه🗿⛲🍃
#شرحواقعه
@array_400ج
اینجام از خرید
پیروز مندانم
راضی بودممم
و خوشحاللل
که تونستم از همه جا
ارزون تر بخرمش😂🦖
فاز گرفته بودم برا عکاسی🕶
#شرحواقعه
اینجام فاز چوب دستی
برداشته بودم🥸
چون از گُلِ خوشم اومده بود
میخواستم با
اکسپکتو پاترونوم
ازش محافظت کنم🐚
چقد من مهربونم اخههه🌚
پن: برای شفام یه حمد شفا بخونید
ممنون🙏🏻
#شرحواقعه
البته خالی از لطف نیست
که دعا کردم
ویوی خونه ی آیندم ...
به این بهشتی باشه🌱☁️
و .. از این تراس های فرح بخش ِ
چوبی داشته باشه ...>>>🪵
دعا که بر جوانان عیب نیست
زیر بارون هم مستجابه دیگه ایشالا🐸🤲🏻
#شرحواقعه