پن :
امروز واقعا روز خوبی بود
پر از نشونه ، لبریز از چیز هایی ک
فکرشو نمیکردم👐🏻
- گزارش مینویسد کودتاچی ها رسیدند ُ
هزاران پُشتهی هیزم به پشت درب چیدند ُ ..
- سپس با نعرههاشان پردهی حُرمت دریدند ُ
کنار در هر آنچه بود را آتش کشیدند ُ ..
- زبانههای آتش ، گوشهی معجر رسیدند ُ
تمام این دقایق بچههایِ مرد ، دیدند ُ ..
- گزارش می نویسد قتل با جسمی گران بوده
و مقتوله زنی که ظاهرا خیلی جوان بوده ..
- گزارش می نویسد با لگد در را شکستند ُ
زنی که ذکر شد هم اتفاقا پشتِ آن بوده .
- گزارش می نویسد بار ِشیشه داشته آن زن
گزارش مینویسد زخم و تاول توامان بوده ..
- دری بودست با گلمیخهایی ، جای جای آن
گزارش مینویسد میخ در هم خونچکان بوده ..
- گزارش گریه کرده خط به خط از غربت شویش
گزارش شرم دارد که بگوید میخ و پهلویش ..
- گزارش مینویسد زن که دست از در رها کرده
گزارش مینویسد زن کنیزش را صدا کرده ..