eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
248 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
کثرت و کمیت جریان نفاق در صدر اسلام چگونه است؟ خدا در قرآن اینجوری از کثرت نفاق یاد میکنه و به کمیت این گروه اشاره میکنه: (الأحزاب، 60) لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فيها إِلاَّ قَليلا البته اگر منافقان و كسانى كه در دل‏هايشان مرض (ضعف ايمان يا حب گناه) است و شايعه‏پراكنان در شهر كه در مردم ايجاد اضطراب مى‏كنند، (از افسادشان) دست بر ندارند حتما تو را بر ضدّ آنها برمى‏انگيزيم (تا دستور تبعيد آنها را صادر نمايى) آن گاه در اين شهر جز اندك مدتى مجاور تو نخواهند بود.
مرحوم طبرسی متوفی 588 در احتجاج نقل میکنه که پیامبر فرمود از جبرئیل خواستم من رو از ابلاغ همگانی و بیعت گرفتن همگانی از مردم برای مولا معاف کنه. چون... وَ سَأَلْتُ جَبْرَئِيلَ أَنْ يَسْتَعْفِيَ لِي عَنْ تَبْلِيغِ ذَلِكَ إِلَيْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ لِعِلْمِي بِقِلَّةِ الْمُتَّقِينَ وَ كَثْرَةِ الْمُنَافِقِينَ وَ إِدْغَالِ الْآثِمِينَ وَ خَتْلِ الْمُسْتَهْزِءِينَ بِالْإِسْلَام‏ الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏1، ص 59
در راستای حضور قابل توجه منافقین در جامعه اسلامی، آیت الله جوادی آملی در جلسه اول تفسیر سوره برائت، مطلبی رو از قول مرحوم علامه طباطبائی نقل میکنن: یک بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) در نهج البلاغه دارد که آن بیان را المیزان خوب تشریح کرد. حضرت در نهج البلاغه دارد: «النَّاسُ‏ مَعَ‏ الْمُلُوکِ‏ وَ الدُّنْیَا»؛[16] عده‌ای از مردم که گرایش نفاقی دارند، اینها با دستگاه حکومتی نزدیک می‌شوند که منافعشان حفظ بشود که بعدها سعدی دارد: «النّاسُ عَلی دِینِ مُلُوکِهِم»[17] این در بیان نهج البلاغه است: «النَّاسُ‏ مَعَ‏ الْمُلُوکِ‏ وَ الدُّنْیَا». سیدنا الاستاد یک تحلیل خیلی عمیق دارد؛ می‌فرماید تقریباً یک سوم مردم مدینه منافق بودند. اینها در کارشکنی‌های سیاسی حضور داشتند برابر آیه 52 سوره «مائده» که خواندیم. در بی‌ادبی‌ها و حرمت‌شکنی‌ها قصه إفک را راه انداختند که آنجا مشخص است که ﴿تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظیمٌ﴾. در جریان ترور کردن و فتک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در قصّه برگشت از تبوک که آن هم قابل انکار نیست. جمعیتشان قابل توجه، دسیسه‌شان قابل انکار نیست، بدطینتی اینها، بی‌حیثیتی اینها مشخص است. همین که حضرت رحلت کرده است و سقیفه به پا شد، تمام کارشکنی‌های نفاق منافقان رخت بربست. یا باید بگوییم این جمعیت زیاد یک روزه از بین رفتند، اینکه نیست. یا برگشتند مثل سلمان و اباذر مؤمن شدند، این هم که نیست. یا با سقیفه ساختند و این هم همه هست؛ لذا بعد از تشکیل سقیفه ما منافقی در مدینه نداشتیم. این تحلیل خیلی ارزنده است. گرچه متنش در نهج البلاغه است که «النَّاسُ‏ مَعَ‏ الْمُلُوکِ‏ وَ الدُّنْیَا»؛ اما تحلیل خیلی حکیمانه است. فرمود اینها کجا رفتند؟ جمعیتشان یک نفر و دو نفر نبودند که ما بگوییم مُردند! یک سوم این طور بودند شما هیچ یعنی هیچ! هیچ اثری از نفاق بعد از سقیفه نمی‌بینید. همه آنها سر کار آمدند، این خطر هست. https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%81%D9%82%D9%88%D9%86-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-1-1397/01/29-