eitaa logo
آرشیو تدریس استاد نظری زاده
5.4هزار دنبال‌کننده
31 عکس
4 ویدیو
16 فایل
آموزش های صوتی طب اسلامی توسط استاد نظری زاده مباحث دیگر در کانال نمک @namak14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅✅✅✅✅ خلاصه مقدمه_ مزاج شناسی ما در طب راه های تشخیص زیادی داریم که بفهمیم « ریشه ی بیماری از کجاست » . امروزه راه های تشخیص زیادی وجود دارد . یکی از این راه ها « آزمایشگاه » است . طب مدرن برای تشخیص راهی جز « آزمایش » ندارد البته از روی آزمایش هم چیز زیادی فهمیده نمی شود چون طب غربی نگاه اخلاطی و مزاجی ندارد . یکی دیگر از راه های تشخیص « ظاهر بدن » است مثل کف دست ، ناخن، نبض ، عنبیه ، زبان و ... تنها راه تشخیصی که اهل بیت علیهم السلام در روایات مطرح کرده اند « مزاج شناسی » است . در زمان قدیم روی مزاج شناسی تمرکز و کار می کردند و مسلط می شدند و با همین مزاج شناسی سخت ترین بیماری ها را درمان می کردند . در طب جدید با وجود امکانات پیشرفته و راه های تشخیص زیاد اما « درمانی » وجود ندارد . در باب مزاج شناسی روایتی از امام صادق علیه السلام داریم که : «معرفت نفس یعنی شاخت طبایع ، ارکان و ستون هایی که وجود انسان روی آن ها بنا شده است .» این تنها روایتی از اهل بیت علیهم السلام است که در آن توضیح داده اند که « معرفت نفس » چیست . سایر روایات اهل بیت علیهم السلام در مورد «اهمیت معرفت نفس » است نه « چیستی معرفت نفس » پس معرفت نفس که این قدر در دین ما به آن تاکید شده یعنی « مزاج شناسی » پس اهل بیت علیهم السلام روی مزاج شناسی کار می کردند . سایر روش های تشخیص علاوه بر این که «جامعیت » ندارد ، « قطعی» هم نیستند و می توانند ما را به اشتباه بیندازند . خداوند متعال برای شناخت بیماری علایمی را در بدن انسان قرار داده: « درد» یکی از نشانه های بیماری است . ما بر اساس « نوع درد » ، مزاج و خلط را تشخیص داده و سپس درمان می کنیم . « تغییر رنگ » هم از جمله نشانه های وجود بیماری است ؛ تیرگی رنگ پوست ، رنگ جوش ، رنگ لب ، رنگ زیر چشم و ... « وجود ورم » در جاهای مختلف بدن نشانه وجود بیماری است . « صداهای بدن » نشان دهنده وجود بیماری در بدن است ؛ صدای زانو ، صدای معده و ... « چرک » « خون ریزی » « گرفتگی » همه علایم بیماری هستند . این ها همه علایمی هستند که خداوند در بدن ما قرار داده که نیاز به « آزمایش » و بقیه ی راه ها نداشته باشیم . ✅✅✅✅✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆 خلاصه قسمت اول رکن آتش اولین قسمت مهم در « شناخت مزاج ها » بحث « ارکان » است . « ارکان » ارتباط بسیار عمیقی با « مزاج ها » دارد . شناخت « ارکان » تاثیر مستقیمی در شناخت « مزاج ها » « اخلاط » و « بیماری ها » دارد . طبق روایات : ما« ارکانی » داریم که برای « خلقت » معرفی شده اند . ما « ارکانی » داریم که برای « انسان » معرفی شده اند . « ارکانی » که در « خلقت » هستند عبارتند از : آتش ، هوا ، آب ، خاک ترتیب نوشتن این ارکان هم خودش « موضوعیت » دارد . هر کدام از این « ارکان » « مزاجی » دارد : آتش : گرم و‌خشک هوا: گرم و تر آب : سرد و تر خاک : سرد و خشک وقتی ما صفرا را در برابر آتش می گذاریم به این معنا نیست که صفرا از آتش پدید می آید یا دم از هوا بلکه می خواهیم بگوییم با « شناخت آتش » بهتر می توانیم « خلط صفرا » و « صفراوی ها » را بشناسیم . همین طور در مورد سایر موارد . سوال : مگر می شود مزاج «هوا » همیشه « گرم و تر » باشد در حالی که ما در هر منطقه ای هوایی را داریم ؛ هوای سرد ، هوای خشک و ... یا این که مزاج « خاک » « سرد و‌خشک » باشد در حالی که ما خاک گرم و خشک و انواع مختلف خاک ها را داریم ؟ پاسخ : وقتی ما می گوییم فلان چیز طبعش « گرم » است باید توجه داشت که : ما یک « گرمای طبعی » داریم و یک « گرمای دمایی » شما اگر زنجبیل را داخل یخچال هم بگذارید باز « طبعش » « گرم و خشک » است هر چند که « دمایش » « سرد باشد » « گرما « یعنی : « حرارت » « انرژی بخشی »«چیزی که به انسان انرژی می دهد » خیار و ماست به انسان انرژی نمی دهد ولی یک قاشق عسل می دهد . اگر ترشی را روی آتش حرارت دهیم باز « طبعش » « سرد » است . « تری » هم به معنای « تری ظاهری » نیست بلکه به معنای «طبع تر » هست . «طبع تر » به معنای « انعطاف پذیری » «نفوذ پذیری » « قابلیت شکل پذیری » و « نرم بودن » است . بادام به ظاهر خشک است اما به شدت مرطوب است و به بدن انسان رطوبت و لینت مزاج و نرمی می دهد . روغن بادام شیرین یکی از مرطوب ترین روغن هاست . در مورد « خشکی » هم همین طور کسی که روغن رازیانه را به بدن بزند ، از شدت خشکی ، بدن را می سوزاند . با این که روغن است اما گرم و‌خشک است . پس « خشکی » به معنای « شکنندگی » « سوزاندن » « گرفتن رطوبت و نرمی » است . پس وقتی می گوییم «خاک » « سرد و‌خشک » است یعنی « خاک » هر جایی را استفاده کنید « سودازاست » و برای انسان مضر است و ایجاد بیماری می کند . « رکن آتش » : 🔸آتش « بالانشین است » بر خلاف آب و خاک که به سمت پایین حرکت می کنند . پس « دردهای صفراوی » ، دردهای بالانشین هستند .‌ مثل زردی نوزاد ، تب ، گرگرفتگی و ... « صفراوی ها » دوست دارند « بالادست » باشند ، مدیریت کنند و دستور بدهند ( بر خلاف بلغمی ها ) . 🔸 «پختن و سوختن »کار « آتش » است . « صفراوی هایی » که صفرایشان خیلی بالا نباشد اهل « تجزیه و تحلیل » هستند ولی اگر صفرایشان خیلی بالا باشد آن قدر مطالب را تحلیل و تجزیه می کنند که مطلب را می سوزانند . 🔸« آتش » وقتی « می سوزد » تبدیل به « خاکستر » می شود. خاکستر طبعش سرد و خشک است ، سوداست . پس آتش که می سوزد سودا ایجاد می کند . « صفرا » و « چیزهایی که خیلی گرم اند » در نهایت « سودازا» هستند . 🔸 « آتش » باعث « نفوذ » می شود. آتش در آب نفوذ می کند و باعث بخار شدن آب می شود . آتش در خاک نفوذ می کند و با استفاده از رطوبت آن را به کوزه تبدیل می کند . پس « صفرا » باعث « نفوذ » به بلغم و تبدیل آن به دم می شود . «صفرا »باعث گردش خون می شود . « صفرا » باعث گرمابخشی به اعضای سرد می شود . 🔆🔆🔆🔆🔆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌪🌪🌪🌪🌪🌪 خلاصه مزاج شناسی (۲) قسمت دوم : رکن هوا رکن « هوا» معمولا معادل « باد » هم حساب می شود . ما بحث « ریح » یا « باد » را زیاد در طب سنتی نداریم و حکما خیلی به این بحث نپرداخته اند اما در روایات روی بحث « باد » خیلی تاکید شده است و حتی جزو « ارکان » و « امزاج » به حساب آمده است . طب سنتی « هوای متحرک » را « باد » می داند و « ریح » را ناشی از « دم » . یعنی همچنان که « هوا» معادل « دم » در بدن انسان است ، «ریح » را هم معادل « هوای متحرک » یعنی « دم سوخته » ، دمی که از جای خودش به حرکت درآمده ، از قاعده ی خودش خارج شده ، می دانند و در همین حد روی آن بحث می کنند. شناخت ویژگی های « هوا » به شناخت ویژگی های « دم » کمک می کند : 🔸 همه چیز در « هوا » مشخص است . * اگر چیزی داخل هوا پخش شود همه آن را می بینند . پس دموی ها خیلی راز نگه دار نیستند . دموی ها محبت را پنهان نمی کنند و آن را بروز می دهند و اهل خرج کردن عاطفه هستند . دموی ها چیزی را نگه نمی دارند و اهل خرج کردن هستند . این چیز می تواند گاهی مال باشد گاهی جان و ... 🔸 « رطوبت هوا »به همسایه ی بالا و پایینی اش مرتبط است . ما « آتش » را معادل « خورشید » « هوا » را معادل « اتمسفر » « بلغم » را معادل « دریا » « خاک » را معادل « زمین » می دانیم . پس « هوا » در بین آتش و آب قرار دارد یعنی « اتمسفر » بین خورشید و دریاها قرار دارد . « رطوبت » رکن هوا بستگی به میزان نزدیکی آن به « آتش» یا « آب » دارد . اگر «هوا » خیلی به « آتش » نزدیک شود و « رطوبتش » به حد « صفر » برسد ، « گرم و تری اش » تبدیل به « گرم و خشکی » می شود . وقتی «رطوبت هوا » به «صفر درصد » برسد ، آتش سوزی ناگهانی رخ می دهد . وقتی « هوا » «رطوبتش » به « صد درصد » برسد می شود « آب » در « مزاج ها » هم همین گونه است : اگر کسی مزاجش « گرم و تر » باشد اما «رطوبتش » خیلی کم شود ، ویژگی های « صفرا » را می گیرد و آن « انعطافی » را که یک دموی باید داشته باشد را ندارد . و اگر « گرمایش » را از دست بدهد ، ویژگی های « بلغمی » را می گیرد . پس : رطوبت صفر درصد = خشکی = سوختن پس عموما « سوزش ها » از « خشکی » است ، از « خشکی صفرا» انواع « سوزش ها » : 🔥 «سوزش خوراکی» : سوزش خوراکی هایی مانند فلفل و زنجبیل و آویشن و ... به خاطر تولید کردن « صفرا » در بدن است . 🔥« سوزش لمسی» : تنفس در بیابان باعث سوزش سینه انسان می شود چون دربیابان « رطوبت » وجود ندارد .یا سوزش دست و صورت در تابستان به خاطر وجود « صفرای » موجود در هواست . 🔥« سوزش بویایی» : مانند بوی تند پودر آویشن شیرازی اصل 🔥« سوزش شنوایی» : « صوت کشیدن گوش » به علت یک صدای « گرم و خشک » است پس « صداهای گوش » از « خشکی » است . 🔥«سوزش بینایی» : نگاه مستقیم به خورشید باعث سوزش چشم می شود . ریختن عرق به داخل چشم باعث سوزش آن می شود یعنی « صفرای » موجود در عرق ، باعث سوزش چشم انسان می شود . « عرق های سرد » « سوزش ندارند » چون « صفرا » ندارند . « سوزش های درونی بدن » عمدتا از « صفرا » هست . نشانه ی اصلی« اسهال صفراوی » ، سوزش مقعد است . « اسهال سرد » سوزش ندارد . « سوزش ادرار» خیلی از اوقات به خاطر « صفراست » « سوزش زکام و سرماخوردگی » از «صفراست » « سوزش معده » در ۱۰ تا ۱۵ درصد موارد از «صفراست » و در ۸۰ تا ۹۰ درصد موارد از « بلغم » است . « سوزش زخم » عموما به خاطر خارج شدن « صفراست » زخم های سوداوی سوزش ندارند . « سوزش چشم » عموما به خاطر « صفراست » « سوزش مفاصل » ظن اول در سوزش مفاصل روی « صفراست » هجوم صفرا به سودای استخوان باعث « پوکی استخوان » می شود و اگر صفرا به استخوان هجوم نبرد و اطراف استخوان ها جمع شود باعث « سوزش مفاصل » می شود . پس « سوزش » عموما از « آتش است » ، آتشی که در بدن انسان به آن « صفرا » می گویند . البته « سوزش های سرد » هم داریم که به خاطر « تمدن جدید » است . عموما « دستاوردهای تمدن جدید » طبعش « سرد » است . چه ماشینش چه مصالح خانه هایش و ... پایه و بنای تمدن جدید ، « آهن » و «نفت » و « برق » هست که هر سه «سرد هستند » « سوزش هایی » که بر اثر «تمدن جدید » ایجاد می شود « سرد » است مانند : سوختن با اکسیژن مایع ، سوختن با اسیدها، سوختن با برق ، سوختن با مواد شیمیایی . 🌪🌪🌪🌪🌪🌪🌪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💧💧💧💧💧💧 خلاصه قسمت سوم رکن آب رکن « آب » « سرد و تر » هست . لایه ی بالایی « آب » هوا است که گرم و تر است . « آب » سرد است و اگر « حرارت » ببیند می شود « گرم » و می شود « هوا » همین بحث را ما در « اخلاط » و « مزاج ها » داریم : 💧 ۱. با « حرارت » دادن به « بلغم » می توانید آن را به « دم » تبدیل کنید . با غذاهای گرم ، با تحرک ، با سخنان محبت آمیز ، با رنگ های گرم ، با بادکش و سایر گرم کننده ها 💧۲.هر چیزی را داخل آب بریزید ،سریع متراکم می شود ، پخش می شود و از بین می رود . بسیاری از « کم حافظگی ها » ( نه همه ی آن ها ) نتیجه ی « بلغم » است . 💧۳. بخشی از سستی ها و بی حالی ها مربوط به « بلغم » می شود . کسانی که آب زیاد می نوشند دچار سستی و بی حالی می شوند . روایتی از امام علی علیه السلام داریم که می فرمایند : آب استقامت بدن را کم می کند . خود « آب » هم سست است . « تنبلی اعضا » یا « تنبلی کلی » عموما از « بلغم » است . 💧۴. « آب » پایین رونده است و به وسیله ی « آتش » بالا می رود . «آب» به سمت «سرازیری » حرکت می کند و اگر بخواهید به آب « ارتفاع » دهید باید به آن « حرارت » بدهید تا به سمت بالا برود . بلغمی ها، سمت « سرازیری » هستند . بسیاری از اوقات ، « بلغمی ها» ابتدا ویژگی های منفی یک چیز را می بینند بعد ویژگی های مثبت را اگر «بلغمی ها » را «گرم » کنیم مثبت نگر می شوند و اول جنبه های خوب را می بینند. پس «بلغمی ها » با « گرم شدن » ، صفات بدشان را از دست می دهند . 💧۵. «آب » « شکل پذیر » است و داخل هر ظرفی که ریخته شود ، شکل همان ظرف را می گیرد . ( آب تابع است ) . « بلغمی ها» ، بسیاری ار اوقات ، « تابع » هستند . عاشق منشی گری و کارمندی اند . اهل فرماندهی و اهل کارهای مدیریتی سنگین نیستند . دوست دارند زندگی عادی و بی دردسری داشته باشند . ❄️ « سردی » بیش از حد « آب » موجب « یخ زدگی » می شود . کسانی که به دلیل افسردگی شدید در جایی می نشینند و به جایی خیره می شوند ، نشان از « بلغم شدید و منجمد » در بدنشان دارد . 🔹 انواع بلغم : ۱. « بلغم خام » : معادل « آب معمولی » است . کیست ها ، چاقی ها ، پرخوابی ، کم حافظگی، خلط پشت گلو، آبریزش بینی ، ورم ها ، برخی از غده های چربی از « بلغم خام » هستند که با « گرم کردن معمولی » مثل پیاده روی ، تعریق ، روغن مالی، بستن شال ، نوره ، تحرک زیاد ، دمنوش های گرم به راحتی درمان می شوند . ۲. « بلغم منجمد» : معادل « آبی که کمی مانده و یخ زده است .» روماتیسم و ورم مفاصل از این نوع بلغم است . ۳. «مره بلغم » معادل « آبی که جایی مانده و گندیده است .» « عفونت های غیر خونی » مثل عفونت معده ، عفونت رحم ، عفونت ریه ، عفونت سینوس ها عموما از «مره بلغم یا همان بلغم گندیده » است . « عفونت های خونی » مثل زخم کف پا یا سرطان خون ، عموما از « سودا» است . پس ۳ نوع « آب » داریم و ۳ نوع « بلغم » هم با توجه به آن می توانیم در بدن تعریف کنیم . ▫️« آب حرارت دیده » ، « هوا » است . ▫️« بلغم حرارت دیده » ، « دم » است . 💧💧💧💧💧💧💧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍 خلاصه قسمت چهارم رکن خاک شناخت رکن خاک در شناخت «افراد سوداوی » و برخی از« بیماری های سوداوی » موثر است . ۱. خاک حالت نگه دارنده و خودگرایی دارد . یعنی چیزها را در درون خودش می گیرد و آن ها را حفظ می کند و از دیدها پنهان می دارد . امانت داری ، نگه داری اشیا ، بخل ، راز نگه داری . اهل خرج نبودن از ویژگی های رسوداوی هاست ؛ خرج نکردن مال ، محبت ، راز و ... ۲. برای شکل دهی به خاک ، اول رطوبت و سپس حرارت می دهیم . برای درمان سودا ما نباید ابتدا حرارت بدهیم، یعنی چیزهای « گرم و خشک » را اگر برای سوداوی ها استفاده کنیم خیلی اذیت می شوند . پس باید همراه گرما ، رطوبت هم بدهیم و چیزهای « گرم و تر » استفاده کنیم . ۳. خاک پرورش دهنده است . بذری را که داخل خاک قرار می دهیم آرام آرام و سر فرصت تبدیل به گیاه می شود ( به خاطر سردی ای که داخل خاک است .) سوداوی مزاج ها اهل « پرورش مطالب » هستند و مثل برخی از صفراوی ها مطالب را نمی سوزانند. ۴. خلط سودا پایین نشین است . « دردهای سوداوی » عموما « پایین نشین » هستند مثل : زخم دیابت ، نقرس، خارپاشنه ، بواسیر ، یبوست ، واریس ، سیاتیک و ... البته ما بیماری هایی داریم که خاص سودا هست ولی « بالا نشین » است مثل « افسردگی ». ولی عموما بیماری های سوداوی ابتدا از پایین تنه ایجاد می شوند . یکی از راه های مهم «خروج سودا » از بدن ، « کف پا » است . ( چون سودا پایین نشین است ) روغن مالی پا ، ماساژ کف پا ، پیاده روی در جاهای سخت مثل سنگلاخ ها ، پیاده روی روی سنگ های ساحلی در خروج سودا از بدن بسیار موثر هستند . « فلک کردن » که وسیله ی تنبیهی زمان قدیم بود ، در خروج سودا از کف پا ، موثر بود و یکی از راه های تخلیه ی سودا بوده است . ۵. همه چیز به خاک برمی گردد. جسم ما، غذاها،برگ درختان ، میوه ها و ... تبدیل به خاک می شوند . همه چیز در نهایت تبدیل به خاک می شود یا در اثر « تجزیه » یا در اثر « هضم ». «اخلاط » هم در نهایت تبدیل به « سودا » می شوند : اگر « دم » خیلی گرم شود تبدیل به « صفرا » و اگر صفرا خیلی گرم شود تبدیل به « سودا » می شود . گاهی اوقات خود « دم » می سوزد و مستقیما تبدیل به « سودا» می شود . گاهی اوقات « بلغم » تبدیل به « سودا » می شود . « مره ای » که در روایات آمده یعنی « مره ی صفرا و سودا و حمرا» ، این ها در نهایت اخلاط اند . یعنی وقتی « می سوزند » همه تبدیل به « سودا » خواهند شد. 🌎🌎🌎🌎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘☘☘☘☘ خلاصه قسمت پنجم رکن معنوی رکن پنجم ، تمام ارکان و مزاج ها را تحت تاثیر قرار می دهد . طبع خاک سرد و خشک است و خوردن خاک حرام و‌بیماری زا اما خاکی در عالم وجود دارد که خوردن یک ذره از آن شفای تمام بیماری هاست و خوردن آن نه تنها حرام نیست بلکه مستحب است و کام نوزاد را هم باید با آن برداشت . چرا ؟ چون یک « عامل معنوی » روی تربت سیدالشهدا علیه السلام حاکم است که دیگر ، بحث ارکان و اخلاط کنار می رود و کاربردی ندارد . « آتش» سوزندگی دارد و می سوزاند اما همین آتش برای حضرت ابراهیم علیه السلام سرد و سلامت می شود . به خاطر دستور خداوند و آن « رکن معنوی » که بر آتش حاکم است . خوردن زیاد « آب » ضرر دارد و نهی شده است . اهل بیت علیهم السلام فرموده اند : زیاد آب نخورید . ریشه تمام دردها در زیاد آب خوردن است . ولی اهل بیت علیهم السلام به زیاد خوردن آب زمزم توصیه کرده اند . « عامل معنوی » که بر آب زمزم حاکم است باعث شفای دردهاست . « اشک » سرد است و طبع غم هم سرد . گریه انسان را سرد می کند و به همین دلیل در مراسم غم و اندوه گلاب و‌خرما می دهند که انسان را گرم کنند . اما اشک برای اهل بیت علیهم السلام « گرم » است و چیزی گرم تر از آن در خلقت وجود ندارد . به همین دلیل بعد از مراسم روضه امام حسین علیهم السلام آدم احساس نشاط می کند . « رنگ سیاه» سودازا است .اما اهل بیت علیهم السلام برای عزای امام خسین علیه السلام لباس سیاه می پوشیدند . « عامل معنوی » بر این لباس سیاه حاکم است که دیگر رنگ سیاه بیماری زا نخواهد بود . « شب » سرد است . اما « سحر » و « بین الطلوعین » گرمابخش ترین ساعات است ( هر چند از لحاظ دمایی سرد باشند.) « عامل معنوی » که در سحر و بین الطلوعین هست باعث شفای دردهای ما می شود ، طول عمر را زیاد می کند ، باعث می شود آهن بیشتری جذب شود و‌ ... « قبرستان » ، سرد و خشک است . اما اگر قبر امامی در وسط قبرستان باشد ، همین قبرستان می شود گرم ترین جای عالم . قبرستان وادی السلام ، بزرگترین قبرستان دنیاست . اما به خاطر قبر امیرالمومنین علیه السلام که آن جاست ، تمام گرماهای عالم هم همانجاست . همه به دنبال « گرما » هستند و هر چیزی که « گرم » باشد انسان را به سمت خودش می کشاند . ارتباط با اهل بیت علیهم السلام به آدم گرما می بخشد . تمام « گرمای مادی و معنوی عالم » ،تحت تاثیر گرمای اشک و آه به سیدالشهدا علیه السلام است . هر « غذایی» طبع و مزاجی دارد . اسم سیدالشهدا علیه السلام روی هر غذایی بیاید آن غذا متبرک می شود و خون ساز خواهد بود ، حتی اگر آب جوش خالی باشد . اسامی اهل بیت علیهم السلام شیرین است و شیرینی طبعش گرم و تر . اصل « تفاوت » طب اسلامی با طب سنتی در همین « عامل معنوی» است. « عامل معنوی » در حیطه ی عقل و تجربه ی بشری نیست . « قدرت طب اسلامی » به داروهایش نیست چون دارو را همه دارند بلکه قدرت طب اسلامی به همین « عامل معنوی» است که شما باید بتوانید : با « حمد » مرده زنده کنید . با « بسم الله » همه ی بیماری ها را درمان کنید . با یک ذره « خاک » بتوانید درمان کنید و .... مسایل معنوی مغفول واقع شده و ما در کنار نسخه ها باید حتما « عامل معنوی » را لحاظ کنیم . مثلا در نسخه های نازایی، « استغفار» را لحاظ کنیم . بحث « اذان گفتن » با صدای بلند در خانه ها مطرح شود و ... پرسش : گرمای آتش از کجاست ؟ سردی خاک از کجاست ؟ و ... پاسخ : این ها همه دست خداست . همان خدایی که در آتش سوزندگی قرار داده می تواند آن را سرد کند . همان خدایی که طبع سرد را به خاک داده می تواند خاکی را گرم کند همان خدایی که آب خوردن زیاد را مایه بیماری قرار داده می تواند زیاد خوردن آب زمزم را مایه شفا قرار دهد . و همان خدا می تواند با اسم اهل بیت علیهم السلام تمام قوانین عالم را به هم بریزد و کن فیکون بکند . ☘☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_66428233.mp3
10.39M
نکاتی پیرامون روشهای تشخیص زبان و کف دست و ناخن و ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا