به بع قال آموچان

https://eitaa.com/art_moon/1873 وای لیدی داره میگه نقاشیم قشنگه:) مرررسیی✨🍃

ولی نقاشی های لیدی قشنگ ترن🌑✨

عزیزم حقیقت گفتم نقاشی هات فوق‌العاده دوست داشتنی و زیباست خیلی دوسشون دارم و همینطور متن هایی که مینویسی

خیلی لطف داریییی

تا اینجا🤣 #نصفه

وای آنجلو 😭 خیلیییییییییییییی عالیع ادیت شد🌚

به به

به به به خودت😍❤️

بانو.. #art_moon

او بانوی بهار بود.. هرجا که می رفت درخت ها شکوفه ها می زندند گیاهان سبز می شدن و بیابان ها جنگل.. او با گل ها،سبزه ها و درختان دوست می شد و با آن ها حرف می زد؛) او هیچ دوست هم نوعی نداشت و تنها بود .اما با تمام گیاهان دوست بود.. هیچکس او را ندیده چون خودش نخواسته.. یعنی روزی می رسد کسی او را ملاقات کند #art_moon

خیلی قشنگه آباریکلا😳💪 بزار منم یه ترای بکنم👀😁 طبیعت مدیون او است. درختان،چمنزارها ،سبزار ها باید قدردان او باشند. کنترل و سازماندهی جنگل هنر دست خودش است. به راستی او کیست؟ او خانومی با کمالات است،زیبا و خوش سیما، او مادر تمام حیوانات،چمنزارها،سبزارها،گلستان ها است. یک مادر که دوستدار فرزندانش است. مادر طبیعت کوشید تا زیبایی را به جنگل هدیه دهد و همینکار راهم کرد :) اما انسان ها :( انسان‌ها هدیه باشکوه مادر را کشتند. دیگر چیزی برای خنده و شادی وجود ندارد،اما به وفور چیزهای زیادی برای گریه و اندوه وجود دارد. مادر طبیعت قلبش شکسته او نیاز دارد تا قلبش را با امید پر کند اما او راه دیگری را برمی‌گزیند ؛((قلبش را با مایع خشم و نفرت پر کرد،او اسم خودش را عوض کرده و برای خود یک نام شوم انتخاب کرد.)) سالها از این اتفاق میگذرد جنگل و طبیعت دیگر وجود ندارند،بجای درختان رشید،آپارتمان های مرتفع وجود دارند... شبی شوم در این شهر فاسد اتفاق می‌افتد... پسر شهردار و نامزدش در وسط شهر گردن آویز رؤیت می‌شوند،با چهره هایی پراز ترس و وحشت،عجیب تر از آن،درختی است که باهاش گردن آویز شدند،از وسط درخت خون میجوشد و درخت فریاد گوش خراشی می‌زند و مشخص است که داخل فریاد های خود با درد و فریاد می‌گوید:((چرا؟!!!.)) روی درخت متنی نوشته شده است که گویای تمامی حوادث تلخی است که برای جنگل اتفاق افتاده... ((نفرین طبیعت عاشق خون انسان‌ها است، بهش خون دهید تا قلب چاک چاک شده اش مداوا شود.)) او دیگر مادر طبیعت نیست،او مادر ارواح جنگل است،او یک شیطان بی‌رحم و وحشی است که هیچ کس حریف او نمی‌شود. _به جز تو......کاملیا، فقط تو هستی که می‌توانی اورا متوقف کنی،می‌دونم تو اونو دوست داری و حقم داری مادرتو دوست داشته باشی... ولی او سعی دارد تمامی انسان هارا به قتل برساند،تو باید جلوشو بگیری، کاملیا...دختر طبیعت.