#شعر
#یحیی_سنوار
شمشیر برهنهام که رعدآسایم
افتاده عقب از من، ردّ پایم...
وا کن آغوش سرخ خود را ای مرگ
سرسبز به سمت زندگی میآیم
✍️ شعر از محمد معروفی
حوزه هنری استان یزد
@artyazd_ir
./بسمالله الرحمن الرحیم
کیست این شیرِ خفتهی بیدار
کیست این مرد؟ بازِ تیزشکار
کیست این سرو زخمیِ بیدست؟
کیست این لالهزار را سردار؟
کیست این زخم تازهی زیتون؟
کیست این عمر سر به سر پیکار؟
کیست این مرد؟ رستم دستان
کیست؟ بی جوشن ست و بی دستار
کیست سرباز کهنهی میدان
کیست این سربدار بی تکرار
کیست این؟ حیدری ست گفتارش
خیبری مسلک است این مختار
کیست این مشت سربلند و سترگ
کیست طراح رخنه در دیوار
کیست این جنگجوی بیسایه
کیست آزادهی میان حصار
دشمنان را بپرس، میدانند...
کیست این ایستاده در آوار
کیستی کیستی جوانمردا؟
کیستی خود بگو مرا سِنوار !
#رحیمه_مهربان
#یا_يحيي_خذ_الكتاب_بقوة #يحيي_سنوار
#حوزه_هنری_خراسان_رضوی
حوزه هنری استان یزد
@artyazd_ir
او عاقبت بخیر شد، انسان شهید شد
◾️در پی شهادت شهید #یحیی_سنوار شاعران کشورمان دست به قلم شدند. شعر مهدی جهاندار را در وصف این شهید عزیز بخوانید.
با چفیه و جلیقه و قرآن شهید شد
یعنی که در میانهی میدان شهید شد
بیچاره آن کسی که به پیمان وفا نکرد
خوشبخت آنکه بر سر پیمان شهید شد
تسبیح و عطر، قمقمهی آب پس کجاست؟
حدست درست، با لب عطشان شهید شد
چند اسکناس، پول زیادی نمیشود
اما کسی نگفت که ارزان شهید شد
آن کس که هم کتاب دعا هم تفنگ را
با هم به جبهه برد، مسلمان شهید شد
بیعشق و بیحماسه و بیشوق و بیامید
بیجنگ و بیمبارزه نتوان شهید شد
من بیحسین ماندم و بَل هُم أضَل شدم
او عاقبت بخیر شد، انسان شهید شد
حوزه هنری استان یزد
@artyazd_ir