eitaa logo
خاطره های أسدلاّه(علیرضا مطلّب)
394 دنبال‌کننده
175 عکس
43 ویدیو
1 فایل
خاطرات اسد الله علم براساس یادداشتهای چاپ شده به صورت عامیه و طنز اما وفادار به متن کتاب با درج ادرس دقیق خاطره ارتباط با ادمین : @Alirezamotalleb
مشاهده در ایتا
دانلود
✅خاطره هشتم مام شست و شو ی مغزی بدیم خب!!!😜 یه روز اسدُلّاه میره پیش شاه می بینه که خیلی عصبانیه 😡. چرا ؟ به دو دلیل: یکی از اینکه چرا توی ایران بارون نمیاد ؟! بعدش شاه میگه که شهبانو از کرمانشاه زنگ زده به من ، گفته مشکل مردم حلّ شده 😃 چون ۱۰ میلیمتر بارون زده اونجا. 🌧🌧 اسدُلّاه خان میگه با خودم گفتم این بارونا اگه پشت نداشته باشه که فایده نداره . اما دیدم پیرمرد از این خبر خوشحاله ، نزدم توی ذوقش . هچی نگفتم .😜😜😜 علت دوم عصبانیتش این بود که چرا ما که زدیم انقلابی ها رو توی قزوین کشتیم ، باید دیروز توی دانشگاه تهران ۶۰۰ تا دانشجو به اونا ادای احترام کنن؟!😡😡 اسدُلاه به خودش میگه : چقدر این مردم ناشکرن . مگه تحصیلات مجانی نیست ! 😳😳 بعدش به شاه میگه : قربان اونا رو شست و شوی مغزی دادن .💪 شاه میگه: خوب چرا ما نمیدیم ؟!🧐😤 اسدُلّاه میگه: قربان ، دم و دستگاه ما ، عُرضه ی این کارا رو ندارن😐 (پنجشنبه ۱۳۵۴.۱.۲۸) یه روز دیگه هم شاه از این موضوع باز ناراحت بوده. اسدُلّاه به کنایه میگه : قربان خوب بعضی از این دانشجوها مامورن و معذور!! 🤨 شاه میگه:مامور کی؟ جواب میده: خارجیها . 🧐 شاه میگه : این انگلیسیها و آمریکائیها چی از جون ما میخوان؟😤 اسدُلّاه خیلی ریز حالی شاه می کنه که نمیخان مثل باباتون واسشون شاخ بشی😣 . به شاه میگه : اونا استخون لای زخم میخان🥺🥺 خاطرات علم .دفتر پنجم پنجشنبه ۱۳۵۴.۲.۴ عضویت در کانال " خاطره های اسدُلّاه" 👇👇 https://eitaa.com/asadallhalam
خاطره نهم حق مردم رو نباید ضایع کرد!!!😎 ظاهرا نه نفر از مخالفان شاه در زندان اوین اعدام میشن(ماجرا را اینجا بخوانید) .‌ روزنامه ها اعلام می کنن که اینها هنگام فرار از زندان کشته شدن😢 .‌ اسدُلّاه از اینکه این اعدامها در دنیا سر و صدا کنه نگرانه 😐. به شاه میگه: الکی داره وجهه ی عالی شما بین مردم و توی دنیا لکه دار میشه😏 شاه میگه: چاره چیه؟ اینا خرابکارن. اگه فرار میکردند بدتر بود که😉(جمعه ۵۴.۲.۱۲) . بعدش توی سفر شاه به آمریکا ، خبرنگارا ، شاه رو سوال پیچ میکنن که چرا زندانی های سیاسی رو اعدام میکنه .‌شاه میگه: اونا تروریستن و من اگه اعدامشون نکنم حق مردم رو ضایع کردم😐 . حالا چند روز بعد مجاهدین ، دوتا مستشار آمریکایی رو با یه مهندس ایرانی می کُشن .💪💪 اسدُلّاه خبرش رو به شاه میده و میگه: بدم نشد😜 تا دیگه اون خبرنگارا این حرفا رو نزن .‌ شاه میترسه که آمریکایی ها کشته شدن این مستشارا رو بندازن گردنش . میگه : یه وقت نگن ما اونا رو کشتیم ؟😳 اسدُلّاه میگه : نه قربان . اینقدارم آمریکائیها با هوش نیستن😉 تازشم یه مهندس ایرانیم که بوده .خیالتون تخت .‌گردن ما نمیفته.😋 خاطرات علم . دفتر پنجم پنجشنبه ۵۴.۳.۱ عضویت در کانال "خاطره های أسدُلّاه" ❤️🌹👇 https://eitaa.com/asadallhalam
شهادت رئیس مذهب شیعه ،‌امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد. امام صادق علیه السلام فرموده اند : قال رسول الله : يا علي لا فقر أشد من الجهل ، لا مال أعود من العقل ایشان گفته اند که پيامبر خدا فرموده است : اي علي هيچ فقری سخت تر از ناداني و هيچ مالي سودمندتر از عقل نيست . اصول كافي ، ج 1 ، ص 30 عضویت درکانال"خاطره های اسدُلّاه"👇👇👇 https://eitaa.com/asadallhalam
خاطره دهم یواشکی کمک کنید!!😁 یه روز اعلحضرت همایونی ، توی حموم مشغول بوده 🙈 که اسدُلّاه همونجا شرفیاب میشه😜 میگه خبر خاصی نبود جز اینکه اعلحضرت چندتا دستور مهم دادن: یکی اینکه: یواشکی و محرمانه به شیعیان لبنان کمک مالی و اسلحه بکنیم 😜😁 (اطلاعات بیشتر را اینجا بخوانید) دوم اینکه: هفته دیگه میخان برن مشهد واسه زیارت☺️ اسدُلاه میگه شاه هر سال یه سفر زیارتی مشهد میرن که پارسال نشده برن و از اینکه قبل از سفر به آمریکا نتونسته بره زیارت ، خیلی ناراحته😔 و اون رو بد یُمن میدونه😏 پ ن : شاه هم میفهمیده کمک استراتژیک چیه و واجبه ، ولی یه عده شاه دوست یا نمیفهمن و یا نمیخان که بفهمن و یا ....😜😜 خاطرات علم .‌دفتر پنجم جمعه ۱۳۵۴.۳.۲ عضویت در کانال" خاطره های اسدُلّاه" 👇👇👇❤️❤️❤️🌹👇👇 https://eitaa.com/asadallhalam
عکسی ناب از مسافرت شاه به کیش . 🤦‍♀️🤦‍♀️ اسدُلّاه این عکس رو توی جلد پنجم کتابش منتشر کرده . با دستخط خودشم زیر عکس یه چیزایی نوشته😏 و چه تعریف و تمجیدیم کرده از شاه🥴 عضویت در کانال " خاطره های اسدُلّاه" 👇👇❤️👇❤️ https://eitaa.com/asadallhalam
خاطره یازدهم: خدا رو شکر که رضا ، زیرِ کار در رو ، شده!!🤪😜 ظاهرا قرار بوده پسر شاه ( همین ربع پهلویِ آواره) با یه عده ای ،یه سر بره کشور مصر . خیلی اصرار می کنه که اسدُلّاه هم باهاش بره🙏 . اونم ناچاراً قبول می کنه ( البته بعدش میگه چون پسر معبودم (شاه) بود قبول کردم . یادداشت 54/3/3). فرداش اسدُلّاه میره پیش شاه تا برنامه سفرشون رو توضیح بده.😋 لا به لای حرفاش به شاه میگه: من تحت تاثیر هوش آقازادتونما !!😝 چون من رو هم به اصرار همراه خودش کرده 😎 . دمش گرم 🥰. شاه برمی گرده میگه : همینطوره ! فوق العاده باهوشه و کاربلد😘. البته بیشتر این کارا ، واسه فرار از مسئولیته هاااا 🙃. اسدُلّاه میگه: اگه واسه اینم باشه بازم جای شکرگزاری داره که یه جَوون چهارده ساله اینجوری فکر می کنه و راه پیچوندن رو بلده🥴🥴🥴. شاه میفرررررمایند: بله الحمد لله باهوشه😇 خاطرات علم. دفتر پنجم یکشنبه 54/3/4 عضویت در کانال " خاطره اسدُلّاه " 👇👇👇 https://eitaa.com/asadallhalam