#شبانه_نویسی
یازده سال تمام!
شروع مسیری که نمیدونستم چی میشه
و از همه مهم تر خیلی سخت تر از چیزی بود که فکرش رو میکردم..
یادمه یازده سال پیش هم بارون میومد..
روز عقدمون رو میگم!
من یه دختر با یه دنیای هزارفرسنگ فاصله از الانم نشستم کنار پسری که قسم میخوردم هیچ فرقی باهم نداریم..
اما الان قسم میخورم کمترین شباهت رو ما بهم داریم
گاهی وایمیستم از دور نگاه میکنم
و میپرسم نکنه به خاطر بچه ها ادامه میدیم؟
بعد میبینم نه..
هنوز لنگرهای مهمی تو زندگی مون داریم
به نظرم مهم ترین چیزی که میتونه زندگی مشترک که قسمت سخت زندگی عموم آدما هست رو سهل و روون کنه بلوغ فکری و عاطفی ای هست که در طی سالهای زندگی ایجاد میشه، باید اینو بپذیریم زندگی مشترک سراسر رنج هست اما گاهی میتونه رنج پاک باشه.. یعنی رنجی که اتفاقا تو رو رشد میده.
یه موقعی فکرمیکردم اگر نشد بسازی تمومش کن، اما الان فکر میکنم اگر نتونستی بسازی مسیرت رو اونقدر تغییر بده حتی شده هزاربار تا ساخته بشه اون چیزی که میخوای..
خدا تلاش و رنج تو رو میبینه..
این وسط قبولم دارم که سخته و زخم و درد هم داره..
اما دووم آوردن ویژگی آدم های بالغِ..
@asalkhorsandian72
#شبانه_نویسی
امروز حوالی ۹بیدار شدم و احساس خوبی داشتم که تونستم بیشتر بخوابم، تا بیدار شدم قهوه خوردم و نشستم پای محتوای تحویل سال که دیگه رسمی از امشب دوره شون شروع شد و من حساااابی ذوق دارم!
بعدش بچه ها صبحانه خوردن و رفتن فوتبال من و دخترک هم آماده شدیم رفتیم خونه مامانم اینا برای ناهار،بچه ها و محمدحسن اومدن ناهار خوردیم، دوساعتی خونه شون بودیم و برگشتیم خونه خودمون چون حسابی کار داشتم من، محمدحسن رفت سرکار من و امیرعباس نشستیم پای تکلیف های جمعه ش و دوساعتی زمان برد و حسابی تمرین کردیم تو این فاصله حیدر و فاطمه آلاء رفتن خوابیدن، وقتی تکلیف هاش تموم شد من باز نشستم پای محتوا و پادکست شون رو ضبط کردم و خودم حسابی کیف کردم از این محتوایی که آماده کردم، بعدش رفتم سراغ بقیه کابینت هایی که مرتب کردن شون مونده بود تمیز و مرتب شون کردن و من هیچ وقت نفهمیدم این همه آشغال از کجا جمع میشه کلی وسیله ی دورریختنی داشتیم که گذاشتم شون کنار و حسابی کابینت ها مرتب شدن، دو سری لباس شستم و طفلی ماشین لباس شویی مون😂😂 لباسا رو پهن کردم شام بچه ها رو آماده کردم یه عود روشن کردم و در و پنجره ها رو باز کردم که هوای بارونی بیاد تو خونه..
نماز و مناجات شعبانیه خوندم..
الانم بچه ها رفتن بخوابن و من امشب میخوام زود بخوابم..البته قبلش سریال میبینم😊
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
سلااااام صبح بارونی تون بخیر🌧
دیشب من زود خوابیدما😄
حوالی ۴.۴۵ بیدار شدم یه دوش پنج دقیقه ای گرفتم که تازه بشم اومدم یه قهوه درست کردم برای خودم با کیک سیب که مامانم درست کرده، بعد مدت ها تونستم قبل اذان صبح بشینم پای جانمازم..
احساس آرامش عجیبی رو تجربه میکنم سر جانمازم، بچه ها نماز مقوله ی خیلی خیلی پیچیده ای برای من، من فقدانش رو تجربه کردم برای همین میگم نماز رو بخون.. حتی اگر حال نمیکنی باهاش، به قول آقای پناهیان تو کتاب نماز خوب،اصلا قرار نیست حال کنی با نماز که..بخونش..
حقیقتا موهبیته که شاکرم لیاقت خوندنش رو دارم..
یه روزی اگر شد میام در مورد تجربه ام از نمازخوندن براتون مینویسم.
مناجات شعبانیه رو خوندم تا اذان بگن..
نماز خوندم و بلند شدم
نشستم پشت میزم تا برنامه های امروزم رو چک کنم دیدم وااای یه قول از پنجشنبه مونده تو برنامه ام! گذاشتم تو اولویت امروز..
و بقیه برنامه هامو چیدم..
باورتون نمیشه رفتم کابینت ها رو نگاه کردم وقتی بیدار شدم گفتم وااای چقدر قشنگین شما😂😂 خدا شفا بده اینجا صادقه!
امروزم بچه های کلاسم رو میبرن اردو و من تا ۱۲.۳۰ کلاس ندارم باید بشینم پای زبانم که خیییلی عقب افتادم و میدونین دیگه زبان رو رو برنامه نخونی جواب نمیگیری از خوندنت..
راستی ۱۱ تا آیه الکرسی رو یادتون نره😍
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
وقتی یه تغییری رو شروع می کنیم...
قرار نیست نتایجش رو سریعا توی
زندگیمون ببينيم اما توی یه نقطه ای از زمان،
اوج نتیجه گیری شروع میشه...
خیلی مهمه که توی اون شيب کند
اولیه، صبور باشیم و بدونيم نتایجی
که می خوایم ساده به دست نمیان...
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
درسته طوسی تو رنگا صدر جدوله کلا!
ولی امروز دیگه خیلی روزِ طوسیه واسه من😂
چقدر من طیف طوسی روشن رو دوست دااااارم
دوست دارم اکسسوری هام همیشه طوسی باشن!
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
دیگه برای انجام تکلیف هاش فاصله مو باهاش زیاد دارم میکنم..
دلم تنگ میشه واسه روزایی که ساعت ها میشستیم و باهم تکلیف مینوشتیم..
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
بذار بهت یه چیزی بگم :
پیشرفت همیشه جلورفتن نیست
.
.
.
.
گاهی برگشتن از یه مسیر اشتباهه
@asalkhorsandian72
#شبانه_نویسی
یه مورد جالب درباره ی خودم بخوام بگم
میگم من تو کار خونه و آشپزی به شدت مودی ام!
یعنی یه بازه ی زمانی نه غذا درست میکنم نه کارهای خونه رو انجام میدم یه بازه ی زمانی مثل این یک ماه اخیر شب ها قبل خواب آشپزخونه تی هم میکشم میام بیرون و هر وعده غذا داریم😂😂
دنبال دلیلش گشتم یه چیزای جالبی در مورد خودم فهمیدم ولی کلا باحاله این طوری بودن😂
امابدون شوخی!
این مدل رفتارهای مودی شدید
میتونه روی بچه ها اثرمنفی بذاره
چون بچه ها تو هر زمینه ای توی خونه نیاز به ثبات دارن و باعث ایجاد امنیت میشه براشون..
اگر مامانی هستیم که تو هر زمینه ای حتی همین مورد کارخونه مودی عمل میکنیم
دنبال تعدیل این موضوع توی خودمون باشیم..
@asalkhorsandian72
خیلی ها تو پیوی خواستن یه کانال مطمئن برا خرید حرز بهشون پیشنهاد بدم
من خودم حرز روح الامین تایید میکنم، می تونید رضایت هاشون رو هم ببینید
حتما حتماااااا یکی از این حرزها داشته باشین،خصوصا برای بچه های خودتون
اثراتش رو میبینین
اینم کانالشون 👈
https://eitaa.com/joinchat/2377449561Cc3c916e62c
بچه ها کانال حرزروح الامین رو برای بار چندم هست معرفی میکنم و مطمئن هستم بهشون.
#روایت_نویسی
امروز۸صبح کوچینگ گروهی داشتیم با تیم حمایت،قبل جلسه میخواستم که با سرتیم صحبت کنم و از تیم لفت بدم من آدم این کار نیستم!وقتی جلسه شروع شد
نوبت به من رسید که از نیت ام برای حضور بگم،با جون کندن گفتم نیتم یادگیری هست،میدونین من صحبت کردن برام یکی از سخت ترین کارهاست خلاف نوشتن دقیقا...
اینکه بخوام تو جمعی از نیتم، حس و حالی که برام حاضره و تجربه ش کردم بگم، سخت نیست.. سهمگینه!
گذشت و بچه ها یکی یکی ابراز کردن حس و حال و نیت شون رو..
گفتگو رو پیش بردیم و یک جمله برام بولد شد، کوچ دوره گفتن ما تو زندگی هیچ کاری نداریم جز ساختن خودمون..
نمیتومم بگم تلنگر بود، احساسش چیزی شبیه برق گرفتگی بود، من خیلی ادعا میکنم به نقاط کورم تسلط دارم حالا یا یه کاری براشون میکنم یا نمیکنم، ولی میدونم کجاهای شخصیتم تاریکه..
اما امروز!
با یک نقطه کوری از خودم مواجهه شدم که انگار قبلا دیده بودمش ولی زده بودمش زیر فرش..آگاهانه!
من از اغراق در مورد آدما به شدت پرهیز میکنم اما حقیقتا برام جالبه یه آدم غیرمعصوم چطور میتونه با یک جمله،تاکید میکنم یک جمله، تحولی رو ایجاد کنه..
بعد جلسه موقع تکمیل کردن به سختی ابراز کردم نقطه ی کوری که دیده بودم واحساس سبکی میکردم..
وقتی جلسه تموم شد هم چنان درگیر بودم،
داشتم فکرمیکردم وتو خودم بودم که حیدر اومد گفت برام تخم مرغ عسلی درست میکنی گفتم الان فقط لازمه ده دقیقه از روی ساعت صبر کنی گفت باشه
میدونین چی برام حاضر بود؟
اینکه اگر حیدر رو نداشتم هیچ وقت عسل الان نبودم قطعا یه عسل دیگه بودم!
و من این عسل رو خیلی دوست دارم
شاکرم بابت بودن حیدر!
@asalkhorsandian72
یه بار رفتم کافی شاپ
عکس قهوه رو استوری کردم یکی اومد گفت:
مگه شما مذهبیها هم کافه میرید؟
بهش گفتم ما اصلا یه کتاب داریم به اسم
اصول کافی!
🤪🤪🤪🤪🤪🤪🤪
یکی از شما برام فرستادید😂
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
یکی از مسیرهایی که برای نظم و برنامه ریزی تو دوره جوونه میزنم بهش تاکید میکنم
نوشتنه برنامه هایی هست که قابلیت عملیاتی شدن داره!
یعنی چی؟
یعنی برنامه ای ننویسم که احتمال میدم نتونم بهش عمل کنم
برنامه ای رو بنویسم که مطمئنم به ۹۰ درصد به بالا میرسم که عملیاتی ش کنم
این باعث میشه دلسرد نشیم نسبت به اصل برنامه ریزی و عمل کردن بهش
وقتی برنامه ی به اصطلاح فضایی میچینیم
باعث میشه بهش عمل نکنیم، دلسرد بشیم
بعد بیایم لیبل اهمال کار و بی انگیزه روی خودمون بزنیم!
من اگر بفهمم کی اولین بار این اصطلاحات رو باب کرد خوب میشه!
تعهد نداریم به خودمون اسمش رو میذاریم اهمال کاری!
تعهد نداریم به برنامه و هدفی که میخوایم بهش برسیم اسمش رو میذاریم بی انگیزگی!
یعنی چی؟؟
قدم اول روی تعهد به خودمون کار کنیم که درونی بهش برامون اون وقت میتونیم هدف گذاری کنیم و برنامه ریزی و بهش برسیم.
حالا تعهد به خودمون یعنی چی؟
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
اگر بخوام بگم تعهد به خود یعنی چی؟!
باید بگم من وقتی بتونم سر قولم به خودم بمونم و برای رسیدن به هدفی که تو ذهنم دارم بجنگم حتی اگر شرایط همراهم نبود،
حتی اگر حالم بد بود، مودم پایین بود، اطرافیانم سمی بودن، این میشه تعهد درونی به خود..
و زمانی که تو به خودت متعهد باشی
حتی وقتی احساس میکنی انگیزه ی ادامه دادن نداری اون موقع است که میگی
من پای تعهدم به خودم وایمیستم و تو همین حال هم ادامه میدم...
بچه ها!
چیزی که کلیدیه همین تعهد درونی به خود هست..
حالا اینتعهد درونی به خود چطوری ایجاد میشه؟
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
تعهد درونی زمانی ایجاد میشه
که من معنای زندگی مو بشناسم
هدف نهایی مو مشخص کنم
و بعد بلند بشم که بهش برسم
و مرحله ی آخر برنامه ریزی هست!
من تو دوره بهترین ورژن من تو وادی هدف و ارزش ها حسابی در مورد معنای زندگی میگم.
اما فردی که به برنامه ش متعهد نیست
تو معنای زندگی میلنگه..
معنای زندگی رو چطوری پیدا کنیم؟؟
با پیدا کردن ارزش ها...
ارزش ها رو چطوری پیدا کنیم؟
با مطلوب مون در چرخه ی زندگی..
چرخه ی زندگی رو گوگل کنید، هشت قسمت اصلی داره، توی هر کدوم از قسمت ها مطلوب تو چیه؟
مثلا تو قسمت شغل و درآمد
من مینویسم مطلوب ام اینه به درآمد مثبت n تومن برسم در ماه، خب اینجا ارزشم چیه؟
استقلال مالی، هدفم چی باید باشه؟
اینکه هر ماه چه قدم هایی بردارم برای رسیدن به مطلوبم، حالا چطوری به هدفم برسم؟؟ با برنامه ریزی دقیق..
وسط راه بی انگیزه شدم چیکار کنم؟
میرم سراغ چرخه زندگی، مطلوب هامو دوباره از نو نگاه میکنم..
پیشنهادم اینه حتما چرخه ی زندگی رو برای خودتون رسم کنید(تو گوگل سرچ کنید)
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
حالا!
اگر معنای زندگی و ارزش هامون رو پیدا کنیم
طبق چرخه ی زندگی هدف رو پیدا کنیم
و بعد برنامه ریزی کنیم
اینجا جاییه که باید اصول برنامه ریزی رو یاد بگیریم
یکی از اصول برنامه ریزی
تعهد به روندنویسی روزانه است
روند نویسی با برنامه ریزی متفاوت هست.
روند نویسی یعنی کارهایی که انجام دادم و با تایمی که ازم گرفته رو یادداشت کنم تا دستم بیاد چطوری برنامه ریزی دقیق تری داشته باشم
از روندنویسی غافل نشین!
عین معجزه است وسط برنامه ریزی هاتون
مثلا
یادداشت میکنید
دوش گرفتن ۷دقیقه
صبحانه خوردن ۱۵دقیقه
گفتگو با فرزندم قبل مدرسه ش ۴دقیقه
و همین روند رو تا ۲۱ روز ادامه میدین
بعدش دست تون برای هر فعالیتی توی برنامه ریزی باید چقدر زمان بذارین
خیییلی کمک کننده است!
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
چیزی که این روزا خیلی بهش پرداخته میشه اینه که برنامه ی اسفندتون رو نوشتین؟؟
بچه هاااا!
حواستون باشه..
شما باید برنامه ی سال بعدی تون رو به طور کلی همین روزا شروع کنید به نوشتن.
چطوری؟
طبق اون چرخه ی زندگی که گفتم عکس ش رو گوگل کنید، مطلوب هاتون رو یادداشت کنید، دو یا سه تا شو برای خودتون تارگت کنین که سال ۱۴۰۳ بهش برسید
حالا..
طبق تارگت ها قدم تعریف کنید برای خودتون.
یعنی چی؟
مثال!
توی چرخه ی زندگی، قسمت تحصیل یا یادگیری و رشد، من مینویسم قبولی دکتری فلسفه تعلیم تربیت دانشگاه فردوسی مشهد،
حالاوقتی هدفم رو نوشتم
باید حداقل ۳تا قدم کمّی براش تعریف کنم
یعنی چی؟
یعنی بنویسم اقدام های من برای رسیدن به هدفم:
۱.دفاع پایان نامه ارشد تا آخر پائیز ۱۴۰۳
۲.خوندن منابع عمومی و اختصاصی دکتری
۳.آمادگی برای مصاحبه
حالا!
میام هرکدوم از این اقدام ها رو تقسیم بندی میکنم به قدم های مورچه ای و طبق این ها برنامه ریزی میکنم(برنامه ی فصلی و ماهانه و هفتگی از تو دلش درمیاد)
طبق همون مثال:
۱.دفاع پایان نامه ارشد تا پائیز۱۴۰۳
قدم ها:
خوندن منبع x y z
دسته بندی مطالب
نوشتن و ارتباط مطالب و نتیجه گیری
تایپ
تسلط روی متن
کارهای اداری
و....
حالا توی هدف فصلی:
بهار(نوشتن فصل ۱و۲)
تابستون(فصل ۳و۴)
پائیز(تایپ و کارهای اداری)
حالا تو هدف ماهانه:
فروردین:خوندن منبع فلان
اردی بهشت:یادداشت برداری
خرداد:نوشتن مطالب
حالا هدف هفتگی
و بعد روزانه( مثلا روزی ۶ساعت مفید)
گرفتین چی شد؟؟؟
باید قدم ها مشخص و کمّی باشن.
@asalkhorsandian72
#شبانه_نویسی
خییییلی از من میپرسین لوازم تحریرهامو از کجا میخرم.
واقعیتش معمولا حضوری میخرم و جاهای مختلف اما کانال نورا هرررچی لوازم تحریر کیوت بخواین دارن.
یه قسمتی هم دارن مخصوص دفتر و تودولیست و سررسیدهای خیلی کیوت!
خیییلی دلم میخواست بهتون معرفی شون کنم، دیدم امشب که بحث برنامه ریزی رو مطرح کردم بهترین زمان هست😊
خلاصه!
اگر دنبال لوازمتحریرهای کیوت
یا دفترهای برنامه ریزی خاص و البته کاربردی هستین نورا رو از دست ندین!
لینک کانال شون
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1526661765C41ff14ef98
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
@asalkhorsandian72
پنج تا پست در مورد برنامه ریزی واستون نوشتم، قبل از معرفی نوراشاپ
دعوت میکنم ازتون مطالعه ش کنید
میدونم راهگشاست براتون😊
راااستیمنم امسال از این سررسید های
سال خوب میخرم که نوراشاپ با قیمت خیلی مناسب آورده و قراره ۶اسفند لاین فروشش رو باز کنن!
#شبانه_نویسی
امروزصبح قبل کلاس ام تومدرسه عمیقا درک کردم مادری و معلمی چقدر تو رو قدرتمند میکنه به لحاظ روانی و درونی.
امروز صبح حوالی ۵.۳۰ بیدار شدم
نماز صبحم رو خوندم،مناجات شعبانیه رو خوندم و وسایلم رو جمع کردم و روزم رو پر انرژی شروع کردم،اما اونقدر قشنگ پیش نرفت و اتفاق ناراحت کننده ای واسم افتاد که به شدت غمگین بودم تا قبل کلاس اما پشت در کلاس گفتم عسل تو مسئولی در قبال این بچه ها..و حالمو عوض کردم!
میتونید باور کنید یک ساعت که گذشت از کلاسم دیدم حالم کلا خوب شده؟؟
معلمی قدرتیه
مثل هر جلسه ی منطق وقتی درس میدم انگار رو ابرا راه میرم و جوری غرق لذت میشم مطمئنم بچه ها هم این حس منو میگیرن
بعد کلاسم جنگی رفتم پیش رفیقم که فقط چهل و پنج دقیقه ببینمش که نفس تازه کنم از بودنش،بعد دوباره جنگی رفتم دنبال بچه ها و خودمو رسوندم خونه ساعت ۳ که جلسه کوچینگ گروهی داشتیم سه ساعتی پای سیستم نشستم و کوچینگ رو پیش بردیم که خیلی برام یادگیری داشت و این جلسه با یکی از ترس هام رو به رو شدم و این برام دستاوردی بود..
بعد جلسه فاطمه آلاء خیلی الکی استفراغ کرد هرچی عصرونه خورده بود و بردمش حموم،بعدش وایستادم کتلت درست کردم چون خودم خیلی هوس کرده بودم😂
وقتی شام خوردیم به محمدحسن گفتم دارم بیهوش میشم اینقدر خسته ام و حقیقتا کمرم درد میکنه اینقدر امروز نشستم و سرپا وایستادم رفتم نیم ساعتی دراز کشیدم به این نیت که بخوابم ولی یادم افتادم لباس ورزشی فردای پسرک شسته شده ولی پهن نکردم خشک بشه هیچی پاشدم پهنشون کردم و دیگه خواب از سرم پرید😂
شما چطورین؟
از صبح نبودم چون عجیب شلووووغ بودم!
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
سلااااام صبح تون بخیر😊
چطورین؟
ما که دیشب تا صبح درگیر دخترک بودیم و صبح خواب موندیم واسه مدرسه امیرعباس، همین الان رفت مدرسه..
موقع بیرون رفتن گفت نگران نباش من به خانوممون میگم خواهرم دیشب مریض بود همه مون خواب موندیم گفتم آره بگو میدونم که درک میکنن گفت آره خیلی مهربونه..
این گفتگوی با بچه ها حال خوبی برام داره..
حالی که برام رضایت رو پر رنگ میکنه..
امروز خونه ام اما کلی کار دارم،
تقریبا کارهای خونه تکونی تموم شده و من خوشحال ترینم فقط مونده خرید یه جفت دمپایی نو برای سرویس بهداشتی 😂😂
وقتی میرسیم به اول اسفند و من میبینم کارهای خونه تموم شده کلییی ذوق میکنم این چهارمین سالیه که این طوری پیش میرم، امروز احتمالا فاطمه آلاء بیشتر نیاز به من داشته باشه و آخرین جلسه ی زبانمم هست و باید تکلیف هامو آماده کنم،
و سه تا جلسه دارم که باید حاضر بشم سرتایم..خدا به زمان تون برکت بده.
اهاااان یه چیزی رو میخواستم بگم!
من اگر عسل دوسال پیش بودم، وقتی میدیدم صبح خواب موندم و صبح ام رو از ۵.۳۰ شروع نکردم حسابی خودمو سرزنش میکردم و کل روزم رو تحت الشعاع همین موضوع قرارمیدادم اما امروز وقتی دیدم دیرشده گفتم باشه.. بدنت نیاز داشته به خواب بیشتر، از الان به بعد روز رو بساز..
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
من هرسال اول اسفند سالی که گذروندم رو میشینم از روی پلنرم چک میکنم و میسنجم
امروز نشستم پای پلنرم و صفحه ی اولش رو نگاه کردم که ببینم کجای اهدافم وایستادم..
دیدم از ۷تا هدفی که داشتم ۲تاش تیک نخورده و ۵تاش تیک خورده ..
اولش غم رو تجربه کردم شروع کردم صفحات پلنرم رو از فروردین تا دیشب که میشد آخر بهمن ورق زدن و خوندن..
(من عادت به روزانه نویسی دارم و وقایع روزم رو با احساسی که تجربه کردم و نیازی که دیده نشده یا دیده شده مینویسم)..
آخرش خبری از اون غم نبود..
غم جاشو داده بود به رضایت و کارآمدی و افتخار به خودم..
خودم دیدم که چقدر سال سختی رو گذروندم(میدونین بچه ها تو فضای شفافیت بخوام بگم من هنوزم ردپای افسردگی رو دارم و احساس ش میکنم به همین خاطر با هر بالاپایین زندگی آسیب میبینم و باید خیلی قدم ها بردارم برای سرپا نگه داشتن خودم) به همین خاطر دیدم با شرایط عجیب غریبی که فقط خودم میدونم چه لحظه هایی رو تجربه کردم حتی آدم های نزدیکمم نمیدونن عمق ش چی بوده و حتی قضاوت های ذهنی ای ام دارن نسبت به من، برایند همه این ها به خودم افتخار کردم..
دیدم من صد خودم و تمام خودم رو برای رسیدن به اهدافم گذاشته بودم و حالا دوتاش میره برای سال جدید..
اما!
به یه چیزی حضور پیدا کردم..
استارت دو هدف تیک نخورده که میره جزو اهداف سال بعدم رو از همین امروز بزنم و نشینم تا بشه اول فروردین، بعدم بگم از ۱۸فروردین که شنبه س شروع میکنم!
و اینم بدونیم شروع سخته..
از ادامه دادن سخت تره به نظر من..
حالا چی میخوام بگم؟؟
تو پست بعدی میگم بهتون..
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
میخوام بگم میدونم چقدر وقتی تو مسیر میفتی و وسط مانع هایی ایجاد میشه
چقدر ادامه دادن سخت میشه!
اما..
قطعا شروع یک مسیر سخت تره..
حداقل برای من اینطوریه!
میدونی..
وقتی میخوای شروع کنی هزاران مانع برای خودت میتراشی که احتمالا از کامل گرایی میاد
حالا من میگم همین امروز بیا بشین کدوم هدفته که مدت هاست میخوای بهش بپردازی ولی شروعش نمیکنی رو شروع کن!
ناقص شروع کن..
اصلا شعار انگیزشی نمیدما
خودمم امروز میخوام شروع کنم و تعهد بدم به خودم که ادامه میدم حتی تو سختی..
هستین؟؟؟
اینم میدونین که تعهد درونی از انگیزه خیلی مهم تره دیگه؟؟؟
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
حال دخترک هم میپرسین خوبه شکر..
ان شاءالله بهترم میشه❤️
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
باورم با حیدر رسیدیم به این مرحله...
آخ زمان چقدر عجله داری..🥺
@asalkhorsandian72
#روایت_نویسی
چون دایرکت رو منفجر کردین تو همین پنج دقیقه😂
این مجموعه کتاب جامع ۴جلد هست
ریاضی_علوم_نوشتاری_خلاقیت
هر ۴جلدش فوق العاده است و اموزش مستقیم نداره من همین کتاب رو با امیرعباسم کار کردم و عالی بود.
کتاب از نشر مجموعه کتاب های قاصدک هست.
@asalkhorsandian72
#برای_تو
هراس نيست مرا، تا تو در كنارِ منی!
✍🏻حسين منزوی
@asalkhorsandian72
عسل خرسندیان|asalkhorsandian
#روایت_نویسی یکی از مسیرهایی که برای نظم و برنامه ریزی تو دوره جوونه میزنم بهش تاکید میکنم نوشتنه ب
۵پستی که در مورد برنامه ریزی و تعهد درونی گذاشتم رو خوندین؟😍
دارم دایرکت هاتون رو میخونم و ذوق میکنم که رفتین پلنرهاتون خریدین و شروع کردین❤️