eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
933 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. راوی میگوید : . به خانه (ع) رفتم،ما هر وقت خانه (ع) میرفتیم،اتاق ساده ای بود و در آن لباسهای ساده ای داشتند.آن روز فرمود:داخل بیا.وارد اتاق اندرونی شدم، دیدم این اتاق با اتاق بیرونی فرق میکند،این اتاق تزیین شده و زیباست.دیدم امام هم لباس زیبایی پوشیده است و محاسنش را رنگ کرده است.عرض کردم: چرا اینگونه است. فرمود:اینجا محل زندگی همسرم است، اگر مرد به خودش برسد،همسرش به مردهای دیگر غبطه نمیخورد. .. . خوشبختی داشتن کسی است که بیشتر از خودش تــــــــــو را بخواهد و بیشـــتر از تــــــــو هیـــــــــــچ نخواهد و تــــــــــو برایش تـــــــمام زندگی باشی ... .. . بر سرسرایِ من اینگونه حک شده « اینجا پناهِ دائمِ یک مردِ تک شده » . کشیّ و دلبریِ بی بهانه را اول بلد نبوده ولی کم کمک شده . اول تو شده ای یا من ؟ این ذهن مدتی است گرفتار شک شده . هی اشک ریختم گل من پای عشقمان فرزندمان برای همین «بانمک» شده . من با توأم قدم به قدم تا خودِ با که گوشه اش از خاک لک شده . محبوب من به چشم تو زیباترین منم زیباتر از تمام زنانِ بزک شده . . 🆔 @asanezdevag
😍❣پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله درباره حق شوهر بر زن مي فرمايند: «عليها ان تطيب باطيب طيبها وتلبس احسن ثيابها وتزين باحسن زينتها 💝 بر زن است كه "براي شوهرش "خوشبوترين عطرهايش را بزند و قشنگترين لباس هايش را بپوشد، و از زيباترين زينت هايش استفاده كند .» ❣الکافی، ج 5، ص 508 . 🆔 @asanezdevag
همیشه همرنگ جماعت نبودن رسوایی نیست... 🆔 @asanezdevag
آن آقایی که با زنان نامحرم سر و کار دارد... 🆔 @asanezdevag
✨ پيامبر اكرم (ص): هِبَةُ الرَّجُلِ لِزَوْجَتِهِ تَزِيدُ فِي عِفَّتِهَا؛(من لایحضره الفقیه،ج4،ص381) 🌷 هدیه دادن مرد به همسرش او را افزایش می دهد. 🆔 @asanezdevag
4.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کسی که می کند امکان لذت بردن خودش را در زندگی خانوادگی از بین می برد! مهر و محبت را پایین می آورد! هزارتا بدبختی سر خودش می آورد! 🆔 @asanezdevag
🍀داستان شنیدنی شهید عارف ، احمد علی نیری 👈( و رسیدن به مقاماتی عجیب) احمد امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نمی‌کرد. فقط زمانی برافروخته می‌شد که می‌دید کسی در یک جمعی غیبت می‌کند و پشت سر دیگران صحبت می‌کرد در این شرایط دیگر ملاحظه بزرگی و کوچکی را نمی‌کرد با قاطعیت از شخص غیبت کننده می‌خواست که ادامه ندهد. من در آن دوران نزدیکترین دوست احمد بودم. ما رازدار هم بودیم. یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیر شما این قدر رشد معنوی کردید اما من... لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم. نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم و همان جا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم. من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این گناه می‌گذرم.» بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: «تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.» 🆔 @asanezdevag
💢 وصیت نامه شهید مدافع حرم حسین محرابی هرخانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد و هر جوانی که نمازش را در اول وقت بخواند، سفارشش را به مولایم امام حسین(ع) می‌کنم. 🆔 @asanezdevag
4.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 برای آنها که از زندگی و ازدواجشان ناراضی هستند 🍀حجت الاسلام ماندگاری 🆔 @asanezdevag
🌻امام صادق علیه السلام : ⚜إِيَّاكُمْ وَ النَّظِرَةَ فَإِنَّهَا تَزْرَعُ فِي الْقَلْبِ الشَّهْوَةَ وَ كَفَى بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَة 🍁از نگاه [ناپاک] بپرهیزید که چنین نگاهى تخم شهوت را در دل مى‌کارد و ‏همین براى فتنه‌ى صاحب آن دل بس است. 📕تحف ‏العقول ص 305 🆔 @asanezdevag