#خاطرات_رهبر_انقلاب ۹۰
خبر شهادت آیت الله بهشتی
یکباره این خبر را به من ندادند. من تدریجاّ با ابعاد این قضیه آشنا شدم. یکی دو روز اوّل که به هوش آمـده بودم، کسـی اجمالاً از وقوع یک انفجاري در حزب به من خبر داد، لکن من در شـرائطی نبودم که درست درك کنم که چی واقع شـده؟ یعنی شایـد حتی کاملاً به هوش نبودم، لکن یادم هست که چیزي به من گفته شـد بعد هم یادم رفت. چون غالباً در حال شبیه حالات بعـد از بیهوشـی بودم؛ چون عملهاي متعـددي انجام میگرفت و درد و اینها هم شدید بود، من را در یک حال شـبه بیهوشـی نگه میداشـتند، یعنی در حـال گیجی مخصوص بعـد از عمـل جراحی. در هشـتم، نهم این حـادثه بود ظـاهراً یک هفته یا هشت روزي گذشـته بود. من اصـرار میکردم که براي من رادیو و روزنـامه بیاورنـد و به بهانههاي گوناگون نمیآوردنـد و مقصود این بـود که من مطلـع نشـوم از حـادثه چون افرادي که دور و بر من بودنـد بالأخره نمیتوانسـتند در مقابـل اصـرارهاي پیدرپی من مقاومت کنند. مجبور بودند قضـیه را به من بگویند. آن کسـی که میتوانست این قضـیه را به من بگوید کسـی غیر از آقاي هاشـمی نبود. یعنی میدانستند بخاطر نحوهي ارتباط ما با هم طبعاً ایشان میتواند به یک شکلی مسأله را به من بگوید و همین کار را کردند. البته من توجه نداشتم، یک روز عصري آقاي هاشمی و آقاي حاج احمد آقا -فرزند حضرت امام - آمدند پیش من و یکی از کسانی که دور و بر من بود با آنها مطرح کرد که فلانی رادیو میخواهد و روزنامه میخواهد و ما مصـلحت نمیدانیم شما نظرتان چیه، اگر شما میگوئیـد بدهیم. این جوري شـروع کردند قضـیه را. آقاي هاشـمی با آن بیان شـیرین خودشان که همیشه مطالب را نرم و آرام و هضم شدنی مطرح میکنند آنجا گفتند، نه به نظر من هیچ لزومی ندارد، شـما رادیو بیاورید. حالا خبرهاي بیرون خیلی شیرین است، خیلی مطلوب است، که این هم روي تخت بیمارسـتان این خبرها را بشـنود. من اجمالاً فهمیـدم که خبرهاي تلخی وجود دارد. گفتم چطور مگر؟ گفت خب همین دیگر، انفجار درست میکننـد، بعضـیها شـهید شدند، بعضـیها مجروح شدند و به این ترتیب ایشان من را وارد حادثه کرد. من پرسـیدم کیها مثلاً شـهید شدند، کیها مجروح شدند، ایشان گفت: مثلاً آقاي بهشتی مجروح است، من خیلی نگران شـدم. شدیـداً از شـنیدن این کـه آقـاي بهشـتی حـادثهاي دیـده و مجروح شـده، نـاراحت شـدم. پرسـیدم که ایشـان چیه وضـعش؟ کجاست؟ چه جوري است؟ ایشان گفت که بیمارستان است و نه نگرانی هم ندارد. گفتم آخر در چه حدي است؟ ایشان گفت خب، مجروح است دیگر، ناراحت است. من گفتم که در مقایسهي با من مثلاً بـدتر از من است بهتر از من است؟ میخواسـتم که ابعاد مسأله را بفهمم. ایشان گفت همین جورهاست دیگر، حالا بیخود دنبال این قضایا تحقیق نمیخواهد بکنی، ً اجمالا خبرهاي بیرون خیلی شـیرین نیست، خیلی جالب نیست، خب بله، بعضـیها هم شهید شدند و اینها. ایشان من را در نگرانی گذاشت و رفت.
من فهمیـدم که یـک حـادثهي مهمی است که آقـاي بهشـتی در آن حـادثه مجروح شـده، به ایشـان هم قبـل از اینکه برونـد گفتم، خواهش میکنم هر چه ممکن هست مراقبت بخرج داده بشود، تمـام امکانات پزشـکی کشور بسـیج بشود تا آقاي بهشتی را هرجور هست زودتر نجات بدهید و نگذارید که ایشان خداي نکرده برایش مسألهاي پیش بیاید. بعد که ایشان رفتند افرادي که دور و بر من بودند نمیدانسـتند که من چقدر خبر دارم و من از آنها بطور آرام، آرام مسأله را گرفتم. یعنی بقول معروف زیرِ زبان آن بچههایی که دور و بر من بودند خود من کشـیدم و فهمیدم که ایشان شـهید شدند.طبعاً براي من بسیار سخت بود با اینکه همهي ابعاد حادثه را و خصوصـیات حادثه را وکسانی را که شهید شده بودند نمیدانستم که چه جوري است و تا چه حدودي هست. اما نفس شهادت آقاي بهشتی براي من یک ضربهي فوقالعاده سنگینی بود. تا روزهاي متمادي من دائماً ناراحت و منقلب بودم و اندك چیزي من را میبرد تو بَهر این حـادثهي تلـخ. بله به هرحـال براي من بسـیار چیز سـخت و تلخی بود.
مصـاحبه در محـل انفجار دفتر مرکزي حزب جمهوری اسلامی
۱۳۶۵/۴/۱
#خاطرات
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی
http://Sapp.ir/asatid_enghelabi
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
#خاطرات_رهبر_انقلاب ۹۱
حضـور در جبهه
در اواسـط جنـگ، حضـور مقـام معظم رهـبري در جبههها کمرنگ شـده بود. عـدهاي از فرماندهان خدمت ایشان رسـیدند و گلایه کردند. فرماندهان اصـرار کردند ایشان علت عدم حضور خود را بیان بفرمایند. مقام معظم رهبري فرمودند: چارهاي جز این کار ندارم! حضـرت امام قدس سره رفتن بنده با استانهاي خوزسـتان، ایلام، کرمانشاه، کردسـتان و آذربایجانغربی را ممنوع وحرام کردهانـد. حالا که شـماها اصـرار داریـد که من به جبهه بیایم، به زودي خـدمت امام میروم و التماس میکنم به من اجازه حضور در جبهه را بدهنـد. مـدتی نگـذشت که باز حضور آیةالله خامنهاي در جبههها چشمگیر شد.
حجةالاسلام و المسلمین ذوالنور.
پرتوي از خورشید، ص۱۵۷
#خاطرات
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
#خاطرات_رهبر_انقلاب ۹۲
بدتر از نسل هویدا!!
شما ببینید اینهایی که در رأس کار آمده بودند، چه کسانی بودند و چه فکر و ذهنیتی داشتند؛ غالباً فاسد بودند؛ بخصوص این نسل جدیدشان که دیگر هیچ چیز نداشتند؛ حتی از نسل هویدا هم بدتر بودند! من هویدا را مثال میزنم که از بدترینهاست؛ یعنی او از فاسدترین رجال ایران بود؛ در عین حال نسل هویدا شرف داشت بر نسل راجی؛ نویسنده کتاب "خدمتگزار تخت طاووس"! اگر شما این کتاب را خوانده باشید، میتوانید بفهمید که این نسل، چه نسلی بوده است؛ اینها میتواستند جای هویدا بیایند. حالا نمیشود گفت صد رحمت به هویدا؛ اما نسبت به آن نسل، واقعاً باز هویدا! هویدایی که نسبت به رجال ایران، بلا تردید جزو فاسدترینها بود؛ اما بالاخره ته دل او و امثال او، ته مانده و رسوبی از آن قدیم- حالا اسمش ملّت بود، وطن دوستی بود، آب و خاک بود- وجود داشت؛ ولی نسل جدیدشان که نمونهاش همین "راجی" است، واقعاً اینها چه بودند؟!
نقل در دیدار مسئول سردبیر و اعضای هیئت تحریریه مجله حوزه مورخ ۲۸ بهمن ۱۳۷۰
#خاطرات
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
🇮🇷کانال اساتید انقلابی
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
#خاطرات_رهبر_انقلاب ۹۳
اتوبوس بگذاریـد
بنـده گاهی اوقات که بر همان تنبلیِ مورد بحث و بر ضـعفهاي مربوط به سن و پیري فایق میآیم، چند قدمی از کوهسـتانهاي اطراف تهران میروم بالا و میبینم هیـچکس نیست! غصه میخورم! در کوهسـتان، جاهایی هست که ساختمانها در زیر پا پیـداست؛ این همه آدم در اتاقها خوابیدهانـد که در بین آنها جوان هست، در بین آنها کسانی هسـتند که ظاهر جسمشان اقلاً ده برابر ما توان و قـدرت دارد؛ اما از این اتاقها بیرون نمیآینـد، ولی ما از این گوشهي شـهر با سِن نزدیک به هفتاد سال، میرویم آنجـا. دل انسـان خیلی غصهدار میشود که چرا آنهـا در آنجـا چهـار قـدم بالاـ نمیآینـد و از این امکـان اسـتفاده نمیکننـد. شـما امکانات و اتوبوس بگذارید که اگر کسـی خواست از پایین شـهر و از راههاي دور به این ارتفاعات بیاید، بتواند. ارتفاعات بعضی از شهرها یک خرده با شـهر فاصله دارد، بنابراین، وسایلی فراهم کنید که اگر کسی خواست، بتواند بیاید- حالا اگر کسی همت نکرد و اراده نکرد؛ آن، بحث دیگري است -و تشویق بشونـد؛ نگوینـد وسـیله نـداشتیم و نیامدیم.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسـلامی در دیدار فاتحان قله اورست.
۱۳۸۴/۸/۳۰
#خاطرات
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
🇮🇷کانال اساتید انقلابی
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
#خاطرات_رهبر_انقلاب ۹۴
طعـم پیشــنمازي
پیشــنمازي، یعنی آدم مسـجد را واقعـاً محـل کـار خودش بدانـد؛ قبـل از وقت، حتی قبـل از دیگران، به آن جـا برود و اوضاع مسـجد را ببینـد؛ اگر اشـکالاتی در وضع ظاهري مسـجد هست، برطرف کند؛ سـجادهاش را پهن نماید؛ منتظر مردم بماند که بیایند؛ با یک یک افرادي که میآیند، تا آنجایی که میتواند، تماس بگیرد؛ به آنها محبت بکند؛ از آنها احوال پرسی کند؛ اگر مشکلی دارند، در آن حدي که برایش میسور است، بر طرف کند؛ نه این که پادوي کارهاي خدماتی مردم بشود - در بعضـی از مساجد، چنین چیزهایی وجود دارد که قطعاً غلط است - در آنجا بنشیند، مردم به او مراجعه بکنند، درد دل بکنند، خودش را بر مردم عرضه کند، در معرض مراجعات مردم قرار بدهد؛ نماز را که تمام کرد، براي مردم مسـئله و تفسـیري بگویـد؛ حرفی بزنـد و بلنـد شود بیرون برود؛ یعنی این طورسـاعتی از وقت خودش را در اینجـا صـرف بکنـد. به نظر من، این طور پیشـنمازي، یک فرد خیلی مفیـد و مؤثر و با برکت وجلب کننـده عواطف است. در سایه چنین پیشـنمازي
است که وقتی او به آن کسانی که با مسـجدش سـروکار و رفت و آمـد دارند، حتی کسانی که وقت هم نمیکنند به مسـجد بروند، اما دورادور میداننـد و از دیگران شـنیدهاند که این آقا، چه آقاي خوبی است، اشاره کنـد که فلان کار بایـد انجام بگیرد، نه بودجه میخواهد، نه قدرت قانونی میخواهد و نه بخشـنامه لازم دارد؛ آن کار طبق نظر و گفته او انجام خواهد گرفت. در مسجد دانشگاه، اگر این روحانی صاحب این مسـجد شود و به آنجا برود و بنشـیند بحث کنـد، حتماً دانشـجویان جذب میشوند. البته ممکن اسـت مدتی نیایند و عدهاي هم بدجنسی کنند، لیکن اصلاً دانشجو به یک نفر که مثل پدر با او برخورد کند و مشکلاتش را مرتفع سازد، احتیاج دارد. اگر چنین روحانیاي در آن جا باشـد، اصـلاً امکان نـدارد که دانشـجویان مراجعه نکننـد.
نقل شـده در دیدار اعضاي شوراي مرکزي نمایندگان ولی فقیه در دانشگاهها
۶۹/۷/۸
#خاطرات
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
🇮🇷کانال اساتید انقلابی
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
#خاطرات_رهبر_انقلاب ۹۵
یک گله و انتقاد از عناصر مسلمان"! ...کدامتان دویده اید؟
ماچند روز قبـل از این بـا شوراي مـدیریت حوزه علمیه قم جلسه داشتیم. به همان آقایان هم عرض کردم که ماها قـدري کم کار میکنیم. ممکن است قـدر مطلق کار ما، از قـدر مطلق کار مخالفان ما بیشتر هم باشد- من این را رد نمیکنم- اما قدر نسبی کار ما، از قدر نسبی کـار آنها خیلی کمتر است؛ زیرا که ما چنین رسالت عظیمی به عهـده داریم، اما آنها رسالتشان کمتر از این است. رسالت آنها رسالت کسـی است که وارد ساختمانی میشود، سـنگ میزنـد تا شـیشهها را بشـکند! آیا این با رسالت ما قابل مقایسه است؟ اصـلاً قابل مقایسه نیست. حالا اگر شما بخواهید با این کار مقابله کنید، با این رسالت عظیمی که هست، به نظر من خیلی باید تلاش بکنید و خیلی باید مطلب بنویسـید. آقایان آمده بودند شـکایت میکردند که براي خواجوي کرمانی سالگرد گرفته میشود و مبلغی هزینه میگردد، امـا مثلاًـ براي شـیخ مفیـد سالگرد گرفته نمیشود. این حرف درستی هم هست؛ یعنی شخصـیت شـیخ مفیـد، با شخصـیت خواجوي کرمانی قابل مقایسه نیست. اگر شـیخ مفید را محاسبهاش کنید و اندازهاش مثلاً ۱۰۰ باشد، خواجوي کرمانی ۸/۵ است؛ نه از این جهت که شـیخ مفیـد یـک فرد دینی است و خواجوي کرمـانی یک نفر غیر دینی؛ نه، اصـلاً فی نفسه و در همان شأن خودش، شیخ مفید برجسـته است. این اشکال، اشکال درستی است؛ اما به آن آقایان گفتم که به نظر شما این اشکال بر چه کسی وارد است؟ شمـا خیـال میکنیـد که دولت جمهوري اسـلامی نشسـته سـالگرد خواجو را تصویب کرده است؟ نه، آدم بـاهمتی در کرمان، چون همشـهري خواجو بوده، به نظرش رسیده که چهطور است یک سالگرد براي خواجو بگیریم؛ بعد دوندگی کرده، این را دیده، آن را دیـده، پولی جمع کرده، زحمتی کشـیده، و این مراسم سـالگرد درست شـده است. شـما که در حوزه قم نشسـتهاید و شـیخ مفیـد را میشناسـید، کدامتان دویدهاید، سـراغ این و سـراغ آن رفتهاید، ولی براي شیخ مفید سمینار گرفته نشد، که حالا اعتراض میکنید؟! آقایان ساکت شدند! بعد من گفتم که هزار نفر هسـتند؛ شـما از شیخ مفید بگیرید و همین طور جلو بیایید. بزرگان، علما، با رتبههاي عظیم، از لحاظ علمی، از لحاظ ادبی، از لحاظ جایگاهشان در بناي عظیم معارف اسـلامی- مثل خواجه نصیر، ابن ادریس و دیگران - هسـتند، امـا همت نیست! به نظر من، این بیهمتی در خیلی جاها هست.
نقل شـده در دیـدار اعضاي مجمع نویسـندگان مسـلمان
۱۳۷۰/۷/۲۸
#خاطرات
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
🇮🇷کانال اساتید انقلابی
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
#خاطرات_رهبر_انقلاب ۹۶
در هواپیمایی که سوار میشوم، این کار ممنوع است!
الان شـما در ایران سوار هواپیما میشوید و میبینید کسـی که در برج مراقبت هست و یک ایرانی است، با این خلبان که او نیز یک ایرانی است، حتماً انگلیسـی حرف میزند! بنده گفتم در آن هواپیمایی که من سوار میشوم، این کـار ممنوع است! چرا فارسـی حرف نمیزننـد؟! آخر یـک وقت هست که بـا یـک برج بیگانه -که او مثلاً چینی است و شـما فـارس هستیـد و زبـان یکـدیگر را نمیدانیـد- از زبان مشترك انگلیسـی اسـتفاده میکنیـد؛ اما بنـده مثلاً به مشـهد که میروم، به چه مناسـبت شـما انگلیسـی حرف میزنیـد؟! علتش این است که واژهها انگلیسـی است و اینها فقط بایـد این واژهها را به یکـدیگر ربط بدهنـد؛ خودشان را دیگر دچار زحمت نمیکنند؛ همان ربط انگلیسـی را میدهند! پس ما باید واژه بگذاریم، تا زبان در محیطهایی این گونه منزوي نشود؛ که متأسـفانه منزوي شده است. در محیط بیمارستانها خیلی اوقات همینطور است؛ در جاهاي دیگر همینطور است؛ اینها جاهایی است که ما دیدهایم.
بیانات در دیدار اعضاي فرهنگستان زبان و ادب فارسی
۱۳۷۰/۱۱/۲۷
#خاطرات
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
🇮🇷کانال اساتید انقلابی
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
#خاطرات_رهبر_انقلاب ۹۷
مبادا ما آن مؤذن #بد_صـدا باشـیم!
داسـتانی را مولوي نقل کرده است که البته نمادین (سـمبلیک) است؛ ولی هر گاه به یادم میآید، برخودم میلرزم و به خدا پناه میبرم. او میگوید: در شـهري که هم مسلمانها و هم مسیحیها زندگی میکردند، مؤذن بد صدایی وارد محلهي مسـلمانها شـد و چنـد وعـده اذان گفت. روزي یک مرد نصـرانی از محلهي خود به محلهي مسـلمانها آمـد وسـراغ مؤذن را گرفت؛ او را راهنمایی کردند، تا بالاخره مؤذن را پیدا کرد و بعد از دیدنش تشـکر فراوانی از او کرد! مؤذن گفت: چرا از من تشکر میکنی؟ مرد نصرانی پاسخ داد: تو حق بزرگی بر گردن من داري که هیچ کس ندارد؛ زیرا من دختر جوانی در خانه دارم که مدتی است محبت اسلام به دلش افتاده است و تمایل به مسلمانی دارد. هر کار میکردم، به کلیسا نمیآمد و در مراسم ما شرکت نمیکرد و به عقایـد ما بیاعتنا بود. ما در کار این دختر، عاجز و درمانده شده بودیم. دو، سه روز پیش که تو اذان گفتی و این دختر صدایت را شـنید، گفت: این صداي کریه(زشت) از کجاست؟! گفتم: اذان مسـلمانهاست. از آن لحظه بود که ما راحت شدیم و بکلی محبت اسـلام از دل این دختر رفت و در حال حاضـر مثل زمان عادي گذشـته، به زندگی خود مشغول است و در کلیسا حاضر میشود و مراسم را انجام میدهد! بنابراین، تو بودي که دختر ما را به ما برگرداندي!
بارها به خود و دوسـتانم گفتهام که مبادا ما آن #مؤذن بدصدا باشیم که عشق به اسـلام را در دلها فرو بنشانیم و اسـتفهام عظیمی را که در دنیا براي شـناخت اسـلام به وجود آمده است، با پاسخ منکر و زشتی پاسخ دهیم.
سخنرانی در دیدار مدرسین حوزهی علمیهی مشهد
۶۸/۴/۲۰
#خاطرات
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
🇮🇷کانال اساتید انقلابی
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
#خاطرات_رهبر_انقلاب ۹۸
خطبهي نمـاز جمعه هفت-هشت سـاعت مطـالعه میخواهـد.
من براي رفتن به نمـاز جمعه، شایـد به طـور متوسـط سه سـاعت مطـالعه میکنم و همیشه هم ناراضـیم؛ به خـاطر این که واقعاً سه ساعت وقت کمی است. به دلیل اشـتغالات زیادي که همیشه داشـتم، قبل از روز جمعهیی که میخواهم به نمـاز بروم، فرصت نمیکنم مطالعه کنم. روز جمعه از ساعت هشت صـبح تا وقتی که به نماز میروم، مینشینم مطالعه میکنم؛ در عین حال احساس میکنم وقتِ بسیار کمی است. واقعاً جا دارد که یک خطبهي روز جمعه، هفت، ساعت مطالعه پشت سـرخودش داشته باشد. اگر ما بتوانیم این مهم را تأمین کنیم، احساس میشود که یک کلاس عمومی سراسري براي عامهي مردم خواهیم داشت، و این چیزي است که قطعاً انقلاب را پیش خواهد برد. بنابراین، بایستی هم ارتباط و اتصال آقایان روز به روز مسـتحکمتر بشود، و هم آن چه که به مردم داده میشود، روز به روز سـطحش بالاتر رود. مردم به نماز جمعه و امام جمعه و چیز فهمیـدن و یـادگیري مسائل سیاسـی عالم علاقهمندنـد. هر کس قـدري از اخبار و تحلیلها وحرفهاي تازهي دنیا و کشور را براي مردم بزنـد، آنهـا با شوق و علاقه دور او جمع میشونـد و به حرف او گوش میدهنـد. اگر این برنامه در نماز جمعه باشـد، بلا شـک جـاذبه پیـدا خواهـد کرد. بایـد با جاذبههاي گوناگون، نماز جمعه را مورد توجه مردم قرار داد، تا آنها بیاینـد و اهمیت آن را درك کنند.
سخنرانی در مراسم بیعت ائمهي جمعهي سراسر کشور به اتفاق رئیس مجلس خبرگان
۶۸/۴/۱۲
#خاطرات
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
🇮🇷کانال اساتید انقلابی
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
#خاطرات_رهبر_انقلاب ۹۹
قصه اصـحاب کهف را از شـما یاد گرفتم.
ماه رمضان بود، فکر کردم براي اینها چه مطلبی را مطرح کنم که خوب باشد. به مناسـبت حال خودم گفتم که سوره کهف را برایشان تفسـیر میکنم. براي این کار، من به تفاسـیر مختلف و به تاریـخ مراجعه میکردم و در آن جلسه-که جلسهي خیلی پُرشور و خوبی هم بود- این مـاجرا را در شـبهاي مـاه رمضـان پشت سـر هم بیـان میکردم. پس از این قضـیه هم بارها داسـتان اصـحاب کهف را گفتهام و شـنیدهام و خواندهام؛ اما حقیقت قضـیه این است که قصه اصحاب کهف را از شما یاد گرفتم! آن شبی که شـما آن صـحنه بسـیار زیبا و قوي و پیچیـده و عالی را اجرا کردیـد، من فهمیـدم که «اذ قاموا ربّنا ربّ السماوات و الأرض» یعنی چه! آن شب من این را به چشم خودم دیدم. شماحقیقتاً یک داستان قرآنی را زنده و مجسم کردید و آن را در مقابـل چشم بیننـدگان قرار دادیـد؛ این کـارِ خیلی بزرگی است.
بیانات در دیـدار دست انـدرکاران مجموعه تلویزیونی مردان آنجلس در هشتم اسفند۱۳۷۷
#خاطرات
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
🇮🇷کانال اساتیدانقلابی
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
#خاطرات_رهبر_انقلاب ۱۰۰
حرفهـایی که دشـمن از آن سوء اسـتفاده میکنـد.
یکی از رهبران مسلمانِ پختهی واردی که مت در طول مدت کارهای سیاسی دیـدم، «سـکوتره» بود. او آدم بسـیار وارد و پخته و مطلعی بود. در چنـد سـفري که به تهران آمـده بود و ملاقاتهاي متعددي که با او داشـتم، خیلی شـیفتهي انقلاب بود. او گرچه ضعیف بود و نتوانسته بود راه خودش را برود و «گینه کوناکري» را آن طور که ایدهاش بود و دوست میداشت، درست کند و بسازد و گرچه اسـتکبار کَت بند و از طرق مختلف محاصرهاش کرده بود، ولی انسان موفق و سالمی بود و درست میفهمید. او این انقلاب را خیلی دوست میداشت و حقیقتاً از ته دل به امام ارادت داشت. در ملاقاتهایی که با او داشـتم، حرفهـایی از او شـنیدم که خیلی درست بود. البته ما از خیلیها حرف شـنیدیم، ولی این با آنها متفاوت بود. این گونه تصور نشود که او براي خوش آمـد مـا حرفی گفته و ما هم باورمان آمـده است. نه، من در این ده ساله با افراد زیادي نشسـتم و برخاسـتم و حرف زدم و شـنیدم. بعضـیها حرف میزنند، ولی از زبانشان تجاوز نمیکند؛ اما بعضـیها این طور نیسـتند. این حقیقت قابل تشخیص است. بنـابراین، او راست میگفت. یـک وقت به منگفت: «فقـط شـما یـک عیب داریـد و آن این است که دایمـاً همهي کارهـا را میگوییـد و مطرح میکنیـد. همهي کارها که گفتن ندارد. چرا میگویید؟ میگویید که چه بشود؟». شاید من در سال اول ریاسـت جمهوري که این حرف را از او شـنیدم، اصـلاً از ته دل قبول نکردم. با خودم میگفتم که این دنیا، دنیایی نیست که او خیال کند ما اگر چیزي را گفتیم، دنیـا میفهمـد و اگر نگفتیم، نمیفهمـدر و گفتنِ ما مشـکلی به وجود آورد. بعـداً تجربهها به من نشان داد که او پخته بوده و میفهمیـده است. من حالا عقیـدهام همین است. بعضـی از برادران، در جاهایی خیال میکنند فقط خودشان هسـتند و به همین خاطر، مطالب و اهـداف و آرزوهایی را به زبان میآورنـد و میگوینـد که دشـمن از آن سوء اسـتفاده میکند. ما از این گونه حرفها داشتیم. شـما بایـد مراقب باشـید که بهانه به دست دشـمن ندهید.
سـخنرانی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوري اسلامی، در آستانهي یازدهمین سالگرد پیروزي انقلاب اسلامی ایران ۱۳۶۸/۱۱/۹
#خاطرات
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
🇮🇷کانال اساتید انقلابی
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi