🔻قسمت اول/شاهزاده خانمی که نشان کرده دکتر محمد مصدق بود اما صدر اعظم با زیرکی او را به همسری پسرش در اورد
🔸شاهزاده اشرف الملوک فخرالدوله دختر مظفرالدین شاه ،هنگامی که در سال ۱۳۰۴ ه ق در تبریز متولد شد ،نشان کرده دکتر محمد مصدق پسرخاله اش بود و به رسم قدیم عقد دختر خاله وپسر خاله رو تو اسمونها بسته بودند .مادر دکتر مصدق هم موافقت خواهر وشوهر خواهر پادشاهش رو گرفته بود .اگر این ازدواج سر میگرفت اشرف الملوک فخرالدوله همسر یکی از زیرکترین وباهوش ترین سیاستمداران عصر پهلوی به نام محمد مصدق میشد اما تقدیر برای فخرالدوله جور دیگری رقم خورده بود.
🔸میرزا علی خان امین الدوله، صدر اعظم زیرک وفرصت طلب مظفرالدین شاه،بواسطه رقابت های سیاسی ان زمان و برای استحکام قدرت خود تصمیم گرفت فخرالدوله را برای پسرش محسن خواستگاری کند.محسن به تازگی دختر مشیرالدوله را عقد کرده بود وچند ماهی از زندگی مشترکشان میگذشت.
🔸صدر اعظم با محسن خان مشیرالدوله دوستی قدیمی داشت وحتی نام پسرش را به پیروی از نام مشیرالدوله انتخاب کرده بود .
او پسرش محسن را واداشت تا دختر مشیرالدوله را که از کودکی به نامزدی او انتخاب شده بود وچند ماهی بود به همسریش درامده بود را طلاق دهد
🔸صدر اعظم در این کار سماجت بخرج داد و وقتی مخالفت محسن را دید ،اورا بمدت ۴۰ساعت بی آب وغذا در اتاقی حبس کرد تا راضی شود همسر تازه عروسش را طلاق دهد،سپس فخرالدوله را برای او خواستگاری کرد.بله انجا که پای قدرت باز شود دیگر از دوستی قدیمی چیزی نمیماند.
📜 اساطیر نامه |مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻 قسمت دوم/اشرف الملوک فخرالدوله
🔸صدر اعظم پس از وادار کردن پسرش به طلاق ،فخرالدوله را برای او خواستگاری کرد.
این اقدام میرزا علی خان او را برای همیشه بین رقیب ها و دوستانِ سیاستمدارش منزوی کرد.
فخر الدوله در سن ۶ - ۷ سالگی خواندن ونوشتن وقرائت قران را یاد گرفته بود و با همین سواد به خانه بخت رفت.
🔸با اینکه سواد عروس جدید میرزا علی خان امینالدوله در سطح مکتبخانه بود اما از هوش و ذکات بالای سیاسی و اجتماعی برخوردار بود.
🔸میرزا علیخان که خود سیاستمدار زیرکی بود با حوصله زیاد، عروسش را با مسائل اجتماعی و سیاسی روز بیش از پیش آشنا کرد و با او در این باب مباحثه و بحث بسیار کرد و سعی و تلاش زیادی در تربیت سیاسی او داشت.
🔸علت اصلی تربیت سیاسی فخرالدوله توسط پدر شوهرش، شخصیت منزوی محسن و مرگ دو فرزند دیگرش بود.
میرزا از یک سو با تسلطی که طی دو سال صدراعظمی مظفرالدین شاه بر امور سیاسی و اجتماعی ایران داشت و از سوی دیگر ذکاوت و درک عمیق عروسش از مسائل سیاسی کشور، به خوبی پی برد تنها فردی که میتواند در سپهر سیاسی کشور نجاتبخش نام خاندان «امینالدوله» باشد، اشرفالملوک فخرالدوله است.
🔸محسن امینالدوله از اشرفالملوک صاحب ۹ فرزند به نامهای حسین، غلامحسین، محمود، علی، محمد، احمد، ابوالقاسم، رضا و معصومه شد.
🔸صدر اعظم هنگامی که دید در سیاست ودربار موفقیتی ندارد ،قبل از اینکه شاه او را عزل کند استعفا داد.
مظفرالدین شاه، بجای او محسن خان مشیرالدوله،پدر عروس سابقش را رئیس الوزراء کرد.
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
27.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥برای اولین بار / فساد های جنسی محمد رضا شاه #ببینید
🔸 از ارتباط غیراخلاقی با خواهرش (اشرف) تا ارسال فاحشه های اروپایی به کاخ
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
قسمت سوم/ اشرف الملوک فخرالدوله
🔸بله، صدر اعظم چند سال قبل، باعث جدایی دختر مشیرالدوله از همسرش شده بود و حالا این انتصاب، موجب ترس او، از جانش شد. با خود اندیشید بهتر است پایتخت را رها کرده و به گوشه ای دور از چشم دربار برود. اری، کسی که برای محکم شدن پایه های قدرتش به فرزند خود وهمسرش رحم نکرد، اینگونه ناچار به استعفا و رها کردن قدرت شد. به همین دلیل تصمیم گرفت راهی حج شود. بعد از بازگشت به ایران، همراهِ پسرش محسن به کشتزارهای لشته نشاء رشت سرزمین اجدادیش رفت.
اما حالا با تغییر قدرت، نگرانیهای فخرالدوله از سرنوشت شوهر و پدر شوهرش باعث شد، برای حفظ جان انها، خود را سپر بلا کند. متن زیر در کتاب خاطرات علی امینی، از نخستوزیران محمدرضا شاه آمده است.
🔸او از قول مادرش، اشرفالملوک فخرالدوله می نویسد: «روز بعد از حرکت پدرشوهر و شوهرم، از اندرونی شاه، به من خبر دادند که احتمال میرود که شوهر و پدرشوهر شما را از قزوین به اردبیل ببرند و جانشان در معرض خطر باشد. با شنیدن این اخبار، بلافاصله به قزوین حرکت کردم و شبانه وارد آنجا شدم. پدر شوهر و شوهرم، از ورود ناگهانی من تعجب کردند ولی من هیچ نگفتم که چی شنیدم. فقط گفتم که من تصمیم دارم تا رشت با شما بیایم و بعد برمیگردم. فردای آن روز، قاصدی از تهران رسید که به دستور شاه فخرالدوله باید به تهران مراجعت کند. من زیر بار نرفتم و به همین دلیل اقامت ما چند روز در قزوین طول کشید. قاصدهای متعددی از دربار آمدند و مایوسانه بر می گشتند"
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
✍قسمت چهارم/فخرالدوله اشرف الملوک
🔸کار به جایی رسید که معتمدالحرمِ خواجه باشی را به قزوین فرستادند .او مادرم را تهدید کرده بود که شاه فرمودهاند، اگر اطاعت نکنید و مراجعت نفرمایید، مأمورم شما رابا زور به تهران برگردانم. مادرم به این تهدیدها، تن در نداد و حتی خواجه باشی را تهدید کرده بود که با کتک و پس گردنی بیرونت میکنم. بالاخره دربار تسلیم شد و مادرم به اتفاق تبعید شدگان به رشت رفت و در املاک خودش در لشته نشاء ساکن شد."
🔸اما چرا بر عکس میرزا علی خان امین الدوله، نام چندانی از پسرش محسن امینالدوله نیست؟
پاسخ این پرسش در مطالب زیر یافت میشود
صدر اعظم پارکی را در ضلع شمالی ساختمان مجلس ساخته بود. در روز واقعه به توپ بستن مجلس،عده ای از مشروطه خواهان ،در این پارک مخفی شده بودند. محسن امین الدوله، محل مخفی شدن مجاهدین را به قزاقها لو داد و باعث کشته و دستگیر شدن آنان گردید و برای همیشه وجه اش رابین مردم از دست داد
🔸 در واقعه دیگری، هنگامی که او در حال سفر به لشته نشای رشت بود، توسط جنگلیها به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی دستگیر شد. این موضوع موجب ایجاد سوءظن همکاری با جنگلیها بین دشمنان پدرش شد. این دو موضوع موجب کنارهگیری و خانهنشینی میرزا محسن خان از قدرت شد
🔸علی امینی در کتاب خاطراتش می نویسد: «بالاخره این پیشامدها موجب شد که پدرم خود را در میدان مبارزات ناتوان دید و اداره امور زندگی را به مادرم سپرد و خود در گوشه انزوا و عزلت، بقیه عمر را سپری کرد.
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای عجیب نان های کپک زده که به بیمارها برای درمان میدادند!... #ببینید
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
📌میدونید به سیم آخر زدن از کجا اومده ؟منظور از سیم (سکه نقرهایست)
🔸و سیم آخر یعنی آخرین سکهای که ته جیب مانده است؛ گویا قمار بازان کهنه کار وقتی که مرتبا میباختهاند دست آخر به امید یافتن راه نجاتی در نومیدی آخرین سکه سیمین خود را هم خرج میکردهاند و اصطلاحا میگفتند : این هم از سیم آخر !
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻قسمت پنجم / اشرف الملوک فخرالدوله
🔸دکتر علی امینی در کتاب خاطراتش در ادامه می نویسد:
"مادرم نقل کرد وقتی تصمیم به ورود در مبارزه سیاسی را گرفتم، پیش مستوفی الممالک رفتم و گفتم که در اثر ضعف حکومت و نداشتن دادرس، برای حفظ حقوق و نجات زندگی خود و بچههایم، ناگزیرم وارد کشمکش شوم و چون یک نفر زن هستم، دشمنان از هیچگونه تهمت و افترا و حملات ناجوانمردانه علیه من کوتاهی نخواهند کرد ولی من با توکل به خداوند متعال و ایمان به حقانیت خودم، از هیچ چیز باک ندارم و با اطمینان به پیروزی، در این جنجال وارد میشوم"
🔸او پس از کودتای رضا خانِ، برای فرار از دست غضب رضا شاه، به قم مهاجرت کرده وبست نشین حرم حضرت معصومه(س) گردید. یک روز بعد از این مهاجرت، احضاریهای به دست فخرالدوله رسید که مربوط به املاک لشته نشا رشت بود. فخرالدوله با وجود مخالفت همسرش، به دادگستری تهران رفت و با سردار سپه رضاخان ملاقات کرد و موفق شد نظر موافق او را برای حفظ املاک پدریش جلب کند
🔸رضاخان با دیدن فخرالدوله و شهامتش، او را این گونه توصیف کرد: «قاجاریه یک مرد و نیم داشت، مردش فخرالدوله و نیم مردش آغا محمدخان بود»
از آن به بعد، اشرفالملوک فخرالدوله نقش واسطه بین سلسله قاجاریه و رضاخان را ایفا می کرد. این شاهدخت قجری و عمه احمد شاه قاجار از آنجا که مطلع به اوضاع زمانه بود، نقش مراقب و نجات دهنده را برای خاندان قاجار ایفا می کرد تا ایل قاجار از هرگونه آسیب و گزندی از ناحیه رضا شاه در امان بماند
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻قسمت ششم/ اشرف الملوک فخرالدوله
🔸بواسطه کیاست و نفوذ فخرالوله خطر رفع شد و خانواده امینی دوباره به تهران بازگشتند
🔸علی امینی در کتاب خاطراتش نوشت: «اوایل سلطنت رضا شاه، روزی از دربار خبر دادند که شاه میخواهد به دیدن مادرم بیاید. مادرم فورا دستور داد وسایل پذیرایی را آماده کنند و مبلها را طوری ترتیب دهند که رضا پهلوی پایینتر از مادرم بنشیند. در ضمن دستور داد یک لنگه در ورودی باغ را هم ببندند تا او نتواند با کالسکه و یا اتومبیل خودش وارد باغ شود و ناچار مقداری از راه را پیاده تا عمارت طی کند. مرا هم که بچه ۱۰-۱۲ سالهای بودم، دم در فرستاد که از شاه استقبال کنم. رضا شاه همراه من تا داخل عمارت آمد ولی روی مبل ننشست و همانطور که قدم میزد شروع به صحبت کرد و قدم زنان به داخل باغ برگشت. مادرم هم ناچار به دنبال او روان شد. او در باغ روی کُنده درختی نشست. در آنجا بود که منظور اصلی خود را از آمدن به دیدن مادرم بیان کرد و گفت: «فخرالدوله شنیدهام که شاهزادههای قاجار هنوز در گوشه و کنار بر ضد من تحریک میکنند آنها خیال میکنند من تاج را از سر احمد شاه برداشتهام. آمدهام به شما بگویم که این شاهزادهها را جمع کنید و به آنها بگویید دست از این کارها بردارند وگرنه آنها را معدوم خواهم کرد». رضاشاه پس از گفتن این حرف از جای خود بلند شد و ضمن خداحافظی به مادرم گفت: «چون برای شما احترام قائلم خواستم این مطالب را قبلا به شما گفته باشم وگرنه از میان بردن این تحریکات برای من کار آسانی است»
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
📃 ایستادگی وقاطعیت امیر کبیر در برابرحکم ناحق ناصرالدین شاه
🔻متن نامه امیرکبیر به ناصرالدین شاه
🔸 قربانت شوم الساعه که در ایوان منزل با همشیره همایونی به شکستن لبه نان مشغولیم، خبر رسید که شاهزاده موثق الدوله حاکم قم را که به جرم رشوه دادن و رشوه گرفتن معزول کرده بودم به توصیه عمه خود ابقا فرموده و سخن مزاح بر زبان رانده اید. فرستادم او را تحت الحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره امور مملکت به توصیه عمه و خاله نمی شود.
زیاده جسارت است تقی
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻شیطان لنگ دربار
🔸پرون باغبان زاده سوئیسی انگلیسی الاصلی که در دبیرستان لهروزه سوئیس با محمدرضا پهلوی آشنا شد. او ده سال از محمد رضا بزرگتر بود. هنگامی که محمدرضا به ایران بازگشت، پرون را نیز با خود به ایران آورد و او را به عنوان منشی خصوصی خود منصوب کرد.
اهالی تهران او را که بعلت سانحه ای لنگ شده بود وپایش را به دنبال خود می کشید،«راسپوتین»ایران لقب داده بودند.
🔸ملکه ثریا اسفندیاری همسر دوم شاه، در کتاب کاخ تنهایی ،چنین تصویری از پرون ارائه میدهد: «ارنست پرون زشت و نامطبوع است. چشمهایش نفرتانگیز است… همجنس باز است… مزدور است… نادرست… ماکیاول صفت… شیطان صفت… رمال… غیبگو…» .
🔸ملکه ثریا در ادامه می نویسد: «... ارنست پرون، با نفوذترین فردی بود که در دربار با او مواجه شدم."
"بعد از عروسی من با شاه، پرون سعی کرد در کارهای من هم فضولی کند.. تا اینکه یک شب وقاحت را به جایی رساند که در مورد روابط زناشویی من و شاه سؤال کرد، کاسه صبرم لبریز شد و با عصبانیت گفتم: مثل اینکه یادتان رفته با چه مقامی طرف صحبت هستید! پرون زخمخورده از اتاق بیرون خزید و از آن لحظه به بعد تمام قدرتش را بر این گذاشت که زهرش را به جان من بریزد. جالب این است که من تنها قربانی او نبودم، او در انداختن خواهران شاه به جان یکدیگر هم ید طولایی داشت."
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پهلوی بهروایت پهلوی
🔻شاه میگفت رضا شخصیت و اراده شاه شدن را ندارد!
🔹«محمدمهدی سمیعی» رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان برنامه بودجه رژیم پهلوی در مصاحبه با پروژه تاریخ شفاهی هاروارد روایت جالبی از نظر شاه درباره ولیعهد خودش میگوید.
🔹وی یکی از دغدغههای شاه در پایان عمر را که البته به آن عمل نکرد مسئله جانشینی میدانست و اینکه ولیعهد را فاقد توانایی لازم برای اداره کشور میدانست:
🔹از آن سال ۴۲ [مساله نهادسازی] در ذهن شاه ظاهراً بوده و لااقل در این مورد خاص فکرش بیشتر روی مسئله جانشینی بود.
🔹خیلی راجع به پسرش صریح است و در واقع اینجا خیلی بیرحمانه میگوید؛ علناً میگوید: «من اصلاً نمیدانم که این واقعاً میتواند و دلش میخواهد که سلطنت بکند یا نه؟ بنابراین ممکن است اصلاً آن شخصیت و اراده را نداشته باشد برای این کار. بنابراین باید یک امکانات و سازمانهایی وجود داشته باشد در مملکت که جانشینی به طور اتوماتیک و آرام انجام بگیرد.»
🔹یا جای دیگری میگوید: «در صورتی که ما هم نباشیم که راهنمایی و هدایت بکنیم این کارِ جانشینی بدون دردسر انجام بشود.»
🔹سوال: جالب است که شاه به این مساله توجه داشت و کاری نمیکرد. جواب: داشت و نکرد؛ به نظرم، حالا اینها که گفتم که شاید یک خرده کاراکتر شاه رابهتر نشان بدهد.
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻قسمت هفتم/ اشرف الملوک فخرالدوله
✍وقتی رضا شاه رفت، مادرم شاهزادههای قاجار را خبر کرد تا فردای آن روز، همه در خانه ما جمع بشوند. فردای آن روز در جمع آنان گفت: «کاری است گذشته و رضا شاه بر تخت نشسته و مقاومت در مقابل او بیفایده است به علاوه این شخصی که من میشناسم، ملایمت و گذشت سرش نمیشود و اگر تمکین نکنیم، دودمان ما را به باد خواهد داد پس بهتر است دست از پا خطا نکنیم و کنار بنشینیم. اشرفالملوک فخرالدوله، بانویی پر جذبه، دیندار و دوستدار اهل بیت بود و پیشرفتهای زندگیش را ناشی از توجهات حضرت باری تعالی و اهل بیت عصمت و طهارت میدانست. او به کرات برای گرفتن حاجتهایش به اماکن متبرکه و زیارتی اهل بیت در عتبات عالیات، مشهد و قم سفر کرد
🔸او در حمایت از خانوادههای بیبضاعت و ایتام، تامین جهیزیه دختران و در اختیار گذاشتن سرمایه اولیه راهاندازی کسب و کار پسران جوان پیش قدم بود. حتی شرایط درس خواندن و طی کردن مدارج علمی برای جوانان مستعد را مهیا کرد. مسجدی به نام پدر شوهرش ساخت و امین الدوله نام گذاشت و شبهای جمعه دراین مسجد برای اطعام فقرا و ایتام، دیگهای پلو و خورشت بار میگذاشت.
این شاهدخت قجری بسیار حسابگر بود. کلیه مخارج منزل، هزینه درس خواندن و خرید کت و شوار و لباس ۹ فرزندش را طبق ضابطه خاصی انجام داد. او هر سه ماه یک بار به فرزندانش مقرری پرداخت میکرد مشروط به اینکه صورتحساب مقرری خود را امضا کنند و تحویل مادر دهند. پرداخت مقرری به فرزندان تا آخر عمر فخرالدوله ادامه داشت.
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻قسمت هشتم/اشرف الملوک فخرالدوله
🔸در خاطرات علی امینی،وزیر محمد رضاشاه آمده است: «برای اخذ مقرری ماهانه خود نزد مادر رفتم. با کمال تعجب دیدم بابت حقوق سه ماهه فقط ۲۰۰۰ تومان واریز شده چون علت کم شدن آن را پرسیدم، مادرم گفت: «یکی از مأمورین مالیاتی تو، ۶۰۰۰ تومان از مستأجرین من رشوه گرفته، من آن پول را به مستأجر پس دادم و گفتم از حقوق تو که وزیر مالیه هستی کم کنند تا بهتر بفهمی مردم از دست مأموران جناب آقای وزیر چه میکشند.»
🔸فخرالدوله علاوه بر مسجد فخرالدوله، چندین مدرسه و بیمارستان را در املاک خود ساخت و وقف کرد. او برای اسکان ناتوان های جسمی و حرکتی آسایشگاه معلولان کهریزک را در املاک خود ساخت و وقف عام کرد. این شاهدخت قجری با وساطتهایش، از اعدام افراد سرشناس خاندان قاجار جلوگیری کرد.
🔸او همچنین اولین مؤسسه تاکسیرانی خصوصی ایران را در تهران پایهگذاری کرد و تاکسیهای این موسسه را به رانندههایش بخشید.
او به پسرهایی که میخواستند متأهل شوند یک تاکسی برای امرار معاش هدیه میداد تا آنها بتوانند از پس هزینههای زندگی بر بیایند و علاوه بر این، نان حلالی هم کسب کنند.
ساخت کارخانه قند کهریزک، تاسیس مدرسه رشدیه و تاسیس اداره پست به شیوه مدرن و امروزی نیز با تلاش و برنامهریزیهای او انجام شد.
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻مرد حسابی برای چهار مثقال طلا انسانی را سر نمی برند
🔸در یکی از روزهای سال ۱۳۰۹قمری هنگامیکه ناصرالدین شاه در حال قدم زدن در تالار بود،خرده های طلا را روی قالیها دید و متوجه شد که مقداری از طلا و جواهرات تخت طاووس کنده و دزدیده شده اند .بسیار اشفته وخشمگین شد و بلند بلند ناسزا میگفت ومشخص بود اگر دزد را پیدا کند از او نخواهد گذشت.
🔸او پسرش کامران میرزا،حاکم طهران را مامور کرد تا مرتکب را بیابند.سرانجام بعد چند روز بازجویی از سرایدارها ونگهبانان کاخ دزد پیدا شد.او را با تمام جواهرات به حضور شاه اوردند. محمد علی نام پسر پانزده ساله کور بد ترکیبی بود که به تازگی به کار مشغول شده بود. شب در اطاق قایم میشود قفل را میشکند ،جواهرات را می دزدد ومی رود.
🔸شاه قول داده بود که او را نکشند وحبسش کنند.اما از شدت خشم بر جوانی او رحم نکرد ودستور داد او را در میدان شمس العماره در حضور جمعیت سر ببرند.
🔸شاه که از پشت پرده نازکی اجرای اعدام را می دید.پس از بریده شدن سر جوان بدبخت،فریاد زد "سر را از تن جدا کنیدو بلند کنید"
🔸صدر اعظم در نامه ای به علاالسلطنه می نویسد:"یک نفر در بین دربار نبود که به او بگوید مرد حسابی!برای چهار مثقال طلا انسانی را سر نمی برند و از ان بدتر چرا خودت شخصا حاضر شوی که زیر چشم تو سر او بریده شود".
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻امیر عباس هویدا بدون روتوش
این صحبت های نخست وزیری است که ۱۳ سال به شاه خدمت کرد ، ببینید !!.
شاه موقع رفتن از ایران سگش رو برد ولی هویدا را سپربلا کارهای خودش کرد .
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻قسمت نهم و پایانی/فخرالدوله اشرف الملوک
🔸فخرالدوله در اواخر عمر دچار ضایعه بزرگی شد. او پسر بزرگش حسین را بر اثر یک حادثه از دست داد و پس از آن از دل و دماغ افتاد. او بیشتر وقتش را در باغ الهیه سپری میکرد و از مراوده با مردم خودداری میکرد. او در آخرین سفر خود به نجف اشرف، آرامگاهی را در این شهر خریداری کرد اما وصیت کرد تا بعد از مرگ، او را در قبرستان ابنبابویه در شهر ری در کنار قبر پسرش حسین، به خاک بسپارند.
🔸او ۲۹ ماه بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت دکتر محمد مصدق، پسر خالهاش در تاریخ ۲۵ دی ۱۳۳۴ در سن ۷۲ سالگی بر اثر سکته قلبی دار دنیا را ترک کرد.
🔸وصیت کرد هیچ مجلس ختمی برایش برگزار نشود و در عوض مخارج آن صرف امور خیریه شود اما پسرانش به این وصیت مادر عمل نکردند و در مسجد فخرآباد که در پارک امینالدوله ساخته بود، مراسم ختم باشکوهی برگزار کردند و عده زیادی از رجال، شاهزادگان و بزرگان کشور و مردم عادی در این مراسم یاد او را گرامی داشتند.
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻توجیه عجيب محمدرضا پهلوی در موافقت با جدائی بحرین از ایران
نفتش تمام شده بود و براي رفع سایه جنگ اين اقدام را انجام داديم!
ظاهرا سایه جنگ کلیدواژهای است برای توجیه!
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔸 هدایایِ شاهِ خروس صفت ایران برای همخواب شدن با گریس کلی بازیگر هالیوود از خزانه ملیِ ملت ایران شامل:
۱ قفس طلا، ۱ قطعه الماس، ۱ پرنده ساخته شده از یاقوت کبود، ۱ جعبه طلا همراه ۳۲ عدد الماس، ۱ دستبند طلا با نگین های مروارید و الماس که قیمت نمیشده روشون گذاشت!
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
هدایت شده از اساطیرنامه | مروری بر تاریخ ایران
27.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥برای اولین بار / فساد های جنسی محمد رضا شاه #ببینید
🔸 از ارتباط غیراخلاقی با خواهرش (اشرف) تا ارسال فاحشه های اروپایی به کاخ
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای کتک خوردن یک فقیه برجسته از همسرش
ماجرای کتک خوردن کاشف الغطاء از همسرش و جواب عجیبب این عالم به شاگردانش درباره این موضوع
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻متن فرمان قتل امیر کبیر
توسط ناصرالدین شاه
به حاج علی خان مقدم مراغه ای
(محفوظ در موزه فین کاشان)
چاکر آستان ملائک فدوی خاص دوست ابد مدت حاج علی خان پیشخدمت خاصه فراشباشی دربار سپهر اقتدار مامور است که به فین کاشان رفته میرزا تقی خان فراهانی را راحت نماید ودر انجام بین الاقران مفتخر به مراحم خسروانی مستظهر بوده باشد.
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻چیزی از جنایات او شنیده اید؟
🔸همان که میگویند : "خیلی قاطع بود"
🔸ویلیام داگلاس آمریکایی در کتابش مینویسد: افسران رضاشاه سر جوانان لر را قطع میکردند، سینی آهنی گداخته ای را بر روی گردن بریده آنها میگذاشتند تا جنازه چند قدم بدود سپس بر سر قدمهای آنها شرط بندی میکردند.
🔸در حمله به عشایر لر سربازها به هر بچه ای میرسیدند لوله هفت تیر خود را در شقیقه او میگذاشتند و مغزش را متلاشی میکردند.
📚 منبع : سرزمین های شگفت، ویلیام داگلاس
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻یادمان باشد، سلاممان بوی نیاز ندهد!
✍یکی از بزرگان میگفت: ما یک گاریچی در محلمان بود، که نفت می برد و به او عمو نفتی میگفتند.
🔸یک روز مرا دید و گفت: سلام. ببخشید خانه تان را گازکشی کرده اید!؟ گفتم: بله! گفت: فهمیدم. چون سلام هایت تغییر کرده است! من تعجب کردم، گفتم: یعنی چه!؟
🔸گفت: قبل از اینکه خانه ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل میگرفتی، حالم را میپرسیدی. همه اهل محل همینطور بودند. هرکس خانه اش گازکشی میشود، دیگر سلام علیک او تغییر میکند… از اون لحظه، فهمیدم سی سال سلامم بوی نفت میداد. عوض اینکه بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد!
🔸سی سال او را با اخلاق خوب تحويل گرفتم. خیال میکردم اخلاقم خوب است. ولی حالا که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم. "یادمان باشد، سلاممان بوی نیاز ندهد!"
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
🔻 برفها به تنهایی برای اثبات قدرت خدا کافی هستند
🔸بنتلی کشاورزی بود که سال ۱۸۸۵ اینو فهمید. تقریباً ۲۰ سالش بود که شروع کرد به عکاسی از کریستالهای برفی.
قبل عکاسی نفسش رو حبس میکرد. با پر بوقلمون دانههای برف رو تکون میداد
و کلی جزئیات دیگه...
🔸طی ۴۰ سال ۵۰۰۰ عکس با کیفیت از برف گرفت و ثابت کرد هیچ برفی شبیه برف دیگه نیست! حالا به برفها خاصتر نگاه کنید. برفها به تنهایی برای اثبات قدرت خدا کافی هستن؛ برف ها یک دنیا زیبایی میسازند و عمرشون کوتاهه
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436