eitaa logo
پایگاه جریان‌شناسی اسباط
709 دنبال‌کننده
594 عکس
30 ویدیو
3 فایل
"اسباط"، پایگاه تخصصی جریان‌شناسی حوزه و روحانیت، وابسته به موسسه مطالعات راهبردی بعثت 💻 asbaat.ir 🔸 eitaa.com/asbaat_ir 📷 www.instagram.com/asbaat_ir 💠 @Asbaatadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
animation.gif
306.4K
🎙مصاحبه| بررسی مفهوم، ویژگی‌ها و ابعاد انقلابی 🔸حوزه‌ی علمیه به عنوان یک مرکز و جایگاه سابقه‌دار و ریشه‌دار در رابطه با علوم و معارف اسلامی است. به دنبال اجرای عینی در متن حیات بشر و اقامه اسلام در قالب حاکمیت دینی بر اساس آموزه‌های اسلام ناب است. این اندیشه که اسلام برنامه همه جانبه و عملیاتی برای هدایت و اداره امور جامعه دارد، نوعی نگرش است که از دل آن حوزه انقلابی در می‌آید. 🔹حوزه اگر انقلابی نباشد به همان مقدار از حقیقت خارج شده است؛ حوزه آن است که آموزه‌های دین را آن‌چنان که اولیای دین پیغمبر و ائمه‌ی معصومین خواستند عمل و پیاده کند و این‌ها را در میان مردم نشر دهد و دین را اصلاً عملیاتی کند. 📝متن کامل (بخش اول) سخنان حجت‌الاسلام محمد محمدی قائینی در با اسباط:👇 🌐 www.asbaat.ir/?p=2697 🆔 @ASBAAT_IR
🚩 مشی مبارزاتی، بُعد مهم زندگی آیت الله طالقانی 🔺 آقای طالقانی اهل فكر نو بر محور #دین و با تمركز بیشتر بر روی قرآن و نهج‌البلاغه [بود]؛ یعنی ایشان اصلاً اینجوری بود. لكن همه‌ی ابعاد شخصیت آقای طالقانی بُعد #روشنفكری_دینی نیست. یك بُعد مهم بُعد #مبارزه است. خیلی‌ها روشنفكر بودند اهل مبارزه نبودند؛ روشنفكر دینی هم بودند اهل مبارزه نبودند. 🔺 همان خصلت عمومی تقریباً [همه‌] #روشنفكران دیروز و شاید بعضاً امروز ما در آنها هم بود كه من یك وقت از یك نمایشنامه‌ای نقل كردم آقای روی ایوان [را] كه پائین نمی‌آید توی مردم نمی‌آید با متن قضیه كار ندارد با میدان كار ندارد، بالای ایوان می‌نشیند تماشا می‌كند حرف می‌زند! 🔺 خب خیلی از روشنفكرهای دینی اینجوری بودند [اما] آقای #طالقانی نه، اهل عمل بود؛ یعنی توی میدان بود، احساس درد می‌كرد حقیقتاً؛ این را ما كه با ایشان معاشر بودیم – رفت و آمد می‌كردیم- می‌دیدیم، محسوس بود در ایشان، واضح بود كه آدمی اهل درد بود و می‌خواست مبارزه كند. 🔺 لذا تبعات #مبارزه را هم قبول كرد [و به] زندان افتاد؛ هیچ اظهاری از آقای طالقانی بالواسطه [یا] بی‌واسطه نقل نشد؛ [البته] من هیچوقت با ایشان هم‌زندان نبودم، اما هم‌زندان‌های ایشان هم نقل می‌كنند؛ خود ما هم دیدن ایشان می‌رفتیم [و] از پشت میله‌ای صحبت می‌كردند؛ دائم روحیه می‌دادند. (۱۳۸۹/۱۲/۰۹ -بیانات امام خامنه‌ای در دیدار اعضای ستاد نکوداشت آیت‌الله طالقانی) 🗓 به مناسبت 5 مرداد سالروز اقامه نخستین نماز جمعه تهران به امامت آیت الله طالقانی #روحانیت_اصیل #روشنفکر_متعهد 🆔 @asbaat_ir
📸 #عکس_نوشته| نواندیش متعهد 💠 #امام_خامنه‌ای: آقای طالقانی اهل فكر نو بر محور #دین و با تمركز بیشتر بر روی #قرآن و #نهج‌البلاغه [بود] ... لكن همه‌ ابعاد شخصیت آقای طالقانی، بُعد روشنفكری دینی نیست. یك بُعد مهم بُعد #مبارزه است. خیلی‌ها روشنفكر بودند اهل مبارزه نبودند؛ روشنفكر دینی هم بودند اهل مبارزه نبودند. #مبارز #نواندیش_متعهد #طالقانی 🆔 @asbaat_ir
📝 | سکولاری شدن حوزه‌ها؛ آرزوی دیرینه دشمنان 🔺 نباید از نظر دور داشت که حوزه سکولاری و بی تفاوتی روحانیون یکی از دیرینه ترین آرزوهای دشمنان به شمار می آید. یكی از اصلی‌ترین حربه‌های دشمنان اسلام، جهت عقب مانده نگه داشتن ، تبلیغ این ایده بود كه اصولاً دین هیچ ارتباطی با سیاست ندارد. 🔺 این حربه، با مؤلفه‌های خوش آب و رنگی به جامعه القاء می‌شد، مؤلفه‌هایی از قبیل: پاكی و پیراستگی دین و عالمان و آلودگی سیاست، ناسازگاری قدسی بودن دین با ناسوتی بودن سیاست، و نقدپذیری سیاست و… در قالب شبهاتی ظاهراً باورپذیر، فقط از این جهت ترویج می‌گردید تا مسلمانان را تنها به مسجد و محراب مشغول سازند و آنان را از آوردن دین به عرصه اجتماع باز دارند. 🔺 این تز در جهان اسلام برای اولین بار پس از رحلت پیامبر گرامی اسلامی (ص) ـ غیر از دوره تقریباً ۵ ساله خلافت علی (ع) ـ آغاز گردید. در دوران حاكمیت حاكمان ، سكولاریسم در تمام ابعاد آن یعنی در ساحت سیاست، اقتصاد و فرهنگ اجرا شد. 🔺 بعد از امویان، حاكمان نیز با استفاده ابزاری از دین، سیاست دنیاگرایانه‌ای را اتخاذ نمودند. در دوران پس از عباسیان نیز این روند كاملاً پیگیری شد. در قرون گذشته نیز روند «جداسازی دین از سیاست» و «تضاد بین دین و علم» شتاب فزاینده‌ای به خود گرفت. 🔺 این روند به ویژه در یك قرن اخیر به اوج خود رسید به گونه‌ای كه جوامع اسلامی این مسئله را تقریباً امری پذیرفته شده تلقی كردند. بسیاری از متدینین و رهبران مذهبی با همان ذهنیت‌ها و جهان بینی‌هایی كه به جدایی و تعارض میان دنیا و آخرت، آسمان و زمین، ماده و معنی، معاش و معاد، عقل و دین، علم و ایمان و عقیده و عمل، متمایل بودند، به طور طبیعی قائل به جدایی از نیز بودند. 🔺 دقیقاً بر همین اساس است که تلاش همه جانبه دشمنان بر جدا ساختن به عنوان اصلی ترین منبع تغذیه فکر دینی از سیاست و حکومت استوار گردیده است. 🔺 به تعبیر : «سیاست سلطه‌گران جهانی این بوده و هست که مراکز دانش دین را منزوی، منفعل، بی‌روحیّه، بی‌ابتکار، وابسته به خود و فارغ از آرمانهای بزرگ کنند. آنان را به جدایی دین از سیاست، معتقد و از همگامی دین با تحوّلات شگرف جهانی مأیوس سازند: این ترفند نسبت به حوزه‌های علمیه، بکار رفته و تأثیراتی نیز کرده بود.» ✍️ حجت الاسلام علی اکبر عالمیان 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1437 🆔 @asbaat_ir
🎙 #مصاحبه| آشنایی با نواندیشی مذموم دینی حجت الاسلام صبوری/ بخش نخست 🔸 لفظ روشن‌فکری دینی در ابتدا از سوی کسانی به کار رفت که دارای دغدغه‌های #روشن‌فکری بودند و بیان حقایق موجود و کاستن از آلام جامعه را با نگاه خودشان در سر داشتند. 🔸 آنها چون در جامعه‌ای دینی قرار گرفتند مجبور بودند چارچوب‌های اصلی را رعایت کنند و خود را به اصل #دین معتقد نشان دهند، در حالی که این افراد دین را پایه و خاستگاه عمل خود قرار نمی‌دادند و قصد نداشتند که نگاه روشن‌فکری و #نواندیشی را از منظر دین بیان کنند. 🔸 برای مثال در مبارزات #انقلاب_اسلامی، خیلی از افراد به این نکته رسیده بودند که ما باید در مقابل نظام موجود مبارزه کنیم، این‌ها بی‌توجه به اینکه مذهبی بودند یا نبودند، خود را روشن‌فکر می‌نامیدند. 🔸 پس این روشن‌فکران حتی با وجود اینکه به دین اعتقادی نداشتند، اما چون در محیط دینی فعالیت می‌کردند، خود را معتقد به آن نشان می‌دادند و سعی می‌کردند که در پوشش دین به کار خود ادامه دهند؛ البته برخی از این افراد چند گام جلوتر رفتند و دین را کنار گذاشتند. 🔸 برخی از #مارکسیست‌ها در زندان به این نتیجه رسیدند که دین توانایی مبارزه ندارد؛ این‌ها کار اصلی و هدف خود را مبارزه تعریف کردند، پس از آن، هدف مبارزه را به اهداف خردتر با راهبردهای مشخص تبدیل می‌کنند که دین با بعضی از این‌ها مخالف است؛ ازاین‌رو در نهایت می‌بینیم یا دین را کنار می‌زنند و یا به دین حداقلی معتقد می‌شوند که امروز روشن‌فکری دینی ما به معنای منفی خود دچار همین نقیصه است. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2349 🆔 @asbaat_ir
💠 #فدائیان_اسلام، اجرای قدرتمندانه امر به معروف و نهی از منکر 🔺 در بین جنبش‌ها و حرکت‌های سیاسی و اجتماعی در سده اخیر، به «جنبش فدائیان اسلام» برمی‌خوریم که در واکنش به شکل‌گیری احزاب و جریان‌های فکری انحرافی وابسته به غرب و شرق، از شهریور ۱۳۲۰ ه.ش اعلام موجودیت کرد و احزاب و جریان‌ها و گروه‌های چپ‌گرا، #ملی‌گرا و #لیبرال را با چالش روبرو ساخت. 🔺 تاثیر فدائیان اسلام بر تاریخ یک دهه از حساس‌ترین مقاطع تاریخ ایران از ۱۳۲۰ ه.ش تا ۱۳۳۰ ه.ش و بر تحولات سیاسی - اجتماعی، به ویژه «منادیان معروف» و «مبارزان ضد منکرات» در میان مردم و به ویژه محافل و مجالس مذهبی بر کسی پوشیده نیست؛ چرا که رهبر این جمعیت و تشکیلات یعنی #شهید_سیدمجتبی_نواب_صفوی، خود به دنبال «اجرای #معروف و مبارزه با #منکر» بود و «معروف سیاسی» را «معروف مذهبی» و «منکر مذهبی» را «منکر سیاسی» می دانست؛ تا جایی که محمدمهدی عبدخدایی، همرزم نواب صفوی می‌گوید: «هم امر به معروف را به طور فردی لازم می‌دانست و هم مسئله را در سطح گسترده‌تر سیاسی اجتماعی‌اش مطرح می‌کرد. برای او منکر سیاسی هم منکر مذهبی بود؛ چون #دین را از #سیاست جدا نمی‌دانست.» ✍️ استاد حسن ابراهیم‌زاده 🆔 @asbaat_ir
💢 و عوامل ورود آن در ایران/ بخش سوم 🔰ارکان شیطان‌پرستی مهم‌ترین ارکان شیطان‌پرستی در امور زیر خلاصه می‌شود. 1️⃣ انسان‌گرایی 🔸 ‌این‌كه «محور و مركز عالم، انسان است»، مسأله خاص شیطان‌پرستان نیست، بلکه تفکر حاکم بر نوع انسان‌های موجود در است که از عصر رنسانس به یادگار مانده است. در تفکر حاکم بر غرب امروز، بشر جای خدا را می‌گیرد و اوست که به جای خدا، محور هستی می‌شود. پس باید به دنبال کسب رضای انسان بود، نه کسب رضای الهی. 2️⃣ پوچ‌گرایی و انکار هدف متعالی زندگی 🔸 در دنیای غرب بسیاری از انسان‌ها به رسیده‌اند و زندگی آنان فاقد هدفی متعالی است. 3️⃣ استفاده ابزاری از اخلاق 🔸 برای انسان‌های پوچ‌گرا طبیعی است که اخلاقیات بی‌اهمیت باشد. 4️⃣ مخالفت با 🔸 دین در صورتی معنی پیدا می‌کند که انسان به خدایی حاکم بر خود قائل باشد که تکالیفی را از او خواسته است اما کسی که محور هستی را انسان می‌داند و نه خدا، روشن است که به دینی قائل نباشد و با آن مخالفت کند. 5️⃣ گناه‌گرایی، سرکشی و ستیزه‌جویی در برابر خدا 🔸 گناه‌گرایی، و ستیزه‌جویی در برابر خدا و مسائل اخلاقی ازز ویژگی های خاص ایشان است. سرسپردگی به شیطان، جز سرکشی در برابر خدا و نتیجه نخواهد داد. 6️⃣ لذت‌طلبی و رنج‌گریزی افراطی 🔸 ایشان مفهوم زندگی را در و فرار از رنج خلاصه می‌کنند. هر انسان فاقد هدف متعالی، در این نقطه متوقف خواهد شد و زندگی را در لذایذ مادی محدود می‌داند. 7️⃣ بی‌بندوباری 🔸 بی‌بند و باری جنسی و خلاصه کردن لذت، در شهوت‌رانی و سکس، به عنوان تنها چیزی که به زندگی مفهوم می‌بخشد. این نیز در نتیجه طبیعی همان فقدان هدف متعالی خواهد بود. 8️⃣ برای فرار از رنج 🔸 تأکید بر خودکشی برای فرار از رنج، حتی رنج‌های کوچک و سخیفی چون نمره پایین و یا ناکامی ‌در عشق! ادامه دارد ... ✍️ حجت الاسلام والمسلمین مصطفی اسکندری 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2065 🆔 @asbaa_ir
🔰 متفکران، حاملان و مروجان مکتب 🔺 متفکران، حاملان و مروجان مکتب اومانیسم، عبارت‌اند از پترارک، دانته، بوکاچیو، لئوناردو داوینچی، اراسموس، رابله، مونتنی، کپرنیک، شکسپیر و فرانسیس بیکن. 🔺 علاوه بر این بسیاری از فیلسوفان و ادیبان قرون هفده و هجده میلادی در اروپا همچون ولتر، منتسکيو، دیدرو، دالامبر، لاک، هیوم، کندرسه و دیگران از این مکتب اثر جدی پذیرفته‌اند. 🔺 در پی تلاش اومانیست‌ها، این مکتب در قرن هیجدهم همچون روحی بر کالبد بسیاری از امور و علوم دمیده شد و بر حوزه‌های مختلف مانند ، ، ، ، ، فلسفه، تعلیم و تربیت و دیگر حوزه‌های زندگی اثر جدی گذاشت. به این ترتیب، معناداری زندگی انسان، تنها به دنیا و معطوف شد، نه به آخرت، معنویت، خدا و روحانیت. 🔺 در قرن نوزده میلادی، اندیشه اومانیستی تا آنجا گسترش یافت که ، دین جدیدی به نام «دین انسانیت» مطرح کرد تا مردم را به پرستش خدای آن یعنی «انسان» تشویق کند. 🔺 اومانیسم علاوه بر اروپاییان و امریکایی‌ها، بر دیگر ملت‌ها نیز اثر گذاشت. در این میان، برخی ایرانی‌ها که به فرنگ رفته بودند یعنی دانشجویان یا سیاستمداران و در غرب، تحت تأثیر پیشرفت‌های مادی اروپا و غرب، به اومانیسم گرایش یافتند و برخی از آنان در تشکل‌های اومانیستی در قالب یا فراموشخانه و یا جامعۀ آدمیت عضو شدند. 🔺 این دسته از ایرانیان که عقب ماندگی و توسعه نیافتگی ایران را از سویی و پیشرفت و توسعه اروپا را از سوی دیگر می دیدند، راز پیشرفت اروپاییان را در مکتب آدمیت یا اومانیسم دانستند و در جست­و­جوی راهی برای ترقی ملت ایران بودند؛ از این رو ضمن گرایش به آن درصدد ترویج اومانیسم در ایران بر آمدند و برخی از آن‌ها از آنجا که نمی‌خواستند ارتباط و علایق خود را با اسلام قطع کنند (یا به دلیل عمق باورهای اسلامی مردم و به ویژه حساسیت و که مانع طرح خالص افکار اومانیستی می شد)، پی گزاره‌هایی از بودند که مؤید اومانیسم باشد. 🔺 پس به نوعی به روی آوردند که با عنوان التقاط اسلام و اومانیسم از آن یاد کردیم. در ادامه بحث، اولین کسانی را که تحت تأثیر مکتب اومانیستی قرار گرفتند و حامل و مروج این افکار شدند، معرفی می‌کنیم. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3787 🆔 @asbaat_ir
🔰 / بخش پنجم 📝 | بدبین کردن حوزه نسبت به از سیاست‌های جهانی 🔸 در قرون گذشته نيز روند «جداسازی دين از سياست» و «تضاد بين دين و علم» شتاب فزاينده‌ای به خود گرفت. 🔸 اين روند به ويژه در يك قرن اخير به اوج خود رسيد به گونه‌ای كه جوامع اسلامی اين مسئله را تقريباً امری پذيرفته شده تلقی كردند. 🔸 بسياری از متدينين و رهبران مذهبی با همان ذهنيت‌ها و جهان بينی هايی كه به جدايی و تعارض ميان دنيا و آخرت، آسمان و زمين، ماده و معنی، معاش و معاد، عقل و دين، علم و ايمان و عقيده و عمل، متمايل بودند، به طور طبيعی قائل به جدايی از نيز بودند. 🔸 آنها دين را به اهلش و سياست را هم به اهلش واگذار كرده و با اين سطح از جهان بينی مذهبی، زمينه انزوای دين و حذف نقش آن را در جامعه و جهان اسلام فراهم نموده بودند. 🔸 دقیقا بر همین اساس است که تلاش همه جانبه دشمنان بر جدا ساختن حوزه‌های علمیه به عنوان اصلی‌ترین منبع تغذیه فکر دینی از سیاست و استوار گردیده است. 🔸 به تعبیر مقام معظم رهبری: «سیاست سلطه‌گران جهانی این بوده و هست که مراکز دانش دین را منزوی، منفعل، بی‌روحیّه، بی‌ابتکار، وابسته به خود و فارغ از آرمان‌های بزرگ کنند. 🔹 آنان را به جدایی دین از سیاست، معتقد و از همگامی دین با تحوّلات شگرف جهانی مأیوس سازند، این ترفند نسبت به حوزه‌های علمیه، بکار رفته و تأثیراتی نیز کرده بود.» 🔸 به همین جهت است که «می‌کوشد را نسبت به نظام اسلامی بی‌تفاوت یا بدبین سازد و متقابلاً نظام اسلامی را نسبت به حوزه بی‌اعتنا یا بیگانه بدارد. هم در حوزه و هم در محیط‌های تصمیم‌گیری مسؤولان نظام، باید با این انگیزه‌ها مقابله و در برابر آنها هشیاری نشان داده شود.»  🔸 دشمنان این کوشش و تلاش را با استفاده از همه امکانات خود مصروف می دارند و از هیچ کاری برای تحقق این آرزوی دیرینه خود غفلت نمی کنند: «امروز بسیاری از همت و پول و ابتکار و طراحی و برنامه‌ریزی استکبار جهانی، مصروف این می‌شود که ببیند چگونه می‌تواند همین شما و فضلا و علما را از راه راست منحرف کند. برای این کار، پول خرج می‌کنند. » 🔸 علت این همه سرمایه‌گذاری نیز کاملا مشخص است؛ از بین بردن اسلام و انقلاب: «می‌دانند اگر علما، همچنان‌که تا امروز پیشگام این انقلاب بوده‌اند و در صفوف مقدم، در جنگ، در صحنه‌های انقلابی و در صحنه‌ی سیاست حضور داشته‌اند، باز هم حضور داشته باشند، به‌هیچ‌وجه استکبار نمی‌تواند با این انقلاب روبه‌رو بشود. می‌خواهند این مانع – یعنی شما جامعه‌ علمای اسلام – را از سر راه بردارند. برای این کار، برنامه‌ریزی می‌کنند.» 🔸 دشمنان به خوبی می‌دانند که: «اگر روحانیون کشور ما در میدان نبودند و پرچم انقلاب به دوش آنها نبود، این پیروزی به‌دست نمی‌آمد. این را دشمن می‌داند؛ لذا حقد عظیم او در درجه‌ی اول متوجه اسلام و روحانیت است.‌» 📝 حجت الاسلام علی اکبر عالمیان ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4106 🆔 @asbaat_ir
🔰 / بخش چهارم 📝 | اتخاذ سیاست اصلاحی در برابر شاه 🔺 لازم به توضیح است که در آن ایام، آیت‌الله بروجردی و شاه هر کدام نسبت به یکدیگر ملاحظاتی داشتند که مانع اقدام جدی آن دو علیه یکدیگر بود. 🔺 پهلوی دوم در موقعیتی قرار داشت که با وجود تنفّر اجتماعی از پدرش رضاشاه، با اراده بیگانگان به سلطنت رسیده بود، وی که فاقد پایگاه اجتماعی بود، مجبور بود برای حفظ سلطنت خویش، اقدام آشکاری علیه بزرگ‌ترین قدرت اجتماعی، یعنی مرجعیت انجام ندهد و از توسل به تحرکات صریحا ضد دینی و غیر مردمی پرهیز کند. 🔺 از سوی دیگر آیت الله بروجردی نیز برای سامان دادن به اوضاع حوزه‌های علمیه و تقویت محافل دینی پس از فشارهای شدید علیه آن در زمان پهلوی اول و نیز برای جلوگیری از گسترش و نفوذ تفکر که در آن زمان یکی خطرات جدی جامعه ایران به شمار می‌رفت، و همچنین با توجه به تجاربی که ایشان از علما، به ویژه از رفتار و مواضع تند استادش مرحوم از کسب کرده بود و انتقاداتی نیز به ایشان داشت، ناگزیر بود با احتیاط بیشتری عمل نماید و به جای توسل به اقدامات انقلابی، سیاست اصلاحی و مسالمت‌آمیز با رژیم را در پیش گیرد. 🔺 در مواردی آیت الله بروجردی در توجیه این رفتار سیاسی اصلاحی می‌گوید: «از وقتی که در نجف اشرف دیدم در امر مشروطه دخالت کردند و آن طور شد که همه می‌دانیم، حساسیت خاصی نسبت به این قبیل امور پیدا کردم. 🔸 «چون ما درست وارد اوضاع نیستیم، می‌ترسم ما را فریب دهند و منظوری که داریم درست انجام نگیرد و باعث پشیمانی بشود و احیاناً لطمه به و حیثیت اسلامی وارد آید. 🔺 آیت الله بروجردی معتقد بود: «سلطنت در آن شرایط نباید تضعیف شود و در اسناد ساواک هم از قول آیت الله بروجردی آمده است که وی وجود شاه را مانع بزرگی برای نفوذ می‌دانست.» 🔺 این در حالی است که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، با افزایش اقدامات ضد دینی و مخالف مصالح مملکتی توسط رژیم شاه، تعامل آیت الله بروجردی با شاه نیز بیشتر جنبه منتقدانه به خود گرفت. 🔺 در نهایت به تعبیر استاد شهید مرتضی : «مرحوم آیت الله بروجردی مانند همه فقهای وارسته مخالف با ستمگران و جبّاران بود و آرزوی عظمت اسلام و ایران و استقلال و آزادی همه مسلمانان را در سر داشت و در راه آن تلاش می‌کرد. 🔸 اختلاف او با انقلابیان مسلمان و مؤمن به طور حتم، در هدف نبود، بلکه در طریق و شیوه کار بود. علاوه بر این، وی به لحاظ و ریاست عامّه خود، مسئولیت خاصی را احساس می‌کرد که اگر دست به کاری بزند و شکست بخورد این تنها شکست او نیست، بلکه شکست اسلام است. در عین حال، هیچگاه با اقدامات دیگران علیه ، که مسئولیتی برای او تولید نمی‌کرد، مخالفت نمی‌نمود.» ✍️ حجت الاسلام محمد ملک‌زاده ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2076 🆔 @asbaat_ir