♥️⃟📲 #استوری_شهدایی منم می‌خوام شهید شم🌹! ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─ ➣ Eitaa.com/aseghane_vatan ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─

♥️⃟📲 #استوری_حاج‌قاسم بعضیا اَصلا ''آسمونے‌اَن'' موقتاً چند روزی پیش‌مٰان زندگے رو برای نوکـَرے، مرگ رو برای ''شھید'' شدن میخوان♥️ ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─ ➣ Eitaa.com/aseghane_vatan ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─

#تلنگرانه😔💔 👌 عجیب داریم می بازیم خدایا از غفلت نجاتمون بده... ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─ ➣ Eitaa.com/aseghane_vatan ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─

❤بسم رب الشهدا❤ #قسمت_ششم #معامله_با_خدا_در_ازدواج همه چیز به سرعت پیش ‌رفت، آنقدر که مدت زمان بین آشنایی و جشن نامزدی فقط 14 روز طول کشید. با سخت‌گیری که داشتم، برنامه همیشگی‌ام برای عقد دائم حداقل یک سال، یک سال و نیم بود. این مدت زمان را برای این می‌خواستم که حتماً با فرد مقابلم به‌طور کامل آشنا ‌شوم. بعد از چندین جلسه توافق بر این شد که مراسم نامزدی برگزار گردد. 29بهمن صیغه محرمیت خوانده شد. ‌اولین جایی که بعد محرمیت رفتیم لواسان بود. بعد از آن با خنده و شوخی به امین گفتم: «شما هر جا خواستگاری رفتید دسته گل به این بزرگی می‌بردی که جواب مثبت بشنوی؟» گفت:«من اولین‌بار است به خواستگاری آمده‌ام!» راست می‌‌گفت،هم امین و هم من به نحوی با خدا معامله کرده بودیم! هر کس را که به امین معرفی می‌کردند نمی‌پذیرفت. جالب اینجاست که هر دومان حداقل 8 سال در بلوک‌های روبه‌روی هم زندگی می‌کردیم اما اصلاً یکدیگر را ندیده بودیم. حتی آنقدر امین سخت‌‌گیر بود که وقتی هم قرار شد به خواستگاری بیایند خواهر امین گفته بود داداش با این همه سخت‌ گیری ممکن است دختر را نپسندد که در این صورت خیلی بد می‌شود. با این حال این امین مغرور و سخت‌گیر، بعد خواستگاری به مادرش می‌گفت تماس بگیرد تا از جواب مطمئن شود باماهمراه باشید.... #داستان_عاشقانه_شهدایی ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─ ➣ Eitaa.com/aseghane_vatan ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─

•°~🌸🌙 #پروفایل پروفایل‌هاۍ ست عید غدیرخم😍❤️ به‌عیدالله‌اکبرتنهادوازده‌روزمانده… به‌آن‌روزےکه‌حیدرمیشودبرخلق‌فرمانده… #من‌غدیری‌ام😍 ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─ ➣ Eitaa.com/aseghane_vatan ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─

#یاباقرالعلوم🖤 زین اسبم را چرا آلوده بر سَم مےڪنند ؟! من ڪہ مرگم را همان شام غریبان دیده ام #شهادٺ‌امام‌محمد‌باقر(ع)🥀 ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─ ➣ Eitaa.com/aseghane_vatan ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─

🖤🥀|°• یک طرف کاغذ و یک سو قلمش افتاده قلمش نه،دم تیغ دو دمش افتاده مثل روز دهم از فرط عطش با طفلان درشب حجره به روی شکمش افتاده #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)🥀 #تسلیت_باد🥀 ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─ ➣ Eitaa.com/aseghane_vatan ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─

‹ 🌱 › «امام‌باقر‌علیه‌السلام‍: چهارساله بودم‌که‌جدَّم حسین‌بن‌علی به‌شهادت‌رسید.من آنچه‌در‌آن‌وقت بـر‌ما‌گذشت را به یـاد دارم.💔😭:) #شهادت‌امام‌محمد‌باقر🥀 #تسلیت‌امام‌زمانم‍✋🏻 ‌‌‎‌‎‌‎•••••

نفس بنی امیه به خِرخِر افتاده بود پیش خود گفتند : حیف است این دم آخری یک امام دیگر را هم نکشیم ...! پس تـو هم شدی شهید #امام_محمد_باقر🖤 ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─ ➣ Eitaa.com/aseghane_vatan ─━━━━━━⊱💠⊰━━━━━━─