بعضیها هستند که میگویند:
«بی تو نمیتوانم زندگی کنم»
من از این دست آدمها نیستم!
من بی تو هم میتوانم زندگی کنم؛
اما اگر با تو باشم،
جورِ دیگری میتوانم زندگی کنم...
#ناظم_حكمت
شادی، همچون آب، معجزهٔ هرروزهٔ سادهای است، و ما از آن آگاه نیستیم.
#نیکوس_کازانتزاکیس
دلم میخواهد
بنشینی رو به رویم
درست رو به رویم
به فاصله ی کمتر از نیم متر!
جوری که نفس هایت
به صورتم اصابت کند
هی تند تند با عصبانیت حرف بزنی
هی با اخم غر بزنی
من هم با یک لبخند ابلهانه
پلک بزنم و سرم را تکان بدهم
موهایت را پشت گوشت بریزم
روی ابروهای درهمت دست بکشم
آرام که شدی بگویم
ادامه بده
اخم که میکنی
قلبم برایت تند تر میزند!
.
.
.
راستش این دیوانه
دعوای تو را
به آشتی با بقیه ترجیح میدهد!
#علی_سلطانی
آنجا که دیگر
احساس میکنی خاطرهای نخواهی ساخت
خواهی مُرد!
زندگی چیزیست
میانِ خاطراتی که ساختهایم
و خاطراتی که خواهیم ساخت .
#سيد_محمد_مركبيان
آسمان که نشد
چرا درخت نباشم
وقتی تو در من
اینهمه پرنده ای؟!
ذهنم پُر از لانه هایی است
که برای تو ساخته ام . . .
#کامران_رسول_زاده
یبار خواب دیدم که یه "نُت" ام
یه نت کوچیک
که نمیدونست بین حنجره ی احمد کایا و سوزان آکسو کدومو انتخاب کنه...
یه تکه از ملودی
با دو تو انتخاب قشنگ
هم خوشحال، و هم بلاتکلیف...
زُل که میزنی بهم
تعبیر میشم
عین همون "تک" نُت
خوشحال...
اما مردد بین دو تا چشات...
#شب_نوشت
#حمید_جدیدی
چه روزها به شب آورد جان منتظرم
به بوی آن که شبی با تو روز گرداند
#سعدی
#شبتون_خوش🙏🏻🌺🙏🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوشم
به نگاهی بُرد
جانانه چنین باید . . .
#عرفی_شیرازی
#دلمـ_نگشت_تسلی_همہ_نگاه_شدم
#امروزت_همینقدررر_قشنگ☺️♥️
دلیل اینکه آدمها بهدشواری شاد میشوند
این است که همواره گذشته را بهتر از آنچه بوده،
حال را بدتر از آنچه هست
و آینده را نامشخصتر از آنچه خواهد بود، میبینند ...
#ژان_دوفلورت_و_دختر_چشمه
#مارسل_پانیول
عاشقی؟
عاشقی کرده ای؟
همین کفایت میکند،
بیش از این نخواه!
به جُز عشق!
هیچ مروارید دیگری
در چینهای تاریک
زندگی پیدا نمیشود.
#ویکتور_هوگو
باید بهار اینجوری بگذره
یه خونه باشه با یه ایوون بزرگ؛
لبه ایوون پر از گلدون هایی باشه که مادربزرگ عاشقشونه و صبح به صبح قبل بیدار شدن اهل خونه،
قربون صدقشون میره و بهشون آب میده...
یه حیاط پر از درخت باشه و یه حوض آبی تازه رنگ شده وسط حیاط که شبها، عکس ماه بیفته داخلش!
یه تخت کنار ایوون زیر پنجره باشه و یه لحاف سنگین...
از همون لحاف هایی که وقتی میندازی روت نمیشه نفس کشید!
از همونایی که بوی نم و عطر خاص جا رتختخوابی رو میده...
بعد یه روز بالا و پایین کردن حیاط و نشستن کنار حوض و بازی کردن با ماهی ها
شب بخوابی تو همون ایوون و زیر اون لحاف سنگین دست دوز مادربزرگ
بین گرم و سرد شدن و تاب خوردن زیر لحاف خوابت ببره
صبح با بوی نم بارون بلند شی؛
وقتی چشماتو باز میکنی انقد ذوق کنی که دلت بخواد بخوابی و دوباره صبح بشه...
#محسن_صفری
واژگان
در شرح سکوت آدمها،
چهقدر اندک
و چه مایه بیبضاعتاند
#محمود_دولتآبادی
و
جهان
حاشیهی
جذابیست،
در
حوالیِ
تو...
#گارسیا_مارکز
مکان ها هیچ ارزشی ندارند
وقتی که از وجود کسانی که
دوستشان داریم خالی اند..
#محمود_درویش
نیاز دارم بغل بشم،
نیاز دارم به بوسیده شدن،
مستقل بودن و تنهایی دویدن و یک نفره جلو بردنِ همه چیز، به معنای سنگ بودن نیست!
نگو اون قویه طوریش نمیشه،
طوریم میشه، طوریم شده،
نیاز دارم نازم کشیده بشه،
نیاز دارم با نوازش زمختیِ روحم رو نرم کنی،
نیاز دارم بگی دوستت دارم، بلند!
نیاز دارم بگی قربونت برم! طوریکه حرف (ر) تشدید داشته باشه،
نیاز دارم بگی قشنگ شدی بگی جون بابا!
از همین حرفهایی که بقیه پُزِ شنیدنش رو میدن،
من همه زندگیمو دویدم میونِ این همه مدل دلبر
ولی من یه مدل ساده نابلدِ دل نَبَرَ
اما تو ببین منو!
بذار حس نکنم کمم،
بذار حس نکنم لای غبارِ جنگِ زندگی گم شدم و فراموش...
بذار باور کنم بعد از این همه سختی سزاوار دوست داشته شدنم.
#علی_سلطانی
بشناس مرا،
حکایتی غمگینم
افسانۀ تیرۀ شبی سنگینم
تلخم،
کدرم،
شکستهام،
مسمومم
ای دوست، شناختی مرا؟
من اینم!
#حسین_منزوی