در آخرین نامه ات از من پرسیده بودی
که چه سان تو را دوست دارم؟
عزیزکم، همچون بهار
که آسمان کبود را دوست دارد.
همچون پروانه ای در دل کویر
یا زنبوری کوچک در عمق جنگل
که به گل سرخی دل داده است
و به آن شهد شیرین اش.
آری، من اینگونه تو را دوست دارم.
همچون برفی بر بلندای کوه
یا چشمه ای روان در دل جنگل
که تراوش ماهتاب را دوست دارد
عزیزکم
آنگونه که خودت را دوست داری
آنگونه که خودم را دوست دارم
همانگونه دوستت دارم
#شیرکو_بیکس
Ebi Gheseh Eshgh.mp3
4.5M
تولدت مُبــارک آقاے صــدآ😍
همخونے باهــاش یادت نره!!!
سرود و ترانه می شوند
حتی کلماتِ ساده ی میانمان
در این عشقِ زیبا
تو می پرسی از من : امروز را چکار کردی؟
من می گویم : قدمی زدم در خیابانِ شعر
من به تو می گویم: چه زیباست آن بلوزِ قرمزی که به تن داری!
توهم می گویی : همچون درختِ اناری در کناره ی آبها!
تو می پرسی : چه بی تابی امروز
من می گویم : همچون تکّه ابری پیش از باران
از تو می پرسم : آن گوشواره هایت را از کجا خریده ای؟
تو هم می گویی : از باغچه ای در "سرچنار"*
من می پرسم : در خانه ات چه داری؟
تو نیز جواب می دهی : تختخوابی بی تاب و
کمدی ساکت و عکسی غضبناک از پدرم و
دو آواز در قفس و آینه ای بدگمان
در آخر هم تو می پرسی :
پس خودت نیز بگو دیداری بی هیچ بوسه ای به چه می ماند؟
من هم می گویم:
به ویولونی می ماند منتظر در گوشه ای افتاده و نمی نوازدش کسی
#شیرکو_بیکس
📕پنجاه و پنج پنجره ی سرگردان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* سرچنار: نام منطقه ای سرسبز در کردستان عراق که تفرجگاه کُردهاست.
مُدهِشة بكامل تفاصيلكِ
مثل مُتحف في كلّ زاوية
تجد فنّ أندر من الآخر...
مبهوت جزء به جزء توام
مانند موزهاى كه در هر گوشهاش
هنرى مىبينی يكى از ديگرى كميابتر…
در عهدِ جمال تو نگیرند ز گل آب
عکس تو به هر آب که افتاد، گلاب است
#غروری_کاشانی
از زخمهایم،
آنها که از دوست خوردهام،در چشمهایم پنهان میکنم
و آنها که از بیگانگان، در دل.
#محمد_مرکبیان