eitaa logo
"آسمانِـ ـشعر"
1.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
9 فایل
«در آسمان شعر،شعر می شوم شاید بخوانیم🥰🥰 اگردلی به دوفنجان غزل نموده هوس براین سرای محبت قدم برنجاند»💥💥💖💖 #کانال_حال_خوب_کن 😍🥰 #منتظر_ایده_هاونظراتتون_هستم،👈 @Fa85temhe 🥰
مشاهده در ایتا
دانلود
مرا شرمنده کرده سنگ بازیهای تقدیرم نمک از زخمهایم می‌چکد، از بس نمک گیرم من از دیروز خود جز کوله‌ی حسرت نیاوردم همین افسوس و حسرت ها، شده بر پای زنجیرم شکستم بی صدا وقتی که از چشم تو افتادم منِ آیینه را، این بی محلی کرد تکثیرم چه آشی پخته ای دنیا؟ من از این آش ها سیرم نمک گیر کدامین شوربختی ها شدی بخت نفس گیرم؟
عیب رندان مکن ای زاهدپاکیزه سرشت. که گناه دگران برتونخواهندنوشت. من اگرنیکم و گربدتوبرو خودراباش. هرکسی آن درودعاقبت کار که کشت. همه کس طالب یارندچه هشیاروچه مست. همه جا خانه عشق است چه مسجدچه کنشت. سرتسلیم من وخشت درمیکده ها. مدعی گرنکندفهم سخن گو سروخشت. ناامیدم مکن از سابقه لطف ازل. توپس پرده چه دانی که که خوب است وکه زشت. نه من ازپرده تقوا به درافتادم وبس. پدرم نیزبهشت ابد از دست ب هشت. حافظا روز اجل گربه کف آری جامی. یک سرازکوی خرابات برندت به بهشت. 80
Kasra Zahedi _ Cheshmat (320).mp3
7.52M
جز خار جفا نداشت گلزار شما وای از دل من که شد گرفتار شما رفتی و نماندی ای مسافر با من سخت است ولی خدا نگهدار شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتهای شب شد دل ها به فردا امیدوار چشم ها پر از خواب همه می گویند زندگی بالا و پایین دارد اما زندگی هر چه که هست جریان دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام ای ماهِ تابان در شـبِ تار در این صبحی که سرشارم ز یادت قــدم بر دیدگانی خستـــه بگذار |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آرام باش عزیزکم! هنوز هم روح و جان‌ام لب‌ریزِ عشق توست هنوز هم سرگشته‌ی عشق والای توام هنوز هم در رؤیاهایم از آنِ منی ای تو دلاورم... شاه‌زاده‌ام! اما من... اما من... می‌ترسم از عاطفه‌ام از احساس‌ام می‌ترسم دل‌افگار شویم از اشتیاق‌مان می‌ترسم از وصال‌مان از هم‌آغوشی‌مان و به نامِ عشقِ شگفت که به‌ سانِ بهار جوانه زده‌ است در ژرفنای‌مان و چون خورشید می‌درخشد در نی‌نیِ چشمان‌مان و به نامِ شیرین‌ترین داستانِ عشقِ روزگارمان از تو می‌خواهم بروی... تا عشق‌مان زیبا بماند و دیر... از تو می‌خواهم بروی...