"ما با هم دو استکان چای نوشیدیم"
و این جمله شعر نیست،
استکان در آن به معنی استکان است
و چای استعاره از هیچ شرابی نیست.
خواستم بگویم؛
اوست که مرا مست می کند...!
#مژگان_عباسلو
#عصرتون_بِعشق😊♥️
آرزو میکنم در کنار آدمھــایے باشے کہ با بودنشون چاییت ســرد بشہ اما دلت گرم
هرکسی سزاوار یک نفر است
که بتواند به چشم هایش نگاه کند و بگوید :
تو کافی هستی،
تو با تمام زخم هایت، بی نقصی...
#بریتنی_سی_چری
تمام مردان این شهر شاعرند !
باور کن !!
حالا یکی شعر می نویسد ،
یکی نشانی تمام گل فروشی ها را می داند ،
یکی از سر کار زنگ می زند ،
و یکی هم
لابلای خرید های روزانه
یک کرم مرطوب کننده دست می خرد !
تمام مردان این شهر شاعرند ،
و می دانند
زیباترین شعری که تاکنون
یک مرد سروده است ،
خنده یک زن است ...!
#مرتضی_شالی
پناهبردن از یک آدم به آدمِ دیگر، نهتنها چیزی را تغییر نمیدهد، بلکه بیشتر از قبل روانتان را زخمی میکند.
تکرارِ الگوی ناسالم، فرصتی برای پانسمان، باقی نمیگذارد.
#وحید_اکبری
چنان به موی تو آشفتهام
به بوی تو مَست
که نیستم خبر از هر چه
در دو عالم هست . . .
#سعدی
کاش میشد صدای #تو را در بالشم بگذارم
و به پرندگانی که از شوق بهار آواز میخوانند ؛ بگویم:
دیگر از کوچه ما هیچ صدایی نرسد
"بالش من پُر از آوازِ پَر چلچله هاست"
#آرش_برزگر
#شبتون_آروم🙏🏻🌺🙏🏻
8.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آفتاب اگر که بودی
گلها برای خاطرت
جملگی آفتابگردان میشدند،
رو به حادثهی لبخندت.
دیوار اگر که بودم
ترک برمیداشتم
به قدرِ شکفتن یک پنجره
در سمت چپ سینهام . . .
#مرتضی_فتحی
#پنجره_ی_قلبت_گشوده_بہ_زیباییھا
#درود
#صُبحتون_نکو😊♥️
بیدار که شدی
با نخستین پلکت مرا بیاد بیاور
بگذار پیش از نخستین شعاع نور
من در چشمان تو شکوفه کنم
پیش از نوشیدن
نخستین جرعه آب،
نام مرا بنوش
بگذار من در رگ و پی ات بدوم
بگذار من تازه ات کنم
اگر
به دوست داشتنم قیام نکنی
آنچنان شود که
باغ شکوفه اش را از خاطر ببرد
نسیم نوازشش را و
کوه صلابتش را
و دریا ملاحتش را
#محسن_قریب
تراپیستم عجیبترین جمله ممکن رو بهم گفت:
«میدونی چرا تغییر سخته؟ چون آدمی رنج آشنا رو به خوشی ناآشنا ترجیح میده.»
از دایره امنت بیرون بیا...
شیرازِ من
اردیبهشتِ دامنِ تو . . .
#قیصر_امین_پور
مرا رها بِکُنیدم به دشتِ دامنِ او....