eitaa logo
آسمانی باش
8.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
4.6هزار ویدیو
1 فایل
با رهنمودهای اهلبیت علیهم السلام و اولیاء الهی میتوانیم آسمانی باشیم مدیرکانال @ali_reza_ayati
مشاهده در ایتا
دانلود
4_644236607544623161.mp3
3.07M
نوآهنگ زیبا ۳ دقیقه برات کربلا میخوای برو در خونه ضامن آهو @Asemani_bashim
آیت الله ناصری: روایتی هم هست از امام رضا علیه السلام که یک عده ای از ایران رفته بودند محضر حضرت موقعی که رسیدند رفتند درب منزل حضرت و در زدند خادم حضرت آمد و گفتند که بگوئید که ما از شیعیان آقا هستیم رفت و عرض کرد که عدّه ای از شیعیان شما پشت در هستند حضرت آمدند در را باز کردند و حضرت فرمودند : ‌نه اینها از شیعیان ما نیستند آقا راهشان ندادند حضرت . چهل روز یا شصت روز اینها می آمدند دم در و حضرت راهشان نمی دادند بعد اینها ناراحت شدند و گفتند عجب ما شصت روز است مانده ایم اینجا و حضرت راهمان ندادند و ما دیگر نمی توانیم به وطنمان برویم و آبرویمان رفته و ما می رویم خود کشی می کنیم یا می رویم توی بیابانها تا اینکه تلف شویم اما فقط باید بفهیمیم حضرت چرا ما را راه نداده بعد تقاضا کردند و رسیدند محضر حضرت و امام رضا علیه السلام فرمودند : بله ادعا کردید مطلبی که دور بودید از آن ؛ ادعاکردید که ما شیعیان علی هستیم ! آثار شیعه در شما نیست اصلا هیچ آثاری از شیعه در شما نیست . بله سلمان فارسی از شیعیان بود ، رشید هجری از شیعیان بود ، اویس قرنی از شیعیان بود ، میثم تمّار از شیعیان بود کمیل بن زیاد نخعی از شیعیان بود ; اینها از شیعیان بودند ؛ بله ، اما من و شما چی از شیعه داریم ؟! کدام آثار شیعه در من و شما هست ؟‌ همه ما کلاهمون پس معرکه است برادران ؛ پرونده هایمان آلوده است ،‌تا بحال از این مدتی که از عمرمان گذشته است پرونده هایمان آلوده شده است ؛ حرفی که دراین نیست ؟‌ حالا هم دیده ایم بد کاری کرده ایم و پشیمانیم بجان امام زمان قسم اگر راست بگوئیم و پشیمان باشیم ، تمام پرونده های چندین ساله ناصری بایگانی می شود ؛ ابدا ؛ اصلا انگار نه انگار ، که این معصیتی کرده یا گناهی کرده ، همین یک لحظه رفتن در خانه خدا همین کافی است عزیز من ؛ غرض اینکه حضرت فرمودند : شما این ادعای بزرگ را کردید و حال آنکه آنها از شیعیان علی هستند نه شما که روزی هزار تا معصیت با کم و زیادش می کنید . تازه می گوئید از شیعیان علی هم هستید !! گفتند پس چکار کنیم یابن رسول الله حضرت فرمودند بگوئید که از محبّین هستیم . عرض کردند حالا نسبت به عملی که انجام شده است چه کنیم ؟ فرمودند استغفار کنید بعد همگی استغفار کردند و توبه کردند و عرض کردند یابن رسول الله ما از محبین و علاقمندان شما هستیم . حضرت بلند شدند فرمودند : اهلا و سهلا خوش آمدید بفرمائید بفرمائید ، آوردند تا کنار خودشان و زانو به زانوی خودشان نشاندند فرمودند من معذرت می خواهم شما یک دروغی گفتید که هیچ قابل اصلاح نبود و حالا که توبه کردید از آن دروغتان و توبه کردید و گفتید ما از محبین هستیم بله . بعد به خادمشان فرمودند : چند روز است که اینها آمدند در خانه و رفتند عرض کرد : شصت روز ، حضرت فرمودند :‌شصت مرتبه برو در خانه شان و سلام مرا به آنها برسان و ازشان احوال پرسی بکن . اینست عزیز من . ✍️تبیان @Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک زیارت امام رضا علیه السلام آیت الله وحید خراسانی @Asemani_bashim
4_5801177816644977515.mp3
8.08M
نواهنگ '۱۱ مهمان امام رضا علیه السلام حاج آقا عالی @Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمتی از پیامبر صلی الله علیه و آله آیت الله وحید خراسانی @Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رویدادهای،سلسه وار آخرالزمانی استاد محمد شجاعی @Asemani_bashim
4_685064536595628526.mp3
5.34M
صوت ۵ دقیقه قربون کبوترای حرمت امام رضا... نجوا با امام رضا علیه السلام 💥پیشنهادویژه مدیر حاج آقا میرزامحمدی @Asemani_bashim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ @Asemani_bashim
31.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خادم الرضا آیت الله فروغی @Asemani_bashim
صاحب کرامت رضویه از مرحوم حاجی امین، منبری مشهور مشهد، نقل می کند که فرمود: یکی از تجار خرمشهر که مریض بود - به عزم زیارت به مشهد مقدس آمد؛ من و سید علی اکبر خویی پدر آیت الله خویی، در شب ماه مبارک رمضان به عیادتش رفتم. تاجر مشهدی گفت: من در مورد حضرت رضا علیه السلام برای زائرینش حکایتی دارم که برایتان نقل می کنم: در یکی از سفرهایم به مشهد مقدس، شبی به مجلس ذکر مصیبت سید الشهدا رفتم و در آنجا شخصی را دیدم که به لهجه بختیاری سخن می گفت؛ اما لباس عربی به تن داشت. به او گفتم: شما لباس عرب به تن دارید و به لهجه بختیاری سخن می گوئید؟ گفت: همین طور است؛ من از زمان پدرم ساکن بصره شدم؛ به همین جهت لباس عربی می پوشم و چند سال است که هر سال به زیارت حضرت رضا علیه السلام مشرف می شوم. و یک ماه توقف می کنم و بعد مرخص می شوم و بعد به بصره می روم؛ اما علت تشرف همه ساله ام این است که سفر اول یازده ماه در مشهد ماندم؛ شبی در عالم خواب دیدم که برای تشرف به حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام آمده ام؛ همینکه نزدیک دری از حرم رسیدم - که معمولا زوار در آنجا اذن دخول می خوانند - دیدم که طرف چپ تختی است و خود حضرت رضا علیه السلام روی آن نشسته و هر زائری که می آید و می خواهد وارد حرم شود آن حضرت برخاسته؛ می ایستد و چند قدمی به استقبال زائر خود می آید تا داخل حرم شود و آن گاه می نشیند؛ اما کسی از آن در خارج نمی شود. من هم مثل سایر زائران از همان در، وارد شدم؛ دیدم زائران بعد زیارت، هنگام خروج از حرم مطهر از پایین پای مبارک خارج می شوند؛ من هم از همان در خارج شدم و باز در آنجا تختی در طرف دست چپ دیدم که آن حضرت روی آن نشسته و میزی در برابر اوست که جعبه ای حاوی اوراق سبز رنگی روی آن است. هر زائری که از حرم مطهر بیرون می آید، امام علیه السلام خودش از جا بر می خیزد و یکی از آن برگهای سبز را برداشته و به زائر عطا می فرماید و به زبان مقدس خودش، چنین بیان می کند: حذ هذا امان من النار و انابن رسول الله صلی الله علیه و آله این برگ را بگیر که امان از آتش است؛من پسر پیامبرم. وقتی که زائر عزم خروج می کرد، امام علیه السلام چند قدم به مشایعت او می رفت. در آن حال هیبت و جلالت آن سرور، چنان مرا فرا گرفته بود که جرأت نزدیک شدن نداشتم؛ بالأخره به خود جرأت دادم و پیش او رفتم، دست و پای آن حضرت را بوسیدم؛ و پس از آن عرض کردم: آقا! زوار زیادند؛ برای شما باعث اذیت است که این قدر از جای خود حرکت کنید. فرمود: ایشان به زیارت من آمده اند؛ بر من لازم است که از ایشان پذیرایی کنم. آن گاه برگ سبزی هم، به من عطا فرمود؛ دیدم به خط طلایی آن عبارت نوشته شده بود؛ بعداً از خواب بیدار و از این جهت است که هر سال به زیارت حضرت رضا علیه السلام مشرف می شوم و پس از یک ماه توقف کردن از خدمتش مرخص می شوم. ✍🏻پنجاه و سه داستان از کرامات حضرت رضا علیه السلام نویسنده : موسی خسروی @Asemani_bashim
1_11562158413.mp3
11.99M
نواهنگ عزیز جمهور کاری از گروه شمیم ولایت یزد @Asemani_bashim
یکی از بزرگان می گوید: در مسافرت بودم و جهان را سیر می کردم، به روستایی رسیدم. عزیزی ما را به باغش به مهمانی برد. گفت: اینها زرد آلوی باغ ماست. از زرد آلو تربیت شده می خواهی یا تربیت نشده. من به زبانش آشنا نبودم که چه می خواهد بگوید: زرد آلویی آورد که ترش بود آب نداشت، بعد زرد آلویی دیگر آورد که خیلی شیرین و پر آب بود. گفت: آقا این زرد آلو، بیرون باغ روییده، خودرو است، باغبان بر سرش نبوده و اینطور بار آمده اما این یکی باغبان داشته و به وقت آب خورده، و مراقبت دیده، این پرورده است آن پرورده نیست. این تربیت شده است آن تربیت شده نیست. انسان مربی می خواهد انسان برنامه می خواهد. ✍🏻داستانهای عارفانه در آثار استاد علامه آیة الله حسن زاده آملی جلد 2 نویسنده : عباس عزیزی @Asemani_bashim
آیت الله طهرانی: حالا واقعاً بیائیم حسابش را بکنیم، در تمام دنیا اگر خدا به انسان نعمتى بدهد، چه نعمتى است از این بالاتر؟ یکروز یک شخصى از اصحاب حضرت سجّاد علیه السّلام آمده بود شکایت میکرد از وضع مال و گرفتارى و فقر و دَیْن و اینها، خیلى مفصّل است. و غبطه می خورد که دشمنان ما چقدر داراى مال‏ اند، چقدر داراى ثروتند، چقدر به راحتى زندگى می کنند.حضرت فرمودند که: خوب اشکال ندارد، زیاد داد و بیداد نکن، تو راضى هستى این ولایتى که الآن دارى بدهى و از آنها جلو بزنى؟ هان؟! اگر آرى، بسم‏ الله! گفت نه، نه، نه، یابن رسول الله نه، من راضى نیستم، یک خُرده ‏اش هم راضى نیستم بدهم! فرمودند: پس دیگر ساکت باش! خداوند این بهره‏ هائى که به تو داده بهش فکر کن! و لازمه این بهره‏ ها تحمّل مشکلات و مشاقّ است وَ الصَّابِرینَ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ،  این در آیه قرآن وارد است. پس بنابراین واقعاً اگر ما فکر کنیم که اگر این نعمت ولایت در ما نبود، قلب ما زنده نبود، متّصل نبود، هرچى داشتیم: دنیا داشتیم، ثروت داشتیم، کوه‏ها را براى ما طلا می کردند چه قیمتى داشت؟! مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفارا. فرض کنید که یک حمارى را بیاورند و یک لجام طلا به او بزنند و یک زینى از طلا به او آویزان کنند و به ساقهایش همه یاقوت و زبرجد و الماس باشد، این چه قیمتى دارد؟ این حمار را- از این مثالى که بنده زدم قرآن بهتر دارد مثال میزند- بار او پر از کتاب کنند، این چه می‏فهمد؟ از کتاب چه میفهمد؟ امّا آن کسى که نه، بارش نکردند، امّا علم رفته در قلبش، فهمیده أمیرالمؤمنین یعنى چه؟ یعنى تسلیم و اطاعت در مقابل أمیرالمؤمنین صید خداست؛ خدا را میخواهید صید کنید،- دیگر چه تعبیر کنیم؟ چقدر تعبیر را پائین‏تر بیاوریم؟ چه قِسم تعبیر کنیم؟- اگر خدا را میخواهید صید کنید (خدا که صید نمیشود) اگر میخواهید صیدش کنید أمیرالمؤمنین را بشناسید، تسلیم او شوید و الّا راهى نیست، راه‏ ها بسته است، راه لقاء خدا بسته است، بدون ولایت بسته است، هرچه بیشتر کوشش بشود بیشتر بسته میشود! مگر اینکه این راه باز بشود. و لذا داریم که اینها باب خدا هستند، صراط خدا هستند: أنتم السّبیلُ الأعظَم و الصّراطُ الأقوم و شهداءُ دارِ الفناء. ✍منبع: goharemaerefat.ir @Asemani_bashim