eitaa logo
آسمونِ‌آبی‌خاکستری .
263 دنبال‌کننده
617 عکس
66 ویدیو
2 فایل
[ من شب‌ام، تو ماهِ من؛ بر آسمان بی من مرو ] - من‌همون‌دختریم‌که‌آسمون‌واسش‌حکم‌تراپی‌رو‌داره .. - شعرهایم ؟ شاعری‌واژه‌‌به‌سر‌دارد‌ولی‌معشوقی‌نه .. شاید‌حرفی‌داشتی؟ @narges_1018 - * https://daigo.ir/secret/2503195050 . همان او . . "
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا هِی الکی الکی غمیگنی؟ چون اونی که باید میبود، نیست.
مراقبِ خودت باش.
گاهی به تو فکر نمیکنم ، گاهی دلتنگت نمیشوم ، گاهی به عکس هایت که قاب لبخندت در آن نمایان است خیره نمیشوم‌ ، بیا بهتر بگویم ، گاهی فراموشت میکنم حسابِ این گاهی هارا میگذارم همان ساعاتی که هوش نیستم، ساعاتی که از عالمِ اطرافم چیزی نمیدانم قدیم ها که بیشتر دوستم می‌داشتی خوابت را هم می‌دیدم اما حالا که مرا به دستِ باد و فراموشی سپرده ای .. چه بگویم؟ وقتی از این داغِ دلم میخواهم زبان باز کنم زبانم میسوزد ، چشمانم میسوزد ، اصلا جهآنم خیلی وقت است که سوخته است اما از آن گاهی ها که بگذریم ، همیشه می‌ماند همیشه همان کارهایی را میکنم که گاهی نمیکنم ، همیشه و همیشه و همیشه دلتنگت میشوم و گرمای تنت مرا هوایی می‌کند از خودم گذشتم تا از تو بگذرم، نمیدانم چرا هنوز نشده از تو بگذرم.. ـ نرگس.
یه عزم و اراده قوی میخوام بشینم کلیپی که شروع کردم رو تمومش کنم 😭-
عه اینجا:)
آنگاه که با خود خیال کردم کجا رفت آن منِ قدیمی ، یاد تو می‌افتم تویی که رفتی و گویی مرا هم با خودت بردی و جسدی بی جان به جای گذاشتی ، امشب باز هم دلتنگت هستم ، اولین بار نیست ، آخرین بار هم نیست ، حتی دومین یا سومین بار هم نیست. تو این صفت را در نهادینه کردی و من اگر دلتنگت نباشم قطعا همان ادمِ همیشگی نیستم . در خیالات غرق میشوم .. میان این بی‌‌جانی به من نگاه کن ؛ میدانم که عادت داری بروی و منِ شکسته را پشت سرت ویران جا بُگذاری ، اما میشود این بار نگاهم کنی؟ قول میدهم به چشمانت خیره نشوم ، قول میدهم دلتنگت نشوم ، قول میدهم گریه نکنم ، فقط تورا میخواهم وقتی این جمله از دو لب من خارج میشود یعنی دیگر نه پسی دارد و نه پیشی ، بیا و بی معطلی با بوسه ای بر پیشانی ام مرا تنها بگذار ، این بار لا‌اقل گرمیِ لب هایت را بر روی پوستم را حس خواهم کرد.. ـنرگس.
- شعر می‌گوییم ولی معشوقه‌ای در کار نیست.
نگاهم با نگاهت کرد برخورد خدا مرگت دهد حالم بهم خورد .
ی چندوقت دیگه موضوع شعرام:
شیخ با من سخن از عالم عقبی می‌گفت گفتمش شیخ؟ به آنجا که روم او هم هست؟
دیدی چیشد؟ هی نمیشه هی نمیشه هی نمیشه. هی نمیشه بهش فکر نکنم.