eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
622 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃💔🍃 جمعه ظهر (6 آذر 94 ) توی سنگر بودیم. اگر ایستاده نماز می خوندیم دشمن ما رو میزد😒.علیرضا نمازش رو بصورت نشسته توی سنگر ما خوند😔. ده الی بیست دقیقه بعد از نماز ظهر بود که تیر خورد بالای چشم چپش😔، با اینکه کلاه سرش بود تیر از کلاه رد شد و پیشونی اش رو شکافت...💔😭  سریع سوار ماشینش کردیم ، هنوز نبضش میزد و داشت خس خس می کرد💔. توسل کردیم به حضرت زهرا ، اما علیرضا انتخاب شده بود و فدای زینب سلام الله علیها شد...😭😭 وقتی می خواستیم دفنش کنیم انگار به خواب رفته بود. آرامش توی چهره اش موج میزد...💔😔 راوے:همرزم‌شهید #علیرضاقلےپور #سالروزشهادتـــــ💔🕊 @asganshadt
انتشار به مناسبت 🕊🕊🕊 🔹تقریضی که معظم انقلاب بر روی عکس شهید مدافع وطن هادی کاردیده نوشتند🌹🍃 "سلام خدا بر شهید عزیز" 🌹☺️ @asganshadt🔴
همسرم قبل از شهادت گفت من امانتی‌ام را از حضرت زینب(س) می‌خواهم☺️. پسرم گفت مادر حلالم کن😔. من نمی‌خواهم برگردم🕊. او عاشق شهادت بود❤️ و 20 روز بعد رفتنش مادرش خبر نداشت به سوریه رفته است... مهدی می‌گفت به مادرم نگویید رفته‌ام. چون اگر بفهمد دعای او باعث می‌شود شهید نشوم. مادرشهید: پسرم بعد از شهادتش آرامش عجیبی به ما داد🍃. یک بار بعد از نماز شب و خواندن قرآن خوابیدم😴. شهید به خوابم آمد و با من روبوسی کرد😘. این رؤیاها تسلی خاطری برایمان می‌شود. ارادت و محبت بسیاری به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام داشت☺️ به همین سبب نام دخترانش را فاطمه و زهرا و نام پسرش را محمدجواد گذاشت.😍👌 سرانجام در سال 96 در سوریه به #شهادت رسید. پیکر شهید مدافع حرم مهدی قره محمدی در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم(ع) شهر آمل آرام گرفته است🌹🍃 شهید مهدے قره محمدے❤️ #سالروزشهـادت🕊🕊🕊 @asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
شهیدمدافع‌حرم عبـــدالمهدےڪاظمے🌹 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
💔👇 فرزند کوچکم ریحانه خانم (2 ساله) حدود 15روز بعد از شهادت💔 عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی بود که بسیار تب کرد و مریض شد😔. هرچه انجام دادیم خوب نشد -دارو -دکتر و ... هیچ اثر نمیکرد😒 و تب ریحانه همچنان بالا میرفت😔. تـب بچـم اون قـدر زیادشـده بـود که نمیدانستم چه کنم و ترسیدم که بلایی بر سر بچه ام بیاد😞.کلافه بودم💔.غم شــــــــــــــهــــادت🕊 عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی از یک طرف و بیماری و تب ریحانه نیز از یک طرف.هردو بردلم سنگینی میکرد😢. ترسیده بودم.با خودم میگفتم نکنه خدا بلایی بر سر بچه ام بیاد😫 و مردم بگند که نتونست بعد از عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی بچه هاشو نگه داره😑...این فکر ها و کلافگی و سردگمی حالم رو دائم بد تر میکرد.😣 بود.💔 به ابا عبدالله (ع) توسل کردم.😔 زیارت_عاشـــــــــــــــــــــــــــــــــــورا خواندم😭. رو کردم به حرم اباعبدالله_ع و صحبت کردن با سالار شهیدان با گریه گفتم😭 یا امام حسین_ع من میدونم امشب شما با همه شهدا تو کربلا دور هم جمع هستید.😞 من میدونم الان عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی پیش شماست..😭. خودتون به عبــــــــــدالمــــــــهــــــدی بگید بیاد بچه اش رو شفا بده.😭💔.. چشمام رو بستم گریه میکردم😔 و صلوات میفرستادم و همچنان مضطر بودم😔. درهمین حالات بود که یک خوش در کل خانه ام پیچید.🙁 بیشتر از همه جا بچه ام و لباس هاش این عطر رو گرفته بودند.☹️😔 تمام خانه یک طرف ولی بچه ام بسیار این بوی خوش را میداد به طوری که او را به آغوش میکشیدم و از ته دل میبوییدمش🙂 .چیزی نگذشت که دیدم داره تب ریحانه پایین میاد😍 ... هر لحظه بهتر میشد تا این که کلا تبش پایین اومد و همون شب خوب شد .☺️.. فردا تماس گرفتم خدمت یکی از عـــــــلــــــمـــــــای_قم (آیت الله طبسی)و این ماجرا را گفتم🤗 و از علت این عطر خوش سوال کردم.🙂 پاسخ این بود که چون شهدا در کربلا هستند💔 و پیش اربابشون بودن عطر آنجارا با خودشون بهمراه آوردند.💔😭.. راوے:همسرشهید 🕊🕊💔 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
شھید . . . عزادار نمی خواهد شھید رهرو می خواهد و شما هم با قلم ، قدم و زبان خود رهرو امام و رهبری باشید #شهیدحاج_محمودشفیعی #سالروزشهادت #یادش_باصلوات اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇🍉 @asganshadt🍉
یکی از کارهایی که خیلی دوست داشتم نماز خواندن پشت سر آقا مهدی بود☺️، ما حتی نماز صبح را هم جماعت می خواندیم😍 ، اگر یک روز بدون من نماز می خواند ناراحت میشدم😔 و گله میکردم😒. وقتی مهدی را نمیدیدم مریض میشدم، قلبم درد می گرفت ، سردرد می گرفتم ، ولی وقتی میدیدمش خوب میشدم☺️، این جور موقع ها می گفت : "فکر کنم مریضی هایت احساسی هست"😁 زمانی که محمد هادی فرزندم بدنیا آمد ، مهدی انجام داد ، می گفت دوست دارم بچه ام را با غسل شهادت بغل بگیرم👌، لحظه ای که صدای محمد هادی را موقع بدنیا آمدنش شنیدم تنها دعایی که بعد از ظهور امام عصر (عج) کردم، دعا برای شهادت آقا مهدی بود، نمی دانم چرا آن دعا را کردم، مهدی خیلی در کارهای مربوط به محمدهادی کمکم می کرد ، مثل پروانه دورم می چرخید.💐 مهـدی نوروزی🌺🍃 🕊🕊🕊 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @‌asganshadt
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
جهاد چهره بسيار گرمي داشت☺️ وهركس چه اورا ميشناخت و چه نميشناخت به دليل محبت و گرمايي كه در چهره اش داشت به او علاقه شديدي پيدا ميكرد☺️❤️ جهاد دوستان زيادي داشت وحتي دوستان صميمي پدرش هم دوستان او به حساب مي امدند😊 و در بسياري از كارها از اون مشورت و كمك ميگرفتند👌 او حتي فعاليت هاي مقاومتي اش را به جبهه و نبرد مختص نكرده بود و دردانشگاه هم سعي ميكرد از راه ديگه اي شيوه زندگي اسلامي و فرهنگ مقاومت را به جوانان نشان دهد ،او گروهي در دانشگاه تشكيل داد كه در ان از همه نوع قشر و مذهبي حضور داشتند و فعاليت ميكردن🌹 به امام حسين علاقه خاصي داشت و هميشه در محرم ها در حسينيه ها و مساجد حضور داشت و خالصانه عزاداري و گريه ميكرد😭 به نمازش اهميت زيادي ميداد و تمام تلاش خود را ميكرد كه نمازش را اول وقت بخواند👌…"نماز شبش" ترك نميشد و هرگاه ميخواست نماز شب بخواند نميزاشت كسي متوجه بشود☝️ و در اتاقش را ميبست و انگار همه ميدانستن الان كسي اجازه ورود به اتاقش راندارد... براي خانواده شهدا احترام خاصي قائل بود و هميشه پيگير وجوياي احوالات ان ها بود🌺 و تمام تلاش خود راداشت كه اگر به چيزي احتياج داشتن و يا كاري بود در حد توانش برايشان انجام دهد و با فرزندان شهدا ارتباط صميمي داشت و سعي ميكرد اگرميخواست به سفر برود به تنهايي ان هارا هم همسفر خود ميكرد☺️ جهاد با اينكه يك جوان امروزي بود اما فوق العاده مومن و نجيب بود و حدو حريم خود را با هركس بخصوص نامحرم حفظ ميكرد☝️ به طوري كه در هر فضايي حضور پيدا نميكرد يا اگر مسائلي در اينباره اتفاق ميفتاد حتما متذكر ميشد جهاد با اينكه فرزند يكي از بزرگترين اسطوره هاي مقاومت اسلامي بود اما از پدرش فقط راهو رسم و مسلمان حقيقي بودن را به ارث برده بود نه شهره و اوازه و مقام پدرش را🍃 ❤️ 🕊 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
دختـــر شهیــد😔 ڪــه دیگـــه نــدیــد😭💔 💔🕊🕊 ڪوثر جاݩ شرمندتیم😔 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
تاسوعای 92 بود . بهمان خبر دادند بچه های مقاومت💪 ، عملیاتی وسیع در منطقه زینبیه انجام دادند و موفق شدند تروریست ها را تا 3 کیلومتری از اطراف حرم دور کنند👌. صبح زود رفتیم آنجا محمود رضا را دیدیم ، خیلی خوشحال بود😍 . پرچم سیاه جبهه النصره در دستش بود و می گفت : خودم از بالای آن ساختمان پایین آوردمش☺️ . به ساختمانی که اشاره می کرد نگاه کردم و دیدم پرچم سرخ "یااباالفضل" را به جایش به اهتزاز در آورده است🍃. رسیدیم خیابان جلوی حرم که دو سال ، احدی جرات نداشت از آنجا عبور کند☝️ ، چون تک تیر انداز ها به راحتی می توانستند آنجا را هدف بگیرند و حالا با تلاش محمود رضا و همرزمانش امن شده بود👌 رفتیم وسط خیابان و رو به حرم ایستادیم و دیدیم محمود رضا داره آرام گریه می کند😔 و سلام می دهد.✋ السلام علیک یا زینب بنت علی ابن ابیطالب علیه السلام🌹 شهید مدافع حرم 💐 🕊🕊 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
همسر شهید: یکی از روزهای دوران عقد به منزل عمه ام مهمان شدیم، باغی آنجا بود، من و رضا برای قدم زدن به باغ رفتیم☺️، پسرهای فامیل هم بودند، در باغ استخری بود که رضا و پسرهای فامیل برای شنا به آنجا رفتند، من به گوشه ای از باغ رفتم و مشغول تماشای آنها شدم، ضمن قدم زدن شاخه گل زیبایی نظرم را جلب کرد، فکر کردم برای رضا بچینم، گل را چیدم🌹🌹🌹 رضا که آمد شاخه گل را به او دادم، چشمش که به آن افتاد گفت: از کجا آوردی؟ گفتم که از همین باغ چیدم. خیلی جدی گفت از صاحب خانه اجازه گرفته ای؟ سرم را پایین انداختم و شرمنده گفتم: نه😓. رضا گفت: من این شاخه گل را قبول نمی کنم، چون از صاحبش اجازه نگرفته ای☝️. شهید مدافع حرم رضا عادلی 🕊🕊🕊 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
پدرم عشق و علاقه زیادی به خانواده داشت ، من و برادر کوچیکم هادی را بسیار دوست داشت.☺️❤️ بعد از خداوند متعال تنها پشتیبان و یاور ما بود، هروقت اخبار تلوزیون را گوش میداد و آ ن صحنه های هولناک و تاسف بار را در سوریه در کنار حرم حضرت زینب کبری(س) مشاهده میکرد بسیار افسرده و ناراحت میشد😔😔. وقتی میدید گروهی به نام دین اسلام به مردم بی دفاع و مظلوم حمله میکنند⚔ و به زنان و کودکان و حتی پیرزنان و پیرمردان هم رحم نمیکنند😔 میگفت: اینها برادران و خواهران دینی ما هستند ، نباید کاهلی کنیم☝️ ، نباید اجازه دهیم که اینگونه مسلمانان و هم کیش ما را با ذلت و خواری بکشند☝️.باید تا توان داریم با این کافران تکفیری بجنگیم .⚔ سرانجام تصمیم خود را گرفت و ما را به امان خدا سپرد خود راهی جبهه جنگ شد تا در راه دفاع از شرف و ناموس و عزت اسلام و مسلمانان به درجه رفیع شهادت نائل شد.🕊🍃 صفدر حیدری🌹 🕊 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
با حجت ارتباط نزدیک و صمیمی داشتم این صمیمیت حدود 2 سال بود که بینمون بوجود اومد🌹. از اوضاع و احوال همدیگر  همیشه با خبر بودیم ولی یک ماه آخر حجت واقعاً رفتارش خیلی فرق داشت آدم عجیبی شده بود🍃 بعضی موقع یه حدس هایی می زد درباره احوال که واقعاً درست بودند... ولی وقتی سؤال می کرد درسته؟ من می گفتم که حدست اشتباه بود بعد با خود فکر می کردم آخه حجت چه جوری این حدس ها رو می زنه⁉️ یه روز یه کاری کرده بودم که خیلی از اون کار پشیمان بودم😓 و با خود کلنجار می رفتم اون روز اصلاً آرامش نداشتم فردا صبح برای نماز صبح بیدار شدم یه پیام رو گوشیم دیدم یکی منو متعجب کرد😳 پیام از حجت بود با این مطلب: سلام ... جان، در جوانی پاک بودن خوب است گناه چرا؟ برادرت حجت 3 بامداد یا زهرا(س)✋ این پیام منو دیوانه کرد با خود می گفتم آخه حجت 3 شب چه جوری به فکر من بود😳چه جوری از احوال من خبر داشت بعد از چند ساعت باهاش تماس گرفتم التماس کردم که چه جوری این پیام را برای من فرستادی با خنده های همیشگی گفت داداش نماز شب می خوندم یاد تو افتادم🙂 و برات دعا کردم بعد اون پیام رو دادم خدا خودش می دونه که بعد از اون پیام بود که من آرامش خودم را بدست آوردم🍃. شهادت: اروند (راهیان نور) سال ۹۰ بر اثر برخورد اتوبوس 😔😔 🕊💔 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
مهدی عاشق شهادت بود❤️. هر وقت به سوریه می‌رفت، می‌گفت دعا کنید شهید بشوم. به او می‌گفتم مهدی اینقدر دعا نکن زود شهید شوی، بگذار کمی سنت بالاتر برود تا ما اعضای خانواده تو را خوب دیده باشیم😒 و بعد شهید بشوی. آخر سر هم براتش را از امام رضا(ع) گرفت. مشهد به زیارت امام رضا(ع) رفت و دیگر نیامد تا ما ببینیمش😔. رفت به سوریه و خبر شهادتش آمد. هیچکس نمی‌دانست که او است همه حالا که شهید شده به او می‌گویند بسیجی. حتی اعضای فامیل از ما پرسیدند مگر مهدی مدافع حرم بوده که در سوریه شهید شده؟😳 کسی نمی‌دانست که او مدت‌ها بود که به سوریه رفت و آمد داشت... آرزویش شهادت به دست بود . . . ! سرانجام در حمله موشکی اسرائیل به پایگاهی در سوریه به شهادت رسید🍃 شهید مهدی لطفی نیاسر🌺 🕊 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
همسرم خيلي مهربان و دلسوز بود. ما عاشقانه در كنار هم زندگي كرديم❤️. من واقعاً نمي‌دانم حجت چطور توانست دخترش را بگذارد و برود. مي‌دانم كه زيبايي كارشان در همين گذر از تعلقات دنيايي است اما باز هم مي‌گويم همت مي‌خواهد كه همسرم به لطف خدا☝️ چنين همتي داشت. النا يك ماهه بود، وقتي گريه مي‌كرد و من او را روي سينه پدرش مي‌گذاشتم، آرام مي‌شد.😔 حجت‌الله ارادت خاصي به اهل بيت داشت و همين ايمان و اراده او را به ميدان جنگ كشاند. عشق به بي‌بي و حضرت رقيه (س) و حضرت زينب (س) او را رزمنده كرد✌️. در اعزام آخر وقتي خواهرش از حجت‌الله پرسيد مي‌گويند به شما پول مي‌دهند، گفت نه آبجي ما فقط براي دفاع از حرم مي‌رويم🙂. حجت ارادت خاصي به ولايت فقيه داشت.🌹 راوی:همسرشهیدمدافع‌حرم حجت‌الله نوچمنی🌹 🕊 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
بخشی از وصیتنامه #شهید حاج_حسین_بصیر همسنگر سعی کن چشمت برای خدا ببیند. دستت برای خدا ماشه اسلحه را بچکاند. نکند خدای نکرده دستت بلرزد، پایت بلغزد، قلبت از تپش باز ایستد. تو را به همسنگریت سوگند، تو را به خون یاران بهشتی و شهدای محراب سوگند، مبادا پیر جماران را تنها گذاری، تو را به ناله های طفلان معصوم پدر از دست داده ای که بهانه پدر شهیدشان را می گیرند سوگند، تو را به زاری مادران داغ دیده و قد خمیده پدران یک شهید یا چند شهید داده سوگند، تو را به خواهران برادر داده و نو عروسان سیاه بر تن کرده سوگند، تو را به مظلومیت شهدای مفقود و انتظار کشنده اسیران دربند کشیده سوگند، تو را به همه اینها سوگند، مبادا که شاهد رنجش خاطر امام عزیز باشید. همسنگر تو یار باوفای امامی، سنگر را رها مکن. بدان که دنیا را وفایی نیست.... #سالروزشهادت اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt💚🌹💙
خواب صادقه همسرشهیدمصطفی عارفی شب شهادت ایشان🍂🍃 بعد از آخرین مکالمه تلفنی ساعت یازده ونیم یعنی دوساعت قبل ازشهادت آقامصطفی باایشون💔 در شب یکشنبه95/2/4 خواب دیدم آقامصطفی اومدن خونه وباعجله بهم گفتند برو و یه پرچم سبز بیارمیخوام بزنم سر در خونه🏠 من یه پرچم سه گوش آوردم ودادم به ایشون گفتند نه این کوچیکه☝️ ورفتند از توخونه یه پرچم سبز خیلی بزرگ آوردندو بالای بام نصب کردند👌 روش نوشته بود: کلنا عباسک یازینب🌹و گفتند خونه #مدافعان_حرم باید بابقیه فرق داشته باشه... وقتی ازخواب بیدارشدم نزدیک نمازصبح بود😔😔😔 شهید مدافع حرم مصطفی عارفی #سالروزشهادت🕊 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt💚
با جوون های فامیل یه دوره داشتیم، یه مهمونی خودمونی.👱 آقا رضا همیشه آخر مهمونی یک حدیث، یک آیه، یا یک جمله ای که متناسب با جوون ها باشه و مفید باشه رو میگفت و کمی هم درموردش توضیح میداد🌹. همه استقبال میکردن. در مورد اون جمله باهم صحبت میکردیم. گاهی اوقات که آقا رضا یادش میرفت این کارو انجام بده، بقیه یادآوری میکردن و به شوخی میگفتن: «آقا رضا، امشب منبر نرفتی.»😁 ✨✨سید رضا، اینطور امر به معروف میکرد.✨✨👆👆 شهید مدافع حرم سیدرضاطاهر🌹 🕊 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
یک خاطره زیبا از زبان ❤️شهید مصطفی صدرزاده درباره ❤️شهید حسن قاسمی تعریف میکرد تو حلب شبها با موتور حسن غذا و وسائل مورد نیاز به گروهش میرسوند ما هر وقت میخاستیم شبها به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش میرفتیم .😉 🌙🌟يک شب که با حسن میرفتیم غذا به بچه هاش برسونیم . 🏍چراغ موتورش روشن میرفت . چند بار گفتم چراغ موتور رو خاموش کن امکان داره قناص ها بزنند . 🔫😑 😄خندید من عصبانی شدم با مشت تو پشتش زدم و گفتم مارو میزنند😒 دوباره خندید 😂 و گفت . مگر خاطرات شهید کاوه رو نخوندی . که گفته. شب روی خاک ریز راه میرفت . و تیر های رسام از بین پاهاش رد میشد 😇 نیروهاش میگفتن . فرمانده بیا پایین . تیر میخوری 😱. در جواب میگفت 😏اون تیری که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده . .. و شهید مصطفی میگفت . حسن میخندید😄و میگفت نگران نباش اون تیری که قسمت من باشه . هنوز وقتش نشده ... و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاق‌هایی براش افتاد و بعد چه خوب به شهادت رسید🌸 شهيد مدافع حرم حسن قاسمی دانا 🌹 🕊 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت👇 @asganshadt
خوشا آنانکه با عشق به الله، علیه کفر جنگیدند و رفتند... خوشا آنانکه بهر یاری دین به خون خویش غلطیدند و رفتند... 🍃امروز تولد شهید مدافع حرم هاشم دهقانی نیا هست برای شادی روحش صلوات 🌹 عکسی از دوقلو های شهید 🍃 #سالروزشهادت #شهید_مدافع_حرم_هاشم_دهقانی_نیا #اردبیل اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt🌷🍃
🔹تاریخ تولد : ۱۳۶۲/۱/۱ 🔹تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۸/۲۵ 🌹راوی 🌹 وقتی خبر شهادتــــ🌷ـــــــــ محمدجواد را شنیدم، آرزو کردم که دیگر لحظه‌ای پس از او زنده نباشم، 😞اما چه می‌کردم،🥀 این راه سپاسگزاری از هدیه خداوند بود و به رضای خدا باید راضی می‌بود. پس از شهادتش، دوستان محمدجواد عروسکی🧕 برای زینب آوردند و محمدجواد این‌گونه به آخرین قولش وفا کرد.❣ اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇 @asganshadt 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به مناسبت سالروز شهادت ! ✍️دردناڪ تـرین جمله ای ڪه یڪ به شـوهـر شهیـدش میتـونه بگه: ...! در معــراج شهـدا اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 🌺 @asganshadt 🌸
همسرم بسیار مرتب و شیک‌پوش بود👌. زندگی را دوست داشت. عاشق زندگی بود. محمدآقا وقتی پاسدار شد برای این نبود که منبع درآمدی داشته باشد، نه! می‌توانست درآمد زیادی را هم از کار و کاسبی دیگر تأمین کند❗️ اما سپاه را انتخاب کرد. زمانی که در آزمون‌های مربوطه برای استخدامی سپاه شرکت کرد، مشکلات و مباحثی وجود داشت که مانع جور شدنش می‌شد. محمدآقا به حضرت زینب (س) متوسل شد و جور شد🌹. عدد ابجد نام بی‌بی زینب (س) ۶۹ است و ایشان این عدد را خیلی دوست داشت و طبق این علاقه نذر می‌کرد. به خانم‌ام‌البنین ارادت داشت و برای وفات ایشان در منزل مراسم می‌گرفت. میلاد امام حسین (ع) را هم جشن می‌گرفت و مراسم جشن به پا می‌کرد.🎉 محمدآقا یک آدم عادی بود. خیلی مذهبی نبود. با دلش زندگی می‌کرد. هم خودش لذت می‌برد و هم اطرافیانش. من همیشه می‌گفتم شما بیش از حد مهربان هستید🌷. شاید کمتر کسی در برخورد اولیه متوجه می‌شد که ایشان نظامی است. عاشق زندگی بود. برای بچه‌ها آرزو‌های بزرگ داشت. همسرم کلاس خط می‌رفت✍ و به دخترم قول داده بود با هم به کلاس خط بروند. همسرم که شهید شد دخترم گفت: بابا قول داده بود من را به کلاس خط ببرد😔. بعد از شهادت محمد در میان وسایلش دفترچه خطی را پیدا کردم. گفتم ببین بابا تا اینجا هم در فکر تو بوده و این دفتر را گذاشته که شما تمرین کنید🗒. همین هم باعث آرامش خاطرش شد. زیارت عاشورا‌های بعد نماز صبحش قضا نمی‌شد. اگر نماز صبحش قضا می‌شد به محض اینکه بیدار می‌شد نمازش را می‌خواند. در هیچ شرایطی زیارت عاشورایش ترک نشد.👌 شهید مدافع حرم محمد جنتی🌹 🕊 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت ❤️ @asga
شہید محسن حججے: تصویرم را ببرید پیشکش و امامم سید علی خامنه‌ای و فرمانده‌ام حاج قاسم و به رهبرم بگویید که «اگر در بین مردمان زمان خودت و کلامت غریبید ما اینجا برای اجرای فرمان شما آمده‌ایم و آماده تا سرمان برود و سر شما سلامت باشد». Martyr Mohsen Hojaji: Take my picture, the offering of my dear leader and imam, Seyyed Ali Khamenei, and my commander, Hajj Qasim soleimani, and tell my leader, "If you are strangers among the people of your time and your words, we have come here to carry out your command and be ready to go and be safe." 📚موضوع مرتبط: @asganshadt
💧نماز باران آیت الله مدنی و  بارش باران 🌨🌧💦 ❄️ما موظف بودیم هر ده، پانزده روز یکبار که از بسیج عشایر دشت مغان به تبریز می آمدیم ، هم به سپاه گزارش بدهیم هم به شهید مدنی . ❄️ ما این روال را همیشه انجام می دادیم . یک بار که از مغان به تبریز آمدیم ، امام جمعه قبلی آنجا که به رحمت خدا رفته ، به ما گفت در تبریز به خدمت آیت الله مدنی می‌روید، از قول من به ایشان بگویید باران نباریده و همه محصولات سوخته‌اند و در دشت مغان اوضاع وخیم است. البته در همه آذربایجان شرقی باران نیامده بود. آمدیم و گزارشات را عرض کردیم و پیغام امام جمعه مغان را هم دادیم. ایشان آه بغض آلودی از دل کشید. ❄️ در نماز جمعه ، ایشان دعا کرد و با حال عجیبی از خدا باران خواست . خدا شاهد است نماز جمعه تمام نشده، در تبریز و سراسر استان باران عجیبی آمد . با آن حال که ایشان دعا می کرد ، معلوم بود که چه اتفاقی خواهد افتاد . این را ما به چشم دیدیم mashreghnews @asganshadt