.
آنکه مادر شده
این واقعه را می فهمد
بعدِ شش ماه اگر
بار بیُفتد
سخت
است..؛
#وخدارحمکند
#التماسدعایحالخوب
#اینجابدونشرحعشقست
.
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt
📷 تصویری از مراسم عزاداری شب شهادت حضرت فاطمه زهرا با حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی. ۹۷/۱۱/۱۹
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
http://eitaa.com/joinchat/3191013389Cbefb30f800
من دل به غم تو بسته دارم، زهرا
درد تو به جان خسته دارم، زهرا
گفتی که به دل شکستگان نزدیکم
من نیز دل شکسته دارم، زهرا
#عاشقان به حضرت زهرا (س) اقتدا کردند و رفتند..
🌴 اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
http://eitaa.com/joinchat/3191013389Cbefb30f800
.
غسلشداد
کفنشڪرد
آنگاهنشستوَ
تنهابرایش #گریہ کرد...😞
بعدآرامدرون #قبرش گفت:
زهرا...!
منمعلے...
.
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
@asganshadt
بسم رب الشهیدتارا 🌷
🏴در شام غریبان مادر مون حضرت فاطمه زهر(س) قسمتی📋 دیگر از زندگی نامه فرزند حضرت زهرا 🌹شهید جاویدالاثر سید ابراهیم تارا 🌹را ورق میزنیم📖
این قسمت شکنجه👇
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
http://eitaa.com/joinchat/3191013389Cbefb30f800
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 #شهید_سید_ابراهیم_تارا 🌹 #روایت_همسر_شهید_تارا 😍 #قسمت_یازدهم👇 🌷اجتماع
شکنجه گرها گفتند :😡
«🍃آن زمان که ابراهیم را به اسارت گرفتیم⛔️، مسئول گروهک کومله اجازه نداد که ما از ابراهیم حرف بکشیم و خودش مستقیما ابراهیم را شکنجه میکرد.😢 آنقدر با کابل به کف پایش زده بود که کف پای ابراهیم دیگر گوشتی نداشت و به استخوان رسیده بود.😡😢 زانوها و استخوانهای پایش را شکسته بود😭 و ابراهیم دیگر نمیتوانست بر روی پا بایستند.😫 مسئولمان خیلی از قسمتهای بدنش را سوزاند.»🔥
💤یکی دیگر از شکنجه گرها گفت: « من زندانبانش بودم و برایش غذا میبردم🚶. روز اول که برایش غذا بردم دست داشت اما روز دوم دست هم نداشت و نمیتوانست غذا بخورد 😰چون دست هایش را شکسته بودند. روز سوم که برایش غذا بردم دیگر نه دست داشت و نه پا.😯 پاهایش را هم شکسته بودند و نمیتوانست هیچ کاری انجام دهد😡. مسئول گروهک کومله، ابراهیم را مدام میزد و میگفت ما میدانیم که تو با زن و بچه ات به اینجا آمده ای.😱 زن و بچه ات کجا هستند؟ اسم بچه ات چیست؟ ابراهیم در پاسخ به او میگفت من یک پسر دارم و همسرم اینجا نیست☺️. اما لحظه آخر که او را به حیاط آورده بودند و چون نه دست داشت و نه پا در کف حیاط افتاده بود گفت😍: «الله اکبر خمینی رهبر» 😍و در آخرین کلمه با صدای بلندی گفت: «سمیه» بعد از آن هیچ صدایی از ابراهیم برنخواست❗️.مسئول گروهک کومله او را در مینی بوسی گذاشت و با خود برد🚌. وقتی برگشت کف مینی بوس مملو از خون بود و به ما گفت ماشین را بشوییم.🚌 ما نمیدانیم با ابراهیم چه کرد و اصلا بدن ابراهیم چه داشت که اینقدر از او خون رفته بود.😨 هیچوقت هم به ما نگفت که ابراهیم را کجا برد و یا کجا دفن کرده است.😭
#شهید_سید_ابراهیم_تارا 🍃
#روایت_همسر_شهید_تارا 🍁
#قسمت_یازدهم✅
یا فاطمه الزهرا 💔
🍁ادامه فردا شب 🍃
اجتماع بزرگ عاشقان شهادت 👇
http://eitaa.com/joinchat/3191013389Cbefb30f800