از مهر حسین و کربلا سرشاریم
از هرچه یزیدی است ما بیزاریم
ما غرب ستیزیم، که در باورمان
فرهنگ حسین بن علی را داریم
مهدی شریفی
#رباعی #امام_حسین علیه السلام #کربلا #محرم
@ashaarsharifi
به پای عهد خود ماندی حسین جان
جهانی را تو گریاندی حسین جان
وضو از خون گرفتی و به مقتل
نماز عشق را خواندی حسین جان
مهدی شریفی
#دوبیتی #امام_حسین علیه السلام #محرم
@ashaarsharifi
گلم دیگر رمق در تن ندارد
عدو رحمی به طفل من ندارد
اگرچه کوچک است و شیرخواره است
ولی ترسی ز اهریمن ندارد
مهدی شریفی
#دوبیتی #حضرت_علی_اصغر
@ashaarsharifi
در آن صحرا که پر بود از غم و درد
رباب آرامِ جانش را بغل کرد
به زیر لب یکی با گریه می گفت:
عمو جان! زود سمت خیمه برگرد!
مهدی شریفی
#دوبیتی #حضرت_علی_اصغر
@ashaarsharifi
رسیده ماه غم، ماه محرم
دلم گردیده همراه محرم
به جان عالم و آدم نشسته
دم جانسوز و جانکاه محرم
مهدی شریفی
#دوبیتی #محرم
@ashaarsharifi
منم مجنون و شیدایت حسین جان
سرم خاک کف پایت حسین جان
ز لطف و مرحمت بر قلب زارم
نظر کن جان سقایت حسین جان
مهدی شریفی
#دوبیتی #محرم #امام_حسین علیه السلام #حضرت_عباس
@ashaarsharifi
رباب آنروز با آشفته حالی
نگاهش خیره شد بر مشک خالی
گلش را تیر دشمن کرد سیراب
برایش ماند یک طفل خیالی
مهدی شریفی
#دوبیتی #حضرت_علی_اصغر
@ashaarsharifi
عمو جان! جسم من خاک ره تو
فدای تو شود عبدالله تو
شنیدم سوی جنت رهسپاری
چه خوش باشد بیایم همره تو
مهدی شریفی
#دوبیتی #حضرت_عبدالله
@ashaarsharifi
تو رفتی روی نیزه وای بر من
شدی گیسوی نیزه وای بر من
امان از دست آن سنگی که می رفت
به سمت و سوی نیزه، وای بر من
مهدی شریفی
#دوبیتی #امام_حسین علیه السلام #حضرت_زینب #اسارت
@ashaarsharifi
خداوندا مرا بیتاب گردان
و رزق و روزی ام را ناب گردان
مرا هم ای خدا مثل شهیدان
فدای حضرت ارباب گردان
مهدی شریفی
#دوبیتی #مناجات #امام_حسین علیه السلام #شهادت
@ashaarsharifi
خوشا هرشب برایت گریه کردن
ز هجر کربلایت گریه کردن
برای زخمهایت روضه خواندن
به پای روضه هایت گریه کردن
مهدی شریفی
#دوبیتی #امام_حسین علیه السلام #محرم
@ashaarsharifi
غم و اشک و عزا را دوست دارم
صدای روضه ها را دوست دارم
و می گویم به لحنی عاشقانه :
حسین جان من شما را دوست دارم
مهدی شریفی
#دوبیتی #محرم #امام_حسین علیه السلام
@ashaarsharifi
باز این چه شورش است که عالم پر از نواست
هنگامه ی عزای شهیدان کربلاست
تنها نه اِنس و جنّ و ملک شد سیاه پوش
کعبه سیاه بسته و عمری است در عزاست
فرهنگ ما اشاعه ی فرهنگ غرب نیست
این اشک و ناله هاست که فرهنگ ناب ماست
دشمن پیِ تهاجم فرهنگ غربی است
غافل از آنکه نسل جوان، نسل کربلاست
وقتی حسین حسین شده ورد زبان ما
دیگر سخن ز نغمه ی کنسرت، نابجاست!
دشمن هنوز در صدد قتل و غارت است
دنیا اسیر آتشِ ابن زیادهاست
تکفیریان بی سر و پای حرامخوار
یک صفحه از جنایتشان صحنه ی مناست
این اعتقاد ماست که اسلام و انقلاب
از این محرّم و صفر و روضه ها بپاست
از نهضت حسین قیامت بپا شده است
تبیین این قیام، «بلاغ المبین» ماست
مهدی شریفی
#شعر #امام_حسین علیه السلام #محرم #کربلا
@ashaarsharifi
پناه قلب سوزانم حسین جانم، حسین جانم
دلیل چشم گریانم حسین جانم، حسین جانم
به یاد خشکی لب های تو هر لحظه می سوزم
به یاد تو پریشانم حسین جانم، حسین جانم
قرار قلب زار من، تویی دار و ندار من
تویی آرامش جانم حسین جانم، حسین جانم
تمام افتخار من همین باشد که با لطفت
برایت دیده گریانم حسین جانم، حسین جانم
تویی عشقم، تویی جانم، تو هستی دین و ایمانم
بوَد نام تو درمانم، حسین جانم، حسین جانم
به روی شانه ام سنگین شده بار گناهانم
سراپا عیب و نقصانم، حسین جانم، حسین جانم
در این تاریکی و ظلمت سرای بی کسی و غم
تو هستی ماه تابانم حسین جانم، حسین جانم
شکوه عشق پاک تو گرفته کل دنیا را
الا سلطان خوبانم حسین جانم، حسین جانم
فراق کربلا آخر مرا از پا می اندازد
ز هجرانت پریشانم حسین جانم، حسین جانم
مرا دعوت کن آقا جان شب جمعه حرم باشم
ضریح توست درمانم حسین جانم، حسین جانم
به یاد روضه های تو لب مشک است اشک من
شبیه ابر بارانم حسین جانم، حسین جانم
سر تو روی نیزه آیه ی کهف و رقیم می خواند
الا قاری قرآنم حسین جانم، حسین جانم
مهدی شریفی
#شعر #امام_حسین علیه السلام #محرم
@ashaarsharifi
قد كمان است و راه رفتن او
زنده كرده است ياد مادر را
اربعين است و زينب آمده است
تا زيارت كند برادر را
آن برادر كه رفت و مركب او
خسته و بي قرار بر مي گشت
واي از آن لحظه اي كه از ميدان
اسب او بي سوار بر مي گشت
آن برادر كه قطعه قطعه شده
آيه هاي شريف پيكر او
صفحاتش گسسته اند از هم
چه بگويم چه آمده سر او
حال يك اربعين گذشته و باز
شعله بر سينه ها شرر زده است
مجلس روضه برقرار شده
زينب از شام تيره آمده است
دست و رقص و شراب و خاكستر
خيزران و نگاه هاي حرام
گرچه اين گريه بود و آن خنده
فرق با هم نداشت كوفه و شام
حال يك اربعين اسارت و درد
رخت بر بست و كاروان آمد
كربلا زود باش! كاري كن!
كه براي تو ميهمان آمد
گرچه با دستِ بسته مي رفتند
چه عجب! روي مركب آمده اند
جز سه ساله كه رفته از دنيا
همه با عمّه زينب آمده اند
مهدی شریفی
#شعر #اربعین #حضرت_زینب
@ashaarsharifi
مثل آن رحمتی که بر روی
دامن کشتزار می بارد
آسمان نگاه ما از شوق
مثل ابر بهار، می بارد
گریه هایی که از سر شوق اند
خبری آسمانی آوردند
خبر از احترام و تکریم و
رحمت و مهربانی آوردند
عشق و ایثار و لطف و مهر و وفا
در پناه ربیع آمده است
پر شده عالم از شمیم گلاب
بوی ماه ربیع آمده است
مرغ دل تا مدینه بال زد و
میهمان رسول رحمت شد
شکر حق موسم سرور آمد
ذکر لبها سرود وحدت شد
پیرو آیه های قرآن و
پیرو سنت پیامبریم
هرچه باشیم، شیعه یا سنی
عاشق حضرت پیامبریم
باید این حرف را مکرّر گفت
باید این پند را به گوش سپرد
اختلافات خانه را هرگز
نزد بیگانگان نباید برد
لعن و نفرین بر آن کسانی که
امّتی پر شکاف می خواهند
جای صلح و صفا و آرامش
کینه و اختلاف می خواهند
ای مسلمان! منم برادر تو
شیعه ای از دیار ایرانم
مثل تو عاشق پیامبرم
مثل تو جانفدای قرآنم
شیعه هستم، و خوب می دانم
تو خودت نیز مثل ما هستی
عاشق دسته های سینه زنی
عاشق مشهد الرضا هستی
هرچه هستیم، شیعه یا سنی
تا ابد هوشیار و بیداریم
باید این انسجام و وحدت را
تا قیام ولی نگه داریم
مهدی شریفی
#شعر #هفته_وحدت #پیامبر صلی الله علیه و آله
@ashaarsharifi
وجودش غرق نور از فیض قرآن بود تبریزی
برای دردهای شیعه درمان بود تبریزی
فقیه مکتب شیعه، امیر سرزمین دل
لطافت بخش و جان پرور چو باران بود تبریزی
همیشه در تمام عمر با لطف خداوندی
پی ترویج علم و دین و ایمان بود تبریزی
فقیهی مجتهد پرور که دردش درد مردم بود
همیشه دستگیر مستمندان بود تبریزی
فقیهی که بسیجی ها مرید حضرتش بودند
دعاگوی بسیجی های ایران بود تبریزی
در آن دوران خونین، سالهای جنگ تحمیلی
طراوت بخشِ تشییع شهیدان بود تبریزی
همیشه اشک چشمش در غم ارباب جاری بود
وجودش وقف سالار شهیدان بود تبریزی
عزای حضرت صادق برایش اوج ماتم بود
به وقت فاطمیه اشک باران بود تبریزی
مهدی شریفی
#شعر #آیت_الله_تبریزی
@ashaarsharifi
یا فاطمه نقش بسته بر سربندم
از اینکه محب حیدرم خرسندم
با گریه ی اصحاب کسا می گریم
با خنده ی آل مصطفی می خندم
مهدی شریفی
#رباعی #حضرت_زهرا علیها سلام
@ashaarsharifi
به یاریّ ولایت خطبه خواندی
به عشق مرتضایت خطبه خواندی
کتک خوردی ... ولی رفتی به مسجد
به رغم دردهایت خطبه خواندی
مهدی شریفی
#دوبیتی #حضرت_زهرا علیها سلام
@ashaarsharifi
کنار پیکر بی جان بانوش
امیرالمؤمنین می رفت از هوش
خدا را شکر راحت گشت زهرا
ز درد سینه و بازو و پهلوش
مهدی شریفی
#دوبیتی #حضرت_زهرا علیها سلام
@ashaarsharifi
حیا و غیرتت کجاست مدینه
ماه تو زیر دست و پاست مدینه
زهره ی تو که نور میده به دنیا
الآن چرا مونده غریب و تنها
مدینه خیلی سنگینه گناهت
چرا گرفته لکّه روی ماهت
مدینه ماهت شده قد خمیده
چراغ راهت شده قد خمیده
مدینه آی مدینه آی مدینه
چرا داره ماه تو زخم سینه
غصه و غم براش فراوون شده
دنیا بزرگه ... ولی زندون شده
تاریکیه خیلی زیاد تو این شهر
کسی دیگه نور نمی خواد تو این شهر
با روشنایی چون که در نبردن
خورشید و زندونی تو خونه کردن
مهدی شریفی
@ashaarsharifi
فاطمیه شد دلم پر غم شده
غرق ماتم عالم و آدم شده
فاطمیه فصل غم فصل عزاست
لحظه های غربت شیرخداست
فاطمیه موسم دلداری است
روزهای آخر بیماری است
مادری مجروح، گشته بستری
اشک میریزد کنارش دختری
مادری که خسته و آزرده است
گوئیا در کوچه سیلی خورده است
ای خدا قوّت ندارد مادرم
رنگ بر صورت ندارد مادرم
بازوی او از چه رو آزرده است
زخم هایش طاقتم را برده است
بستر او از چه رو رنگین شده
وای من پیراهنش خونین شده
لحظه رفتن رسیده، وای من
شد نفس هایش بریده، وای من
آه! مادر، ای جوان قد کمان
التماست می کنم پیشم بمان
رفتنت بیچاره می سازد مرا
مرگ تو از پا می اندازد مرا
زود باشد بهر من بی مادری
بعد تو بابا ندارد یاوری
عاقبت شد لحظه اشک و عزا
شد شهیده حضرت خیرالنساء
مادری شد سوی جنت رهسپار
قلب طفلان علی شد داغدار
حیدر کرار بی یاور شده
ای خدا ارباب بی مادر شده
در فراقش ناله ها دارد حسن
از غمش چون ابر می بارد حسن
زینب و کلثوم غرق ناله اند
داغدار یاس هجده ساله اند
فاطمیه موسم غمناله هاست
شیعه با این اشک عمری آشناست
فاطمیه درس غیرت می دهد
فاطمه درس بصیرت می دهد
مثل آن مادر که شد قامت کمان
مانده ام پای ولی تا پای جان
با ولایت درد درمان می شود
کارهای سخت، آسان می شود
تا ابد در خط زهراییم ما
گوش به فرمان مولاییم ما
من که پای روضه هایش سوختم
عشق را از فاطمه آموختم
عشق یعنی دل سپردن بر ولی
عشق یعنی رهبرم سیدعلی
عشق یعنی پای دین فانی شدن
عشق یعنی چون سلیمانی شدن
حاج قاسم! ای امید رهبرم
ای علمدار شهیدان حرم
ای که از داغ تو کشور غم گرفت
مرد و زن از دوری ات ماتم گرفت
حاج قاسم! ما که غمگین توایم
پیروان راه خونین توایم
مهدی شریفی
#شعر #حضرت_زهرا علیها سلام #سردار_سلیمانی
@ashaarsharifi
«عمری که بی تو رفت یقینا حرام شد»
بی تو دلم اسیر خیالات خام شد
آقا بیا که بی تو به پایان رسید عمر
آقا بیا که فرصت ما هم تمام شد
بیچاره آن کسی که به دور از شما مدام
با هرکسی به غیر شما همکلام شد
بدبخت آن کسی که گرفتار نفس شد
خوشبخت آن کسی که فدای امام شد
رحمت بر آن که بهر تو از نام و نان گذشت
نفرین بر آن که شیفته ی نان و نام شد
ایام فاطمیه شده، روضه خوان بخوان
آری بخوان که طاقت اشکم تمام شد
از آن دمی که مادر ما پشت در رسید
از لحظه ای که خانه پر از ازدحام شد
مزد رسالت نبوی خوب شد ادا
بر دختر نبی چقدَر احترام شد
این آتشی که هستِ علی را از او گرفت
تا کربلا رسید و وبال خیام شد
مهدی شریفی
#شعر #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #حضرت_زهرا علیها سلام
@ashaarsharifi
پر زند مرغ دلم همواره سوی جمکران
ذکر لب هایم شده الغوث یا صاحب زمان
ای طراوت بخش و جان پرور! بهار دلنشین!
بی تو پاییز و زمستان است کل سال مان
آفتاب عشق! تا کی پشت ابر غیبتی؟
از پس این ابر بیرون آی و رخ بنما عیان
ای قیام تو امید آخر مستضعفین
ای وجودت مظهر خشم خدا بر ظالمان
طاقت ما طاق شد، رحمی نما بر حال ما
در فراقت می چکد باران ز ابر دیدگان
الفتی دیرینه دارد با شهیدان، قلب من
آن جوانان به خون غلطانِ بگذشته ز جان
با نوای کاروان، سوی دیار عاشقان
با صدای نوحه ی ای لشگر صاحب زمان
رو به سوی کعبه ی دلها همه رفتند، تا
انتقام سیلی زهرا بگیرند عاشقان
یاد زین الدین و خرازی و حاج احمد بخیر
یاد حاج قاسم بخیر، آن رادمرد قهرمان
کاش من هم چون شهیدان همتی می داشتم
تا بمانم پای عهدم با ولی تا پای جان
آه یا صاحب زمان! فصل عزای مادر است
ای فدای دیده ی گریان تو جان جهان
فاطمیه شد، سحرخیز مدینه، العجل!
فاطمیه شد، بیا و روضه ی مادر بخوان
اندکی از دست های بسته ی حیدر بگو
یا بگو از ماجرای مادر قامت کمان
ماجرای کوچه و دیوار و در را باز کن
طاقتش را داشتی قدری هم از محسن بخوان
بازگو کن پشت در مسمار با زهرا چه کرد؟
یا بگو از ناله های بی امان کودکان
حرف بسیار است، آقا جان، بیا حرفی بزن
بازگو بنما وصیت های زهرای جوان
گفت زهرا: پیکرم را نیمه ی شب دفن کن
تا که قبر مخفی ام از دیده ها باشد نهان
رفته رفته فاطمه مانند شمعی آب شد
پیش چشم مرتضی یک پوست ماند و استخوان
گوئیا می گفت مولا اینچنین با همسرش
راه اگر دارد بمانی، باز هم پیشم بمان
مهدی شریفی
#شعر #حضرت_زهرا علیها سلام #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
@ashaarsharifi
درسته که سخته برات زندگی
درسته که دردات زیاده، ولی
اگه میشه بازم تحمل بکن
اگه میشه بازم بمون با علی
بازم پیش کلثوم و زینب بمون
بمون با حسین و حسن، فاطمه
چه جوری تحمل کنم داغتو
خودت رو بذار جای من، فاطمه
دیگه حرف رفتن نزن عشق من
با این جمله هات آتیشم می زنی
تو وقتی حلالیت از من می خوای
داری انگاری قبرمو می کنی
تو تنها طرفدار من بودی و
دیگه بعد تو تنها میشه علی
چی میشد نمی رفتی از این خونه
چی میشد که می موندی پیش علی
مهدی شریفی
#شعر #حضرت_زهرا علیها سلام
@ashaarsharifi