#خاطرات_شهید
●حسیـن ایرلو بچه تهران بود از آن داش مشتی هــا...
شده بود فرمانده تحریب لشکر المهدی(عج)...
●می گفت دوست دارم جوری شهید بشم که یک وجـبم از من هم نمـونه... گلوله مستقیم تانک خورد به سینه اش، تکه تکه شد....
●بعد از حسیــن، کاکا علے شـد فرمانده تخریـب...
دیدم همیشــه یک لباس منـدرس و کهنه به تن دارد.
گفتـم کاکا علے این چـیه پوشیدے زشتـه!
گفـت: لباس شهیـد ایرلوِ!
گفتم: حسین هیکلش دو برابر تو بود؟
گفت:دادم خیاط بـرام اندازش کـرده.
روی آسـتین جاے یک پارگے بود.
گفـتم: این چـیه، چرا این را ندوختـی؟
گفت: جاےترکـشیه که به بازوے ایرلو رفته.
هر وقت خسـته میشـم. دلم مےگـیره سرم رو مےگذارم رو این پارگےآروم میشم!
📎پ ن : #شهید_علی_ناظمپور(کاکاعلی)
سمت: فرمانده گردان تخریب لشکر 33 المهدی(ﻋﺞ)🌷
*﷽*
📝خاطرهای زیبا از زبان مرحوم حجتالاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی؛بنظرم زیبا بود که تقدیم میکنم:
✍در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود ، ما در آنجا اذان میگفتیم، اما به گونهای که دشمن نفهمد.
🌿روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت.
🍁ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت:«چیه؟ اذان میگویی؟ بیا جلو»
🦋یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید،پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت:«چیه؟من اذان گفتم نه او».
🍁آن بعثی گفت:«او اذان گفت».
🦋برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه میکنی،من اذان گفتم».
🍁مأمور بعثی گفت:
«خفه شو!بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت،نه تو».
🦋برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن.
🍁مأمور بعثی فرار کرد.
🦋وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی، الان دیگر پای من گیر است».
🍇به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند.
🪵زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره ۱ و ۲) زیر زمین بود، آنقدر گرم بود که گویا آتش میبارید.
🍁آن مأمور بعثی، گاهی وقتها آب میپاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود.
🪶روزی یک دانه سمون(نان عراق) میدادند که بیشتر آن خمیر بود.
☀️ایشان میگفت: «میدیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه میشوم. نان را فقط مزه مزه میكردم که شیرهاش را بمکم.
🍁آن مأمور هم هر از چند ساعتی میآمد و برای اینکه بیشتر اذیت کند، آب میآورد، ولی میریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار میکرد».
☀️میگفت:«روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک میشوم...
⭐️گفتم: یا فاطمه زهرا! امروز افتخار میكنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنهکام به شهادت برسم».
⛈سرم را گذاشتم زمین و گفتم:
🌸"یا زهرا! افتخار میکنم، این شهادت همراه با تشنهکامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، این را بعنوان برگ سبزی از من قبول کن"
🌻دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم، تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمیخورد و دهانم خشک شده است.
🍁در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب میآورد و میریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا میزد که بیا آب آوردهام.
☀️اعتنایی نکردم، دیدم لحن صدایش فرق میکند و دارد گریه میکند و میگوید:
"بیا آب آوردهام."
🍃مرا قسم میداد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم!!
🍂عراقیها هیچوقت به حضرت زهرا(سلام الله علیها) قسم نمیخوردند،تا نام مبارک حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را برد، طاقت نیاوردم.
🥀سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و میگوید: «بیا آب را ببر؛این دفعه با دفعات قبل فرق میکند».
🌴همینطورکه روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم، لیوان دوم و سوم را هم آورد.
🌹یک مقدار حال آمدم، بلند شدم، او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن!
🪴گفتم: تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمیکنم.
🌲گفت: دیشب، نیمهشب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله(صلی الله علیه و آله) شرمنده کردی، الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم.
🌸ایشان فرمودند:
"به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آوردهای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد!"
🌸السلام علیک ایتهاالصدیقةالشهیده فاطمةالزهرا🌸
📚حماسههای ناگفته،(به روايت علی اكبر ابوترابی)،/عبدالمجيدرحمانيان،انتشارات پيام آزادگان،چاپ اول:۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵_۱۲۷
#تلنگروتفکر
📌@ashabakharazamani
#تربیت_کودک
شايد داشتن فرزندی محتاط كه قبل از دست زدن به هر چيزی اول به چشمان مادرش نگاه كند، يا بدون اجازه مادرش دست از پا خطا نكند، آرزوی بسياری از والدين باشد....
👈 اما بد نيست بدانيد كودكی كه حتی برای آب خوردنش هم منتظر گرفتن تأييد از مادرش است، احتمالا در بزرگسالی با اختلال #وسواس درگير ميشود.
⭕️ مادران مضطربی كه با كنترل كودکشان سعی میكنند، #استرس خودشان را كنترل كنند، كودكانی پر از ترس و #اضطراب تربيت ميكنند.
پس نگذاريد ترسهای شما اين ويژگی را در فرزندتان تقويت كند.
📌@ashabakharazamani
#همراه_با_قرآن
✋فتنه در قرآن
💢انقلابینماها سعی میکنند با ایجاد شایعه، شبهه، سیاهنمایی و لجنپراکنی، در دل مردم و جامعه، "ناامیدی" به وجود آورند.
✅«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ» (حج/۱۱)
✅و از (ميان) مردم، كسى است كه خداوند را تنها با زبان مىپرستد، پس اگر خيرى به او برسد، به آن اطمينان يابد، و اگر مصيبت و آزمايشى به او رسد، دگرگون شود در دنيا و آخرت زيانكار است، اين همان زيان آشكار است.
🌹امام خامنه ای:
✅انقلابینماها سعی میکنند با ایجاد شایعه، شبهه، سیاهنمایی و لجنپراکنی، در دل مردم و جامعه، "ناامیدی" به وجود آورده و نسبت به راهی که انتخاب کردهاند، تشویش ایجاد کنند.
👈این جریان را باید شناخت و نسبت به حربههای آنان آگاه بود. هرچند که «مردم قبول نمیکنند این را. حالا ممکن است کسی خیال کند که در مردم تأثیر میگذارد؛ نه، مردم آگاهند، میفهمند، نمیپذیرند این حالت را.»(۱۳۹۶/۱۰/۰۶)
#تبیین_اساس_کار_ماست
#لبیک_یا_امام_خامنه_ای
📌@ashabakharazamani
اصحابآخرالزمانیسیدالشهداء🇮🇷
🌸🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸🌸 ❤️سلام بر ابراهیم۱۶۳❤️ راننــده اصلا فكر نمي كرد ما اينگونه برخورد كنيم.
🌸🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸🌸
❤️سلام برابراهیم۱۶۴❤️
ماجراي مار
مهدي عموزاده
ســاعت ده شب بود. تو كوچه فوتبال بازي مي كرديم. اسم آقا ابراهيم را از بچه هاي محل شنيده بودم، اما برخوردي با او نداشتم.
مشغول بازي بوديم. ديدم از سر كوچه شخصي با عصاي زير بغل به سمت ما مي آيد. از محاسن بلند و پاي مجروحش فهميدم خودش است!
كنار كوچه ايســتاد و بازي ما را تماشا كرد. يكي از بچه ها پرسيد: آقا ابرام بازي ميكني؟گفت: من كه با اين پا نميتونم، اما اگه بخواهيد تو دروازه مي ايستم.
بازي من خيلي خوب بود. اما هر كاري كردم نتوانســتم به او گل بزنم! مثل
حرفه ايها بازي مي كرد.
نيم ســاعت بعد، وقتي توپ زير پايش بود گفت: بچه ها فكر نمي كنيد الان دير وقته، مردم ميخوان بخوابن!
تــوپ و دروازه ها را جمع كرديم. بعد هم نشســتيم دور آقا ابراهيم. بچه ها گفتند: اگه ميشه از خاطرات جبهه تعريف كنيد.
آن شــب خاطره عجيبي شنيدم كه هيچ وقت فراموش نميكنم. آقا ابراهيم ميگفت: در منطقه غرب با جواد افراســيابي رفته بوديم شناســائي. نيمه شب بود و ما نزديك سنگرهاي عراقي مخفي شده بوديم.
ادامه دارد...❤️
📌@ashabakharazamani
🎥 پخش تلویزیونی مستند «آن زمستان»/ روایت فصلی از زندگی آیتالله مصباحیزدی
🎬 مستند سینمایی «آن زمستان» به کارگردانی و تهیهکنندگی احمد شریفزاده همزمان با سالگرد ارتحال آیتالله مصباح یزدی از شبکههای سیما پخش خواهد شد.
📺 پنجشنبه ۹ دیماه | ساعت ۲۳ | شبکه یک
📺 شنبه ۱۱ دیماه | ساعت ۲۱ | شبکه افق
📺 یکشنبه ۱۲ دیماه | ساعت ۲۰:۴۵ | شبکه مستند
👌این مستند فوق عالی را ببینید و لذت ببرید ، همراه با درس علم و بصیرت یاد گرفتن برای همه ما
4_6005927845472241705.mp3
6.02M
🌷بمناسبت سالروز حماسه 9 دی
🍃بوی #بصیرت میدهد باغ شهادت
🍃نور خدا وقتی به سیمای شهید است
🎤 #مهدی_رسولی
#بصیرت
📌@ashabakharazamani