eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
4.4هزار دنبال‌کننده
32.5هزار عکس
36.7هزار ویدیو
34 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 حرفت رو بطور ناشناس بزن https://harfeto.timefriend.net/16625676551192
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان های مذهبی...🍃: 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بزم_محبت پارت63 ماهان و محمد هر دو غمگین به چهره زرد و بی حال فرشته چشم دوخته بودند. دکتر سکوت رو شکست و گفت - نگران نباشید ضعف داره که گفتم سرم و تقویتی بزنن. شوک هم بهش وارد شده که با آرامبخش بهتر میشه. تا سرمش تموم شه بهوش میاد و میتونید مرخصش کنید. هر دو اتاق رو ترک کردند و روی نیمکت های روبروی اتاق نشستند. - چی شد اومدی سراغ خواهرت؟ فرشته میگفت شما ازش خبر ندارید. - فرشته گفته؟ البته عجیب نیست که اینطور فکر کنه. همون روزی که رفت پدرم همه جا رو دنبالش گشت. وقتی فهمید خونه مادربزرگشه با مامان تصمیم گرفتن کاری به کارش نداشته باشن و دورادور حواسشون بهش باشه. از وضعش خبر داشتیم ولی نمیشد باهم باشیم. - الان چی شده که اومدی سراغش؟ - هیچی. چند روز پیش دیدمش. خیلی ناراحت و ضعیف به نظر میومد. با خودم گفتم چرا کمی باهاش صمیمی نمیشم که اگه به کمکم احتیاج داشت بتونه بهم بگه. درسته ازش کوچکترم ولی بازم یه پسرم و بعضی وقتها میتونم حمایتش کنم - کار خوبی کردی. فقط وقت خوبی نیومدی. - چرا؟ - مادربزرگش مریضه و فرشته نگرانه اگه اتفاقی براش بیفته مجبور بشه برگرده پیش شما. تو هم تو اوج استرسش یهو پیدات شد. محمد از روی صندلی بلند شد و به دیوار کنار در اتاق تکیه داد. حالا روبروی ماهان بود - فرشته گفته بود دو سال ازش کوچکتری. ولی بزرگتر از سنت به نظر میای ... فرشته خیلی تنهاست. حالا که اومدی باهاش صحبت کن و دلش رو قرص کن که ازش حمایت میکنی. شاید اینجوری کمتر احساس بی کسی کنه. - کاش شرایطم جوری بود که بتونم کامل حمایتش کنم. پدرم که اگه بفهمه عصبانی میشه. مادرم هم تکلیفش مشخص نیست. یه روز میگه نمیخوام اسمش رو هم بشنوم. یه روز هم یواشکی براش اشک میریزه. باید مخفیانه براش برادری کنم. ماهان متفکرانه به محمد نگاهی کرد و گفت - رسمی رفتی خواستگاریش؟ با خانواده؟ 💕 نویسنده_غفاری 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بزم_محبت پارت64 - نه هنوز به خانواده ام نگفتم. قراره برای عید باهاشون صحبت کنم بریم خواستگاریش. - چرا دو ماه دیگه؟ اگه مطمئنی چرا با خانواده ات صحبت نکردی؟ محمد نگاهی به اخم های ماهان کرد و با لبخند تلخی گفت - من چند ماه پیش میخواستم برم خواستگاریش. ولی خواهرت از عجله من ناراحت شد چهره متعجب ماهان باعث شد محمد با طعنه صحبت کنه - از بس تنها و بی کسه تصمیم گرفتن براش سخته. ماهان گره اخمهاش رو بیشتر کرد و سرش رو پایین انداخت. به خودش پورخندی زد. صدای گوشیش بلند شد . دست تو جیبش کرد و گوشی رو جلوی چشمش گرفت. دست سمت صفحه برد ولی منصرف شد. از جاش بلند شد و چند قدمی از محمد دور شد. صفحه رو لمس کرد و جواب داد -سلام بابا - ... - ممنون خوبم - .... - بیرونم. با یکی از دوستام ماهان با حرص پاش رو جلو و عقب میکرد و به دیوار ضربه میزد. - نه نمشناسید اسمش محمده. - ... -آخه ... - ... - چشم. ماهان کلافه گوشی رو تو جیبش گذاشت و برگشت کنار محمد. - میدونم نباید اینو بگم ولی میشه شما فرشته رو مرخص کنید؟ - باید بری؟ - پدرم خیلی عصبانی بود. اصرار داشت برم خونه. اگه بفهمه کجام دیوونه میشه. محمد نگاهی به چهره شرمنده ماهان کرد و یاد خودش افتاد که تو سن ماهان چقدر از عصبانیت پدرش میترسید و رو حرفش حرف نمیزد. - مشکلی نیست تو برو. - میشه شماره شما رو داشته باشم - حتما. شماره فرشته رو هم بهتره داشته باشی. با رفتن ماهان محمد با مادرش تماس گرفت و گفت نهار رو بیرونه. تماس رو قطع کرد و منتظر تموم شدن سرم فرشته جلوی اتاق شروع به قدم زدن کرد. نویسنده_غفاری 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بزم_محبت پارت65 چشمم به در بود. سرمم تقریبا تموم شده بود. نگران بودم که ماهان مادر و سامان رو خبر کرده باشه. در باز شد و دکتر وپشت سرش محمد داخل شدند. کمی سرم سنگین بود ولی سریع نشستم. منتظر بودم که ماهان هم بیاد ولی خبری نشد - ماهان رفت. نتونست بمونه. محمد متوجه انتظارم شده بود. نگران نگاهش کردم و سریع سرم رو پایین انداختم. چرا منتظر نشد باهام حرف بزنه. نکنه بره و با مادر و سامان برگرده. اصلا چرا اومده بود سراغم. چرا منو تنها بین غریبه ها گذاشت و رفت. سرم پر از سوال و احساس های متناقض شد. با دستهام صورتم رو پوشوندم و گریه کردم. شاید کمی آروم بشم. - دخترم آروم باش. اگه حالت بد بشه نمیتونم مرخصت کنم محمد به طرف اومد و یک قدمیم ایستاد. - فرشته گریه نکن. من با ماهان صحبت کردم. گفت فقط اومده بود که تو رو ببینه. کاملا برادرانه نگرانت بوده. به کسی هم چیزی نگفته. الان هم اگه مجبور نبود دوست داشت بمونه و باهات حرف بزنه. با حرفهای محمد کمی آروم شدم. با دست اشکهام رو پاک کردم. ازش خجالت میکشیدم که اینطور مثل بچه ها گریه میکردم. بدون اینکه سرم رو بلند کنم گفتم - ببخشید شما رو به زحمت انداختم.
دکتر به پرستار گفت که سرمم رو باز کنه و مرخصم. اصلا متوجه اومدن پرستار نشده بودم. محمد گفت که میره کارهای ترخیصم رو انجام بده و پشت سر دکتر از اتاق بیرون رفت. پرستار هم سرم رو باز کرد و رفت. منم آماده شدم و از اتاق بیرون اومدم. هنوز احساس ضعف داشتم. روی نیمکت نشستم و فکر کردم که چطور پول بیمارستان رو به محمد برگردونم. - برگه ترخیصت رو گرفتم. بلند شو بریم. دستهام رو تو هم فشردم و آروم لب زدم - شرمنده که شما رو به دردسر انداختم. لطفا هزینه بیمارستان رو بگید چقدر شد تا بیشتر از این خجالت نکشم. محمد با یک صندلی فاصله کنارم نشست. - میدونم از حجب و حیا این طور مثل غریبه ها با من رفتار میکنی. ولی من به تو به چشم همسر آینده ام نگاه میکنم. حالا که جوابت مثبته من نسبت به تو احساس مسئولیت میکنم. اگه به تعارف کردن ادامه بدی واقعا دلخور میشم. از خجالت حرف هایی که محمد گفت دست هام رو به هم فشردم و لبم رو دندون گرفتم. کاش اینجور صمیمی نمیشد. با لبخند نگاهم کرد و گفت - الانم بلند شو بریم یه چیزی بخوریم 💕 نویسنده_غفاری 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بزم_محبت پارت66 نمیتونستم ناراحتش کنم. پس به حرفش گوش دادم و همراهش رفتم. در عقب ماشینش رو باز کردم و نشستم. احساس کردم قلبم فشرده شد. چرا کسی نبود که من اینطور شرمنده مردی نشم که هنوز هیچ نسبتی باهام نداره. محمد از آینه نگاهی به من کرد و گفت - حالت خوب نیست؟ ... چرا چهره ات گرفته است؟ چی باید بگم که از بی کسی دلم گرفته. - ممنون خوبم نگاهش میگفت که بغض صدام رو شنیده. چشم از آینه گرفت و به روبرو خیره شد ولی ناراحتیش رو خیلی راحت میتونستم حس کنم. گوشیم رو برداشتم و با مادربزرگ تماس گرفتم. از حالش که مطمئن شدم نفس راحتی کشیدم. محمد جلوی رستورانی نگه داشت - ببخشید ولی کاش منو می رسوندید خونه. مادربزرگم تنهاست. - الان با مادربزرگت حرف زدی. پس بهانه نیار. میدونم ضعف داری. - نمیخوام بهانه بیارم ولی امروز خیلی به شما زحمت دادم محمد پیاده شد و در سمت من رو باز کرد. بالبخند سرش رو کج کرد و گفت - لطفا ادامه نده که داره بهم برمیخوره. من تو رو با این حال تحویل مادربزرگت بدم دیگه با چه رویی بیام خواستگاری. رفتار محمد و مهربونی هاش برام شیرین بود. ولی یکم عذاب وجدان داشتم که باهام ایجور راحت برخورد میکنه. شاید اگه گذاشته بودم زودتر بیاد خواستگاری منم راحت تر بودم. نگاه منتظر محمد رو که دیدم از ماشین پیاده شدم. شاید هم بی خود نگرانم خودم مانعش شده بودم وگرنه مصر بود بیاد خواستگاری و جواب منم که مثبته. خب اینجور ما تقریبا نامزدیم. شاید داشتم خودم رو توجیح میکردم ولی تو صداقت محمد شک نداشتم و این از همه توجیح ها بیشتر دلم رو آروم میکرد که اشتباه نمیکنم. همراه محمد وارد رستوران شدم. جای شیکی بود واحتمالا گرون. - به نظر جای گرونی میاد. راضی نبودم اینجور به زحمت بیفتید. - امروز خیلی اذیت شدی گفتم یه جایی بیارمت که برات خاطره ی شیرینی بشه. این کار برای کسی که دوستش دارم چیزی نیست. نگاه محمد وقتی این حرف رو زد به قدری پر از مهر و محبت بود که احساس کردم صورتم از حرارت گل انداخته. غذا رو سفارش دادیم و محمد درباره حرف هایی که با ماهان زده بود برام گفت. باورم نمیشد از همون اولین شب سامان و مادرم میدونستن کجام و ازم با خبر بودن. این خیلی خوب بود که کاری به کارم نداشتن. از اون بهتر محبت ماهان بود. این که به چشم خواهرش بهم نگاه میکنه و براش مهم هستم. محبت محمد با چاشنی خبر های خوبی که داد واقعا غذا رو برام دلچسب کرد و آرامش به وجودم تزریق شد. - ازتون ممنونم واقعا اینجا برام خاطره خوبی شد. ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ 💕 نویسنده_غفاری 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بزم_محبت پارت67 - زینب چیکار کنم؟ هرجور حساب میکنم میبینم باید این ترم با استادشاکر کلاس بردارم. - آقای صولتی چی؟ - آره محمد هم باید برداره. دلشوره دارم. - ترم پیش هم نباید حذف میکردید. بجای فرار برید جلو و با مشکلتون مواجه بشید. شما که بالاخره باید از این مرحله عبور کنید پس بیخود خودتون رو اذیت نکنید. - آخه ترم پیش بدجور شاکیش کردیم. - این ترم هم بذارید اون حال شما رو بگیره. همیشه که راه فرار وجود نداره. گاهی باید بمونی و تحمل کنی. با زینب که خداحافظی کردم به محمد زنگ زدم و تصمیم گرفتیم هر دو کلاس استاد شاکر رو بریم. ترم دوم شروع شد و همون روز اول با استاد شاکر کلاس داشتم. کلاس اول که تموم شد به زهرا گفتم - کلاس داری یا میری خونه؟ - نه میرم خونه. - کاش میومدی کلاس ما. از این که تو کلاسش تنهام حس بدی دارم - اولا تنها نیستی و صولتی هم هست. دوما استاد از مهمان خوشش نمیاد. ترم پیش یکی مهمان آورده بود بیرونش کرد. -واقعا؟ خیلی عصبانی شده بود؟ - نه بابا. خیلی محترمانه ازش خواست از کلاس بره بیرون. به بچه ها هم گفت دیگه تکرار نکنن.
کلاس تموم شد و دوباره نگرانی من شروع شد - نمی خوای پاشی؟ باید بری کلاس استاد شاکر. - استرس دارم. رفتار هاش رو اعصابمه. ترم گذشته هم مثلا حذف کرده بودم ولی مدام اینور اونور میدیدمش که حواسش به منه. کاش می دونستم چی تو فکرشه. - به فکرش چکار داری سرتو بنداز پایین درست رو بخون. استاد ببینه محلش نمیذاری بی خیالت میشه. - مشکل من این چیزا نیست. مشکلم وقتی حل میشه که بفهمم چی تو فکرشه. زهرا کلافه نگاهم کرد. حق داشت منظورم رو روشن نمیگفتم و بدتر گیجش میکردم. نگاه سنگین استاد رو همه جا حس میکردم ولی ندونستن اینکه چی پشت این نگاهه منو آزار میداد. - فرشته سختش نکن پاشو برو صولتی منتظرت ایستاده. تازه متوجه محمد شدم که جلوی در ایستاده بود. از زهرا خداحافظی کردم و پیش محمد رفتم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ 💕 نویسنده_غفاری 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
25_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir(1).mp3
32.24M
⭕️ شرح و بررسی کتاب « سه دقیقه در قیامت » ✅جلسه بیست و پنجم 🛑حساب و کتاب ما در محضر اهل بیت است و در محضر ایشان به اعمال ما حسابرسی میشود 🛑تاثیر زکات در چیست؟ 🛑تاثیر نیت در نامه اعمال 🛑نیت چیست؟ 🛑چه عملی است که فقط خدا میبیند و حتی ملائکه هم نمی‌توانند آن را ببینند
26_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir(1).mp3
21.21M
⭕️ شرح و بررسی کتاب « سه دقیقه در قیامت » ✅جلسه بیست و ششم 🛑مردم در قیامت بر چه اساسی رتبه بندی میشوند؟ 🛑رابطه نیت و عمل چیست؟ و هدف از عمل چیست؟ 🛑علت اینکه انسان تا ابد در بهشت میماند چیست؟! 🛑درجات شهدا در بهشت بر چه اساسی است؟ 🛑 ما دعای غیر مستجاب در این عالم نداریم
🌸﷽🌸 ✍با عرض سلام و صبح بخیر و گرامی داشت هفته بسیج و به امید پیروزی رزمندگان در جبهه های حق علیه باطل            🌱ذکر روز چهارشنبه🌱               🌺 یاحی یا قیوم 🌺 ⬅️ تاریخ: هشتم آذر ماه سال ۱۴۰۲، مصادف با پانزدهمین روز از ماه جمادی الاولی سال۱۴۴۵ مناسبت : ☘سالروز ولادت حضرت امام سجاد علیه السلام به روایتی(۳۸ه_ق) 🌲السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) ☀️حدیث روز☀️ 🌴امام كاظم(عليه السلام)فرموده اند: ✍ بايد امر به معروف و نهى از منكر كنيد، و گر نه نابكاران شما، زمام كارهايتان را به دست مى گيرند، آنگاه نيكانتان دعا كنند، ولى دعايشان مستجاب نشود.💐 📚الأمالي للصدوق : ۴۹۳ ☀️اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّکَ الْفَرَجَ☀️ ✍ جهت شادی ارواح پاک و مطهر جمیع🌷شهداء، صلوات💐 🤲اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💐 🌹🇮🇷🌹
صفحه ۲ مصحف شریف سوره مبارکه بقره همنوا برای تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف روزی یک صفحه از قرآن را تلاوت می‌کنیم
4_5818794707341280732.mp3
950.4K
🔸ترتیل صفحه 2 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام بیات 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
زیارت‌حضرت‌زهرا۩سماواتی.mp3
4.66M
🕌 زیارت حضرت فاطمه زهرا (س) 🎙 با نوای حاج مهدی سماواتی لینک دسترسی به 📖 متن زیارت👇 ✅🔝 eitaa.com/ppt_doa/1628 64BitR📀4MB⏰Time=9:36
ali-fani-14.mp3
4.45M
دعای نور بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ، بِسْمِ اللّٰهِ النُّورِ، بِسْمِ اللّٰهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اللّٰهِ نُورٌ عَلىٰ نُورٍ، بِسْمِ اللّٰهِ الَّذِى هُوَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ، بِسْمِ اللّٰهِ الَّذِى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ . الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، وَأَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ، فِى كِتابٍ مَسْطُورٍ، فِى رَقٍّ مَنْشُورٍ، بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ، عَلىٰ نَبِيٍّ مَحْبُورٍ . الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ، وَبِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ، وَعَلَى السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ مَشْكُورٌ . وَصَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ ⬅️ ترجمه ⬇️ .به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است؛ به نام خدای نور، به نام خدای نور نور، به نام خدای نور بر نور، به نام خدایی که تدبیرگر امور است، به نام خدایی که نور را از نور آفرید و سپاس خدایی را که نور را از نور آفرید و نور را در کوه طور فرو فرستاد، در کتابی بر نوشته، در ورقه‌ای گشوده، با اندازه‌ای مناسب، بر پیامبری آراسته، خدای را سپاس که به عزّت یاد شود و به عظمت مشهور است و بر شادی و بدحالی سپاسگزاری شود، درود خدا بر آقای ما محمّد و خاندان پاکش. سلمان فرموده: چون آن را از حضرت فاطمه آموختم سوگند به خدا آن را به بیش از هزار نفر از مردم مکه و مدینه که دچار تب بودند تعلیم دادم، پس همه آنان به اذن خدای‌تعالی شفا یافتند
دعای‌عهدباخدا۩حاج‌اسماعیلی.mp3
1.42M
📖 دعای عهد با خدای متعال شيخ طبرسى و كفعمى و ديگران از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله روايت كرده ‏اند كه به ياران خود فرمود : آيا ناتوانيد از اين كه هر صبح‏ و شام نزد خداى جهانيان عهدى بگيريد؟ گفتند: چگونه عهد بگيريم؟ فرمود: اين دعا را بخوانيد،هركه اين دعا را بخواند بر آن‏ مهرى می زنند، و زير عرش الهى میگذارند چون روز قيامت شود، منادى ندا سر می دهد، كه كجايند آنان كه نزد خدا ى رحمان‏ عهدى دارند؟ پس آن عهد را به ايشان دهند، و با آن عهد وارد بهشت شوند.شيخ طوسى اين دعا را در تعقيب نماز صبح آورده است 🎙 با صدای استاد حاج اسماعیلی ☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️ ❇️ اللّٰهُمَّ فاطِرَ السَّمَواتِ وَالأَرضِ ❇️ عالِمَ الغَيبِ وَالشَّهادَةِ ❇️ الرَّحمانَ الرَّحِيمَ ❇️ أعهَدُ إِلَيكَ فِي هٰذِهِ الدُّنيَا ❇️ أنَّكَ أَنتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنتَ ❇️ وحدَكَ لَاشَرِيكَ لَكَ ❇️ وأَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى‌اللّٰهُ عَلَيهِ‌وَآلِهِ عَبدُكَ وَرَسُولُكَ ❇️ اللّٰهُمَّ فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ ❇️ ولَا تَكِلنِي إِلَىٰ نَفسِي طَرفَةَ عَينٍ أَبَداً ❇️ ولَا إِلىٰ أَحَدٍ مِن خَلقِكَ ❇️ فإِنَّكَ إِن وَكَلتَنِي إِلَيها ❇️ تباعِدنِي مِنَ الخَيرِ ❇️ وتُقَرِّبنِي مِنَ الشَّرِّ ❇️ أي رَبِّ لَاأَثِقُ إِلّا بِرَحمَتِكَ ❇️ فصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَيِّبينَ ❇️ واجعَل لِي عِندَكَ عَهداً ❇️ تؤَدِّيهِ إِلَيَّ يَومَ القِيامَةِ ❇️ إنَّكَ لَاتُخلِفُ المِيعاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میخوام دعا کنم برای مردم سرزمینم 🇮🇷 دعا مے کنم کہ گل های وجود نازنین شون هیچگاه پژمرده نشه شاپرک های باغچه دل شون هرگز محتاج مرهم نباشه خورشید آسمان زندگی شون هیچگاه غروب نکنه .... بار الها ... 🙏 ایران و ایرانی را از تمام بلاها محافظت کن 🙏 الهی آمین 🙏 ____🍃🌸🍃____ لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌
ایده آل ترین زمان برای خوردن وعده ها چه ساعتی است؟ (☝️) باید بدانید بخش زیادی از « مشکلات گوارشی‌ » بخصوص دردهای آزار دهنده معده، به علت زمان نامناسب وعده های غذایی ست ! لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌
چه بیماری‌هایی بی‌خوابمون می‌کنه؟ 🛌 ممکنه گاهی بی‌خوابی به سرتون بزنه که طبیعیه اما اگه این بی‌خوابی و بدخوابی تبدیل به یک عادت دائمی بشه و همیشه دچار کمبود خواب باشید می‌تونه نشونه مشکلی باشه. لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌
دمنوش‌های مناسب فصل پاییز (👆) + فراموش نکنید که نوشیدن بیش از حد دمنوش عوارض جانبی به همراه دارد لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌
🔷ایران سر مار است و فرماندهی جنگ در آنجا صورت می گیرد 🔹باید قاآنی را حذف کنیم 📹شبکه کان اسرائیل لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌
بزرگترین شکارچی تانک جهان محمدعلی صفا در جریان جنگ با عراق به تنهایی در یک هفته ۱۶۴ تانک را مورد هدف قرار داد و حتی در روز شهادتش ۳۴ تانک را منهدم کرد. طوری که حتی خود عراقی‌ها هم در حیرت بودند و صدای صدام نیز درامد و خرمشهر را گورستان تانک‌های خود نامید گفته میشود که بعد از مرگش پایگاه کماندویی رویال مارین انگلستان پرچم پایگاه را به مدت ۳ روز نیمه برافراشته کرده بود. و تندیسی از این قهرمان در این پایگاه ساخته شد. در تهران، بجنورد و بوشهر نیز خیابان‌هایی به نام این شهید نامگزاری شده محمدعلی صفا دوره‌های رزمی مختلف، دوره‌های چتربازی، دوره تکمیلی تکاوری، دوره شکار تانک و ... را با امتیاز عالی سپری کرده بود. تلاش‌های او موجب شده بود تا مدرک تخصصی شکار تانک از پایگاه تکاوری رویال مارین انگلستان دریافت کند. او برای آموزش تخصصی انهدام‌ ناوهای جنگی به پایگاه تکاوری جان‌.اف.کندی آمریکا اعزام شد و بعنوان اولین ایرانی مدرک تخصصی انهدام ناو جنگی را دریافت کرد. http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
این دوتا عکس قدیمی را هم ببینید که تا الان منتشر نشده است، زندگی رهبر ما همین قدر ساده بوده و هست. مگه ایشون نمیتونند بهترین زندگی را برای خودشان فراهم کنند. مهم اینه بتونی و از دنیا بگذری ولی ما کم‌کاری کردیم و این اسطوره جهان معاصر را نتونستیم به مردم معرفی کنیم. لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کارشناس اسکای نیوز: 🔹خشمگینم زیرا ایران کاری کرده که برای آزادسازی چند گروگان باید از تعدادی قرون وسطایی تشکر کنیم/آن ها از عمق تونل ها مشغول تحقیر رئیس جمهور آمریکا هستند... ـــــــــــــــــــــــ 🚨پایگاه خبری 💠 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
پولتیکو: پنتاگون دیگر توانایی حمایت مالی از نیرو هایش در غرب آسیا را ندارد
# داستا نک # سید جمال الدین اسدآبادی میگوید: رفتم به غرب، اسلام را دیدم ولی مسلمان ندیدم، برگشتم به شرق مسلمان دیدم اما اسلام ندیدم! شبیه همین جملۀ سید جمال را خیلی از بزرگان غرب رفتۀ دیگر هم گفته‌اند ، مثلا آقای قرائتی زمانی که از بازدید کارخانه‌ای در ژاپن برگشته بود نقل میکرد در سخنرانی خود که همۀ حاضرین آن ژاپنی بودند گفته : شما تقریبا همۀ نکات اسلام را رعایت میکنید و تنها اگر به وحدانیت خداوند ایمان بیاورید همه چیز حل است و مسلمان شده‌اید چرا که ما در اسلام داریم نظم ، وجدان کاری ، رعایت حقوق دیگران ، صداقت و پاکدستی از نشانه‌های مسلمان است و هر کجا چنین خصوصیاتی باشد نشانه‌هایی از اسلام در آنجا وجود دارد. بد نیست یکی دیگر از جملات سید جمال الدین را بخوانیم : اگر به دست و پای انسان زنجیر انداخته شود بهتر از آن است که اوهام و خرافات بر عقل او زنجیر بیندازد . چشم آدمی کور باشد بهتر از آنست که بینش و طرز فکر او کور گردد... 🗞 ⏳ جلوگیری از ورود بیماری طاعون به ایران در عصرِ کریم خانی در حدود سال ۱۷۷۰_۱۷۷۵ م ، بیماری طاعون نیمه جنوبی عراق امروزی را در برگرفت و هزاران نفر جانشان را از دست دادند. همیشه برای مورخان این سوال مطرح بوده که چگونه شد این بیماری به درون ایران سرایت نکرد؟! در یکی از روزنامه های لندن در سال ۱۷۷۳ که اخبار خاورمیانه را آورده، نوشته است: چندین قبیله چادرنشین عرب که در امتداد شط العرب چادر می زنند، به طرز وحشتناکی به بیماری طاعون مبتلا شدند. کریم خان وکیل ایران، دسته هایی از سربازان را در امتداد مرزهای آن پادشاهی قرار داده تا از ورود افراد مبتلا به طاعون جلوگیری کنند و آن کشور را از سرایت بیماری حفظ کرد... 🗞🗞 ‍ مظفرالدین شاه به یکی از سنگ تراشان برجسته به نام استاد حسین حجار معروف به حجار باشی در شهر یزد، دستور ساخت سنگ قبری برای شاه شهید ناصرالدین شاه را داد. استاد حسین حجارباشی چهار سال زمان برای ساخت سنگ قبر ناصرالدین شاه صرف كرد. وی از یک تكه سنگ مرمر سبز با حجاری خارق‌العاده‌اش، تمثالی از شاه را حک کرد و نهایت ظرافت و زیبایی را در آن سنگ قبر به كار برد و دورتادور آن نیز، شعری 12بیتی در سوگ او حک كرد. این حجاری از شاهكارهای دوران قجر محسوب می‌شود كه تا به امروز كسی نظیرش را ندیده است! سنگ قبر ناصرالدین شاه با مرارت و زحمت فراوان توسط مردم از یزد به تهران منتقل شد. بعد از اتمام ساخت سنگ قبر ناصرالدین شاه، مظفرالدین‌شاه به استاد حسین، صدتومان دستمزد داد! این رقم ناچیز برای آن كار سخت و دشوار بسیار کم محسوب میشد و برای این سنگتراش چنان توهین‌آمیز بود كه وی از شدت رنج و اندوه بیمار شد و درگذشت. 🗞 ⏳ 🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 -نیکی به دیگران: پسر فقیری که از راه فروش خرت و پرت هزینه تحصیل خود را به دست می‌آورد، روزی دچار تنگدستی و گرسنگی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار می‌آورد تصمیم گرفت از کسی تقاضای کمی غذا کند. در خانه‌ای را زد. دختر جوان زیبایی در را به روی او گشود. دستپاچه شد و به جای غذا یک لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است. برایش یک لیوان شیر بسیار بزرگ آورد. پسرک شیر را سر کشیده و آهسته گفت: «چقدر باید به شما بپردازم؟» دختر جوان گفت: «هیچ. مادرمان به ما یاد داده در قبال کار نیکی که برای دیگران انجام می‌دهیم چیزی دریافت نکنیم.» پسرک در مقابل گفت: «از صمیم قلب از شما تشکر می کنم.» پسرک که جان نام داشت پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمی خود را قوی‌تر حس می‌کرد بلکه ایمانش به خداوند و انسان‌های نیکوکار نیز بیشتر شد. تا پیش از این او آماده شده بود دست از تحصیل بکشد. سالها بعد زن جوانی به بیماری مهلکی گرفتار شد. پزشکان از درمان وی عاجز شدند. او به شهر بزرگتری انتقال یافت. دکتر جان در مورد مشاوره وضعیت این زن فرا خوانده شد. وقتی او نام شهری را که زن جوان از آن آمده بود شنید برق عجیبی در چشمهایش نمایان شد. او بلافاصله بیمار را شناخت. مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد بست هر چه در توان دارد برای نجات زندگی او بکار گیرد. مبارزه آنها با بیماری بعد از کشمکش طولانی به پیروزی رسید. روز ترخیص بیماری فرا رسید. زن با ترس و لرز صورت حساب را گشود. او اطمینان داشت باید تا آخر عمر برای پرداخت صورت حساب کار کند. نگاهی به صورت حساب انداخت. جمله‌ای به چشمش خورد: «همه مخارج بیمارستان قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است.» تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانش دهد باز (سعدی) به امیـــد فردایی بهتـــر، تـا درودی دیگــر به درود ✋ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تظاهرات حمایت از فلسطین در آفریقای جنوبی لطفا کانالهای عاشقان ولایت را به دوستان خود معرفی کنید خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌