eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
747 ویدیو
35 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود،شعر هدیه،شعر تبلیغاتی و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... 🔹اجرای شعر آیینی و طنز @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
خطِ مقدم اسارت در گوشه‌ی اسارت او بود و کوهی از غم اما دمی نیفتاد بر طاق ابرویش خم هر چند مثل شمعی آهسته داشت می‌سوخت می‌ساخت عاشقانه با غصه‌یِ دمادم چون سرو بود سرسبز هر چند در زمستان یک‌ جو ز همت او در رنج‌ها نشد کم تنها نبود وقتی همراه او خدا بود از دشمنان چه بیمی‌ست با این پناه محکم سرتاسر وجودش آیینه‌ی یقین بود بیمی نداشت در جان از روزهای مُبهم در روضه‌ی اسارت با خویش عالمی داشت بر جانماز خاکی می‌ریخت اشک نم‌نم با یادِ حضرت صبر ،در صبر غیرتی داشت در کربلای جان داشت تصویری از محرم تیری به قلب دشمن ایمان و عزتش بود کنج اسارتی داشت مثلِ خط مقدم آزاده‌ی دلاور ،خوش باش از این سخن که: در خیمه‌ی حسین‌‌اند آزادگان عالم @asharahmadrafiei
به وقت انتقام بشتاب برادر که زمانت تنگ است آرام نمان که وقت وقتِ جنگ است این پرچمِ انتقام مگذار زمین در جبهه‌ی حق عقب‌نشینی ننگ است @asharahmadrafiei
نفهمیدم کجا هستم... خدا را شکر قسمت شد که حالا کربلا هستم خدا را شکر از یارانِ نزدیک شما هستم برای آنکه بر جای آورم حق زیارت را از این موکب به آن موکب پی صرف غذا هستم نه دیگر فکر آبِ معدنی،هستم پی رانی به فکر شربتی پر مایه و پر محتوا هستم گرفتم یک غذا اما دوباره رفته ام در صف امام من ببین خیلی زرنگ و ناقلا هستم!! دو باری کرده ام دعوا برایِ صرفِ شاورما امام من ببین در راهِ یاری تا کجا هستم! به هر موکب پیِ نذری،شدم با جان ودل حاضر اماما بنده یک جانبرکفِ خوش اشتها هستم پی یک جای نرم و سرد بهر خواب می گردم به فکر موکبی دنج و بدون سر صدا هستم تشک‌بالش اگر نو باشد و پَر هست مطلوبم پی یک خوابِ خوب و ناز در اوجِ صفا هستم گرفتم چندتایی موز از آن موکب قبلی در این موکب پیِ انگور زیر دست و پا هستم مرا حاجت کبابی بود که امشب فراهم شد نمی آیم حرم دیگر که من حاجت روا هستم نمی گویم تمام آنچه در راه شکم دیدم اماما از عزاداران خیلی بی ریا هستم به پایان آمده وقتِ سفر با درد می گویم: نفهمیدم نفهمیدم نفهمیدم کجا هستم @asharahmadrafiei
22.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اشتباهی که هر روز در وضو گرفتن داریم مرتکب می‌شیم! لطفا نشر دهیم و در ثوابش شریک شویم .
کربلا تا کربلا تا هست هستی خون پاک تو به جوش است دریایِ خیلِ عاشقانت در خروش است لب تشنه جان دادی ولی از خُمِّ یادت جان تمام عشقبازان باده نوش است شد کربلایی دیگر اکنون خاکِ غزه یک سرزمین از خون گلها لاله پوش است شمرِ زمان امروز صهیون پلید است در خاکِ غزه نعره ی ظلمش به گوش است دردا از آنکه عشقِ ثارالله دارد اما ندای مرگ بر ظلمش،خموش است دردا که امروز امت اسلام جایِ جمعی مسلمان صورتِ،مکتب فروش است مشایه ی امسال راهِ وحدت ماست وقتِ نمودِ شورِ عزمِ این جیوش است یعنی که همدردیم با خلقِ فلسطین وقتی درفشِ چفیه هامان رویِ دوش است @asharahmadrafiei
"مقداری عربی یاد بگیریم" زائرِ ایرانیِ تحتِ فشاری بین راه کرد در مشایه یک مرد عراقی را نگاه گفت: الآقا سلام الحار، مِن مَن فی الشُما بنده یحتاجُ الشدیداتًُ لِواحد مُستراح سُرعه‌سُرعه چون لتاخیرک لِهذا الامرِخیر می شود الوضع اینجانب فی الاین ساعت تباه البرادر، مستراحی النشان الدِه لِمَن بنده خیلی فی الفشارم ،الاَخی دارم گناه البرادر العجل گر لا عجل فی الاین عمل می شوم البنده فی الجمع رفیقان روسیاه اُه اگر لافهم الباشد چه چیز ،اَلمستراح چالتًُ الوصل بالوله اِلا اَلگُنده چاه البرادر المَنِ المسکین به حالًُ زار زار انتَ فی الخنده نه آنهم اندکی بل قاه قاه البرادر،الاَخی فی السرعه آن را دِه نشان رحم کن فی الآنکه آورده ست فی الحاجت پناه البرادر سُرعه ،دارد می شود الوضع خیت بربخیزد من نهاد البنده ی درمانده آه الغرض در لحظه ی نزدیک بحرانی شدن شد موفق تا کند اوضاع خود را روبه راه پس،بیاموزید چندین واژه ی لازم که سخت آبروتان می رود با واژه هایِ اشتباه با چنین چسباندن" اَل" بر کلام فارسی بر سر خود می گذاری جان من تنها کلاه این همه بازی کنی با گوشی ات در طول روز اندکی اکنون زبان آموز با این دستگاه الاحمد الرفیعی الوردن الجانی😂 @asharahmadrafiei
:شهید...🥀 بنویسید ماندگار: شهید بنویسید افتخار: شهید بی‌قراریم در قفس ، دارد در جوارِ خدا قرار شهید جاودان زنده است زیرا که کرده جان بهرِ حق، نثار شهید در زمستان خاکِ سردِ زمین هست سرزنده چون بهار شهید هست حق خود بهایِ خونی که داده در راهِ وصلِ یار، شهید پیِ او باش ای شفاعت جو نزد حق دارد اعتبار شهید خرم آن سرزمین که دارد در دامن خویش ،بی‌شمار شهید به یقین سرزمین پیروزی‌ست آن‌که دارد به روزگار شهید بنویسید غزه پیروز است چون‌که دارد چهل هزار شهید @asharahmadrafiei
12.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دارم کم کم عاشق صداقتش می شم😂 بعید نیست یه روز بگه من می دونم به درد رییس جمهوری نمی خورم،خدافظ شما✋
اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بن،با همکاری قرارگاه شهید آوینی و شهرداری و شورای اسلامی شهر وردنجان برگزار می کند: *عصر هنر آئینی* 🌷وردنجان مهد هنر🌷 "نمایش جلوه هایی از هنر آئینی و مذهبی هنرمندان شهر وردنجان" 🔹به همراه پاس داشت مقام شامخ شاعر،حکیم و دانشمند فقید: {علامه میرزا محمدحسن قلزم وردنجانی } ◇رونمایی از کتاب《قلزم العلوم》محمود جعفری وردنجانی ◇نمایشگاه آثار خطاطی و نقاشی هنرمندان وردنجان ◇مداحی با نوای پیرغلام امام حسین(ع):حاج بشیر کاظمی ◇ارائه ی مقاله توسط دکتر حاج مرتضی توکلی ◇گرامیداشت یاد و خاطره ی شاعر آیینی خادم الحسین مرحوم حاج قربانعلی مولوی ◇اجرای اشعار علامه قلزم با صدای استاد میثم بیگی ◇گرامیداشت یاد و خاطره ی اولین تعزیه خوان شهر وردنجان:مرحوم حاج سید جلیل حسینی ◇تعزیه خوانی و چاووشی توسط کربلایی چراغعلی مولوی ◇اجرای نقاشی و خطاطی در صحنه توسط هنرمندان وردنجان ◇به همراه شعرخوانی شعرای آئینی شهر وردنجان 🔻زمان:دوشنبه ۱۴۰۳/۵/۲۹ از ساعت ۱۶_۱۸ 🔻مکان:دارالقرآن شهر وردنجان
آه ماند پایِ بی‌نصیبم باز هم از راه ،آه دستم از نخلِ بلندِ وصل شد کوتاه آه باز هم من ماندم و واگویه‌های رنجِ خویش باز هم ماندم من و این حسرتِ جانکاه، آه موسم مشایه کنج خانه با غم مانده‌ام، خانه یعنی چه؟ بگو کنج اسارت‌گاه ،آه خانه‌ی ما خانه بر دوشان حریم امن اوست جز حرم ما را نباشد خانه‌ای دلخواه، آه آه برخیزد از این آتش که دارم در دلم آتش افزون‌تر کند در جان من هرگاه ،آه مرغ جان در کنج این ماتم‌سرای تنگِ تن می‌زند بر سینه و سر با طنینِ آه ،آه هاتفی در جان ندایم داد در مشایه است هرکه دارد می‌کشد با یادِ ثارالله ،آه @asharahmadrafiei
عصر هنر آئینی* 🌷وردنجان مهد هنر🌷 "نمایش جلوه هایی از هنر آئینی و مذهبی هنرمندان شهر وردنجان" 🔹به همراه پاس داشت مقام شامخ شاعر،حکیم و دانشمند فقید: {علامه میرزا محمدحسن قلزم وردنجانی } ◇رونمایی از کتاب《قلزم العلوم》محمود جعفری وردنجانی 📸عکاس محمدحسین اسماعیلی https://eitaa.com/vardanjanfory