اشک یتیم...
روزی گذشت،... شاعری آمد بهار بود
فریاد دردهای دل روزگار بود
پرسید زان میانه... ز غمهای مردمش
بر بیقراری دل مردم قرار بود
آن یک جواب...خواست که گفتی چرا ز درد
پاسخ چرا که درد چنین آشکار بود
نزدیک رفت،....قصه ی طفل یتیم دید
شعرش بیان غصه، ولی بی شعار بود
ما را به رخت ریب.... فریبی نداده است
شعرش درست مثل دلش حق مدار بود
آن پارسا که ده خرد و ملک... را بگو
مُلک ادب به پاکی پروین دُچار بود
بر قطره ی سرشک یتیمان نظاره... کرد
شعرش زبان مردم حسرت تبار بود
پروین به کجروان،...سخن از راستی سرود
در آسمان حق سخنش ماندگار بود
یک زن که از تبار سرافکندگی نبود
مردانه ایستاده میان غبار بود
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
🔥💥چارشنبه سوزی🔥💥
چارشنبه می شود یک چیز آتش می زنم
می زنند آتش همه من نیز آتش می زنم
رسم ما بوده ست آتش سوزی پایان سال
کی کنم از رسم مان پرهیز! آتش می زنم
گر ببندد مادرم در، می روم روی تراس
رختها را روی رخت آویز آتش می زنم
بچه همسایه ی ما صندلی آتش زده
تا که رویش کم شود من میز آتش می زنم
کرده ایم آماده کوهی بمب از یک ماه قبل
شهر را با یاری کامبیز آتش می زنم
حین این آتش زدن کامبیز اگر مصدوم شد
بعد از آن با یاری پرویز آتش می زنم
عقده ی آتش زدن دارم چه فرقی می کند؟
هرچه دیدم را فقط یکریز آتش می زنم
عقده دارم از زمانیکه چو نزدیکش شدم
مادرم می گفت مادر جیززززآتش می زنم
حمله خواهم کرد چون قوم مغول در هر طرف
شهر را وحشی تر از چنگیز آتش می زنم
پیرمردی با عصا آهسته رد می شد که من
با تشر گفتم به او بُگریز آتش می زنم
تا که مال من شود سرخی آتش، می روم
هستی خود را جنون آمیز آتش می زنم
هرکه مُرد از قوم و خویشانم در این آتش چه غم؟!
زنده باد این رسم شورانگیز آتش می زنم
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
🌷صلیاللهعلیکیاقرهعینرسولالله🌷
دل می بَرَد از یک جهان لبخندهایش
او بسته دل تنها به لبخند خدایش
مصباح نور پاک حق می آید از راه
حق، ریسه بسته آسمانها را برایش
وقتی اذان گفتند در گوشش، ملائک
دادند گوش جان به شور ربنایش
ورد تمام عرشیان نام حسین است
دست قنوت کُل هستی در دعایش
ارزانی عالم نموده حضرت عشق
عشق حقیقی را ز دریای سخایش
«جانم حسینِ» مصطفی در دهر پیچید
شد قلب او شاد از نگاه باصفایش
حیدر نگاهی کرد و از گرمای خورشید
پوشاند روی ماه او را با عبایش
آهسته زهرا در تبسم اشک می ریخت
با دیدن لبهای مشغول ثنایش
آرام روی گونه اش گلبوسه می کاشت
با قطره های اشک بین لای لایش
آزاده ی آزاد خواهد بود از غیر
هرکس گرفتار است در زلف رهایش
در زیر پای زائرانش کرده ام پهن
فرش دلم را در مسیر کربلایش
ای کاش می شد در شب میلاد باشیم
زائر میان کربلای با صفایش
ما را برای عاشقی هم گر نخواهد
این بس که می دانند ماها را گدایش
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
صلی الله علیک یا باب الحوائج یا ابالفضل العباس
سلام باد، علی الساقی و علی الفضلش
کسی که بوده به تاریخ بی مثل فضلش
هماره صحبت این فضل تا ابد باقیست
چنانچه که بوده پدیدار از ازل فضلش
درخت عشق که از برکت بهار حسین
شکوفه داده به عالم بغل بغل فضلش
سلام باد به ام البنین که زاده ی او
پر از ثمر شده بر شاخه ی اَمَل فضلش
حیات داده به شاعر، محبتش یک عمر
وجود داده به ابیات این غزل فضلش
نه اینکه آمده است از عراق تا ایران
رسیده است به سرتاسر ملل فضلش
نه ارمنی و کلیمی، یهودیان حتی
نوشته اند که بودهست بی مثل فضلش
چه کرده است وفایش، کنار نام حسین
رسیده است به هر کوچه و محل فضلش
به کام او شده شیرین تر از عسل این عشق
به کام ما شده شیرین تر از عسل فضلش
ابوتراب یلش جز ابوالفضائل نیست
شبیه غیرت او هست بی بدل فضلش
تمام هستی ایرانی است عشق حسین
قسم به حضرت آب و ادب، ابالفضلش
"احمد رفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
عمامه ی انگلیسی اش بر سر اوست
عطری که فرانسویست دور وبر اوست
حالا چه غم از قبای مید این ایتالیش
وابسته شدن به غرب در باور اوست
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
مولودی خوانی مداح اهل بیت (ع) حاج آقا جامعی در حرم مطهر امام رضا(ع) امروز با اشعار حقیر
😔آخرین جمعه ی قرن😔
این جمعه هم بی دیدنت ای یار رد شد
این جمعه هم در حسرت دیدار رد شد
این جمعه هم مثل تمام جمعه هامان
تکرار شد تکرار شد تکرار رد شد
بی دیدنت این آخرین جمعه در این قرن
مثل تمام جمعه ها غمبار رد شد
باز این غروب غصه ی دلگیر آمد
یک جمعه ی دیگر ز غم سرشار رد شد
دل باز با غمهای بی اندازه اش ماند
روز وصال حضرت دلدار رد شد
بر شانه ی ما بار غمهای زمان ماند
اما همای بخت مان انگار رد شد
با کاروان غفلت خود خواب ماندیم
ماندیم و از ما غافله سالار رد شد
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
🎀سال13400مبارک🎀
سال جدید و رحمت ایزد مبارک
رستیم از آسیب دیو و دَد مبارک
فصل بهار تازه نور رحمت اوست
سال جدید از لطف او سر زد مبارک
سرما فراری شد بهار سبز آمد
در هر کجا سبزه کشیده قد، مبارک
با شوق روی گل، به شکر حضرت عشق
بلبل سر هر شاخه می خوانَد مبارک
چون لحظه ی دلنشین سالْ تحویل
همواره شادی هایتان ممتد، مبارک
سال گرانی و تورم بود و ویروس
با لطف او شد هرچه سختی رد، مبارک
با هر مکافاتی و به هر سختی و مشکل
آخر شد این کابوسهای بد مبارک
من با هزار وسیصد و اندی رفیقم
سال هزار و سیصد و چارصد مبارک!
دارد به پایان می رسد دوران تدبیر
سال هزار و چارصد آمد، مبارک
با انتخاب اصلح، آقای محمد
امسال پای کار می آید مبارک
دولت شود، پاک و جوان و انقلابی
مردم مدار و خوب و کارآمد، مبارک
"احمد رفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
FANI.mp3
3.62M
پیشاپیش فرارسیدن بهار طبیعت مبارک
لحظه تحویل سال نو همگی باهم بخوانیم دعای فرج را
و از خدا بخواهیم ظهور و سلامتی آقا امامزمان(عج) و نائب بر حقشان را
🌻التماسدعا🌻
😷خداکند... 😷
خدا کند بِرود بوی تُند اَلکُل مان
دوباره بشکفد از دلخوشی گل از گل مان
بدون فاصله، نزدیک، چهره در چهره
بدون ماسک بیاید به باغ بلبل مان
مگر که رحم کند حق به ناتوانی مان
که بیشتر شده درد و غم از تحمل مان
برای ماندن در خانه نه برای خروج
کسی بیاید و با خنده ای دهد هُل مان
خدا کند که تورم کمی نزول کند
که کرده دست تورم بسی چپاول مان
خدا کند که بیاید کسی که فکر کند
برای مردم مفلوک و آسمان جُل مان
خدا کند که ز تَکرار درد، دور شویم
فریب ها نکند در مسیر حق شُل مان
خدا کند که شود عبرت همیشه ی ما
بلای دولت مردم فریب بُنجل مان
خدا کند که نماند نشانه ای از فقر
به شهرکرد و به یاسوج یا به زابل مان
اگر چه دوره سختی و درد و اندوه است
ولیکْ مرحله ای بوده از تکامل مان
به کار خوب خداوند غیر خوبی نیست
بدیست حاصل بدفکری و تداخل مان
یقین که می شود از مشکلات فارغ شد
اگر به سوی خدامان شود توکل مان
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
عاشقانه
تقدیم به ساحت آسمانی
🥀شهیداسماعیل اللهوردینقنه ای🥀
اسماعیل در گلستان
سوختی در آتش اما در گلستانی شهید
جلوه ی مردانه ماندن پای پیمانی شهید
جان گرفتند از تو؟ نه، دادند جانت با عروج
در تن رنجور عالم هر نفس جانی شهید
از سر ایمان خود، کوی بقا را یافتی
پر زدی از محبس این عالم فانی شهید
جلوه ای از نور حق پیداست در آیینه ات
آیه آیه، آیت تفسیر قرآنی شهید
تا مهیایت شود صبح دل انگیز وصال
نام او را از صمیم قلب می خوانی شهید
عاشقان را ذکر یا الله، وردی ره گشاست
وصل با این ذکر شد بر جانت ارزانی شهید
تا که بشناسیم راه خویش از بیراهه ها
همچو ماهی، در مسیر عشق تابانی، شهید
شادی از دیدار روی دوست در مهمانی اش
دشمنت مانده ست در اندوه و حیرانی شهید
سوختی تا ما نسوزیم از لهیب معرکه
خواستی تا شعله را با جان بپوشانی شهید
هر که عاشق شد بر او راه شهادت بسته نیست
سِر راه عشق را تنها تو می دانی شهید
همچو اسماعیل در غوغای قربانگاه عشق
زیر تیغ مرگ حتی زنده می مانی شهید
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
🌺صلیاللهعلیکیاحضرتعلیاکبر🌺
سلام باد به رخساره ی پیمبری اش
سلام باد به نام و مرام حیدری اش
نه اینکه چهره و نام است فیض او تنها
که هست زینت او با خصال اکبری اش
ز راست قامتی اش نیست او رسیده به فیض
رسیده است به پاداش راست باوری اش
نه اینکه دین شده ابزار او برای مسیر
که او گذشته ز خویش از برای یاوری اش
محبت پدری جای خود، سپرده علی
سر اطاعت خود را به امر رهبری اش
ز حول محور خورشید عشق رد نشده
مدار حرکت او در مرام اختری اش
به قصد یاری حق، مرد رزم شد آنگاه
رسیده اجر عبادت به رزم آوری اش
دلش چو معدن حب و لیست از آن رو
شده ست شهره جوانمردی و دلاوری اش
دلاوری که به حق جویی، و وفاداری
شکوه داده به لیلا مقام مادری اش
نه اینکه واله و مجنون او فقط لیلاست
جهان اسیر جنون اند و محو دلبری اش
نه اینکه داده به او کسب نور تنها فیض
ثمر گرفته جهانی ز نور گستری اش
نه چونکه پور حسین است، در اریکه ی حق
شده ست عفت و تقوا ملاک برتری اش
یقین که پر شود از برکت خداوندی
دلی که بنده نموده ز دیگران بری اش
هزار بیت بگویم نگفته ام یک حرف
خوشم که سایه نشینم به ضل سروری اش
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
به بهانه ی روز جوان
🤣جوانم🤣
مدرک گرفتم بعدبیکارم جوانم
بیهوده شد، هرمدرکی دارم جوانم
بی آشنا و رشوه باید مدرکم را
انگار توی کوزه بگذارم، جوانم
من بمبی از شور و انرژی هستم اما
در مملکت انگار سربارم، جوانم
باید که باشم از نشاط و شوق سرشار
حالا ولی از غصه سرشارم جوانم
افسرده ام هر روز را تا ظهر خوابم
شبها ز غم تا صبح بیدارم جوانم
گفتند با تدبیر گردد چاره هرکار
دادند آنان وعده بسیارم جوانم
شد بدتر از هر دوره ای این هشت ساله
بدبخت از اینقدر تَکرارم جوانم
دلخسته ام من یک جوان یالغوزم
هرجا که رفتم کَس نشد یارم جوانم
در فکر یاری هستم و امکان آن نیست
پوک می زنم بی او به سیگارم، جوانم
رفتیم با شوقی برای خواستگاری
گفتم که؛ خیلی دوستش دارم، جوانم
گفتند ماشین، خانه، خرج ماهیانه
گفتم که من خیلی گرفتارم، جوانم
کم کم مهیا می شود اینها که گفتید
بهتر شود اوضاع غمبارم، جوانم
گفتند وقتی خوب شد اوضاع برگرد
گفتم که من از عشق بیمارم، جوانم
خندید دختر گفت بیهوده است اصرار
من هم هزاران آرزو دارم، جوانم
با این گرفتاری که می بینید، دارم
بر من ببخشایید رفتارم، جوانم
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei
العجل آقاجان
یوسف گمگشته کنعان از فراقت پیر شد
چهره ات یک عمر در رویای مان تصویر شد
کور شد چشمان ما در حسرت رویت بیا
بی تو در دنیا بلا و درد دامن گیر شد
زندگی این نیست ما با زنده بودن سرخوشیم
زندگی هم بی تو از این زنده بودن سیرشد
درد جانکاه غروب جمعه هامان یک طرف
روزهای هفته هم بی دیدنت دلگیر شد
از تو گفتیم و گرفتاریم در دنیای خویش
پایمان در حلقه ی وابستگی زنجیر شد
خواب دیدار تو را دیدیم صبح جمعه ای
با غروب جمعه خواب ما به غم تعبیر شد
خواستی تا یاورت باشیم دیدی غافلیم
منتظر ماندی تو و از سوی ما تاخیر شد
کاش خود دست دعا بالا بری بهر ظهور
کن دعا بهر دعای ما که بی تاثیر شد
فرصت ما رو به پایان است در دار فنا
العجل آقا برای ما که خیلی دیر شد
"احمدرفیعی وردنجانی"
@asharahmadrafiei