247_6dzq.pdf
460.3K
🔹 همهفنحریف
🔸 دویستوچهلوهفتمین شماره ضمیمه هفتگی طنز راهراه در روزنامه وطن امروز، صبح امروز – ۹ شهریور – منتشر شد.
در این شماره از راهراه عضویت ایران در گروه بریکس و همچنین موضوعات روز را زیر ذرهبین بردهایم. طنزها، اشعار و کاریکاتورهای راهراه را از دست ندهید.
راویِ درد
دلش شکسته قلم گریه میکند آرام
برای اینهمه غم گریه میکند آرام
نوشته واژه به واژه از این حکایتِ عشق
چنین قدم به قدم گریه میکند آرام
به آب میرسد و آه میکشد از دل
به یاد و مشک و علم گریه میکند آرام
درست اول یک بیت ،مانده از حرکت
رسیده است حرم گریه میکند آرام
شدهست راویِ دردِ منِ اسیرِ فراق
برای درد دلم گریه میکند آرام
#اربعین
#کربلا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
زیارتِ خوراکیها
برای اربعین رفتم فقط تا پای جان خوردم
زیارت شد فراموشم در آنجا بیامان خوردم
در آنجا خوانِ برکت بود در هر گوشه گسترده
به پاسِ اینهمه برکت، نشستم مثلِ خان خوردم
چه فیضی بردم از این اربعین ،جای شما خالی
به قدرِ چند صد میلیون، کبابِ رایگان خوردم
به رسمِ جانفشانی در مسیر اربعین،بوده
که من هر خوردنی دیدم در آنجا، جانفشان خوردم
نکردم دست هر کس گفت مهمان باش را کوتاه
شدم در خانهی او یک دو روزی میهمان، خوردم
نگفتم این غذا ایرانی است و آن عراقی، هیچ
به یک موکب از این خوردم، به یک موکب از آن خوردم
اگر چه انفرادی رفته بودم این سفر اما
به هر موکب که رفتم، قدرِ چندین کاروان خوردم
نگو از قهوه و چایی، فراوان بود هر جایی
نه یک چایی که در هر وعده چندین استکان خوردم
نهادم هستی خود را ، برای چند شاورما
خدا را شکر از آن نیز در حد توان خوردم
کباب ماهیِ عالی دل و دین از کف من برد
دو پرس از آن به دست آوردم و با چند نان خوردم
در آنجا هر چه شد خوردم، دوتا گونی نخود خوردم
به قدرِ خرجِ چندین سالِ خود در این زمان خوردم
نمیدانستم اصلا چیست حتی یک غذا ،گاهی
ولی از آن دو تا کاسه برای امتحان خوردم
شدم از التماساتِ دعای دوستان ، غافل
به جایِ آن فقط جایِ تمامِ دوستان، خوردم
#طنز
#اربعین
#کربلا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
به ساحت مقدس شهید رییس علی دلواری
میشود رو به سوی دریا رفت
میشود مثلِ رود شد جاری
میشود جورِ دیگری بشود
قصهیِ روزهایِ تکراری
میشود بود دوستدار حسین(ع)
با تمامِ وجود یار حسین(ع)
میشود داشت در جوارِ حسین(ع)
حق مداری کنارِ دینداری
میشود در مسیرِ حق کوشید
جامهی رزم را به تن پوشید
میشود جام عشق را نوشید
میشود بود مستِ بیداری
میشود سروِ راست قامت شد
جلوهی غیرت و شهامت شد
عاشق لحظهی شهادت شد
گل شد و کَند دل از این خواری
میشود بیخیالِ قدرتِ کین
نکنی از ستمگران ،تمکین
برسی از صمیمِ دل به یقین
که خدا میکند تو را یاری
میشود دوست داشت میهن را
این حریمِ همیشه روشن را
زیر بار ستم نرفتن را
داد زد گرچه غرق خون، آری
میشود عشق را ملازم بود
بهر دیدارِ دوست ، عازم بود
وقت پیکار، مثلِ قاسم بود
دشنه گر تشنه،زخم اگر کاری
میشود بود یارِ دشتستان
میشود شد پناهِ تنگستان
میشود بود مرد هر میدان
ساخت آزادی از گرفتاری
میشود در مسیر این جاده
بود همواره مست و دلداده
مثل مولای خویش آزاده
بود مثل علی دلواری
دوستانِ مسیرِ حق،هشدار!
فرصت ما نمیشود تکرار
خوش به حال هر آنکه در بازار
عشق را میکند خریداری
#استکبار_ستیزی
#استعمار_ستیزی
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
1_6449728462.mp3
7.71M
مهربون ارباب......
#اربعین
@asharahmadrafiei
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
اینگونه دوستت داریم حسین جان
ساده ی ساده ی ساده