وزیر خارجهی من...
پزشکیانِ ابوالفتنهام که کاندیدم
و تویِ مکتبِ اصلاح، درس خواندیدم
و پایِ آنچه که میلم کشید، ماندیدم
و سالها به نظامم لگد پراندیدم
هوایِ کاری بنده لطیف خواهد بود
وزیر خارجهیِ من ظریف خواهد بود
🔹
منم به مسلکِ دستانِ کدخدا بوسان
نه دست، بلکه اگر پا دهاد پا بوسان
نه دست و پا فقط البته هر کجا بوسان
که در مذاکره خندان شویم یا_بوسان
چنین روابطِ ماها ردیف خواهد بود
وزیر خارجهی من ظریف خواهد بود
🔹
منم ز طائفهیِ در پی گلابیها
ز قومِ خندهی مانند اسب آبیها
مرفهانِ گرفتارِ جمعه خوابیها
ز قومِ بستنِ تهمت به انقلابیها
مرام ما به ستم بر حریف خواهد بود
وزیر خارجهی من ظریف خواهد بود
🔹
ذلیلِ رابطه با دشمنانِ این خاکیم
به سرسپردگی و انحطاط چالاکیم
برای لطف به هم میهنان در امساکیم
شود اگر خطری سر نهفته در لاکیم
برایِ ما تبِ خدمت ،خفیف خواهد بود
وزیر خارجهی من ظریف خواهد بود
🔹
برای ما شده امضایی از کری تضمین
کری نبود اگر بود هر خری تضمین
تبسمی و صدایی از آن وری تضمین
اگر زنی کند اینقدر🤏دلبری، تضمین
همیشه موضعِ ماها ضعیف خواهد بود
وزیر خارجهی من ظریف خواهد بود
🔹
برای رابطهیِ با جهانیان ،دکتر
یکانیکان شده پسوندِ ناممان دکتر
و من که هست نشانم پزشکیان=دکتر
برای آنکه بکِیفَم مرا بخوان دکتر
که غیرِ آن همه الفاظ پیف خواهد بود
وزیر خارجهی من ظریف خواهد بود
🔹
نگشتهایم ز عمرِ تباهِ خود نادم
همیشهایم به دستورِ کدخدا خادم
ز بیم جنگ همیشه تماممان قایم
به شوق چونکه بگوید بیا شوم عازم
مدارکم همگی تویِ کیف خواهد بود
وزیر خارجهی من ظریف خواهد بود
🔹
نگشته است در ایام رویِ ماها کم
نیاوریم از این سابقه به ابرو خم
دهیم چونکه به یک صندلیِ مسند لَم
جدا از آن نشود سطح زیرمان یکدم
جوابمان به شما چند گیف خواهد بود
وزیر خارجهی من ظریف خواهد بود
#پزشکیان
#ز_ز_آ
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
(یک جهان فرصت وَ یک ایران جهش)
ای رییسی گونه در راه و روش
خادم و آزاده چون او در منش
جان به کف داری به فرمانِ ولی
قلب تو با عشق پاکش در تَپش
در کنارِ حاج قاسم هایمان
یافتی در مکتب حق پرورش
در قبال دین و مکتب در خضوع
در قبال حرف ناحق بی خَمِش
اهل خدمت،فارغ از هر حاشیه
فارغ از جنجال و بحث و کشمکش
قلبش از سرمایه داران دردمند
حامی قشر ضعیفِ رنجکِش
می شود فردای ایران ساخته
با جلیلی در فضایی بی تنِش
با جلیلی هست پیشِ رویِ ما
(یک جهان فرصت وَ یک ایران جهش)
#یک_جهان_فرصت_یک_ایران_جهش
#سعید_جلیلی
#شهید_زنده
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پزشکیان در حال خدمت به مردم😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط پزشک نیست ریاضیدان هم هست😂😂😂
جانم وطن
رفته ننهی منافقین سویِ دَرَک
گردند تمام دشمنان یک یک دَک
ماندی تو ولی باز قوی، پابرجا
جانم وطن عزیز ،اللهُ مَعَک
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طنزی که واقعیت پیدا کرده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تشریح تناقض گویی😂😂😂
پزشکیان=روحانی
هر چند خودش به فکر لاپوشانیست
در مسلکِ خود دچارِ سرگردانی است
در پوششِ دین گریزیِ اصلاحات
گویایِ حدیث و قصهی قرآنیست
اویی که خودش مصیبتی جانکاه است
در فکرِ فریب با مصیبت خوانیست
والله که هر بدیست از آمریکاست
والله که راه و منشش شیطانیست
هر کس که برایِ او پیِ تطهیر است
پیداست که در توطئهای، پنهانیست
عمری روشِ غربگدایان این است
این قصهیِ غرب باوری طولانیست
همواره نگاهشان فقط عطف به غرب
در خواستنِ یاری و پشتیبانیست
چون جایِ خدا به کدخدا دل بستند
پیداست که سهمشان فقط حیرانیست
کی چاره مشکلاتِ کشور گردد
آنکس که شرایطِ خودش بحرانیست؟!
چون وارد عرصه گشته بی برنامه
هنگام سخن دچارِ بیسامانیست
گفتهست خودش: مدیریت نیست بلد
درماندهی خود، فکرِ وطن درمانیست؟!
از دولت تزویر بکن یاد و بدان
بیشک که پزشکیان خودِ روحانیست
اصلاً گزشِ دوباره از یک سوراخ
شایستهیِ مردمِ فهیمِ ما نیست
#غربگدایی
#سرطان_اصلاحات
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
صلی الله علیکیا باقر آل محمد
ما روضه را خواندیم و او در روضهها بود
از کربلا گفتیم و او در کربلا بود
تنها مُحرم نه تمام ماهها را
با دیدهی گریان در آن حال و هوا بود
یک عمر با غمهای خود آرام میسوخت
غمخانهی او در دل تنگش به پا بود
هرگز جدا از خاطرات خود نمیشد
هر لحظه در یاد امام سرجدا بود
وقتی به سوی آسمان میشد نگاهش
پیش نگاه او سری بر نیزهها بود
وقتی نگاهی بر زمین میکرد، پیشش
جسمی به خون غلتان به زیر دست و پا بود
تا لحظهای در خلوت خود چشم میبست
در یادِ ظلم دشمنان بیحیا بود
کشتند امام مهربانی را که جُرمش
بخشندگی و مهر و احسان و وفا بود
اما نگردد نور حق خاموش ،هرگز
هرکس جدا از راه حق شد، گشت نابود
#امام_محمد_باقر
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
به حاجیان در خون آرمیدهی ششم ذی الحجه 1407
حج آخرها
شکفت غنچهی خون بر تن کبوترها
به سنگِ، سنگ مرامان و سنگ باورها
سپرد کار به خنجر تبار بولهبان
که نشنوند جهان نالهای ز حنجرها
دوباره ساحت پیراهنی که خونین شد
ز ننگ نقشهی تزویر نابرادرها
سرشت ماست شهادت بهشت ماست حسین
هماره تشنهی میدان وجود یاورها
نوشته با قلم خون حسین روز ازل
بزرگ واژهی سرمشقمان به دفترها
نوشته است شهادت کلید پرواز است
چه فرق اینکه چطور و کجاست سنگرها
چه فرق هست که در کربلاست یا عرفات
چه فرقْ، وقت شهادت میان کشورها؟!
که زیر جور خزان ایستاده میمیرند
به باد خم نشود قامت صنوبرها
که عشق قسمت ما کرده این سعادت را
که پر کشیم ز سلول تنگ پیکرها
چه زود قسمت لبیکشان اجابت شد
به وصل دوست رسیدند حَجِّ آخرها
#شهدای_منا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
ای آنکه از بیخانگی در راه موندی
این دوره مسکن دار گردی با آخوندی*
*مراجعه شود به سابقهی ساخت مسکن آخوندی و اعتقاد راسخش به ساخت مسکن
#مسکن
#سرطان_اصلاحات
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
نذری
بقیع گفتم و با غصه ،دل مسافر شد
میان صحن و سرایی غریب زائر شد
سلام داد و به جانش دمید شعلهی آه
چکید واژهی اشکش به خاک، شاعر شد
نوشت واژه به واژه به رویِ خاک بقیع
شمیم عشق وزید و کلام، عاطر شد
سرود هر چه از این غم ،نشد کم از داغش
نشست کنج حرم زائری، مجاور شد
کبوتر حرمی شد که یک چراغ نداشت
دلی شکسته که نذرِ امام باقر(ع)شد
#امام_محمد_باقر
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به دنبال خورزوخان
او در خیالش در پیِ یارانِ خویش است
گرم خوش و بش در خیالستان خویش است
با جمع یاران خیالی می دهد دست
فکر بروزِ لطف بی پایان خویش است
جمعی عزادارند و او آنجاست اما
دنبالِ زیدی با لبِ خندانِ خویش است
هر چند پیش روی او اصلا کسی نیست
او سخت مانده بر سر پیمان خویش است
او با مخاطب هایِ خود کاری ندارد
اغلب فقط دنبال خورزوخان خویش است
بحران آمریکا به او ربطی ندارد
او در پی حل کردنِ بحرانِ خویش است
فکرِ علاج دردِ دنیا هست! و کمتر
فکر علاجِ دردِ بی درمانِ خویش است
فرمانروای بادها !!!گفتند او را
حالا به فکرِ فرصتِ طوفانِ خویش است
#خورزوخان
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
اولین قربانی
بس داشتی در جان پاکت باورِ عشق
بُگذاشتی هستیِ خود را بر سرِ عشق
از راه میآمد شمیم عید قربان
رفتی که قربانی شوی در سنگرِ عشق
چشم تمامِ خاکیان را خیره کرده
پرواز زیبایِ تو با بال و پرِ عشق
ای مُسلم ای دلدادهیِ عاشق که نامت
با جوهر خون ثبت شد در دفتر عشق
تو اولین قربانی راهِ حسینی
با سرفرازی رفتهای تا آخرِ عشق
#مسلم_بن_عقیل
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
سرطان اصلاحات
کمی بشنو از اصلاحات ای جان
از این جرثومهی بحران و خُسران
از این ظلمی که شد بر ما فراوان
از اقداماتشان در خاک ایران
مرام و شیوهی آن اینچنین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
نماد سازش و ذلتپذیری
نظر بر غرب بهرِ دستگیری
برای کارِ مستکبر اجیری
حقیری و حقیری و حقیری
به خود کمبینی و ذلت قرین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
روال کارِ آن آرام آرام
شده دوری از ارزشهایِ اسلام
به مشیِ بیستسی بوده ست همگام
که سوزد دفتر دین را در این دام
مرام و مسلک آن نفیِ دین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
اسیر مکتب غربیگرایی
گرایی را بخوان تنها گدایی
غریبی از خود و غرب آشنایی
خدا دوری و عشقِ کدخدایی
اساسش دوری از حبلالمتین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
برای سلطهجویان ره گشودن
گرفتار عطایِ غرب بودن
وطن را پیشکش بر او نمودن
به خواب غفلت و حسرت غنودن
دل ایران از این مسلک ،حزین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
اصول انقلابی را ندیدن
ز قرآن خدا دوری گزیدن
ز دستوراتِ نابش دل بریدن
فقط دستور از غربی شنیدن
پیِ نابودیِ دین در کمین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
پیِ طرح براندازانه بودن
پیِ آتش زدن بر خانه بودن
پی یک کشور ویرانه بودن
دچار خندهای مستانه بودن
پر از مکر و دروغ و ریب و کینهست
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
شبیه غدهای بدخیم بودن
ز دشمن تا ابد در بیم بودن
به یک فریادِ او تسلیم بودن
پیِ افزایش تحریم بودن
بلا و آفتِ این سرزمین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
فساد و اختلاس و رانتخواری
اگر نفعیست هرجا، انحصاری
رواج آفتِ بیبند و باری
به زیر ظلم، خو کردن به خواری
بر ایشان ظلم دشمن، دلنشین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
خزانه خالیِ خالیِ خالیِ
پُز اما عالیِ عالی عالی
خوشی با شوقِ رویایی خیالی
غم و اندوه سالی، مرگسالی
غم و اندوه با نامش عجین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
تمام عمر در فکر گلابی
نمادِ خندههای اسب آبی
تخطی از اصول انقلابی
مرفه مسلکی و جمعهخوابی
ندارد سود اما پر هزینهست
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
گرا دادن به آمریکای ظالم
شراکت در عبور از حاج قاسم
ستم بر جبههی خلقِ مقاوم
نبودن از جفایِ خویش ،نادم
به هر احوال ذلت آفرین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
منافق مسلکی و بیخیالی
عبور از دین به سبک لیبرالی
نظرهای کثیفِ اِبتذالی
ولنگاری به مشیِ انفعالی
چنان بینی که یارِ ملحدین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
فریب مردم درمانده هربار
هراس انداختن با حرفِ دیوار
شعاری بودن و وا دادنِ کار
عبور از غصهی خلق گرفتار
بلایی در بلادِ مسلمین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
مداوم در پیِ افساد بودن
ز نابودیِ ایران شاد بودن
اسیر مکرِ استبداد بودن
چنان بیدی اسیرِ باد بودن
اگر چه در خیالش بهترین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
تنشزایی برایِ کشورِ خویش
بنایِ اضطراب و خلقِ تشویش
گهی با اغتشاشات دراویش
گهی به فتنهپرورهای بد کیش
پیِ ایجادِ یک میدانِ مین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
🔹
بنایِ دولتی جاسوسپرور
جفا کردن به دین و خاکِ کشور
به هر فریاد دلسوزی شدن کَر
مبادا دوستان! یک بار دیگر
ک
که در گمراهی آنان یقین است
بدان ای دوست اصلاحات این است
#سرطان_اصلاحات
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
بدید به کارشناس
یکی می خواست رییس بشه،توی جواب عام وخاص
می گفت: بدید به کارشناس
سوال می پرسیدن ازش،اما نداشت هوش و حواس
می گفت: بدید به کارشناس
مجری می گفت سوال دارم یه چندتایی از اقتصاد
می گفت:سوال نکن زیاد
می گفت میشه نظر بدید چیکار کنیم با اختلاس
میگفت:بدید به کارشناس
مجری می گفت:خیر سرت می شی رییس مملکت
چرا اینو می گی فقط؟
اینا که می پرسم ازت بابا سوالایِ شماس
می گفت: بدید به کارشناس
مجری می گفت رییس شدن مدیریت نیاز داره
هزار تا رمز و راز داره
چرا واسه رییس شدن؟اومدی اینجور آس و پاس؟
می گفت: بدید به کارشناس
مجری می گفت :خیر سرت شما که دیگه دکتری
فوقِ تخصصی!!!،پُری
سواد داری خیلی زیاد،هزار کلاس،نه شیش کلاس
می گفت:بدید به کارشناس
مجری می گفت شمایی که زبون دنیا بلدی
زشته سوال جواب ندی
زشته بری سراغ غرب بازم با لحن التماس
می گفت : بدید به کارشناس
می گفت: که قلب آدما هفتصد و پنجا گرمه
قلب شبیهِ هِرَمه
من از همه تخصصا همینا می دونم،خلاص
می گفت : بدید به کارشناس
مجری می گفت شمایی که نبودی کارشناس عزیز
چرا فقط به عشق میز
می خوای بیایی و بشی فقط رو صندلی پلاس؟
می گفت بدید به کارشناس
#سرطان_اصلاحات
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
لبیک یاحسین(ع)
مسافران بشناسید حق و باطل را
مسافران بشناسید کعبه ی دل را
شما که تشنه ی جام فنایِ فی الله اید
شما که گام زدید این مسیرِ مشکل را
به عرصه ی عرفات است چاره ساز حسین(ع)
از این میانه برانداز هرچه حائل را
حسین (ع)کعبه ی عشق است پس شروع کنید
به ذکرِ قلبی لبیک، حجِ کامل را
قبولِ نغمه ی لبیکَ یا حسین(ع) دهد
به دلسپرده ثوابِ هزار منزل را
رفیق!جز حرمِ عشقِ بی بدیل حسین(ع)
کجا روانه کنی این وجود غافل را؟
حسین کیست؟ شمیمِ نجاتِ مُلک جهان
گره گشاست نگاهش هرآنچه مشکل را
به زیر خنجر کین بود و رهنمون می شد
به سویِ خانه ی امنِ نجات قاتِل را
مبین که کشته ی لب تشنه است،او دریاست
ز تشنگی برهاند هزار ساحل را
حسین(ع)عینِ حقیقت،حقیقت است حسین(ع)
به دست او بده در راهِ آسمان ، دل را
بدون درکِ حقیقت نمی رسی به حسین(ع)
اگر ورق بزنی تا ابد مقاتل را
#عرفه
#لبیک_یا_حسین
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
عید قربان...
عید قربان عاشقان جان نذر جانان می کنند
در رهش جانانه جان خویش قربان می کنند
تشنه ی فرمان دلدارند در هر حالِ خویش
هر چه امرِ حضرت دلدار شد،آن می کنند
هرچه را دارند از دلبستگی های زمین
در کفِ اخلاصِ خود تقدیمِ یزدان می کنند
کی برنجد جان عاشق از هجومِ دردها
عشقبازان درد را با درد ،درمان می کنند
از بهارِ لطفِ دیدار خداوندِ کریم
کشتزار هستی خود را گل افشان می کنند
خاطری دارند تنها مملو از لبخند دوست
هر چه غیر از دوست را اینگونه کتمان می کنند
آنچنان دل می کنند از لذت و وابستگی
چشم دنیا را ز کار خویش حیران می کنند
تیغ بگذارند چون بر حلق اسماعیلِ خویش
شورِ جانِ عاشقِ خود را نمایان می کنند
تا شود قربانی آنان قبولِ کویِ دوست
سجده ها بر آستانِ حضرتِ جان می کنند
چون گریزانند از قیدِ تکلف های نفس
آتش نمرود را بر خود گلستان می کنند
کی رسی شاعر به شوق نام تا کویِ وصال
عاشقان نام و نشان را وقف جانان می کنند
#عید_قربان
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
من گوسفندم...
سر می دهم آوای خود را تویِ مرتَع
یک دشت پر می گردد از آوایِ بع بع
ممنونم از،شاعر برایِ یاد از ما
ممنونم از شاعر برایِ حسن مَطلع
با کِیف های کوک خود در جست و خیزند
اجداد من در کوه های سرکش و صَع_
با" بُل عبورِ" مانده سرگردان چه سازد؟
این شاعر تنها در این شعر مُسجع؟
با گرگها دعوا ندارم،گوسفندم
هرچند که هستند آنها در پیِ دع_
وا_من همیشه گفته ام از ظلم آنان
حتی،شکایت برده ام در چند مجمع
شنگول مان از ظلم گرگ بیشعوری
با سن ناچیزش سروده چند مصرع
ظلمی که بر شنگول مان آن روز گردید
شرحش شده تفسیر در هفتاد منبع
از گرگهای ناقلا کردم شکایت
محکوم گردیدند تویِ چند مرجع
الگوشتم النرخهُ البالا شدیداً
مصراع بالا هست از نوعِ مُلمَع
اما چه غم یک نامزد گفته از این پس
می آورد از گوشتِ من داخلِ جَع_
به_بهر ایرانی جماعت ،درب خانه
این جعبه ها هستند معمولا مُربع
ضمن تشکر از کسی که گوشت داده
آن گوشت را بامزه بنمایبد با زَع_
فَر_آن_ آن هم باز در شعرم نگنجید
بر بانی این قافیه نَت ها پس از لَع
وقت کبابش یاد از این شاعر نمایید
بوی کباب اندازدَش در شِه پس از رَع
بسیار ممنونیم از آقایِ رفیعی
در شعر بوده یادِ ما در چند مقطع
#گوسفند
#عید_قربان
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei