eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.3هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
744 ویدیو
35 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود،شعر هدیه،شعر تبلیغاتی و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... 🔹اجرای شعر آیینی و طنز @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
14.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکی اینا رو برای علی دایی ترجمه کنه که زر مفت نزنه
نمکدان‌شکنی.... ای آن‌که یکی ز مردم این وطنی در موردِ میهنت نکن بد دهنی یک‌ عمر نمک خورده‌ای از خوان وطن پرهیز کن از ننگِ نمکدان‌شکنی @asharahmadrafiei
اللهم ارزقنا توفیق شهاده فی سبیلک ما راست‌ دلی هر نفس از جام تو جوشان همواره به این جمع از این باده بنوشان مُرداب شود قسمت دریا به سکوتی دریایِ دلِ عاشقِ ما را بخروشان طوفان بشود سیل پس از سیل بیاید دارند مگر درد و غمی خانه‌به‌دوشان؟ "ما زنده به آنیم که آرام نگیریم" ما را چه به دنیای پریشانِ خموشان مشتاقِ دمِ "ارجعی "ات در دل میدان هستند همه گوش به آوایِ سروشان برگیر ز ما گَرد گرفتاریِ دنیا ما را کفن از پارچه‌ی نور بپوشان برگیر ز ما هستی و یک جرعه به ما ده از آنچه خریده‌ ست ز تو نیل‌فروشان @asharahmadrafiei
در جوار تربت مطهر شهیدنیلفروشان نایب الزیاره همه ی عزیزان
خالیات بسته شد بهر فریب خلق کلی خالیات بعد شد از خالیاتش کلی استقبالیات عده‌ای گفتند: این اوج سعادتمندی است کرده رو بر ما در این دوران چنین اقبالیات می نشد معلوم که اصلا چه شد هرچه که شد شد جهان بر کام بعضی‌ها در این جنجالیات آنچنان بودند جمعی توی حالِ بال‌بال عجز دارد از بیان حالِ آنان بالیات عده‌ای گفتند که:اوضاع گردد لاکچری بیکران بودند از این ماجرا خوشحالیات عده‌ای گفتند که اصلاح گردد کارها گردد این خودرو برنده در تمامِ رالیات عده‌ای شورشگر و آشوب‌چی را شد نصیب توی این آشفتگی‌ها پست‌هایِ عالیات بازهم شوقِ اِف‌اِی‌تی‌اف به جان عده‌ایست گولشان دشمن زده با چشمکِ قاقالیات یادشان رفت است آن برجام بی‌فرجام را یادشان رفت از گلابی‌های خیلی کالیات الغرض گفتند او خیلی به فکر سفره‌هاست سفره‌هامان مانده دور از نان حتی خالیات بس که او سر می‌زند تا حال‌مان را به کند سرکشد در جیب‌هامان هم برای مالیات @asharahmadrafiei
فرصت دیدار... نوبت سنوار‌‌... گر به راهِ حق فدا گردد همه جان‌هایمان یک سر سوزن نیفتد شک در ایمان‌هایمان مرد میدانی اگر افتاد در میدان چه غم؟ باز هم پر می‌شود از مرد ،میدان‌هایمان خون سرخ لاله ،باران می‌شود با بارشش فوج فوج از لاله روید در گلستان‌هایمان آری استادِ وفای ما ابالفضل علی(ع) ست تا ابد هستیم با جان پای پیمان‌هایمان قطره‌ای از اشک‌ ما از گونه‌ها افتد اگر سنگ رمی ظلم خواهد شد به دامان‌هایمان فرصتِ دیدار بود و نوبتِ سنوار بود دردهای ما یکی هستند و درمان‌هایمان بی‌هنیه یا که نصرالله یا سنوار نیز می‌شود تکرار در تاریخ، طوفان‌هایمان چون شهادت پر بها، چیزی در این بازار نیست وا شده اصلا پی این سود، دُکان‌هایمان بارها این روضه‌ها را دیده‌ام و بارها خیرزان ظلم خورده رویِ دندان‌هایمان خونِ یحیی زنده خواهد کرد هر دل مُرده را بانگ بیداری زند بر نامسلمان‌هایمان! شاعریم و از خدا خواهیم بنویسد ز لطف سرخی فصلِ شهادت را به دیوان‌هایمان @asharahmadrafiei
ماهمه سنواریم... ما دشمنان جان استکبار هستیم تا جان به تن داریم در پیکار هستیم حاشا که پیش دشمن حق‌ خوار باشیم در چشمشان اما همیشه خار هستیم ما سرخ می‌روییم از خاکستر خویش در مرگ هم از زندگی سرشار هستیم زنده‌است نصرالله ،یعنی قرص و محکم تا محوِ اسرائیل پایِ کار هستیم در هر نفس، از قبل محکم‌تر، به فکرِ نابودیِ محضِ سگانِ هار هستیم سیراب می‌گردیم از جامِ شهادت یک کربلا ،لب‌تشنه‌ی دیدار هستیم از عکسِ چوب رویِ دندان، می‌شود گفت ما روضه‌ای همواره در تکرار هستیم ما و خیالِ خواب جز در بسترِ خون؟! تا صبح مست از شوق‌مان بیدار هستیم مشتاقِ آنچه مژده‌یِ نصرِ الاهیست منصورهایِ یک به یک بر دار هستیم از خون یحیی زنده گردد لشگری نو مارا بکش ما تن به تن سنوار هستیم @asharahmadrafiei