eitaa logo
دست خط (اشعار علی گلی حسین آبادی)
211 دنبال‌کننده
189 عکس
50 ویدیو
3 فایل
ارتباط با مدیر کانال علی گلی حسین آبادی @aligoli1365
مشاهده در ایتا
دانلود
با پرتوی از مهربانی، این سحرها راه تو پیدا می‌شود بر بی‌خبرها این ماه یک آن، پشت در ماندن ندارد وا می‌شود با اشتیاق، آغوش درها عمری هدر دادم تمام لحظه‌ها را اما رسیده وقت جبران ضررها پا می‌گذارم در مسیرت عاشقانه در راه تو ترسی ندارم، از خطرها مقصد تو باشی خستگی معنا ندارد رد می‌شوم با عشق، از کوه و کمرها لینک کانال در ایتا (دست خط) https://eitaa.com/ashare_ali_goli/408
ای انعکاس آینۀ هل اتی، علی زیباترین مسیر جهان تا خدا، علی انگشترت چه کرد که حتی بهشت هم زانو زده‌ست نزد تو چون بینوا، علی انگار نبض من صد و ده بار می‌برد در هر دقیقه نام تو را «مرتضی علی» با کیسه‌های نور که بر دوش داشتی سر می‌زدی به خانۀ آیینه‌ها علی آن شب شهادت آمد و با اشتیاق گفت من نیز رستگار شدم با تو یا علی فرقی میان اکبر و اصغر نبوده است هر دفعه ریخت خون تو در کربلا، علی ✍️کانال اشعار در ایتا (دست خط) @ashare_ali_goli
دست خط (اشعار علی گلی حسین آبادی)
رونمایی از کتاب شب‌های روشن نماز جمعه شهرستان نورآباد با سپاس از زحمات ستاد نماز جمعه شهرستان نورآباد و مهربانی امام جمعه محترم جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
سلام دوستان امروز شبکه یک اخبار ساعت ۱۴ (دو) گزارش کتاب بنده پخش میشه مایل بودید ببینید. با تشکر از برادر عزیزم احد شیرزاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گزارش کتاب شب‌های روشن از شبکه یک صدا و سیما اخبار ساعت ۱۴ شنبه ۱۱ فروردین ماه سال ۱۴۰۳ لینک کانال اشعار در ایتا (دست خط) https://eitaa.com/ashare_ali_goli/415
از حال خود شرمنده‌ام، استغفرالله نگذار در من گُر بگیرد شعلۀ آه من کیستم؟ آن چشم تاریکی که یک عمر محروم کرده خویش را از دیدن ماه این لیلة القدر است آری روز روشن دریایی از نور خدا دارد به همراه فریاد کن فریاد، خلصنا من النار تکرار کن تکرار، ای دل، تا سحرگاه بالا ببر درمانده را تا روشنایی الغوث می‌خواند، کسی از قعر این چاه لینک کانال اشعار در ایتا (دست خط) https://eitaa.com/ashare_ali_goli/415
میچکد در محضر تو شرم از پیشانی‌ام در غبار شرم چون آیینه‌ای زندانی‌ام آینه پیشانی‌ام را چین به چین تعریف کرد آه امشب، بازتاب حسرتی طولانی‌ام چیده‌ای بر سفره‌ی شب کاسه‌های نور را تشنه‌ی یک جرعه لبخند از همین مهمانی‌ام قطره قطره اشک‌های خویش را نخ میکنم می‌نشینم بر سر سجاده‌ی بارانی‌ام می‌نشینم در کنار چشمه‌ی لبخند تو تا کمی آرام گیرد سینه‌ی طوفانی‌ام جای قلبم ماه را در سینه من جا بده برکه‌ای چشم انتظار پرتوی عرفانی‌ام نردبانی از ستاره هدیه کن امشب به من لایق وصل نگاه خویش اگر میدانی‌ام گوشه‌ای از وسعت چشم علی جایم بده بی علی چون خانه‌ای در معرض ویرانی‌ام ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ کانال اشعار در ایتا (دست خط) https://eitaa.com/ashare_ali_goli/418
امشب شب گریه نه شب لبخند است امشب شب لحظه‌های بی مانند است از پرتو ماه نردبان می‌سازم ای قله‌ی قدر لحظه‌ی پیوند است کانال اشعار در ایتا (دست خط) https://eitaa.com/ashare_ali_goli/418
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لبخند تو، یعنی سرآغاز هدایت لبخند تو یعنی جهانی از رضایت من توبه‌ام، آیا مرا هم می‌پذیری؟ آورده‌ام یک دل پشیمانی برایت این قطره از آن قطره از آن قطره از دل شرمندگی را کرده‌اند از هم روایت این لحظه‌ها را هدیه دادی تا بسازی از قلب من قلبی پر از شوق عبادت مشغول ذکر یا جواد السائلینم از من تمنا، از تو دریایی سخاوت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما عازم جنگ با ستمگر شده‌ایم امروز که بازتاب خیبر شده‌ایم تاریخ به روز را ببین اسراییل ما تیغه‌ی ذوالفقار حیدر شده‌ایم ۱۷ فروردین ۱۴۰۳ جمعه روز قدس کانال اشعار در ایتا (دست خط) https://eitaa.com/ashare_ali_goli/424
ما پرتوی از طلوع فردا هستیم لبخند خوشی بر لب دنیا هستیم ما لشکر رهبریم، القدس لنا ما برگ و بر درخت طوبی هستیم ۱۷ فروردین ۱۴۰۳ جمعه روز قدس کانال اشعار در ایتا (دست خط) https://eitaa.com/ashare_ali_goli/424
باید به هوای آسمان برخیزم تا قله‌ی لبخند جهان برخیزم من پرچم غزه‌ام که باید امروز در قبضه‌ی صاحب الزمان برخیزم ۱۷ فروردین ۱۴۰۳ جمعه روز قدس کانال اشعار در ایتا (دست خط) https://eitaa.com/ashare_ali_goli/424
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ کَمَا وَفَدْتَ عَلَیْنَا بِالْبَرَکَاتِ وَ غَسَلْتَ عَنَّا دَنَسَ الْخَطِیئَاتِ‏ بدرود که سرشار از برکات بر ما در آمدى و ما را از آلودگى ‏هاى گناه شست و شو دادى. بی وقفه به عاشق آبرو می‌دادی پیمانه‌ای از راز مگو می‌دادی غمگین تو شد دلی که یک ماه او را با پرتو خویش شست و شو می‌دادی ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
در هر رگ من تپید ماه رمضان شد چشمه‌ای از امید ماه رمضان افسوس که زود از دل من پر زد و رفت آه از دل من چه دید ماه رمضان ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
لبخند زد و با هیجان ساخت مرا با دست خودش وقت اذان ساخت مرا هر چند که او پر زد و تنها ماندم ویران شده بودم رمضان ساخت مرا ۲۱ فروردین ۱۴۰۳