#غزل
#امام_رضا_ع
#لبخند
گاه قلبم جرعه ای لبخند میخواهد فقط
استکان تلخ چایی قند میخواهد فقط
در تمام گوش ماهی ها که مروارید نیست
عشق تو قلبی سعادتمند میخواهد فقط
رود در رویای پیوستن به دریا میدود
من همان رودم دلم پیوند میخواهد فقط
صبح مشهد بهترین حال و هوای عالم است
قلبم از، آن حال بی مانند میخواهد فقط
نا منظم میزند قلبی که دور از مشهد است
آه، بیچاره کمی لبخند میخواهد فقط
#علی_گلی_حسین_آبادی
#رباعی
#حدیث
#امام_حسن_عسکری_ع
قال الامام الحسن العسکری(علیهالسلام):
«نَحنُ كَهفٌ لِمَنِ التَجَأَ إلَينا؛ ما پناهگاه هستیم برای کسی که به ما پناه بیاورد»
ما روشنی چشم و دل خورشیدیم
بر جسم جهان جامۀ جان پوشیدیم
هر کس که به ما خواست پناهنده شود
آغوش پر از رحمت و از امیدیم
#علی_گلی_حسین_آبادی
#رباعی
#حضرت_معصومه_س
با نغمۀ شیرین اذان میآید
انگار تنی به سوی جان میآید
هر بار که از زمین بگیرد دل من
از راه حرم به آسمان میآید
#علی_گلی_حسین_آبادی
#رباعی
#دعای_فرج
جاری است دعای فرجت بر لب رود
یا بر لب فواره به هنگام سجود
دیدم که به شوق تو لب خشک کویر
مشغول طلب کردن باران شده بود
#علی_گلی_حسین_آبادی
#دعای_فرج
#رباعی
برگرد و اجابت به دعا یاد بده
برگرد و به این شهر خدا یاد بده
دور از تو شدن گریه نشان داده به ما
لبخند زدن را تو به ما یاد بده
#علی_گلی_حسین_آبادی
https://eitaa.com/ashare_ali_goli
#رباعی
#نور
ای بغض رسوب کرده در حنجرهها
پیراهن سبز بر تن منظرهها
ما مات و مکدریم هر چند ای نور
تصمیم عبور داری از پنجره ها
#علی_گلی_حسین_آبادی
#رباعی
#حضرت_زینب_س
ای چشمه جاری شهامت، زینب
آواز بلند استقامت، زینب
یک کوه بزرگ سر برآورد از خاک
هر جا که رسید ذکر نامت زینب
#علی_گلی_حسین_آبادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#غزل
#ایام_فاطمیه
با رفتن تو یخ زده گرمای خانه ام
تنها دلیل هق هق و اشک شبانه ام
دارد برای بی کسی ام گریه می کند
بغضی که سر گذاشته بر روی شانهام
شأن نزول غصه و غم سینۀ من است
من بغض مانده در دل تنگ زمانهام
یک عمر تکیه گاه جهان بود دست من
این روزها بدون تو بی پشتوانهام
تابوت خندههای من و شانههای شب
ای داغ مانده بر جگر آشیانهام
بعد از تو نبض خانۀ حیدر نمیزند
ای کاش، باز میزدی ای نبض خانهام
#علی_گلی_حسین_آبادی
#غزل
#عاشقانه
#زخم_عمیق
کسی که خواست تو را عاشقانه، من بودم
چقدر منتظر بوی پیرهن بودم
غریب بودم و با سایۀ خودم حتی
همیشه زخمی پیکار تن به تن بودم
دلم شبیه نمازم شکسته بود ای عشق
که بی تو دورترین نقطه از وطن بودم
دلی پر از گله اما لبی فرو بسته
شبیه زخم عمیقی که بر بدن بودم
برای اینکه کمی صورتش شبیه تو بود
کنار پنجره با ماه هم سخن بودم
به شوق اینکه همیشه تو را نفس بکشم
مدام زیر درختان نارون بودم
#علی_گلی_حسین_آبادی
#دو_بیتی
#ولادت
#حضرت_زهرا_س
خودش را کوچک و ناچیز میدید
شبیه ذرهای در نزد خورشید
به یمن تابش زهرای اطهر
جهان پیراهنی از نور پوشید
#علی_گلی_حسین_آبادی