به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن مجتبی علیه السلام
دارم خبری ز احمد آن شاه عِظام
در مدح حسین و حسن از بهر انام
فرمود که هستند به امت دو امام
گر صلح کنند و یا نمایند قیام
گویم ز حدیث در جلال حسنین
این نکته که فرمود رسول ثقلین:
باشد دو ستون محکم خیمه دین
صلح حسن و قیام خونین حسین
✍: مرحوم #سید_رضا_مؤید
#امام_حسن #بقیع #مدینه
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
قسم که جان من و تو درون یک تن بود
و جانمان نخ یک شمع نیمه روشن بود
کفن سپیدهی صبح من و تو بود انگار
و گورجمعیمان ناگزیر، میهن بود
همان که رج زده بودیم با هزار امید
–گلیم خانهی مان– زیرپای دشمن بود
زمین به حنجرههامان گدازهها میریخت
و روی پیکرمان سنگ و تیرآهن بود
هوا،هوا خفهشد بین ابرهای سیاه
و شیونی که می آمد هراس یک زن بود
زنی که گیج و پریشان نشست بر آوار
زنی که خواهر من بود...مادر من بود
به مرگ خیره نماندیم و قهوه نوشیدیم
به ناسلامتی هرچه بمب افکن بود
من و تو داد زدیم و خدا شنید چه غم؟
که گوش های جهان عاجز از شنیدن بود
✍️: #زینب_احمدی
#طوفان_الاقصی #فلسطین #قدس #حاج_قاسم #معمدانی #غزه
🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
نوار قرمز غزه! دهان زخم فلسطین!
تو را محاصره کردند چکمههای شیاطین
تو را محاصره کردند تا غریب بمیری
به این محاصره لعنت، به این معامله نفرین...
و هر شهید فلسطین ستارهای شد و پر زد
که اینچنین شود ای غزه آسمان تو تزئین
نوار خون و گل اشک اگر نبود، برادر!
نبود این همه رؤیای کودکان تو رنگین
کسی ز غزه پیامی به آسمان بفرستد
کمی نگاه کن ای ماه پشت ابر، به پایین!
جهان به خواب زمستان و غزه - کودک فردا -
امید بسته به خورشید روزهای پس از این...
✍️: #محمدسعید_میرزایی
#طوفان_الاقصی #فلسطین #قدس #حاج_قاسم #معمدانی #غزه
🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
نمیشود که خبر را شنید و ساکت ماند:
به گوش زخم برادر، برادر اشهد خواند
سکوت کردن یعنی شریک ظلم شدن
چگونه میشود اخبار را به ناله نخواند
زبان قوم ستمدیده باش ای شاعر
کنون که ظلم و ستم را جهان به اوج رساند
غزل غزل همه دردم، چگونه از دل خویش
به سعی واژه توانم غبار غصه تکاند
خدا خراب کند کاخ تیره طایفه اش
کسی که غزه ما را به خاک تیره نشاند
✍️: #مسعود_یوسف_پور
#فلسطین
#طوفان_الاقصی #غزه #معمدانی #حاج_قاسم #الله_اکبر #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
برخیز ای جان برادر وقت جنگ است
برخیز و منشین که نه هنگام درنگ است
هر لحظهای باید مهیای سفر شد
از هر زمان دیگری آمادهتر شد
حال و هوای دیگری دارد زمانه
زآن بینشان هر گوشهای باشد نشانه
دنیا برای یک تحول بیقرار است
در آسمانه هوهوی تیغ ذوالفقار است
آقای ما فرمود باید گام برداشت
با عزم بیسستی قدم در راه بگذاشت
لطف خدا ما را به اوج خود رسانده
تا قله مقصود ما راهی نمانده
فرمود روشن میشود شبهای تاریک
دور است از ما خستگی و قله نزدیک
صوت خوش دلدار میآید برادر
بوی ظهور یار میآید برادر
دیدی چهها کردند یاران فلسطین
طوفان به پا کردند یاران فلسطین
آنهم چه طوفانی کزو آتش ببارد
از بیت الاقصی خیزد، اقصی نام دارد
از آسمان بارید، از دریا خروشید
از رعد و برقش، جان اسرائیل لرزید
یکباره کاخ ظلم و وحشت را بهم ریخت
کودککشان بیمروت را بهم ریخت
آزادی قدس این زمان گردیده نزدیک
باید به روح حاج قاسم گفت تبریک
ای دشمن بیدادگر هشدار هشدار
اسب تو بازنده است، بردی نیست در کار
هرگز نخواب آسوده، ما بیدار هستیم
ما بچههای حیدر کرار هستیم
ما جام عشق از ساقی کوثر گرفتیم
درس نبرد از فاتح خیبر گرفتیم
ما مرد میدانیم و میدانهاست در پیش
این اول کار است، طوفانهاست در پیش
عمر جنایتهایتان پایان گرفته
ابر آمده، باد آمده، طوفان گرفته
این غرش توفنده بود، آغاز طوفان
یک رزم از یک پادگان و چند گردان
بگشای چشم خویش، میدان را ببینی
گر زنده ماندی، اصل طوفان را ببینی
✍️: #احمد_واعظی
#طوفان_الاقصی #فلسطین #قدس #حاج_قاسم #غزه #الله_اکبر
🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
دل بيا و بزن تو فريادی
كن تو از شورِ لحظهها يادی
پرده را نازِ پنجههايت كن
خوش بخوان نغمهای ز دلشادی
با فرشته به آسمان پر زن
تا بفهمی كه دل به حق دادی
با تفكّر كمی تو نجوا كن
تا كه عازم شوی بر اين وادی
تا ببينی چه كرده نورِ حق
با رخِ حجتش به افرادی
جمله عاشق صفت قلندوار
ذكرِ لبها بود چه ميلادی
دستشان جام و قلبشان گويد
جان فدای حسن گلِ هادی
ساقيا فصل ساغری آمد
شيعيان وقت سروری آمد
آدمی بر خودت تفخّر كن
عاشقان شاهِ دلبری آمد
يک حسن از تبارِ ثارالله
نور چشمِ پيمبری آمد
هر دو شهلا به شب زند طعنه
ماه زيبای حيدری آمد
خنده دارد حُدَيْثِه بر رويش
چون گلِ ياسِ كوثری آمد
بر سر كوچهی دلم دل را
ديدم امشب قلندری آمد
گفتم او را چرا تو سرمستي
گفت ميلادِ عسگری آمد
او كه جانِ همه جهان باشد
هر نگاهش چو آسمان باشد
عالِمِ عالَمِ نهان باشد
نورِ چشمانِ عاشقان باشد
گلرخش كرده ديدهها مجنون
هر چه پير از رخش جوان باشد
هر دو دستش گرفته بابايش
اشک شوق از بَصَر روان باشد
خالِ زيبای هاشمی مَنظَر
بر گلِ گونهاش نشان باشد
حيدر آرَد ملک ز سویِ حق
هديهاش شمس و كهكشان باشد
از شكوه و مقام او اين بس
پورِ او صاحب الزمان باشد
✍: #حسن_فطرس
#امام_حسن_عسکری #ولادت_امام_حسن_عسکری
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
از عرش دارد میرسد فصل بهارم
كم كم پر از خورشيد خواهد شد ديارم
از عرش دارد میرسد پيكی خدايی
از عرش دارد میرسد دار و ندارم
يک عمر در دست خودم در حبس بودم
امشب نگاهش میشود راه فرارم
اميد بستم بر كرامتهای چشمش
بلكه كمی رونق بگيرد كار و بارم
من هرچه را دارم به دست دوست دادم
شكر خدا كه بعد از اين بیاختيارم
از آسمان نور هدی آمد ، مبارک
عيسای آل مصطفی آمد مبارک
ما اهل بارانيم و اهل روضههائيم
عمری است محتاج گداهای شمائيم
آوارههای كوچهی حُسن بهاريم
كاسه به دست سفرههای هلاتائيم
از روز اول خادم اين خانه هستيم
تا شام آخر هم مقيم اين حرائيم
ما نسل در نسل عاشق اين خانواده
ديوانه وار از عالم و آدم جدائيم
وقتی كراماتِ نگاهت شامل ماست
يعنی كه در هفت آسمان مشكل گشائيم
از اولش هم قلب ما دست شما بود
توفيق ما و سلب ما دست شما بود
شكر خدا كه عاشقی درمان ندارد
اين قصهی شاه و گدا پايان ندارد
شكر خدا كه عاشق اين خانواده
شرمندگی دارد ولی عصيان ندارد
فرع تولی و تبری اصل دين است
ايمانِ بی اين خانواده جان ندارد
چشمی كه ابری شد از اين دريای جوشان
در روز محشر لحظهی گريان ندارد
دست كسی بر دامن فهم شما نيست
اين نردبانها پلهی آسان ندارد
ای خلقت آدم طفيلی وجودت
هفت آسمان محتاج بارشهای جودت
امشب بيا رحمی به حال اين گدا كن
بی آبرويی را مقيم اين حرا كن
ابری بياور بر سر چشم خسيسم
با دست باران درد دلها را دوا كن
يک قطره از نور كراماتت بپاش و
اين دفعه ما را حُر دشت روضهها كن
دلبستگی های مرا از من بگير و
بر چشمهای خود اسير و مبتلا كن
يک صبح با جادوی چشمت اين گدا را
از جملهی همسايههای سامرا كن
گرچه به ظاهر از خداوندی جدائيد
آئينه در آئينه تكرار خدائيد
✍: #محمد_بختیاری
#امام_حسن_عسکری #ولادت_امام_حسن_عسکری
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
هدایت شده از آموزشگاه رسمی مداحی انوارالثقلین
📱نرم افزار رایگان مداح شو نسخه 1.4 منتشر شد
👌:مزایای نرم افزار :
✅کاملا رایگان
✅قابلیت بروزرسانی
✅کاربری بسیار ساده
✅دسته بندی دقیق مطالب
✅مجموعه ای بی نظیر از نکات ناب :
صداسازی
نواها و نغمه ها
فن بیان
مرثیه خوانی
سینه زنی
دعاخوانی
شعر و ادبیات
مدح و مولودی
🧑🏫با ارائه دلنشین استاد یاسر رحمانی
«مداح شو» را در بازار اندروید ببین:
http://cafebazaar.ir/app/?id=com.app.myapp.maddahshoo&ref=share
هرشب میان بستر خود گریه می کنی
با حال گریه آور خود گریه می کنی
اصلا تمام اهل جهان گریه می کنند
تا بانگاه مضطر خود گریه می کنی
"سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است"
باهر اشاره ی سر خود گریه می کنی
هرلحظه خواهرانه رضا را صدا زدی
از دوری برادر خود گریه می کنی
کشتی عمر ناب تو پهلو گرفته است
در لحظه های آخر خود گریه می کنی
وقتی که خیره بر در و دیوار می شوی
داری به یاد مادر خود گریه می کنی
آتش میان ساحت گلخانه پا گرفت
در بین کوچه ها نفس مرتضی گرفت
✍: #اسماعیل_شبرنگ
#حضرت_معصومه #وفات_حضرت_معصومه
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
من که اینگونه عزادار غم جانانم
ز غم یار شرر بار شدم حیرانم
در فراقی که پریشانم و سرگردانم
دلشکسته شده، بیمار شدم میدانم
روبرو با تن هفده گل پرپر سخت است
دیدن جسم پر از نیزه و خنجر سخت است
من و زینب به جگر آه، مکرر داریم
هر دو هفده بدن بی سر و پرپر داریم
به روی سینه خود داغ برادر داریم
و از این داغ دلی خسته و مضطر داریم
ولی از ماتم زینب دل من محزون است
آه، در روضه او دیده من پر خون است
گر چه از زهر جفا سوخت برادر جگرش
ارغوانی شد و افتاد روی بال و پرش
و اگر تار شد آن لحظه دو چشمان ترش
نه لگد بر سر او خورد، نه سنگی به سرش
به خدا دلبر من راهی گودال نشد
سینه اش زیر سم اسب لگد مال نشد
✍: #رضا_باقریان
#حضرت_معصومه #وفات_حضرت_معصومه
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
چنان پوشیده در نور است آن تندیس زیبایی
که باشد یک به یک شایسته ی القاب زهرایی
به دنیایش رضا سوگند، از بس محو حق بوده
جدا گردیده از آمال او امیال دنیایی
سِواد معجرش آموخت بر شب پرده داری را
غبار مرکبش شد توتیای چشم بینایی
نخوانده نامه را، پاسخ بگوید دختر موسی
به حیرت مانده ابناء بشر از این توانایی
چو بیند حضرت کاظم جواب نامه را گوید:
پدر قربان او گردد از این اِشراف و دانایی
بپرس از حضرت موسی بن جعفر این کرامت را
مگر علم لدنّی گفته او را جای لالایی؟
شفاعت می کند از شیعیان در عرصه ی محشر
تصوّر کن چقدر آن روز میگردد تماشایی
دمی که دید در غربت گرفتار است مولایش
عَلَم بر دوش شد در یاری مولا به تنهایی
کنیزِ شوکتِ شاهانه ی او مادرِ گیتی
غلامِ همتِ مردانه ی او بود آقایی
مسیر راه از فیض شما شد جاده ی رحمت
به هر جایی که رفتی سبز شد باغ شکیبایی
حضور با شکوهت آبروی اهل ایران شد
حیا و غیرت ما ثبت شد در چرخ مینایی
قسم بر زینب کبری که در این کشور مولا
ز فرزندان زهرا میشود با گل پذیرایی
تویی آن زن که بعد از حضرت صدیقه و زینب
خدا شایسته اش دیده برای حکم فرمایی
غبار قبرت از علم لَدُن پر بوده تا رفته
فقاهت از سر کویت به سر حد شکوفایی
به دریای علومت دیده ام جمع فقیهان را
چنان غواص ها در حال اقیانوس پیمایی
بزرگانی چنان بهجت اگر صاحب نفس بودند
ز انفاس شما آموختند اعجاز عیسایی
به پیشت مجتهد باعلم و عارف با عمل آید
حساب عاشقان پاک است از این وسواس مبنایی
دلم با آرزوی "اشفعی لی" میشود آرام
که من را جز تولا و تبری نیست دارایی
گنه کارم من و ای عصمت حق پرده پوشی کن
پناه آورده ام در سایه ات از بیم رسوایی
✍: #سید_روح_الله_موید
#حضرت_معصومه #وفات_حضرت_معصومه
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
دست کدامین آسمانی ربنا کرده است؟
که سنگ های غزّه را مشکل گشا کرده است
شاید دلیل گردش اوضاع این باشد
روزی پیمبر سمت این وادی، دعا کرده است
چندی است اخباری می آید از کنار قدس
که مثل موشک در همه دنیا صدا کرده است
سنگی که دست نوجوانان فلسطین بود
موشک شده امروز و طوفانی به پا کرده است
رمز سرود شیر مردان فلسطینی
مرز زمین غاصبین را جابجا کرده است
هرکس حمایت کرد از افکار اسرائیل
قطعا به زودی خوب می فهمد خطا کرده است
آل سعودی هم خودش برگشته و فهمید
بی خود طرفداری از آن یک لاقبا کرده است
آخر چرا تاریخ با دنیا نمی گوید
عمری است صهیون با فلسطینی چه ها کرده است
ای وای بر آنکه حقیقت را نمی جوید
تنها به اخبار دروغین اکتفا کرده است
احسنت بر آنکس که با نطق بصیرت ساز
اهداف شوم دشمنان را برملا کرده است
✍: #سید_روح_الله_موید
#طوفان_الاقصی #قدس #فلسطین #شعر_مقاومت #مقاومت_اسلامی #حاج_قاسم #الله_اکبر #شهید_قدس #مسجد_الاقصی #رهبری #غزه
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
تا که دل را آه سینه راهی قم می کند
با نگاهی بر ضریحت دست و پا گم می کند
آه چون از دل برآید کار آتش می کند
بی محابا رخنه ایی در جان هیزم می کند
آن ضریحی که بود گرم طوافش جبرییل
حضرت حق قبله ی حاجات مردم می کند
هرکه دارد عقده در دل یاد قبری گمشده
هر سه شنبه در حریمت نذر گندم می کند
با سلامی نم نم اشک از دو دیده می چکد
کاسه ی خالی ما لبریز از خم می کند
نیمه شبها در حرم تا صحن گردی می کنم
ناگهان دل یاد قبله گاه هفتم می کند
لفظ خواهر گوییا مانوس گشته با بلا
خون زینب در رگان تو تلاطم می کند
کس ندیده تا به حالا خواهری گیسو پریش
جستجوی یار زیر نیزه و سم می کند
با وجودی که حدود مقتلش را دیده بود
بازهم جسم عزیز مادرش گم می کند
✍: #قاسم_نعمتی
#حضرت_معصومه #وفات_حضرت_معصومه
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
چه سالها در انتظار ذوالفقار حیدری
تویی که در احاطۀ یهودیان خیبری
چو قلعهای چو قلّهای که حتمی است فتح آن
همیشه فکر و ذکر ما، همیشه در برابری
کبوتران صلح در هوای تو فدا شدند
تو در همیشۀ جهان، برای عشق سنگری
رواق توست سجدهگاه خلوت پیمبران
و از گلاب اشکهای انبیا معطری
تو دیدهای شکوه بیمثال مُلک عشق را
ولی بر آن شکوه هم، تو زینتی، تو زیوری
چه منزلی! چه خانهای! چه بیت عاشقانهای!
که دم به دم، نفس نفس دل از مسیح میبری
میان طعنههای خلق، جانپناه مریمی
برای هجرتی عظیم، تکیهگاه هاجری
نماز روی فرش تو عروج میکند به عرش
بُراق شاهد است از تمام آسمان سری
خدا به جبهۀ زمین نوشته: «ارث صالحین»
تو از زبور قصه را شنیدهای و از بری
تو حسن مطلعی چنین، تو حسن مقطعی چنان
تو قبلهگاه اولی، تویی که فتح آخری
✍: #عباس_همتی
#طوفان_الاقصی #قدس #فلسطین #شعر_مقاومت #مقاومت_اسلامی #حاج_قاسم #الله_اکبر #شهید_قدس #مسجد_الاقصی #رهبری #غزه
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
کیست الله؟ بیا از ولیالله بپرس
مقصد قافله را از بلد راه بپرس
پاسخی میدهدت بیحد و اندازه، فقط
به رکوعی برس و پرسش کوتاه بپرس...
راز مقبولیت بندگی حق را از
«اَشهَدُ اَنَّ عَلِیّاً وَلِیُ الله» بپرس
یازده آینه تفسیر کرامات علیست
آخرین آینه پنهان شده، از آه بپرس
چارده قرن گذشت و غم مولا جاریست
در دلش بغض عمیقیست که از چاه بپرس
یوسف فاطمه زندانی بیمهری ماست
ابر را پس بزن ای منتظر! از ماه بپرس
✍: #علی_سلیمیان
#یکشنبه_های_علوی #امام_علی #امام_زمان #انتظار
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
محبوبتر از هر کسی نزد رسولی
آغوش او همواره میشد میزبانت
چون مادری دلسوز، مرهم مینشاندی
بر زخم او با دستهای مهربانت
نور پدر وقتی که شد خاموش دیگر،
تاریک شد، تاریکِ تاریک آسمانت
حق علی را غصب کردند و پس از آن
انداختند آتش به جان آشیانت
میسوختی در شعلههای کینههاشان
آه از دلت آه از دل آتشفشانت...
با دستهای بسته حیدر را که بردند
با چشم خود انگار دیدی رفت جانت
پشت سر حیدر خودت را میکشاندی
آه از تن مجروح و از اشک روانت
هجده بهار از عمر تو تنها گذشت آه
ناگاه دیدی میرسد فصل خزانت
پیچید در خانه برای آخرین بار
بوی تنور داغ و بوی عطر نانت
بانو تو حتی بعد از اینکه پر کشیدی
بودی به فکر کودکان نیمهجانت
بند کفن وا شد تو با مهری فراوان
آغوش وا کردی به روی کودکانت
آن کودکانی که پس از تو رنج دیدند
ای کاش پایان داشت اینجا داستانت
یا لااقل بانو نمیرفتی تو ای کاش
آن روز در گودال با قدّ کمانت
دیدی حسینت را که تنها و غریب است
دیدی که غرق خون شده اینک جوانت
با ناله تا گفتی بُنَیَّ عرش لرزید
عالم همه حیران شد از صبر و توانت
گفتی که آبت هم ندادند، آسمان سوخت
وقتی شنید این واژهها را از زبانت
✍: #فاطمه_معصومه_شریف
#حضرت_فاطمه #حضرت_زهرا #فاطمیه #شهادت_حضرت_فاطمه
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
خودش را وارث أرض مقدس خوانده، این قابیل
جهان وارونه شد؛ اینبار با سنگ آمده هابیل
نِگین، دست شیاطین و سلیمان اشک میریزد
و با فرعون میخندند فرزندان اسرائیل
لب خاخامها تورات را وارونه میخامد!
کلیسا با دعا، رد میشود از غیرت انجیل
درون آتش نمرودها اینبار میسوزد
گلوی «الخلیل» از ذبح فرزندان اسماعیل
بیا ای تکسوار سبز! ای پایان این پاییز!
بیا ای صبح پیدا در شب چشم انتظار ایل
و «سبحان الذی اسری» بخوان تا «مسجد الاقصی»
بخوان! ای خواندنت شیرینتر از تنزیل جبرائیل
بیا ای منتقم! با ذوالفقار بیقرارت تا
نماند روی نقشه لکهای بین فرات و نیل
فلسطین جوجههای کوچکش حالا ابابیلاند
و خواب آخر پاییز میبیند سپاه فیل
✍: #قاسم_صرافان
#طوفان_الاقصی #قدس #فلسطین #شعر_مقاومت #مقاومت_اسلامی #حاج_قاسم #الله_اکبر #شهید_قدس #مسجد_الاقصی #رهبری #غزه
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی
نگاه دار دلی را که بردهای به نگاهی
مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد
که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی
مده به دست سپاه فراق ملک دلم را
به شکر آن که در اقلیم حسن بر همه شاهی
بدین صفت که ز هر سو کشیدهای صف مژگان
تو یک سوار توانی زدن به قلب سپاهی
چگونه بر سر آتش سپندوار نسوزم
که شوق خال تو دارد مرا به حال تباهی
به غیر سینهٔ صد چاک خویش در صف محشر
شهید عشق نخواهد نه شاهدی، نه گواهی
اگر صباح قیامت ببینی آن رخ و قامت
جمال حور نجویی، وصال سدره نخواهی
رواست گر همه عمرش به انتظار سرآید
کسی که جان به ارادت نداده بر سر راهی
تسلی دل خود میدهم به ملک محبت
گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعله آهی
فتاد تابش مهر مهی به جان فروغی
چنان که برق تجلی فتد به خرمن کاهی
✍️: #فروغی_بسطامی
#امام_زمان #جمعه_ظهور #عصر_انتظار
🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
در آستانش شمس میآید به استقبال
ماه و زمین و زهره و ناهید در دنبال
سردرگریبانند ارباب قلم، آری
تاریخ حق دارد اگر باشد پریشانحال
تا ابتدای جادهٔ قدرش نخواهد رفت
هر قدر باشد ذهن جولان دیده و سیال
گر کعبه شد کعبه به روی او تبسم کرد
عشق یدالله است شرط صحت اعمال
هر کس هواخواه علی باشد فرود آید
بر دامگاه شانهٔ او طایر اقبال
جهل عرب راز ولایت را ز خاطر برد
زنده به گور اسلام را دیدیم چندین سال
میگفت جا دارد اگر جان بسپرد اسلام
وقتی درآوردند از پای زنی خلخال
نقشی نمیبست آه بر آیینهٔ عدلش
تنها شنید آه دلش را شمع بیتالمال
فرق زبیر و مالک است افتادگی در عشق
در فتنه میگردد سره از ناسره غربال
برگشت تیغ صبر مالک در نیام آرام
راهی نبود از خشم او تا خیمهٔ دجال
دار مکافات است دنیا بیعلی مردم!
خرما فروش کوفه را این بود استدلال
در پنجهاش حق بود چونان موم و میفرمود:
«اُنظُر اِلی ما قال، لا تَنظُر اِلی مَن قال...»
فُزتُ و رَبّ الکعبه، تَسلیما لِاَمرِک بود
فرقی ندارد سجده در محراب یا گودال
✍: #سیدمحمدجوادمیرصفی
#امام_علی #امیرالمؤمنین #یکشنبه_های_علوی
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
هر آب که جاری اَست چون خون سرخ است
هر شاخه که سبز بود، اکنون سرخ است
با این همه خون که بر زمین ریخته است
محصول درختهای زیتون سرخ است
✍: #مجتبی_حاذق
#طوفان_الاقصی #قدس #فلسطین #شعر_مقاومت #مقاومت_اسلامی #حاج_قاسم #الله_اکبر #شهید_قدس #مسجد_الاقصی #رهبری #غزه
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
خورشید هم در آسمان رؤیت نمیشد
دیگر کسی با ماه، همصحبت نمیشد
چشم ستاره لحظهای سوسو نمیزد
رنگینکمان در محفلی دعوت نمیشد
خاک از وجود تیرۀ خود دست میشست
باد از سکون خویش بیطاقت نمیشد
آتش مجال شعلهور بودن نمییافت
رود از نبود موج ناراحت نمیشد
غنچه به خواب مرگ میرفت و پس از آن
از خلوت خود وارد جَلوَت نمیشد
ارکان هستی را خدا میزان نمیکرد
دار و ندار ما به جز ظلمت نمیشد
منظومهای در کهکشان باقی نمیماند
اصلا خدا آمادۀ خلقت نمیشد
این سرنوشت شوم ارکان جهان بود
عالم اگر که صاحب حُجّت نمیشد
ای کاش در هر محفل اُنسی که داریم
از هیچکس غیر از شما صحبت نمیشد
✍: #احمد_حسین_پور_علوی
#امام_زمان #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سه_شنبه_های_جمکرانی
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
هنوز میچکد از چشمها بهانۀ تو
بیا که سر بگذارد جهان به شانۀ تو
برای گریۀ این ابرهای سرگردان
کجاست بهتر از آغوش بیکرانۀ تو؟...
سحر سحر همه جا بادها سراسیمه
نفس نفس همه در جستوجوی خانۀ تو...
و بین باغ خزانخیز چارفصل هنوز
به انتظار تو قد میکشد جوانۀ تو
به صبح جمعه قسم! عصر، عصر دلتنگیست
بخواه تا بشوم لایق زمانۀ تو
✍: #فاطمه_عارف_نژاد
#امام_زمان #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #سه_شنبه_های_جمکرانی
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
برای مسجد الاقصی:
چقدر ها کند این دستهای لرزان را؟
چقدر؟ تا که کمی سردی زمستان را...
به سینه و سر خود میزنند پنجرهها
کسی نواخته انگار طبل طوفان را
به پشت پنجرههای شکسته میبیند
تمام روز تگرگ و گلولهباران را...
به دوش خسته کشیدهست سالیان زیاد
شبیه گنبد خود درد و رنج انسان را
به لطف هُرم نفسهای انبیاست، اگر
رسانده تا به چنین روز نیمۀ جان را
اگر صدای گلوله امان دهد شاید
به گوشمان برساند نوای ایمان را
کنار منبر گوشهنشین خود دیدهست
نفس نفس زدنِ آیههای قرآن را
شریک گریۀ محراب میشود گاهی
مگر کمی ببرد غربت شبستان را...
نماز جمعۀ این هفته هم اقامه نشد
کجای دل بگذارد غم فراوان را؟
هنوز حسرت یک عید بی عزا دارند
منارهها که ندیدند ریسهبندان را...
به حُسن یوسف خود آب میدهد با اشک
و مرهمی شده اینگونه زخم گلدان را...
به گریههای جگرسوز حضرت یعقوب
که قطره قطره به غم بُرد شهر کنعان را
به آن عزیز که از چاه آمد و با آه
کشید در بر خود میلههای زندان را...
به الخلیل که در سوگ لالهها دیدهست
به کوچه کوچۀ خود حجلۀ شهیدان را...
هنوز منتظر است و...، هنوز منتظریم
چقدر صبر کند سردی زمستان را؟
به سمت کعبه نگاهش نماز میخواند
به این امید که آن آفتاب پنهان را...
✍: #رضا_خورشیدی_فرد
#طوفان_الاقصی #قدس #فلسطین #شعر_مقاومت #مقاومت_اسلامی #حاج_قاسم #الله_اکبر #شهید_قدس #مسجد_الاقصی #رهبری #غزه
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
با زمزمی به وسعت چشم تر آمدم
تا محضر زلالترین کوثر آمدم
قسمت نشد که بال و پری دست و پا کنم
اما به شوق دیدن تو با سر آمدم
گفتند زائر حرمت زائر خداست
مُحرمتر از همیشه بر این باور آمدم
اینک مدینةالنبیام، مشهدالرضاست
با نام تو به محضر پیغمبر آمدم
از حس و حال روشن معراج پُر شدم
وقتی به خاکبوسی «بالاسر» آمدم
حسی کبوترانه گرفتهست جان من
«پایین پای» تو شده هفت آسمان من
در این حریم قدسی سرتاسر آینه
روشن شده به نور تو چشمم هر آینه
گرد و غبار صحن تو را میخرد به جان
همواره بوده است بر این باور آینه
پر میکشد از این همه قلب شکسته: آه
سر میزند از این همه چشم تر: آینه
عکس ضریح توست که در قاب چشمهاست
یا عکسی از بهشت نشسته بر آینه
گم کرده دارم، آمدهام با نگاه تو
پیدا کنم تمام خودم را در آینه
لبریز روشنیست تمام رواقها
آیینگیست جان کلام رواقها
شبهای گریه تا به سحر حرف میزنم
با واژه واژه خون جگر حرف میزنم
شمعم که گریه میکنم و گریه میکنم
با قطره قطره آتش تر حرف میزنم
روح لطیف تو شده سنگ صبور من
گویی که با نسیم سحر حرف میزنم
گاهی کنار پنجرههای ضریح تو
گاهی در آستانهٔ در حرف میزنم
شبهای بارگاه تو را درک کردهام
از «لیلة الرغائب» اگر حرف میزنم
بر لب رسیده از قفس سینه، آه من
حرف دل است روی زبان نگاه من
روی تو را ستارهٔ اشراق خواندهاند
خوی تو را «مکارم الاخلاق» خواندهاند
دست تو را که خالق لطف و کرامت است
روزیرسان انفس و آفاق خواندهاند
باران مهربانی بیوقفهٔ تو را
شأن نزول سورهٔ انفاق خواندهاند
در مذهب نگاه تو غم حرف اول است
چشم تو را پیمبر عشاق خواندهاند
هفت آسمان و رحمت شمس الشموسیات
ذرات خاک و لطف انیس النفوسیات
✍: #سیدمحمدجوادشرافت
#امام_رضا #چهارشنبه_های_امام_رضایی
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
آفتابی شدی و چشمانت
آسمان آسمان درخشیدند
علی و فاطمه، حسین و حسن
از نگاهت ستاره میچیدند
آیههای بلند تفسیرت
واژههایی همیشه محکم داشت
خانۀ آسمانی زهرا
دختری مثل تو فقط کم داشت
گاه کامل شود، گهی غایب
اَنتِ بدرٌ فلا الیکِ مَغیب
گنبدت عین اشک روشن بود
حین وجهُ الزمانِ کانَ تَریب
روز اول حسین جلوه نمود
عین آیینهها تماشا شد
خواستی عشق را نشان بدهی
چشم تو رو به کربلا وا شد
با عنایات مادرانۀ تو
زائر جادۀ دمشق شدیم
در حرم جمع شاعران جمع است
ما در این صحن اهل عشق شدیم
غیرتت کاخ ظلم را لرزاند
خطبههایت شبیه زهرا بود
کلمات تو ذوالفقار علی
اقتدار تو تیغ مولا بود
تو پرستار عالمی زینب!
مردم این روزها پر از دردند
تو نبودی، مدافعان حرم
وقت غربت چهکار میکردند؟
باید از راه زینبیّون گفت
با زبان شکور و قلب صبور
باید از صبح زینبیّه سرود
ایستاده به سمت روز ظهور
✍: جمعی از شاعران
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب #روز_پرستار
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592