#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل_ع
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه #توسل #استاد_ارضی
"السلام علیکم یا اهل بیت النبوه"
السلام علیک یااباعبدالله ....
فریادِ یا بُنَیَّ زِ عرش خدا رسید
نوحوا علی الحسین که ماه عزا رسید
*آره خودتون ناله بزنید من اشاره نمیکنم هرجاهستی خیال کن تنهایی....*
جمعِ مدافعان حرم یادشان بخیر
ماهِ عزایِ تشنه لب کربلا رسید
گفتیم یا حسین دَرِ توبه باز شد
اسبابِ استجابت ، برایِ دعا رسید
با این همه گناه مرا می خری حسین
*اگه همه مون خودمونو گنه کار بدونیم،خوبِ....*
بااین همه گناه میخری مراحسین
این گونه لطف شاه به داد گدا رسید
بنیان گذارِ روضۀ تو شخص فاطمه ست
سینه به سینه آمد وُ خیرش به ما رسید
*ای حسین ای حسین.... آقاجان !*
گریه برای غربت تو فیضِ اعظم است
بر نسل ما به لطف شما این عطا رسید
مادر به گریه بر تو مرا شیر داده است
این فیضِ عشق بازیِ ما از کجا رسید ؟
کام مرا به تربت تو باز کرده اند
از خاکِ زیر پایِ تو طعم شفا رسید
زهرا به نام ، یک یک ما را صدا زده
*تو فكر مي كني،خودت اومدی؟ دونه دونه صدا میزنه...*
بر گوش دل ز کرببلا این صدا رسید
بی اختیار یاد تنت گریه می کنیم
عطر لباس کهنه ای از نینوا رسید
پیراهنی که خونی و پیچیده در هم است
در طاق عرش بیرق ماه محرم است
*آره والا بیرق عرش چیه ؟ ... پیراهن توست ، مادرت بلند میکنه ، واقعا به هممون میگه اِلَیّ....،*ای آقام ای آقام،جایِ همه اونایی که پارسال بودن الان زیر خاکن ، از دنیا رفتن خالیِ .....
باور نمیکنم ما ، یه سر لشکر ،مقام قرب،مقام بندگی،نَفَس داره،همۀ شهر هیجده هزار نفر برای اون زمان نوشتن ، همه اومدن صبح بیعت کردن ، شب تو کوچه آواره بود ، بیعت کننده ها و باریکلا گوها همه درها روبستن ....
دست دوتا بچه هاشو گرفته،داره تو این کوچه ها حیرون راه میره ، گاهی هم سمت راهِ مکه داره نگاه میکنه ، هی میگه حسین جان!من اشتباه کردم نامه نوشتم برات ، حسین جان!
خودت دیدی ۱۲هزار نامه ضمیمۀ نامه ام کردم ، همشون قول دادن ، اما حسین جان تنها بازاری که شبانه روز داره کار میکنه ، بازار شمشیر فروشها و نیزه فروشهاس ... همه دارن آماده میشن باتو بجنگن .....*
ای کاش کسی روی لبش آه نباشد
با نامۀ او قافله در راه نباشد
ای کاش که مردی غم بسیار نبیند
از بی کسی اش کوچه به کوچه نَنِشیند
دیدی چه آمد به سرم این دو سه روزه
خالی شده بود دور و برم این دو سه روزه
هر در که زدم در به رویم وانشد اصلاً
یک مرد پیِ یاریِ من پانشد اصلاً
این تن برود زیر لگد پیکر تو نه
صد بار سرم بشکند اما سرتو نه
هرچند كه پاره شده لبهام غمی نیست
در پیش شُریح ان پسرهام غمی نیست
این زخم لب من به فدای لبت آقا
هر دو پسرم نذر سِرِ زینبت آقا
خاکی شده ام خاک نبینم بدن تو
من سوخته ام تا نرسد سوختن تو
*یا صاحب الزمان آجرک الله،از همین جاسلام بدیم به آقا ، سلام میرسه ، سلام به اون آقایی که الان تو راهه ، این زن و بچه دارن باهاش میآن ، طفل شیرخواره ش داره میآد،دختر سه ساله ش داره میاد......*
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#مسلم_بن_عقیل_ع
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِالله اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسوُلِ الله
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ اَمیرِالمُؤمِنینَ وَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراء
سَیِّدَةَ نِساءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ
وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ ...... یا اَباعَبدِالله"
(مسلمت دارد به روی دار خیلی حرفها) 2
کار من را کرده اینجا زار خیلی حرفها
دست من بسته لبانم خشک چشمم تار شد
کشته من را موقع افطار، خیلی حرفها
(باز هم کوچه،علی،آتش،به جان تو قسم) 2
جا ندارد که شود تکرار خیلی حرفها
میخورد زینب زمین در کوچه و پی کوچه ها
میزند با من در و دیوار خیلی حرفها
دخترت اینجا غریبی میکند دق میکند
دخترت را میکند بیمار خیلی حرفها
جان اصغر از سه شعبه از سر نیزه بترس
میکند کار تورا دشوار خیلی حرفها
کوفیان بهر سر تو نرخ تعیین کرده اند
میشود از درهم و دینار خیلی حرفها
نیزه های کوفیان بر سینه تو میدود
مانده روی سینه ام ای یار ،خیلی حرفها
خواب دیدم نعل ها بر پیکر تو تاختند
دشنه ها کار تو و کار حرم را ساختند
حسین .....
یامظلوم ، قتیل العبراتی ....
اسیرالکرباتی ، سفینه النجاتی ...
#شب_اول_محرم
اَلسَّلامُ عَلَیْكَم یا آلَ رَسُولِ اللَّهِ
«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ»
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَكَ وَجِیهاً بِالْحُسَینِ عَلَیهِالسَّلام فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَة»
یا اَبا عَبدِالله ....
باز دعوت نامه را دادند و ماهم آمدیم
باز هم گریه کنان با اهل عالم آمدیم
چادرش را داده تا ما پرچم روضه کنیم
زیر دینِ مادری با قامت خم آمدیم
اشک ما را پاک خواهد کرد با دست خودش
حکمتی دارد اگر با اشکِ نم نم آمدیم
پایمان لرزش ندارد چون که بند روضه هاست
دست را بستیم بر این حبل محکم آمدیم
*بی بی جانم ... خیلی به ما منت گذاشتی ...
خیلی از ماها بنا بود از دنیا بریم محرم رو نبینیم .... انقده فاطمه دعا کرده برا ما ...*
با لباسِ مشکیِ ماهِ محرم میرویم
با لباس مشکیِ ماهِ محرم آمدیم
خوب و بد این جا ندارد ما گدایِ زینبیم
خواهرِ آقا عنایت کرد درهَم آمدیم
یا حسین آمد زِ هر جمعی خدا لبیک گفت
اعتقادِ ماست که با اسمِ اعظم آمدیم
الهی بالحسینِ الهی العفو ..........
هَمُ و غمِ زندگی از سینۀ ما رفته است
هر زمان که دسته جمعی زیر پرچم آمدیم
خنده مال مردم دنیا به ما گریه دهید 2
به امید یک جهان اندوه و ماتم آمدیم
انبیاء از خادمانِ روضه های حضرت اند
پا به پایِ خِضرُ نوحُ و هودُ و آدم آمدیم
گریه بر آقا نشانیِ مسلمانیِ ماست
ما به فرمانِ رسول الله اکرم آمدیم
باز هم پیراهنی در عرش آویزان شده
در عزایِ اشرفِ اولاد آدم آمدیم
میرسد روزی که زینب ناله خواهد زد حسین
کربلا تا کوفه را بی یار و مَحرم آمدیم
#شب_اول_محرم
"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ،
فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً
وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"
این اشک نیست گوهر بزم عزایِ توست
گر چه کم است نذر تو و روضه هایِ توست
این دستمال شسته شده با گلابِ اشک
تارش ز خیمه و نخش از عبای توست
*حسین ...*
هر جا برایِ سینه زدن جمع می شویم
خیمه که نیست شعبه ای از کربلایِ توست
فالی زدم به مُصحف ماتم که ناگهان
آیاتِ اشک آمد و گفتا برای توست
گیرم که سر ز کُنگرۀ عرش بر کُنم
وقتی که من به اوج رسم ابتدایِ توست
با آنکه از شهادت تو قرن ها گذشت
هر روز ماجرایِ جهان ماجرای توست
*حسین ...*
#محرم #ورودیه #شب_اول_محرم #روضه
دوباره بوی محرّم، دوباره بوی خدا
دوباره روضه ی ارباب، روضه ی سقّا
دوباره هیئت و زنجیر و سینه و لطمه
دوباره بیرق سرخ حسین و بزم عزا
کتیبه ها و سیاهیّ و محتشم خوانی
دوباره ناله و آه و بساط اشک و بکا
دوباره روضه ی تیر و کمان و طفل رباب
که تشنه پر زده جوجه ز ساحل دریا
دوباره صیحه ی ارباب و ناله ی ولدی
کنار پیکر صد چاک اکبر لیلا
دوباره گریه ی طفل سه ساله ی مضطر
که بوسه زد به گلوی بریده ی بابا
دوباره شام غریبان و آتش و دود و
صدای سیلی و اشک یتیم در صحرا
تمام دشت ز طیر و وحوش سیرابند
عزیز فاطمه تشنه است اف به تو دنیا
دوباره بانوی پهلو شکسته ای خواند
کنار گودی مقتل" غریب مادر "را
دوباره شیهه ی اسبی که واژگون زین است
که دید زینب و آهی کشید وا أُمّا
کسی که زینت دوش حبیب داور بود
تنش سه نقطه و رأس بریده اش امّا
یاسر حوتی
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#مسلم_بن_عقیل_ع
#شب_اول_محرم
#غزل
از سر دارالاماره روی بام
می دهم بر محضرت مولا سلام
چشم بد از دور چشمان تو دور
سایه ات بر اهل عالم مستدام
کار تو با اهل کوفه شد شروع
کار من در شهر کوفه شد تمام
شرح حال یار تو در این دیار
شد زبانزد بر زبان خاص و عام
هر چه گشتم ذّره ای پیدا نشد
در وجود کوفیان یک جو مرام
در نگاه بی بصیرتهای شهر
نیست فرقی بین عامی و امام
شب همه در حال بیعت با من اند
صبح در بازار شمشیر و نیام
از زبان تُندشان فهمیده ام
نیست اولاد علی را احترام
یا علی گفتم لبم شمشیر خورد
ناسزا گفتند بر مولا مدام
بر سرم در کوچه آتش ریختند
سنگ می انداختند از روی بام
سر به داری قسمت من می شود
قسمت تو بی سری در این قیام
من همین مقدار می گویم، تو را....
می کِشند اینجا به قصد انتقام
با لب خونین تمنا میکنم
تا کسی بر تو رساند این پیام:
بین این نامردها جای تو نیست
پای خود مگذار اینجا والسلام
#مجتبی_شکریان
#شب_اول_محرم
#غزل
من که گُم کردم خودم را کاش پیدایم کنید
هِی بگریانید من را تا که دَریایم کنید
چشمِ ما یکسال دنبال سیاهیها دوید
خیمهای اُفتاده هستم باز برپایم کنید
هرچه از خود خرج کردم خرج دنیا کردهام
بعد از این لطفی کنید و خرجِ آقایم کنید
تکیهها را سر زدم دل روی دل اُفتاده بود
در شلوغیهای روضه گوشهای جایم کنید
ریشهی شالی دهید و روی چشمانم کشید
تربتی مرحم کنید از اشک بینایم کنید
لطف زهرا باز من را از قلم ننداختید
من دوباره آمدم تا نذرِ زهرایم کنید
آمدم اما به زحمت من مریض روضهام
هِی بگریانید من را هِی مُداوایَم کنید
#حسن_لطفی
#امام_کاظم_علیه_السلام_ولادت
#موسی_بن_جعفر_ع
شکر خدا که دیدهٔ ما تر نوشته شد
در سینه ها ولایت حیدر نوشته شد
دلها محب آل پیمبر نوشته شد
عالم گدای #موسی_جعفر نوشته شد
ما حاصل ارادهٔ موسی بن جعفریم
مجنون خانوادهٔ موسی بن جعفریم
ما را بزیر دست خودش پرورانده او
رزق حلال را به محبان خورانده او
گاهی کنار سفره، کنارش نشانده او
گاهی بنام کوچکمان باز خوانده او
شکر خدا که بردهٔ مازاد نیستیم
از قید و بند بندگی آزاد نیستیم
بسکه امام کاظم ما با محبت است
رفتار او همیشه نشان کرامت است
با نوکران خویش، مرامش سخاوت است
قبل از سؤال، سیرهٔ آقا اجابت است
اصلاً اجابتش به دعا فعل رایج است
آری عزیز فاطمه باب الحوائج است
لطفش عطا کند همهٔ عالمین را
مهرش جواز، غلغلهٔ نشأتین را
از او بگیر تذکرهٔ کاظمین را
خواهیم از او زیارت کوی حسین را
ای خوش بحال آنکه چشیده محبتش
ای بد بحال آنکه ندارد ولایتش
موسی عصا فکند که او اژدها کند
عیسی اگر دعا بکند، او روا کند
یوسف به او ز چاه، خودش را رها کند
طوفان نوح از نفحاتش چها کند
داده نجات، سلسلهٔ انبیاء را
برده بدوش بار همه اوصیاء را
ممدوح کعبه، ٱشهد بالله کاظم است
جبریل وحی بندهٔ درگاه کاظم است
عبد حسین، شیعهٔ دلخواه کاظم است
هر کس علی شناس شد از راه کاظم است
راه غدیر میگذرد از مسیر او
حفظ حریم #فاطمه خیر کثیر او
#شب_اول_محرم
امشب مدد ز حضرٺ مولا بگیر و بعد...
دسٺ دعا به دامن زهرا بگیر و بعد
مثل همیشہ اذن دخول حسین را
از چشم هاے عاشق سقا بگیر و بعد
رَب را قسم به حق حسینش که مے دهے
با واژه واژه اشک، دو دریا بگیر و بعد
تسبیح را به ذکر فرج دانہ دانہ ڪن
حسن ختام غیبت ڪبرے بگیر و بعد
اے اسم تو دوا و ذکرٺ شفا بخوان
بهر دل حسین شفا را بگیر و بعد
4_5886358631716226560.mp3
1.74M
#شب_اول_محرم
#شور #ورودیه
#سید_مهدی_میرداماد
شور ورودیه محرم با صدای سید مهدی میرداماد -( باذن الله و باذن رسول الله و )
باذن الله و باذن رسول الله
و باذن ولی الله ، امیر المومنین...
اُدخُلُوها بِسَلامِِ آمِنین
بفرمایید روضه ، بفرمایید ماتم
بفرمایید هیئت ، دهه ی اول محرم...
سینه زنای شاه دین به کربلا خوش آمدین
*
بِحول لله و بِفضل حبیب الله و بفضل امین الله
توی سینه زنی ذکرم اینه
حب الحسین اَجِنَّنی
چقدر خوبه دنیا ، چه اربابی دارم
ینی میشه بازم ، روی خاکش سر بذارم
وعده ی ما سینه زنا ، پایین پای کربلا
*
دلم خونه برا ارباب،
پریشونه ،برا ارباب
که میخونه ، صاحب الزمان...
السلام ، عَلَی الذبیح العطشان
سلام ای دل خسته سلام ای بی یاور
سلام ای لب تشنه، به زیر نیزه و خنجر
🏴
4_5886358631716226536.mp3
3.66M
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_کربلاء
#ورودیه
هلال محرم و ورود کاروان با صدای سید مهدی میرداماد -( ماه محرم آمد دل ها شد عاشورایی )
#پیش_زمینه 👇👇
ماه محرم آمد، دل ها شد عاشورایی
مثل شهیدان باشیم، سر تا پا کربلایی
عهد می بندیم از این پس...رنگ دنیا نگیریم...
عاشورایی بمانیم... عاشورایی بمیریم...
می خوانم هر شب ، با چشم گریان
سلام علی ، شهید العطشان
(سالار زینب۸)
#ورودیه 👇👇👇
کاروان عاشقان ،زد خیمه در کربلا
می پیچد بوی بهشت، می تابد نور خدا
دارد این کاروان... عشق و ایمان و احساس...
بانویی مثل زینب.... سرداری مثل عباس....
روشن می گردد، راه از بیراهه
با نور روی ، ماه شش ماهه
سالار زینب (تکرار)
در جنگ نور و ظلمت... ای دل ثارُاللهی شو...
با عزمی عاشورایی.... تا کربلا راهی شو....
گر تو خصم یزیدی... در میدان حسینی...
با شوری نینوایی...از یاران حسینی...
راه حق باشد، راه ثار الله
گر شوق او را، داری بسم الله
سالار زینب (تکرار)
4_5976730198232533029.mp3
4.34M
پیش زمینه شبهای محرم
#محرم
#سینه_زنی #پیش_زمینه
#سید_مهدی_میرداماد
یا شهیدالشهداء (حسین،حسین)
یا غریب الغرباء(حسین،حسین )
زنده شد دلم به عشق تو ...
کشته ی بین دو نهر آب!....
نوَّرَ اللهُ بِکَ القلوب....
طیَّبَ اللهُ بِکَ التُّراب.....
[با شور شیرین حسین (حسین۲)]2
آیینم آیین حسین (حسین۲)
نافع رجز خوانده چُنین
دینی علی دین حسین
یا غریب الغرباء
یا شهید الشهداء
اشعار حسینی و آموزش مداحی
#امام_حسین_علیه_السلام_ولادت #شب_جمعه #مدح #شیعه #زبانحال #سید_رضا_نریمانی #آداب_نوکری
#امام_حسین_علیه_السلام_ولادت #شب_جمعه #مدح #شیعه #زبانحال #سید_رضا_نریمانی
#آداب_نوکری
ما که هستیم؟ انتخاب حسین
از دعاهای مستجاب حسین
گَردِ راهی در آفتابِ حسین
پرِ کاهی در التهابِ حسین
گِلی از خاکِ بوترابِ حسین
ما که هستیم؟ یک صواب حسین
دورِ مَجنون گذشت،نوبتِ ماست
قرنها میشود که صحبتِ ماست
چهارده قرن حرف حیرتِ ماست
قصهیِ قِدمَتِ رفاقتِ ماست
عشق فرمود آنکه قیمتِ ماست
نیست غیر از دلی خرابِ حسین
در میانِ دلم حرارتِ کیست؟
شدهام عاشق، این عنایت کیست؟
سوختم آتشِ محبت کیست؟
بویِ سیب است بویِ تربتِ کیست؟
محشرِ کیست این،قیامتِ کیست
کیست ارباب جُز جنابِ حسین
ای تمامیتت تمامِ علی
پدر سه علی امام علی
نور ای نورِ مُستدامِ علی
میتپد سینهات به نام علی
چیست روی لبت سلام علی
جز علی نیست در کتابِ حسین
رنگ سبزِ سیادت زهرا
عطر و بوی قداست زهرا
نورِ صبح عبادت زهرا
آفتابِ سعادت زهرا
جان حسین است عادت زهرا
خود زهراست بازتابِ حسین
کیست زینب جز انعکاسِ علی
کیست زینب همه حواسِ علی
کیست خانوم؟ انبعاث علی
باغبانِ حسین، یاسِ علی
کیست زینب علیشناسِ علی
حضرت فاطمه به قابِ حسین
جلوهی اعتبارت عباس است
جذبهی ذوالفقارت عباس است
سایهی اقتدارت عباس است
در شب بعد کارَت عباس است
همهی کار و بارت عباس است
مستم از ساقیِ شرابِ حسین
سرِ سال است و این شبِ جمعه
آمدم با یقین شبِ جمعه
تا شَوَم خوشهچین، شبِ جمعه
حاجتم را همین شبِ جمعه
داد امالبنین شبِ جمعه
مادری از بَنی کلابِ حسین
ذکر ما کربلا امام رضاست
لطف آقایِ ما امام رضاست
اثرِ ذکر یا امام رضاست
دستِ ما نیست با امام رضاست
کَس و کارِ گدا امام رضاست
گفتهام بارها رضا به حسین
از دعایِ نماز مادرها
حَرَمَت پُر شد از کبوترها
خوشبهحال من و پیمبرها
سجده داریم رویِ مرمرها
ما که بُردیم صد برابرها
تا که رفتیم در حسابِ حسین
از تو داریم سَروَریها را
آبروها و نوکریها را
بین روضه برادریها را
بشمارید آخریها را
نتکانید پادریها را
کُلُّ خیر است تا به باب حسین
جلوهات تا نصیبِ غیر تو شد
سائلی آمد و زُهیر تو شد
جُون شد عابِسَ و،بُرِیر تو شد
وَهَبَت شد،حبیبِ دِیرِ تو شد
حُر شد و عاقبتبهخیر تو شد
همه سر داده در رکاب حسین
میکُشیام سزایِ دل این است
پشتِ در دستهایِ مسکین است
حاجتم گیرِ یک-دو آمین است
پایِ ششگوشه گریه تسکین است
وایِ من نامِ تو چه شیرین است
میچکد از لبم گلابِ حسین
آه از شام هولآور قبر
ما و تنهایی مقدر قبر
در شب تنگی و مکدرِ قبر
بینِ تاریکی مکررِ قبر
در سوال نکیر و منکر قبر
ما چه داریم جز جواب حسین
منم و این سلام و این تسلیم
تو و زلفی گشوده دست نسیم
منم و باز هم هوای قدیم
گوشهای در حرم کنارِ کریم
کاش میشد شبیه ابراهیم
میشدم در شبی مُجابِ حسین
پایِ ایوانِ تو خلیل اُفتاد
پشتسر باز جبرئیل اُفتاد
پدری پیر آمد و عَلیل اُفتاد
مادری خسته با دخیل اُفتاد
در شفایش چه قالوقیل اُفتاد
چایِ روضهست یا شرابِ حسین
#حسن_لطفی
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
رحمت واسعه حی تعالاست حسین
سایه رحمت او بر سر دنیاست حسین
ماهمه عبد خدا اوست اباعبدالله
ما عبیدیم همه ، سرور و مولاست حسین
زینت دوش نبی نور دو چشمان علی
ضربان دل صدیقه کبراست حسین
تا دم آخر خود فکر گنهکاران بود
ایهاالناس ببینید چه آقاست حسین
همه خواسته اش بود که دستی گیرد
ورنه از دست کسی آب نمی خواست حسین
چون پدر داغ پسر دید خودش میمیرد
کشتنش نیزه وُ شمشیر نمی خواست حسین
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
✳️السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ.. ✳️
چشمی که دریا می شود شبهای جمعه
محبوب زهرا می شود شبهای جمعه
توبه همان اشک است، با اشکی که دارم
این دیده زیبا می شود شبهای جمعه
گرچه گنهکارم، ولی با دست زهرا
این نامه امضا می شود شبهای جمعه
درد فراق کربلا، درد گناهم
این دو هم آوا می شود شبهای جمعه
خیلی دلم حال و هوای گریه دارد
در سینه غوغا می شود شبهای جمعه
از اول هییت همیشه رسم این است
با روضه معنا می شود شبهای جمعه
عطر حرم تا بر مشام من می آید
دردم مداوا می شود شبهای جمعه
فرقی به فرزندان زهرا نیست اما
باب الحسین وا می شود شبهای جمعه
هرجا که نامی از حسین آید یقیناً
عرش معلا می شود شبهای جمعه
با روضه های شاه بی لشکر همیشه
غم خانه بر پا می شود شبهای جمعه
چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر
هر قامتی تا می شود شبهای جمعه
اصلاً نميخواهم دگر روضه بخوانم...
...مادر که تنها می شود شبهای جمعه
شبهای جمعه سوختن را دوست دارم
گریه به شاه بی کفن را دوست دارم
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه #انتظار #فرج
شب جمعه ست کربلا چه خبر؟
از شهیدان نینوا چه خبر ؟
در روایت رسیده که امشب
مادری رفته کربلا ...چه خبر؟
مادرش را کمک کنید امشب
وَ نپرسید کربلا چه خبر؟
کربلا پیکر حسین اینجاست
از سرِ روی نیزه ها چه خبر؟
باید از نیزه ها خبر گیرم
از سرِ مانده زیر پا چه خبر؟
لاطمات الوجوهِ علی الخدود
از نظر های بی حیا چه خبر؟
دختری از حسین گمشده بود
نیست انگار با شما چه خبر ؟
مادری از رباب می پرسد
از علی اصغرِ شما چه خبر؟
کسی از علقمه خبر دارد؟
از دو دست زِ تن جدا چه خبر؟
شب جمعه ست وُ جمعه می آید
ای خدا از امام ما چه خبر؟
#امام_حسین_علیه_السلام
#گودال #شب_جمعه #روضه
اربابم حسین(ع)...........
هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم
من تمام عمر دنبال صدای مادرم
میزند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنهات؟
کو سرت،کو حنجرت،کو یاورت،کو دخترم؟
بشکند دست کسی که دست بر مویت زده
گیسویت خاکی شد وُ من خاک میریزم سرم
هرچه میگردم چرا ترکیب جسمت جور نیست
سالها دنبال آن انگشت بیانگشترم
مثل من پیشانیاَت با تیزی سنگی شکست
درد میگیرد کنار تو دوباره پیکرم
پیش چشمانم تو را با حوصله سر میبُرَند
پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم
وای مادرم.....😭
#قاسم_نعمتی
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه #گودال #روضه
شب جمعه ست دلم راهیِ گودال شده
روضه ی روی لبم غارت خلخال شده
مادری روضه برای پسرش میخواند
من بمیرم که تنت خاکی و پامال شده
جواد بهاالدینی
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه #کربلاء
شب جمعه حَرَمَت بوی مُحرّم دارد
بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد
شـب جمعه شده و باز دلم رفت حرم
دل آشفته ى من ، صحن تو را كم دارد
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_کربلاء
تا که پایت به کربلا واشد
غم عالم به سینه ام جا شد
از نگاهت به سمت اهل حرم
نیت رفتنت هویدا شد
میکنی خار از زمین با اشک
شاید این خار سهم یک پا شد
التماس نگاه عباس است
شاید این بار شد محیا شد
علی اصغر چه ناز خوابیده
کربلا تا رسید غوغا شد
قاسم آمد به نیت پدرش
دیدگان با نگاش دریا شد
علی اکبر به سجده افتاده
یا محمد دوباره احیا شد
همه در خیمه ای کنار همند
دیدگان تر به یاد زهرا شد
آنطرف تر صدای هلهله ها
روضه های فراق برپا شد
در تلاطم برای کشتارند
ذکر لبهام وا حسینا شد
چقدر شور میزد دل من
به که گویم که داغم احیا شد
#محمد_حبیب_زاده
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_کربلاء
دشت در دشت دلهره مي ريخت
هرم صحرا به آسمان مي رفت
کاروان در سکوت صحرا، گم
مرگ دنبال کاروان مي رفت
کاروان رفت تا دياري که
حزن و اندوه و داغ مي باريد
بوي دلتنگي و جدايي داشت
گريه گريه فراق مي باريد
همه جا بوي تشنگي دارد
بچه ها خواب آب مي بينند
هر طرف روي مي کنم آقا
چشم هايم سراب مي بينند
شوق و شور شهادت آقا جان
در نگاهت چقدر مشهود است
عرش معراج توست اين صحرا؟
اين همان وعده گاه موعود است؟
در نگاه پر از تلاطم تو
ندبه هايي غريب مي لرزد
مي روي تا به سمت آن گودال
دل زينب عجيب مي لرزد
بي مهابا غروب خواهد کرد
در همين خاک تيره ماه من
مي شود عاقبت همين گودال
قتلگاهت نه، قتلگاه من
اين زمين پر شده است از داغ ِ
لاله هايي که تشنه مي رويد
اين چه مهماني است کز هر سو
نيزه و تير و دشنه مي رويد
يک جهان ماتم و پريشاني
حاصل اشک و آه زينب بود
حرف هاي نگفتهي بسيار
در غروب نگاه زينب بود
اگر امروز ماتمي دارم
در کنارم شکوه احساس است
اين طرف قاسم و علي اکبر
آن طرف شانه هاي عباس است
چه کنم در غروب عاشورا
که نه ياری نه همدمي دارم
دشت پر مي شود ز حرمله ها
نه پناهي نه محرمي دارم
در هجوم کبود بي رحمي
با پر يا کريم ها چه کنم؟
آتش و تازيانه مي بارد
تو بگو با يتيم ها چه کنم؟
گفت بابا «وديعةٌ مِنِّي»
بار غم را به دوش من مگذار
برو اما در اين غريبستان
خواهرت را به بي کسي مسپار
#یوسف_رحیمی
#ورودیه_کربلاء
#شب_دوم_محرم
کاروان عشیره ی خورشید
وارد قتلگاه خون شده است
کاروانی که محو در معبود
وارد ورطه ی جنون شده است
همه ی دشت ساکت و آرام
در تماشای منظری زیباست
دست عمّه درون دست علیست
پلّه ی عمه زانوی سقّاست
در همین دشت عاشقی می شد
خیمه هاشان یکی یکی برپا
خیمه ی زینب است پیش حسین
پاسدار حرم شده سقا
گوشه ی خیمه دختری کوچک
روی پای حسین خوابیده
ناگهان می پرد ز خواب خوشش
خواب آشفته ای یقین دیده
گفت بابا که خواب می دیدم
شامیان معجر مرا بردند
گوئیا در پس همین خیمه
عمّه جان تازیانه می خوردند
گوشه ی خیمه ای در آنسوتر
بین گهواره طفلکی خواب است
دخترک خواب دیده که سر او
بر نوک نیزه مثل مهتاب است
از سر اضطراب و تشویش و
بی قرارای یکی یکی زینب
می شمارد دوباره تعداد
مردهای قبیله را امشب
با وجود تمام مردان و
غیرت آسمانی عبّاس
ترسی از جانب سیاهی ها
اندکی هم نمی شود احساس
از پس یکدگر گذشت ایّام
و کنون ظهر روز عاشوراست
آسمان بی قرار و دلتنگ است
در دل اهل این حرم غوغاست
رفته بر روی نیزه ها خورشید
پیش چشمان خیس یک خواهر
دم به دم می رسد به گوش پدر
صوت کم جان هق هق دختر
دختر فاطمه پریشان است
خیمه ها گَر گرفته واویلا
دختری که کبود سیلی هاست
روضه می خواند از دل زهرا
#وحید_محمدی
#ورودیه_کربلاء
#شب_دوم_محرم
او تا رسید گریۀ دنیا شروع شد
سینه زنی عالم بالا شروع شد
این حس مادرانه كه دست خودش نبود
دلشوره های زینب كبری شروع شد
وقت مرور خاطره های گذشته شد
اشك حرم میانۀ صحرا شروع شد
ذكر حدیث پیرُهنِ سرخ كودكی
حرف از لباس یوسف زهرا شروع شد
وقتی که تیغ، حنجر او را خراش داد
صحبت ز طشت و حضرت یحیی شروع شد
"واللهِ هاهنا ذُبِح طفلُنا الرَّضیع"
دیگرلهوف خوانی آقا شروع شد
"واللهِ هاهُنا سبِی...روضه خوان بس است"
شرمندگی حضرت سقا شروع شد
یك تیغ كند كار خودش را تمام كرد
غارت نمودن تنش اما شروع شد
#محسن_حنیفی