eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.8هزار دنبال‌کننده
257 عکس
163 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. به مناسبت شهادت ➖➖➖ برخیز ای تبسم جامانده در غبار ای داغ مانده بر دل امواج بی‌قرار برخیز ای غروب غم انگیز آسمان تنها دلیل گریه‌ی اخبار ناگوار ای چشمه‌ای که زمزمه‌ات مهربانی است ای تا ابد زلال‌ترین حس روزگار آن شب که ابرها به تنت بوسه می‌زدند چون خنده‌ای شهید شدی بر لب بهار در سایه‌ی نگاه بلندت نشسته‌ایم ای سرو ریشه دار جهان، سرو پایدار گویا ستاره‌ای به تن خویش کرده‌ای تا سر به راه تر بشود شب در این دیار عمری برای خدمت گل‌ها دلت تپید دریا شده‌ست سهم تو ای رود رستگار پرواز بر فراز حرم نوش جان تو پرواز کرده‌ای به بلندای افتخار ➖➖➖ ✍ .
. برای خادم الرضا شهید ابراهیم رئیسی . خبر دروغ نشد اتفاق افتاده که ماه در شب مه در محاق افتاده خبر دروغ نشد اتفاق روشن بود تو زنده تر شده‌ای اشتباه از من بود شبی گذشت که چشمم گمان نداشت سحر... شبی گذشت که گوشم به انتظار خبر... شبی که هق هق ما در گلو معطل بود و هر چه حرف زدیم از سکوت جنگل بود تو صبح می شوی آخر شب سترون را که دست رد زده ای خواهش نرفتن را خبر دروغ نشد این روایت از آه است که صبح "دولت خدمت" همیشه کوتاه است کدام کوه صدای تو را تداوم داد عبای سوخته ات را  به دوش مردم داد نشان خادمی ات باز رو سپیدت کرد و آتشی که گلستان شد و شهیدت کرد و جز برای تو این صبح، صبح عید نبود چرا که زائر خورشید جز شهید نبود ✍ .
. برای مملکت این عید بی تو عید نشد برات هر چه دعا کرد باز دید، نشد به زنده بودنت ای سرو! امید داشت خبر خبر برای تو هر چه بهانه چید، نشد دلم برای تو می‌خواست صبر پیشه کند ولی مصیبتت از بس که شد شدید، نشد تویی پدیده‌ی خدمت که عکس لبخندت ز قاب خاطره‌ها هیچ ناپدید نشد دوباره باعث شوق دوباره‌ای نشدی دوباره دیده‌ی ملت تو را ندید، نشد میان این همه رنگ و سیاهیِ لشکر کسی شبیه تو این گونه روسفید نشد دوباره شعله کشید از مصیبتت اما دل پرآتش این قوم ناامید نشد به انتخاب خودم تا همیشه می‌بالم شدی شهید ولی رای من شهید نشد ✍ .
. مشهد الرِّضا ، جایگاه ابدی خادم الرِّضا علیه السَّلام رئیس جمهور شهید آیت الله سَیِّد ابراهیم رئیسی ------------ ای شهید امروز و فردا می روی می روی امّا چه زیبا می روی می روی بر دوش امواج نسیم مثل رود و مثل دریا می روی سَیِّد ابراهیم ، ای از نسل نور چون شهیدان نزد مولا می روی بوی سیب و بوی کوثر می دهی نزد مادر ، نزد زهرا می روی خادم کوی رضا بودی که باز بهر خدمت نزد آقا می روی می روی همسایه ی مولا شوی در جنان ، در نزد طوبا می روی ای شهید خدمت و اخلاص و عشق تا حریم سبز گلها می روی کوله باری داری از خدمت به خلق این چنین از دار دنیا می روی جامه ی سرخی به تن داری عزیز چون شهیدان سوی عقبا می روی خانه ی نورانی ات در مشهد است تا بگیری منزل آنجا ، می روی «یاسر» از وصف تو گفت ای مردِ مرد سرو قامت ، سبز و رعنا می روی ** محمود تاری «یاسر»✍ .
ابتدای کلاسهای شرح و تفسیر زیارت عاشورا @zameneashk1
ابتدای_مبحث_مقتل_شناسی_دهه_سنتی_محرم @zameneashk1
ابتدای داستان_های_عاشورایی @zameneashk1
. السلام علیک یا امام الرئوف آن که نفَس از نفْس خودآرای گرفت از توسن شیطانِ هَویٰ پای گرفت آن کس که دلش پر شده از عشق رضا آغوش امام مهربان جای گرفت ✍ .
. ◾به بهانه‌ی شهادت ◾سیدالشهدا خدمت و شهدای همراه خبر آمد که گم شده بدنت شرر افتاد و سوخت پیراهنت سرشب تا سحر همه بدنبالت بفدای تو و غم و محنت تا شهادت ز حق تراست نصیب میروی پای بوس شاه غریب مزد خدمت به حضرت سلطان این بود.... میروی به نزد طبیب این طبیب تمام خسته‌دلان این به شاهان همه شده سلطان این امام رئوف و شاه همه‌ست روضه خوان شهید تشنه لبان تو ز ساقی گرفته‌ای باده بهر خدمت تو گشته آماده خادم حضرت رضا برگو لحظه‌ی آخرت چه رخ داده در دل شب بخاک افتادی من ندانم چگونه جان دادی یاد طفل سه ساله افتادم که شده در کمند صیادی تا که افتاد بین آن صحرا نیم شب داد زد که ای بابا لرزه افتاده بود بر تن من آمده پیش دخترت زهرا زجر با تازیانه تا آمد گوئیا نیمه شب بلا آمد داد میزد مزن یتیمم من ناگهان ضربه بی هوا آمد دور افتاده بود نیمه‌ی شب... از پدر.... تا که جان آمدش بر لب در کشاکش میان آن صحرا داد میزد که عمه جان زینب .
ایران حرم است محترم باید بود جان بر کف خیمه و علم باید بود تا جان به تن است وقت سربازی ماست پر کار و قوی و مغتنم باید بود
در قامت دیپلمات دیدش دنیا در عرصه بین المللی بی همتا بنویس "وزیرخارجه" بود ولی اینگونه بخوان "مدافع الاقصی"
محراب برای تو عزادار شده تبریز به غم نشسته خونبار شده دل خون شده در عزای آل هاشم وای از غم روضه های تکرار شده
. تضمین غزل سعدی ----------- پیچید سمت صحرا آوای بی قراران برخاست بوی ماتم از اشک رهگذاران می گویم از غم گل اندوه گلعِذاران بگذار تا بگریم چون ابرِ در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران در کوی بی قراری هر کس رسیده باشد تصویری از رخ گل بر دل کشیده باشد از وصل روی یارش باید شنیده باشد هر کو شراب فُرقت روزی چشیده باشد داند که سخت باشد قطع امیدواران از هجر روی گلها خون شد گلاب چشمم لبریز باد و باران گشته سحاب چشمم شبنم ز رخ چکیده در اضطراب چشمم با ساربان بگویید احوال آب چشمم تا بر شتر نبندد محمل به روز باران افتاده دل ز هجران در پیچ و تاب حسرت بر دیده ها نتابد جز آفتاب حسرت مانده درین بیابان تنها سراب حسرت بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت گریان چو در قیامت چشم گناهکاران بر دوشِ رازداران بار ملامت آمد بگذشت شام حسرت صبح سعادت آمد چون روشنای عالَم با این اشارت آمد ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران تا دیده و دل من شد آشنای عشقت افتاد بر سر من حال و هوای عشقت با اشتیاق گفتم من از وفای عشقت چندین که بر شمردم از ماجرای عشقت اندوه دل نگفتم الّا یک از هزاران «یاسر» اگر که تیری آید ز دهر بر دل افتد شرار بر جان سوزد ز هجر گر دل گوییم از رخ یار آئينه گشت هر دل «سعدی» به روزگاران مهری نشسته در دل بیرون نمی توان کرد الّا به روزگاران دارم ز هجر یارا اندوه بی نهایت از تو نگویم ای گل از خود کنم شکایت خون کرده قلب ما را هر جمله زین روایت چندت کنم حکایت شرح این قدَر کفایت باقی نمی توان گفت الّا به غمگساران ** «یاسر» .
. محبت اتفاقی نیست در آن روزی که خالی از تمام ادعاها به سمت روستایی دور می رفتی و دستانی چروکیده برای تو دعا می کرد، در آن روزی که آبی خوش گوار آمد با دستان شما در کام خوزستان در آن روزی که در باران و در سیلاب رساندی خویش را تا یاری مردم در آن ایام فهمیدم محبت اتفاقی نیست در آن روزی که با تیغ عدالت بی محابا در پی احقاق حق بودی در آن روزی که مردانه کنار غزه اِستادی در آن روزی که قرآن را به شهر کفر به روی دست ها بردی در آن روزی که حق کارگر را می ستاندی از ستمکاران در آن ایام فهمیدم محبت اتفاقی نیست در آن روزی که باامید پای ابتکار و کوشش و تولید ایران، مقتدر ماندی در آن روزی که جان مردمان با همتت از چنگ بیماری رها گردید در آن روزی که بی تسلیم بر دشمن برای سفره ی مردم شب و روزت یکی می شد در آن ایام فهمیدم محبت اتفاقی نیست در آن روزی که تیر تهمت نامرد به قلب نازکت می خورد در آن روزی که کظم غیظ می کردی چونان مولا در آن روزی که حتی بی نگاهی سمت نامردان به سمت نور می رفتی در آن ایام فهمیدم محبت اتفاقی نیست شهید پاک جمهوری و یادت تا همیشه میان قلب این مردم چونان خورشید می تابد ای خادم شمس الشموس ما .
. نشـدی خـستـه ، تــو از بــارِ رســـالـت، هرگز تو و این دولت و یک لحظه کسالت، هرگز شــده‌ای سیـــر ، تـــو از عــالَــمِ فـــانــــی شـایـد نشـدی سیـــر، تـــو از سفــرهٔ خـــدمـت، هرگز شب و روزت پِـیِ آســـایشِ مـــردم طــی شد نَبُـوَد کس چـو تـو با ایـن همه همّت، هرگز دگر آسـوده بخواب ای شَـهٔ من زیــرا، ســــر ننهـــــادی ، دَمـــی بـــر بستــــرِ راحــت، هرگز دل و جـــــانت بــه خــداونـــدِ قــدیـــرت محکم قـــدمـــــی پـس نکشیــــدی ز ولـایـت، هرگز در و دیــــوار بـه کـــــــردار تـــو بـــاشــــد شاهد نکنـــد دیـــــده تــــو را هیــچ مـلـامــت، هرگز غــزلــم نیــز قسـم خـورد به ســـاقــی ، اینک که ندیدم چـو تـو با حـلــم و بصیرت، هرگز نظـــرم بـــود کـه بـا عـــــزّت و شــــاُنـــی امّـــا بـدهـی بـر وطنــم این همه حــرمـت، هرگز ✍ ............ . رضا در روز میلادش تو را در عرش مهمان کرد خبر در کمتر از یک لحظه دل‌ها را پریشان کرد میان کوه، در مه، در هوایی سرد و نا آرام خدا چشم سحرخیز تورا لبریز باران کرد تمام مردم ایران بدهکار کسی هستند که جان پاک خود را این چنین تقدیم ایران کرد مدال افتخارت نوکری در آستان اوست خوشا آن‌کس که خود را وقف سلطان خراسان کرد بهشتی می‌شوی مثل رجایی‌ها و می‌دانم تمام دردها را می‌شود با عشق درمان کرد تمام عمر مانند شهیدان زندگی کردی و دست حق تورا این‌گونه مهمان شهیدان کرد شبیه حاج قاسم پر کشیدی سید ابراهیم شهادت بر تو آتش‌های دنیا را گلستان کرد ز جا برخیز ای خدمتگزار ساده و محبوب ببین پروازت ایران را چگونه غرق طوفان کرد وجودت خستگی را لحظه‌ای نشناخت‌ در دنیا خدا هم عاشقی‌های تورا این‌گونه جبران کرد جدایی از تو تا روز قیامت باورش سخت است چگونه می‌شود این داغ را در سینه پنهان کرد ✍ .
هدایت شده از محمد حسین تابع منش
شهید والامقام، آیت الله دکتر سید ابراهیم رئیسی https://eitaa.com/joinchat/3437428762Caa41a35aac
هدایت شده از محمد حسین تابع منش
📸روایت روزنامه‌نگار انگلیسی از تشییع رییس‌جمهور روزنامه‌نگار درجه یک انگلیسی: ▪️من در مراسم تشییع رئیس جمهور در تهران هستم. میلیون‌ها نفر در خیابان‌ها هستند. آنچه رسانه‌های غربی در مورد نفرت از رئیسی در ایران به شما گفتند دروغ است. درگذشت او ضایعه‌ای برای همه جهان است. 🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟 @zameneashk1
. غم از در می رود بیرون و از دیوار می آید عجب ناخوانده مهمانی که پر تکرار می آید شبیه صاعقه یکباره آتش می زند جان را شبیه زلزله با یک جهان آوار می آید «سفارتخانه» ،یا «در دیدن سان »یا« فرود سخت» «شبی بغداد»و روزی تا خود« گلزار» می آید به هرشکلی به هر نامی دمار از ما در آورده است فقط می تازد و همواره بی افسار می آید نمی کوبد چرا غم خانه ی قوم مخالف را!؟ چرا از هر بلا بوی خیانتکار می آید!؟ زمین خورده است شیری باز از آن سوی پرچین ها صدای قهقهه از محفل کفتار می آید... خدا پشت و پناهت سید ابراهیم ایران را تحمل کردن داغ تو بس دشوار می آید چه کردی با دل ملت که حتی زیر تابوتت مخالف سینه زن با ذکر استغفار می آید شهادت آرزویت بود و مهر استجابت خورد شهید خادم ملت به تو بسیار می آید امید دیدنت را تا قیامت نه ...یقین دارم که می گویند رجعت کرده با سردار می آید به پایان می رسد غم های ما یکروز،شکی نیست سپیده از دل غوغای شام تار می آید .
. رئیسی مردمی بود وشهید راه خدمت شد به راه خدمت مردم نصیب او شهادت شد اگر چه رفتنش داغی به دل بنهاده است اما برای مردم ایران رئیسی تاج عزت شد دراین ره خستگی راخسته کرد این مردبا تقوا برای عرصه خدمت نماد ودرس عبرت شد مطیع امرآقا و دلش با حضرت آقا ولایی بود و آخر هم فدایی ولایت شد میان اینهمه عنوان شده او خادم سلطان یقین از جانب آقا چنین بر او عنایت شد علی موسی الرضا کرده شهادتنامه اش امضا که در روز ولادت هم نصیب او شهادت شد کسی که بین مردم بود و فکر مشکل مردم چقدر با ناسپاسی ها غریبانه قضاوت شد تمام وقت خود را صرف خدمت کرد این مظلوم وطن مدیون این مرد عزیز و باصلابت شد وجودش مغتنم بود و نمیدانم که تقدیریش چرا اینگونه گردیده که ازماسلب نعمت شد زمین هرگز نمی ماند پس از او پرچم خدمت اگر چه از غم داغش دل ما غرق محنت شد چه یارانی که دادن خون و خوردن خون دل آری همیشه انقلاب ما بخون دل صیانت شد قلم با خون دل انشاء کند مظلومی اورا به هر جا مکتب خدمت از این سید روایت شد خدایا سایه ی سید علی را مستدام فرما که این کشتی به تدبیرش زتوفان ها هدایت شد زموج فتنه ها مارا سلامت برده است بیرون اگر چه برهه هایی برنظام ما خیانت شد خدا لطفش همیشه شامل احوال ما بوده که ایران میزبان هشتمین نورامامت شد .
. السلام علیک یا معین الضعفاء و الفقراء یا علی بن موسی الرضا از حنجره ها چه بغض دیرینه شکست یک قافله دل میانه ی سینه شکست با سنگ جفا و تهمت و طعنه ی خصم قلبی که شد از صفا چو آیینه شکست ✍ .
. مانند نسیم سحری رد شد و رفت او بانی این جنون بی حد شد و رفت این عطر "بهشتی " که " رجایی " هم داشت تا روز ابد مقیم مشهد شد و رفت... .
. عدالت در میان مردمی برپا اگر باشد چه‌جای عیب اگر سهم فقیران بیشتر باشد؟ برای شاه «با رعیت نشستن» فخر خواهد بود اگر حتی غذای سفره‌‌ها خون جگر باشد کسی پیدا نخواهد کرد توفیق سعادت را مگر بیداری‌اش بسیار و خوابش مختصر باشد چگونه خواب راحت داری ای فرمانروا؟ وقتی که چشم یک‌نفر از زیردستان تو تر باشد...؟ نه طوفان...!، باد درمی‌آورد از جا درختی را که با خون آبیاری شد، ولی بی‌برگ‌وبر باشد «أشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» یعنی مرد در میدان برای دشمنان باید که چون تیغ دوسر باشد سکوت لاله‌ها اینجا صدای روشنی دارد نباید خون سربازان کشور بی‌ثمر باشد :: «رجایی»وار خدمت کرد و در آخر «بهشتی» شد ندیدم هیچ‌کس مثل «رئیسی»، «باهنر» باشد ✍ .
. او راهی و مشتاق دیدار شهیدان است هم خادم سلطان و هم خادم ایران است در بدرقه ی جسمش باناله بگوید دل یا فاطمه اولادت امشب به تو مهمان است ✍ .
هدایت شده از نوای مقتل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویر از مزار شهید رئیسی در حرم 🌟🌿🌟🌿🌟🌿🌟 @zameneashk1
. خدمت کردی، زندگی ات شد پر نور از گردنه های سخت کردی تو عبور چندی بودی رئیس جمهور اما با لطف رضا شدی شهید جمهور ✍ ..... مردان خدا ز بند دنیا رستند رفتند و به خیل شهدا پیوستند تا آخر عمر اهل خدمت بودند پیمان قدیم خویش را نگسستند مهدی شریفی ............. . از محنت و درد و رنج و غم لبریزم دلخسته و سرد و زرد چون پاییزم هنگام نماز جمعه اشکم جاری است دلتنگ امام جمعه تبریزم مهدی شریفی✍ .