هدایت شده از اشعار زیبا
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
هدایت شده از اشعار زیبا
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح
🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد
🌹اَلسلام علَی الْحسَیْن
🌹وعلی علی بْن الْحسین
🌹وعلی اولادالحسین
🌹وعلی اصحاب الحسین
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
هدایت شده از اشعار زیبا
🍃🍂🌺🍂🍃🍂🌺🍂🍃
گر که در این رمضان یار شدی،یادم کن
با خدا محرم اسرار شدی،یادم کن
در سحر ذکر نما در دل خود نام مرا
به دعا لحظه افطار شدی،یادم کن
🍃🍂🌺🍂🍃🍂🌺🍂🍃
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
هدایت شده از اشعار زیبا
آمد رمضان هست دعا را اثري
دارد دل من شور و نواي دگري
ما بنده عاصي و گنهكار توييم
اي داور بخشنده بما كن نظري
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
هدایت شده از اشعار زیبا
🍃🍂🌷🍂🍃🍂🌷🍂🍃
ماه رمضان
دو شاعر به هم رسيدند اولي گفت:
خوش نشين بر لب آبي كه روان مي گذرد
تا كه احساس كني عمر چه سان مي گذرد
از صداي گذر آب چنان مي فهمي
تند تر از آب روان عمر گران مي گذرد
در جواب شاعر ديگر گفت:
راست گفتي بنگر عمر چه سان مي گذرد
همچو تير از پرش زه به كمان مي گذرد
عمر سي روزه اين ماه خدا رفت عزيز
عمر صد ساله ما چون رمضان مي گذرد
🍃🍂🌷🍂🍃🍂🌷🍂🍃
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
هدایت شده از اشعار زیبا
از راه رسید قافله ناب زمان
قرآن و دعا و ناله هنگام اذان
نجوای شبانه و سحر های سپید
صد مژده که مومنین آمد رمضان
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
هدایت شده از اشعار زیبا
کانال اشعار زیبا
اشعار و مطالب زیبا و دو بیتی های ناب را در کانال ما دنبال کنید
کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید
https://eitaa.com/asharziba
🍃🌷🍃〰🍃🌷🍃〰🍃🌷🍃
ماه رمضان
رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا
مستعد سفر شهر خدا کرد مرا
از گلستان کرم طرفه نسیمى بوزید
که سراپاى پر از عطر و صفا کرد مرا
نازم آن دوست که با لطف سلیمانى خویش
پله از سلسله دیو دعا کرد مرا
فیض روحالقدسم کرد رها از ظلمات
همرهى تا به لب آب بقا کرد مرا
من نبودم بجز از جاهل گم کرده رهى
لایق مکتب فخر النجبا کرد مرا
در شگفتم ز کرامات و خطاپوشى او
من خطا کردم و او مهر و وفا کرد مرا
دست از دامن این پیک مبارک نکشم
که به مهمانى آن دوست ندا کرد مرا
زین دعاهاست که با این همه بىبرگى و ضعف
در گلستان ادب نغمه سرا کرد مرا
هر سر مویم اگر شکر کند تا به ابد
کم بود زین همه فیضى که عطا کرد مرا
🍃🌷🍃〰🍃🌷🍃〰🍃🌷🍃
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
حروف درس الفبا ی ما معلم بود
تمام صحبت ما یک صدا معلم بود
به روی تخته ی چوبی همیشه بی پایان
شروع نام خدابود، تا معلم بود
نگاه روشن دنیای کودکی هایم
به خشم و بوسه ی مادر ؤ یامعلم بود
خدا به وسعت ایمان به شکل هر واژه
ؤ جمله جمله ی ایثار ،با معلم بود
قسم به نام پیام آوران آگاهی
تمام درد بشر را دوا معلم بود
شکوه صبر وصلابت چو کوه می بارید
سه تیغ مهر ؤ سنگ بلا معلم بود
به دشتهای پر ازغنچه های پراحساس
گلی شکفته به نام وفا ،معلم بود
به هیچ زندگی و پوچ مرگ ،معنا داد
تمام بود و نبود شما معلم بود
به وقت گوش نهادن نشسته شاگردیم
در اوج خستگیش هم به پا معلم بود
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
بمناسبت روز معلم
سخت آشفته و غمگین بودم
به خودم می گفتم:
بچه ها تنبل و بد اخلاقند
دست کم میگیرند،
درس ومشق خود را…
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
و نخندم اصلا
تا بترسند از من
و حسابی ببرند…
خط کشی آوردم،
درهوا چرخاندم...
چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید
مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !
اولی کامل بود،
دومی بدخط بود
بر سرش داد زدم...
سومی می لرزید...
خوب، گیر آوردم !!!
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود...
دفتر مشق حسن گم شده بود
این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت
تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا
همچنان می لرزید...
” پاک تنبل شده ای بچه بد ”
" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند"
” ما نوشتیم آقا ”
بازکن دستت را...
خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم
او تقلا می کرد
چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد...
گوشه ی صورت او قرمز شد
هق هقی کردو سپس ساکت شد...
همچنان می گریید...
مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله
ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد
زیر یک میز،کنار دیوار،
دفتری پیدا کرد ……
گفت : آقا ایناهاش،
دفتر مشق حسن
چون نگاهش کردم،
عالی و خوش خط بود
غرق در شرم و خجالت گشتم
جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود
سرخی گونه او، به کبودی گروید …..
صبح فردا دیدم
که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر
سوی من می آیند...
خجل و دل نگران،
منتظر ماندم من
تا که حرفی بزنند
شکوه ای یا گله ای،
یا که دعوا شاید
سخت در اندیشه ی آنان بودم
پدرش بعدِ سلام،
گفت : لطفی بکنید،
و حسن را بسپارید به ما ”
گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟
گفت : این خنگ خدا
وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده
بچه ی سر به هوا،
یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است
زیر ابرو وکنارچشمش،
متورم شده است
درد سختی دارد،
می بریمش دکتر
با اجازه آقا …….
چشمم افتاد به چشم کودک...
غرق اندوه و تاثرگشتم
منِ شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی می داد
بی کتاب ودفتر ….
من چه کوچک بودم
او چه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم
عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم
من از آن روز معلم شده ام ….
او به من یاد بداد درس زیبایی را...
که به هنگامه ی خشم
نه به دل تصمیمی
نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی
یا چرا اصلا من
عصبانی باشم
با محبت شاید،
گرهی بگشایم
با خشونت هرگز...
با خشونت هفبا
شعر از :سهراب سپهری
روزز معلم برمعلمان عزيز كه شب روز درسنگر علم دانش تلاش مي كنند مبارك باد.
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
🖤❣🖤❣🖤❣🖤❣🖤
وفات حضرت خدیجه (س)
دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم
آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم
سرمه نمی برم به چین، قند و شکر نمی خرم
نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم
بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم
دانهء عشق کاشتم، در قفست رها شدم
با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه ایست
با تو پر از قصیده ام، با تو غزل سرا شدم
ای که ملول میشوی از نفس فرشتهها
باور من نمی شود، همنفس خدا شدم
سفرهء دل برای من، باز کن آیه ای بخوان
حرف بزن که مَحرمِ زمزمهء حرا شدم
قطرهء من فرات شد، ذرّه ام آفتاب شد
پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم
پشت سرت من و علی، قامت عشق بسته ایم
تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم
من به تو دست یاعلی داده ام از صمیم دل
مرگ جدام کرده است از تو اگر جدا شدم
لحظه آخرین غزل، ترس ندارم از اجل
پیرهن تو در بغل، با تو دوباره «ما» شدم
شعر از : سید حمید رضا برقعی
🖤❣🖤❣🖤❣🖤❣🖤
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
شاید آن روز که سهراب نوشت:
تا شقایق هست زندگی باید کرد.
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت.
باید این طور نوشت:
چه شقایق باشد، چه گل پیچک و یاس، جای یک گل خالیست،
تا نیاید مهدی، زندگی دشوار است...
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
❣ولادت امام حسن علیه السلام
میان ارض و سما بزم شادی و شور است
به روی دست نبی آیههایی از نور است
بغل گرفته نبی سبط اکبر خود را
و ان یکاد بخوان، چشم ابتران شور است
گمان کنم که پیمبر به گوش او میگفت:
خوشا به حال رسولی که با تو محشور است
به رزق خوان حسن عالمی نمک گیرند
عزیز کردهی زهرا “کریم” مشهور است
زدست هیچ کسی لقمه نان نمیخواهیم
کرامت حسنی با مزاجمان جور است
گدای کوی کریمیم و نان بهانهی ماست
نظر به منظر جانان مراد و منظور است
چقدر غبطه خورم بر کبوتران بقیع
شکسته بال و پرم… قبر خاکی اش دور است
به قبر خاکی او سایبان بدهکاریم
برای گنبد و گلدسته نقشهها داریم
مرضیه نعیم امینی
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba