هدایت شده از اشعار زیبا
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
هدایت شده از اشعار زیبا
سلام امام زمانم
مھــدی جان
دل به دلـدار
سپردن ڪار هر دلـدار نیست...
ما به تو جــان می سپاریم
دل که قابلدار نیست ...
اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🍃
🍃🌹🍃🌹
هدایت شده از اشعار زیبا
کانال اشعار زیبا
اشعار و مطالب زیبا و دو بیتی های ناب را در کانال ما دنبال کنید
کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید
https://eitaa.com/asharziba
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🔺فتنه
باز هم فتنه! امان از فتنه های رنگ رنگ
باز هم کشتار و غارت، باز سوغات فرنگ
میهن من! باز زخم از نابرادر خورده است
گرم جنگ رو به رو، از پشت خنجر خورده است
حرف دارد با دل ما، قدر یک تاریخ حرف
سرخی خون شهیدان بر سپیدی های برف
باز هم ابلیس، از صورت نقاب انداخته
جاهلیت شعله بر جان کتاب انداخته
خاک میهن! باز هم جسم شهیدی سهم توست
شرحه شرحه پیکر سرو رشیدی سهم توست
باز با کبریت دشمن آتشی افروختند
در میان شعله دیدم خشک و تر میسوختند
چیست کار و بار دوزخ زادهها؟ آتش زدن
دزدی و کشتار و قرآن خدا آتش زدن
باز هم خون...خون پاک لاله بر چنگال گرگ
برنگشتنهای سنگین پدرهای بزرگ
باز هم خوش رقصی باروت ها در بادها
کُشتهسازیهای هالیوودی جلادها
این طرف نابود شد دارایی نانآوری
آن طرف خاکستری ماند از جهاز دختری
باز از داغ شهیدان سینه ها غوغا شده
آه از آن نوزاد یک ماهه که بی بابا شده
در گلومان خشک شد فریادهای اعتراض
در هجوم های و هو گم شد صدای اعتراض
در کمین بودند گرگان، فتنه در سر داشتند
خوابهایی دیده بودند و سر شر داشتند
خواب میدیدند هر قشری به میدان پا نهد
هر گروهی با شعاری در خیابان پا نهد
این یکی فریاد استعفای دولت سر دهد
آن یکی در آتش تعطیلی مجلس دمد
هر یکی چیزی بگوید، حق و باطل گم شود
موجی از سردرگمی ها قسمت مردم شود
خویش را در خیل مردم جا دهد آشوبگر
یعنی از مردم بگیرد جان و از مردم، سپر
آتشی خیزد که خاموشی نگیرد سالها
کینه هایی که فراموشی نگیرد سالها
صبح یکشنبه کلامی روی آتش آب ریخت
فتنه را دیدم که حیران و هراسان میگریخت
تا صف مردم از اين آشفتگی ها دور شد
اغتشاشی کور بر جا ماند و فتنه کور شد
باز هم از فتنهی قابیل رد شد کاروان
با تولای علی از نیل رد شد کاروان
فتنه رفت و فتنه گردان، غرق رسواییش ماند
انقلاب ما در اوج اقتدار خویش ماند
با کلامی مختصر نیرنگشان بر باد رفت
خرج های چند سال دشمنان بر باد رفت
گرچه بعضی از خودی ها آن زمان دلخور شدند
از سوال و شبهه و نقد و تأمل پر شدند
از چه رو آقا خودش را خرج دولت کرد باز؟
خویش را آماج تیغ طعن و تهمت کرد باز
غافل از این که چه جنگی پشت این صحنه به پاست
در کمین گاهند گرگان لحظه ای غفلت خطاست
خضر راه است او، دگر چون و چرا کردن چرا؟
نور ماه است او، تو راه از چاه بشناس و بیا
از ریاض و لندن و پاریس این آتش رسید
دود آن هم میرود در چشمشان، خواهند دید
حاجیان بار بسته جانب میقات غرب!
چیست جز تحریم و آشوب و بلا سوغات غرب؟
با صف اول نشینان فاش میگوییم راز
اعتراض ما سر جای خودش باقیست باز
اعتراض ما به سستی های تدبیر شماست
از گرانیها، از این شش سال تأخیر شماست
مردم آرام ما از این تلاطم دلخورند
دلخوشان بازی برجام! مردم دلخورند
از معطل کردن کشور سر میز فریب
که نشد از آن بجز تحریم روزافزون نصیب
دم به دم از گفتگو با اجنبی دم میزنید
پس چرا در گفتگو با مردم خود الکنید؟
مردم ما از تکبر، از تورم شاکی اند
از لجوجان سیاست باز، مردم شاکی اند
نسل آدم تا قیامت، ایمن از قابیل نیست
با فریدونی که خود ضحاک شد تکلیف چیست؟
طعنه بر دست عدالت می زند قارون عصر
مردمان را خرد و کوچک دیده از بالای قصر
باز گردید آی... ای دلدادگان آمریکا
راه حل اینجا ست آری در همین ایران ما
وای بر آنان که دل دارند با دشمن گرو
حشر آمریکاپرستان با ترامپ و پومپئو!
هرکه خاک این وطن خرج قمار خویش کرد
باخت و یک عمر بدبختی نثار خویش کرد
جان مولا با ولی این عهد و پیمان مشکنید
این نمک خوردید صد بار، این نمکدان مشکنید
هرکه با خوبان خیانت کرد سیلی می خورد
فاسد اینجا بی برو برگرد سیلی میخورد
گردنه در گردنه این راه هم طی می شود
آخر هر فتنه ای اینجا نه دی می شود
با چراغ لاله ها اینک ره ما روشن است
راهیان صبح میدانند فردا روشن است
نوبه نو با هر شهیدی عهد ما تجدید شد
راه سبز ما به خون سرخشان تمدید شد
باز دل، چشم انتظاری را روایت می کند
صاحبی داریم ما، ما را هدایت میکند
جان هستی اوست باید بگذریم از جان خویش
تا ظهورش برنگردیم از سر پیمان خویش
میثم مطیعی
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
امام زمان عجل الله
مناجات
جمعه انتظار
سرد است تمام کوچه هامان برگرد
گرمای پس از شب زمستان برگرد
گلدان لب پنجره ام خشکیده
ای رحمت قطره های باران برگرد
حالا که فضای روزگارم تار است
خورشید همیشگی و تابان برگرد
من بغض ترک خورده ی دل آشوبم
آرامش بی نهایت جان برگرد
عمری به سرم زده که فریاد کنم
از خلوت خویش تا خیابان... برگرد
ای محض حضور؛ غایب پیداتر
معنای وجود ؛ حسّ پنهان برگرد
تبعیدی حبس انتظارت شده ایم
ای مژده ی آزادی زندان برگرد
محمدحسن بیات لو
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🔺شب یلدا
دلم گرفته از این انتظار یلدایی
دقایقم همه غرق "چه وقت میآیی؟"
بگو چه وقت میآیی؟ ببین که دلهامان
دگر قبول ندارد هنوز و امایی
شنیدهام نمیآید بهار با یک گل
بهار من، گل نرگس! تویی که میآیی
و باز نقطه سر خط، نریز اشک ای چشم!
تمام میشود این انتظار یلدایی
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
هدایت شده از اشعار زیبا
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح
🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد
🌹اَلسلام علَی الْحسَیْن
🌹وعلی علی بْن الْحسین
🌹وعلی اولادالحسین
🌹وعلی اصحاب الحسین
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🔺اشعار میلاد عرفان پور
🔺صدای مردم
به نام خالق یکتای ما که از ایمان
نهاده بار امانت به گرده ی انسان
جهان و هرچه در آن است آزمایش ماست
همهْ زمین و زمان، پردهی نمایش ماست
به قتلگاه خودش میرود نفس به نفس
کسی که نگذرد از سیم خاردار هوس
پلی شویم که از خود گذشتن آموزیم
نه موج سرکش طغیان که فتنه افروزیم
خوشا به یاری مردم به چشم تر رفتن
جهاد چیست؟ در این جاده ها به سر رفتن
و چیست دنیا؟ سیر غم است و شادی ما
و عمر چیست؟ همان اردوی جهادی ما
پیام اول این انقلاب بود، جهاد
امید مردم سرپل ذهاب بود، جهاد
جهاد ما سفر از دخمهی تن آسانی ست
جهاد، غیرت اسلامی است و ایرانی ست
جهاد, از غم همسایهها نخفتن ماست
جهاد خدمت هر کارگر به میهن ماست
رسول ما که به مستضعفین تبسم کرد
زبان منبر ما را زبان مردم کرد
علی به شانهی خود بار نان و خرما داشت
حسین ما غم این پابرهنهها را داشت
کسی مباد گرفتار بی پر و بالی
مباد سفره ای از نان و زندگی، خالی
در این مسیر به سرمنزل سفر نرسیم
اگر به داد دل خون کارگر نرسیم
ز جور دانه درشتان چههاست در دل ما
ز آه کوخ نشین، شعلههاست در دل ما
چرا به رشوه بگیرند کرکسان پر و بال؟
و دستبرد زند رانتها به بیت المال ؟
بگو به نان و نمک خوردگان سفرهی ما
بریده است گرانی امان سفرهی ما
اگرچه گاه به پا شد نشست مصلحتی
نه! اقتصادِ رکودی نشد مقاومتی
هنوز مردم مستضعفند پای نظام
بر این همیشه صبوران سربلند سلام
اگرچه دلنگرانیم از گرانیها
مباد، دشمن ما گرم شادمانیها
به نان خشک اگر سر کنیم سرنکشیم
به بام اجنبیان عاجزانه پر نکشیم
کدام آینه بودهست از شکستن شاد
مبادمان که پریشان شویم و دشمنشاد
صدایی از نفس راه میرسد بر گوش
نوید نصر من الله میرسد بر گوش
به هرطرف که نظر میکنم شهیدی هست
اگر شهید میآرند پس امیدی هست
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
🍃🍂🌺🍂🍃🍂🌺🍂🍃
گره گشای
پیرمردی، مفلس و برگشته بخت
روزگاری داشت ناهموار و سخت
هم پسر، هم دخترش بیمار بود
هم بلای فقر و هم تیمار بود
این، دوا میخواستی، آن یک پزشک
این، غذایش آه بودی، آن سرشک
این، عسل میخواست، آن یک شوربا
این، لحافش پاره بود، آن یک قبا
روزها میرفت بر بازار و کوی
نان طلب میکرد و میبرد آبروی
دست بر هر خودپرستی میگشود
تا پشیزی بر پشیزی میفزود
هر امیری را، روان میشد ز پی
تا مگر پیراهنی، بخشد به وی
شب، بسوی خانه میمد زبون
قالب از نیرو تهی، دل پر ز خون
روز، سائل بود و شب بیمار دار
روز از مردم، شب از خود شرمسار
صبحگاهی رفت و از اهل کرم
کس ندادش نه پشیز و نه درم
از دری میرفت حیران بر دری
رهنورد، اما نه پائی، نه سری
ناشمرده، برزن و کوئی نماند
دیگرش پای تکاپوئی نماند
درهمی در دست و در دامن نداشت
ساز و برگ خانه برگشتن نداشت
رفت سوی آسیا هنگام شام
گندمش بخشید دهقان یک دو جام
زد گره در دامن آن گندم، فقیر
شد روان و گفت کای حی قدیر
گر تو پیش آری بفضل خویش دست
برگشائی هر گره کایام بست
چون کنم، یارب، در این فصل شتا
من علیل و کودکانم ناشتا
میخرید این گندم ار یک جای کس
هم عسل زان میخریدم، هم عدس
آن عدس، در شوربا میریختم
وان عسل، با آب میآمیختم
درد اگر باشد یکی، دارو یکی است
جان فدای آنکه درد او یکی است
بس گره بگشودهای، از هر قبیل
این گره را نیز بگشا، ای جلیل
این دعا میکرد و میپیمود راه
ناگه افتادش به پیش پا، نگاه
دید گفتارش فساد انگیخته
وان گره بگشوده، گندم ریخته
بانگ بر زد، کای خدای دادگر
چون تو دانائی، نمیداند مگر
سالها نرد خدائی باختی
این گره را زان گره نشناختی
این چه کار است، ای خدای شهر و ده
فرقها بود این گره را زان گره
چون نمیبیند، چو تو بینندهای
کاین گره را برگشاید، بندهای
تا که بر دست تو دادم کار را
ناشتا بگذاشتی بیمار را
هر چه در غربال دیدی، بیختی
هم عسل، هم شوربا را ریختی
من ترا کی گفتم، ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز
ابلهی کردم که گفتم، ای خدای
گر توانی این گره را برگشای
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت، دیگر چه بود
من خداوندی ندیدم زین نمط
یک گره بگشودی و آنهم غلط
الغرض، برگشت مسکین دردناک
تا مگر برچیند آن گندم ز خاک
چون برای جستجو خم کرد سر
دید افتاده یکی همیان زر
سجده کرد و گفت کای رب ودود
من چه دانستم ترا حکمت چه بود
هر بلائی کز تو آید، رحمتی است
هر که را فقری دهی، آن دولتی است
تو بسی زاندیشه برتر بودهای
هر چه فرمان است، خود فرمودهای
زان بتاریکی گذاری بنده را
تا ببیند آن رخ تابنده را
تیشه، زان بر هر رگ و بندم زنند
تا که با لطف تو، پیوندم زنند
گر کسی را از تو دردی شد نصیب
هم، سرانجامش تو گردیدی طبیب
هر که مسکین و پریشان تو بود
خود نمیدانست و مهمان تو بود
رزق زان معنی ندادندم خسان
تا ترا دانم پناه بیکسان
ناتوانی زان دهی بر تندرست
تا بداند کآنچه دارد زان تست
زان به درها بردی این درویش را
تا که بشناسد خدای خویش را
اندرین پستی، قضایم زان فکند
تا تو را جویم، تو را خوانم بلند
من به مردم داشتم روی نیاز
گرچه روز و شب در حق بود باز
من بسی دیدم خداوندان مال
تو کریمی، ای خدای ذوالجلال
بر در دونان، چو افتادم ز پای
هم تو دستم را گرفتی، ای خدای
گندمم را ریختی، تا زر دهی
رشتهام بردی، تا که گوهر دهی
در تو، پروین، نیست فکر و عقل و هوش
ورنه دیگ حق نمیافتد ز جوش
پروین اعتصامی
🍃🍂🌺🍂🍃🍂🌺🍂🍃
⛱کانال اشعار زیبا
:
https://eitaa.com/asharziba
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🔺اشعار محمد مهدی سیار
🔺صدای مردم
در این کشتی درآ، پا در رکاب ماست دریاها
مترس از موج، بسم الله مجراها و مُرساها
اگر این ساحران اطوار میریزند طوْری نیست!
عصا در دست اینک میرسند از کوه موسی ها
به حال خویش بگذارید خاک تیره را یاران
کسی چشم انتظار ماست آن بالا و بالاها
بیاید هر که از فرهاد، شیرین عقل تر باشد
نیاید هیچ کس جز ما و مجنون ها و لیلاها
همین از سر گذشتن سرگذشت ماست انگاری
همین سرها... همین سرهای سرگردان صحراها
شب قدری رقم زد خون ما تقدیر عالم را
که همرنگ غروب ماست صبح سرخ فرداها
خوشا سربند یازهرا که پیشانی نوشت ماست
خوشا "الله اکبر" ها خوشا "انا فتحنا" ها
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
هدایت شده از اشعار زیبا
کانال اشعار زیبا
اشعار زیبا و دوبیتی های ناب را در کانال ما دنبال کنید
https://eitaa.com/asharziba
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
مناجات
مناجاتی از خواجه عبدالله انصاری:
بارالها…
از كوي تو بيرون نشود پاي خيالم،
نكند فرق به حالم ....
چه براني،
چه بخواني،
چه به اوجم برساني
چه به خاكم بكشاني…
نه من آنم كه برنجم،
نه تو آني كه براني...
نه من آنم كه ز فيض نگهت چشم بپوشم،
نه تو آني كه گدا را ننوازي به نگاهي،
در اگر باز نگردد، نروم باز به جايي
پشت ديوار نشينم چو گدا بر سر راهي
كس به غير از تو نخواهم
چه بخواهي چه نخواهي...
باز كن در كه جز اين خانه مرا نيست پناهي...
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🔺نماز
شیطان که رانده شد به جز یک خطا نکرد...
خود را به سجده ی آدم رضا نکرد...
شیطان هزار بار بهتر از بی نماز...
او سجده بر ادم و این بر خدا نکرد..
شعر از :محمد مهدی طهوری نیا
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
هدایت شده از اشعار زیبا
بسم الله الرحمن الرحیم
برخیز و سلامی کن ولبخند بزن
که این صبــح نشانی زغم وغصـه ندارد.
لبخنـد خـدا در نفس صبح عیان است
بگذار خـدادست به قلبت بگذارد.
ســلام امروزتون پراز لبخند
الهی به امید تو💚
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🔺اشعار سهراب سپهری
گاه گاهی که دلم میگیرد به خودم می گویم:
در دیاری که پر از دیوار است
به کجا باید رفت؟
به که باید پیوست؟
به که باید دل بست؟
حس تنهای درونم می گوید:
بشکن دیواری که درونت داری!
چه سوالی داری؟
تو خدا را داری
و خدا...
اول و آخر با توست .
و خداوند عشق است...
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
▪️امام رضا(ع)
ای راهــــــب کلیسا دیگر مزن به ناقوس
خاموش کن صدارا، نقاره می زند طوس
آیا مســــــیح ایران کم داده مرده را جان
جانــی دوباره بردار با ما بیا به پابـــوس
آنجا که خــــــــادمینش از روی زائرینش
گــــــــرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس
خورشــید آسمان ها در پیش گنبد او
رنگــی ندارد آری چیزی شبیه فانوس
رویای ناتمامم ساعات در حـــرم بود
باقی عمر اما افسـوس بود و کابوس
وقتی رسـیدی آنجا در آن حریم زیبا
زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس
شاعر:سید حمید برقعی
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba