#شب_قدر
▪️شب قدر است دلم حال دعا میخواهد
▪️تا به حاجت برسد از تو،تو را میخواهد
▪️جوشن و ذکرشب و الهی العفو به کنار
▪️عاشقت در عرفه #کرببلا میخواهد
#اللهم_الرزقنا_کربلا
#هیئت_فرهنگی_مذهبی_عاشقان_امام_زمان_عج
@ashegane_emamzaman_qom
13990227_38446_64k.mp3
4.25M
🎙 بشنوید | صوت قرآن به سر رهبر انقلاب در شب ۲۳ رمضان، سال ۱۳۵۳
💻 @ashegane_emamzaman_qom
مداحی های شب قدر1.mp3
27.68M
🌺 مناجات بسیار زیبا
🎼 سرشکسته اومدم یا رب😔
🎧🎧 حاج محمود کریمی
🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
@ashegane_emamzaman_qom
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
اعمال ویژه شبهای قدر
🔹«کسى که شب قدر را زنده بدارد، عذاب تا سال آینده از او روى می گرداند»
اعمال مشترک شبهای قدر 🔺
اعمال شب ۲۳ ماه رمضان 🔺
@ashegane_emamzaman_qom
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
╰┅──────┅╯
💢اعمال شب بيست و سوم
☘این شب، از دو شب قبل برتر است و از احادیث متعدّدى استفاده مى شود که شب قدر همین شب است.
در شب بیست و سوم، غیر از اعمال مشترک شب هاى قدر، اعمال دیگرى نیز وارد شده است:
1⃣🌹🍃سوره عنکبوت و سوره روم را بخواند.
2⃣🌹🍃هزار مرتبه سوره «قدر» را بخواند.
3⃣🌹🍃سوره «دخان» را بخواند.
4⃣🌹🍃این دعا را بخواند:
اَللّهُمَّ امْدُدْ لى فى عُمْرى، وَاَوْسِعْ لى فى رِزْقى، وَاَصِحَّ لى جِسْمى، وَبَلِّغْنى اَمَلى،
وَاِنْ کُنْتُ مِنَ الاَْشْقِیآءِ فَامْحُنى مِنَ الاَْشْقِیآءِ، وَاْکتُبْنى مِنَ السُّعَدآءِ،
فَاِنَّکَ قُلْتَ فى کِتابِکَ الْمُنْزَلِ عَلى نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ، یَمْحُو اللهُ ما یَشآءُ وَیُثْبِتُ، وَعِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ.
5⃣🌹🍃این دعا را که مخصوص شب بیست و سوم است بخواند:
یا رَبَّ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَجاعِلَها خَیْراً ...
(شرح كامل در مفاتيح الجنان)
6⃣🌹🍃این دعا را که از حضرت امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، بخواند
اَللّهُمَّ اجْعَلْ فیما تَقْضى وَفیما تُقَدِّرُ مِنَ الاَْمْرِالْمَحْتُومِ...
7⃣🌹🍃این دعا را که از امام حسن(علیه السلام) نقل شده است بخواند:
یا باطِناً فى ظُهُورِهِ، وَیا ظاهِراً فى بُطُونِهِ، وَیا باطِناً لَیْسَ یَخْفى...
سپس هر حاجتى دارى از خدا بطلب.
8⃣🌹🍃در سجود و ایستاده و نشسته دعاى ذیل خوانده شود:
اَللّـهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ...
9⃣🌹🍃همچنین این دعا را در حالى که دستان خود را به سوى آسمان بلند مى کند، بخواند
یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ، یا باعِثَ مَنْ فِى الْقُبُورِ...
🔟🌹🍃 #غسل، احیا و 👈مهمتر از همه زیارت #امام_حسین❤️ (علیه السلام) در این شب فضیلت بسیار دارد و همچنین خواندن آن صد رکعت نماز که مشترک میان همه شب هاى قدر است.
🌹🍃در این شب هر مقدار که ممکن باشد، #قرآن بخواند، و از دعاهاى «صحیفه کامله سجّادیّه» نیز استفاده کند; مخصوصاً دعاى مکارم الاخلاق و دعاى #توبه.
◻️در محـــ علماء ــــضر
@ashegane_emamzaman_qom
https://rubika.ir/AlshqanImamZaman
هرچی به اقا امام زمان اردت داری عضو شو
این لینکو پخش کن تا ادم های بیشتری عاشق امام زمان شودند
تشکر
یاعلی
💠 ذکر روز یکشنبه
🌷 یا ذاالجلال و الاکرام 🌷
🔻۱۰۰ مرتبه🔻
#هیئت_فرهنگی_مذهبی_عاشقان_امام_زمان_عج
@ashegane_emamzaman_qom
✨﷽✨
✅عاقبت شخص توبه کننده
✍در زمان یکى از اولیاى حق، مردى بود که عمرش را به بطالت و هوسرانى ولهو و لعب گذرانده بود. نزدیک مرگ پرونده خود را ملاحظه کرد، گذشته عمر را به بازبینى نشست و از عمق دل آهى کشید و بر چهره تاریک اشکى چکید و به عنوان توبه و عذرخواهى از حریم مبارک دوست عرضه داشت:
"یا مَنْ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ اِرْحَم مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ"
پس از مرگ، اهل شهر به مردنش شادى کردند و او را در بیرون شهر در خاکدانى انداخته، خس و خاشاک به رویش ریختند! آن مرد الهى در خواب دید به او گفتند: او را غسل بده و کفن کن و در کنار اتقیا به خاک بسپار. عرضه داشت: او به بدکارى معروف بود، چه چیز او را نزد تو عزیز کرد و به دایره عفو و مغفرت رساند؟
🔸جواب شنید: خود را مفلس و تهیدست دید، به درگاه ما نالید، به او رحمت آوردیم. کدام غمگین از ما خلاصى خواست او را خلاص نکردیم؟ کدام درد زده به ما نالید او را شفا ندادیم؟!
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی اثر استاد انصاریان
#هیئت_فرهنگی_مذهبی_عاشقان_امام_زمان_عج
↶【به ما بپیوندید 】↷
@ashegane_emamzaman_qom
♦️سخنان رهبری♦️
🔰موضوع: هدف زندگی
#مسجد_صاحب_الزمانعج
#پایگاه_بسیج_امام_خمینی_ره
#هیئت_عاشقان_امام_زمان_عج
@ashegane_emamzaman_qom
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
🌙 رزق حلال 🌙
مردی ساده چوپان شخصی ثروتمندی بود و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت می کرد.
یک روز صاحب گوسفندان به چوپانش گفت:
می خواهم گوسفندانم را بفروشم چون می خواهم به مسافرت بروم و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و می خواهم مزدت را نیز بپردازم.
پول زیادی به چوپان داد اما چوپان آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت می کرد و باور داشت که مزد واقعی کارش است، ترجیح داد.
چوپان در مقابل حیرت زدگی صاحب گوسفندان، مزد اندک خویش را که پنج درهم بود دریافت کرد و به سوی خانه اش رفت.
چوپان بعد از آن روز که بی کار شده بود، دنبال کار می گشت اما شغلی پیدا نکرد ولی پول اندک چوپانی اش را نگه داشت و خرج نکرد به امید اینکه روزی به کارش آید.
در آن روستا که چوپان زندگی می کرد
مرد تاجری بود که مردم پولشان را به او می دادند تا به همراه کاروان تجارتی خویش کالای مورد نیاز آنها را برایشان خریداری کند.
هنگامی که وعده سفرش فرا رسید ، مردم مثل همیشه پیش او رفتند و هر کس مقداری پول به او داد و کالای مورد نیاز خویش را از او طلب کرد.
چوپان هم به این فکر افتاد که پنج درهمش را به او بدهد تا برایش چیز سودمندی خرید کند
لذا او نیز به همراه کسانی که نزد تاجر رفته بودند، رفت.
هنگامی که مردم از نزد تاجر رفتند ، چوپان پنج درهم خویش را به او داد.
تاجر او را مسخره کرد و خنده کنان به او گفت:
با پنج درهم چه چیزی می توان خرید؟
چوپان گفت:
آن را با خودت ببر هر چیز پنج درهمی دیدی برایم خرید کن.
تاجر از کار او تعجب کرد و گفت:
من به نزد تاجران بزرگی می روم و آنان هیچ چیزی را به پنج درهم نمی فروشند؛ آنان چیزهای گرانقیمت می فروشند.
اما چوپان بسیار اصرار کرد و در پی اصرار وی تاجر خواسته اش را پذیرفت.
تاجر برای انجام تجارتش به مقصدی که داشت رسید و مطابق خواسته ی هر یک از کسانی که پولی به او داده بودند ما یحتاج آنان را خریداری کرد.
هنگام برگشت که مشغول بررسی حساب و کتابش بود ، بجز پنج درهم چوپان چیزی باقی نمانده بود و بجز یک گربه ی چاق چیز دیگری که پنج درهم ارزش داشته باشد نیافت که برای آن چوپان خریداری کند.
صاحب آن گربه می خواست آن را بفروشد تا از شرش رها شود ، تاجر آن را بحساب چوپان خرید و به سوی شهرش بر می گشت.
در مسیر بازگشت از میان روستایی گذشت ، خواست مقداری در آن روستا استراحت کند ، هنگامی که داخل روستا شد ، مردم روستا گربه را دیدند و از تاجر خواستند که آن گربه را به آنان بفروشد .
تاجر از اصرار مردم روستا برای خریدن گربه از وی حیرت زده شد.
از آنان پرسید:
دلیل اصرارتان برای خریدن این گربه چیست؟
مردم روستا گفتند:
ما از دست موشهایی که همه زراعتهای ما را می خورند مورد فشار قرار گرفته ایم که چیزی برای ما باقی نمی گزارند
و مدتی طولانی است که به دنبال یک گربه هستیم تا برای از بین بردن موشها ما را کمک کند.
آنان برای خریدن آن گربه از تاجر به مقدار وزن آن طلا اعلام آمادگی کردند.
هنگامی که تاجر از تصمیم آنان اطمینان حاصل کرد، با خواسته آنان موافقت کرد که گربه را به مقدار وزن آن طلا بفروشد.
چنین شد و تاجر به شهر خویش برگشت ، مردم به استقبالش رفتند و تاجر امانت هر کسی را به صاحبش داد تا اینکه نوبت چوپان رسید.
تاجر با او تنها شد و او را به خداوند قسم داد تا راز آن پنج درهم را به او بگوید که آن را از کجا بدست آورده است؟
چوپان از پرسش های تاجر تعجب کرد اما داستان را بطور کامل برایش تعریف نمود.
تاجر شروع به بوسیدن چوپان کرد در حالی که گریه می کرد و می گفت:
خداوند در عوض بهتر از آن را به تو داد چرا که تو به روزی حلال راضی بودی و به بیشتر از آن رضایت ندادی.
در اینجا بود که تاجر داستان را برایش تعریف کرد و آن طلاها را به او داد.
این است معنی برکت در روزی حلال.
@ashegane_emamzaman_qom