۳
(حضرت زینب س)
راحت زِ دنیا، گردید زینب
فارغ زِ غمها، گردید زینب
رفته زِ دنیا زینب
با رنج و غمها زینب
از اوّلِ عُمر، او با حسین بود
بهرِ حسینش، نورِ دو عَین بود
دلسوزْ خواهر، بر حَسَنَین بود
زینت به بابا، گردید زینب
در کودکی دید، داغِ پیمبر
هم داغِ محسن، هم داغِ مادر
زان غُصّه باشد، قلبش مکدّر
مُدغَم به غمها، گردید زینب
زینب زِ غم رها شد - عازم سوی بقا شد
بعد از زمانی، داغِ پدر دید
او مجتبیٰ را، خونینجگر دید
قتلِ حسین را، با چشمِ تَر دید
بییار و تنها، گردید زینب
در کربلا دید، ظلمِ فراوان
در خون شناور، جسمِ شهیدان
صد پاره پیکر، بر خاکِ میدان
در شور و غوغا، گردید زینب
دیده ستمها زینب - جانش رسیده بر لب
بعد از حسینش، خونینجگر بود
از ماتمِ او، دل پُر شرر بود
هم خطبهخوان و هم نوحهگر بود
مانندِ بابا، گردید زینب
قَدَّش خمید و شد پیر زینب
از زندگانی، شد سیر زینب
در کارها داشت، تدبیر زینب
عَزمش شکوفا، گردید زینب
زینب که زَیْنِ اَب بود - عَقِیلَةُالْعَرَب بود
آخر زِ دنیا، دیده فرو بست
باطل شکست و با حق به پیوست
بر عهد و پیمان، چون بود پابست
راحت زِ دنیا، گردید زینب
یا رب به قلبِ، سوزانِ ایشان
بگذر زِ جرمِ، جمعِ محبّان
گفتا «مقدّم» با آه و افغان
فارغ زِ غمها، گردید زینب
زمینه:مقتل
#حسین_مقدم
#حضرت_زینب_س
۴
(حضرت زینب س)
بزمِ عزای دخترِ، شاهِ مردان است
وفاتِ زینب خواهرِ، شاهِ عطشان است
اُمُّالْمَصائِب از جهان
شد عازمِ باغِ جِنان
زینب که در کرب و بلا، یاورِ دین بود
همچون حسینش حامیِ، دین و آیین بود
بهرِ زنان و کودکان، یارِ دیرین بود
عُمرش به تقدیرِ خدا، رو به پایان است
دیدهی خود چون مادرش، بست از دنیا
شد مرغِ روحش پَر زنان، جانبِ عُقبیٰ
عازم شده به دیدنِ، مادر و بابا
امّا دلش پُر آذر از، جُورِ عُدوان است
کرب و بلا را دیده و رنجِ بسیارش
شهادتِ برادر و جورِ اَشرارش
دشمن زِ کین بنموده بی، یار و غمخوارش
در راهِ دین آمادهی، دادنِ جان است
در نَینَوا گردید چون، بیمددکار او
بعد از اباالفضلِ رشید، شد علمدار او
با صبر و اِستقامتش، کرد پیکار او
چون دخترِ نامآورِ، شیرِ یزدان است
یک خطبهای خواند کوفه را، پُر تَلاطُم کرد
آنسان که اعدای دَنی، راهِ خود گم کرد
با کوفیان همچون علی، او تکلّم کرد
تا که بدید بر نیزهای، صَوتِ قرآن است
رأسِ حسینش دید بر، نیزهی دشمن
قرآن تلاوت میکند، حجّتِ ذُوالمن
مَبهوت از این معجزه، گشته اَهریمن
زینب اگر بودی زنی، مَردِ میدان است
زینب از این دارِ دَنی، با قَدِ خم رفت
سوی بقا با قلبِ پُر، غُصّه و غم رفت
محزون شدند اهلِ ولا، چون زِ عالَم رفت
هر دوست دلخون باشد و دیده گریان است
یا رب به حَقِّ زینب و قلبِ سوزانش
بگذر زِ راهِ مرحمت، از محبّانش
خواهد «مقدّم» باشد از، دوستارانش
چون ریزهخوارِ خوانِ او، در خراسان است
زمینه:طرح رکمان
#حسین_مقدم
#حضرت_زینب_س
۵۳
(حضرت زینب س)
فرزند مرتضی،دخت خیر النسایی
اخت الحسنینی،تو زینب کبرایی
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
بر علی و زهرا،زینب تو یادگاری
بر شیعه ی مولی،مایه ی افتخاری
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
ای دختر زهرا،از کودکی غم دیدی
چون زهرا مادرت،تو رنج و ماتم دیدی
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کودکی زینب،داغ پیمبر دیدی
پشت در خانه،ناله ی مادر دیدی
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در مدینه زینب،دستان بسته دیدی
در مسجد کوفه،فرق شکسته دیدی
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
بعد از داغ مادر،زینب چه ها کشیدی
مدینه النبی،داغ حسن را دیدی
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
همراه حسینت،رفتی در کرب و بلا
چنان اهل حرم،گشتی تو غم مبتلا
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا دیدی،عزیز ام لیلا
از کین علی اکبر،گردیده اربا اربا
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا دیدی،بر روی دست پدر
اصغر شش ماهه،شده بریده حنجر
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا زینب،غربت نمودی احساس
بر زمین بدیدی،افتاده دست عباس
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا دیدی،دستش ز تن جدا شد
با عمود آهن،فرقش ز کین دوتا شد
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا دیدی،حسین گردیده تنها
غریبانه آمد،بین لشکر اعدا
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا دیدی،ظلم و ستم افزون شد
از ظلم دشمنان،پیکرش غرق خون شد
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
در کربلا دیدی،افتاده نور دو عین
از فرس افتاد و،نقش زمین شد حسین
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
دیدی بین مقتل،شمر خنجرش کشیده
رأس حسینت را،از پشت سر بریده
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
بعد از کرب و بلا،دیدی در کوفه و شام
از بی حیا دشمن،زخم زبان و دشنام
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
لحظه های آخر،یاد کربلا بودی
در وقت جان دادن،در شور و نوا بودی
بر زهرا نور عینی
تو خواهر حسینی
زینب زینب یا زینب۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
۵۴
(حضرت زینب س)
گل گلشن حیدر و فاطمه
تویی همچو مادر امید همه
به لب دارم امشب من این زمزمه
صفای حریم ولا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
پس از پور زهرا تو تنها شدی
ز دنیا روان سوی زهرا شدی
دگر راحت از رنج و غم ها شدی
گل باغ آل عبا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
بدیده به دشت بلا اکبرش
شده پاره پاره ز کین پیکرش
رسیده خمیده پدر در برش
به درد و غمش آشنا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
به دست حسین دید علی اصغرش
به تیر ستم پاره شد حنجرش
بگرید برای علی مادرش
کنار حسین با وفا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
فدای وی و روح حساس او
شده پرپر از کین گل یاس او
دو دستش جدا گشته عباس او
گرفته ز داغش عزا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
حسین را بدیده که تنها شده
غم او به سینه هویدا شده
غریب از ستم بین اعدا شده
نشد از حسینش جدا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
بدیده به سویش عدو می دوید
کنار حسین خنجرش را کشید
سر یوسف فاطمه را برید
ز بعد حسین ناخدا زینب است
شب رحلت نور حق زینب است۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
۵۵
(حضرت زینب س)
دختر مولای عالم حضرت حیدر تویی
همچو زهرا مادرت روح خدا باور تویی
زینب کبری مدد۲
جان پیغمبر تویی بر حیدری نور دو عین
هستی زهرا تویی اخت الحسن اخت الحسین
زینب کبری مدد۲
کودکی بودی که تو داغ پیمبر دیده ای
بعد داغ ختم مرسل داغ مادر دیده ای
زینب کبری مدد۲
مرتضی را در مدینه دست بسته دیده ای
فرق بابای غریبت را شکسته دیده ای
زینب کبری مدد۲
دیده ای بعد از پدر خانه شده غرق محن
دیده ای با زهر کینه خون شده قلب حسن
زینب کبری مدد۲
بوده ای در کربلا تو همره نور دو عین
سوختی همراه آل فاطمه بهر حسین
زینب کبری مدد۲
دیده ای در کربلا جسم علی اکبرش
از ستم های عدو شد اربا اربا پیکرش
زینب کبری مدد۲
دیده ای در کربلا بر روی دستان پدر
حرمله با تیر خود زد بر دل اصغر شرر
زینب کبری مدد۲
جان فدای غیرت و آن روح با احساس تو
دیده ای افتاده دست از پیکر عباس تو
زینب کبری مدد۲
دیده ای در گوشه ی میدان حسین تنها شده
در کنار پیکر پر خون او غوغا شده
زینب کبری مدد۲
دیده ای شمر آمد و از ظلم و کین خنجر کشید
از قفا نور دل زهرا حسین را سر برید
زینب کبری مدد۲
دیده ای از ظلم و کین آتش زدند بر خیمه ها
دیده ای رأس حسین بن علی بر نیزه ها
زینب کبری مدد۲
عاقبت بشکسته شد از ظلم و کین بال و پرت
لحظه ی آخر گرفتی پیرهن را در برت
زینب کبری مدد۲
جان به جانان دادی و رفتی سوی باغ جنان
در عزای تو بگرید حضرت صاحب زمان
زینب کبری مدد۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زینب_س
381_شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
زینب زینب زینب
عالم شد عزاخانه رفتی تو به ویرانه
در مجلس بیگانه با قد دوتا زینب
اندوه تو پیوسته قلبت ز جهان خسته
دستان تو شد بسته پیش اسرا زینب
مسمار در و زینب فرق پدر و زینب
خون جگر و زینب ای صاحب عزا زینب
زهرا شد عزادارت بر کوچه و بازارت
شد گیسوی دلدارت بر نیزه رها زینب
#شهادت_حضرت_زینب_س
#زینب_کبری_س