.
#تک
مداح: حاج #محمود_کریمی
#شب_چهارم_محرم
🌿
یک لحظه تو خیمه گام، یک لحظه تو قتلگام
لبه تشنه کشتنت پیش چشام
از گریه زخمه صدام، بارونه اشک چشام
دشمنم گریه میکرد با گریه هام
زینت دوش نبی، تو مقتل تشنه لبی
زیر دست و پا به فکر زینبی
دیدم در تاب و تبی، دیدی با بی ادبی
من و میزدن یه عده اجنبی
غرق خونه تن تو، مردم با کشتن تو
حق مادری دارم گردن تو
رفتی با رفتن تو، غارت شد گلشن تو
چادرم فدای پیروهن تو...
رفتی ریختن سر من، غارت شد زیور من
رفتی زخم پر من میسوزه پیکر من
مثل انگشرت انگشتر من
آتیش دور قافله است دور خیمه هلهله است
جلودار کاروانت حرمله است
دستام بین سلسله است، پای من پر آبله است
چقدر بین من و تو فاصله است
دیدم دست و پا زدی، مادر رو صدا زدی
سرت و به خاک قتلگاه زدی
دیدم بی هوا زدن، خیلی ناروا زدن
پیرمردا تورو با عصا زدن
تو مقتل قیامته، غوغا وقت غارته
خولی از تنت پیِ غنیمته
#حضرت_زینب
.👇
.............
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.
#شور #زمینه
به سبک(یک لحظه تو خیمه گام.....)
شرمنده ام از روی تو
از زخم پهلوی تو
دست من رسیده به بازوی تو
آب می ریزم رو تنت
سخته غسل بدنت
خون تازه میچکه از پیرهنت
*
میبندم بند کفن
تنها شد ابالحسن
این نگاهه آخرین نگاه من
دیگه وقت رفتنه
این پیکر جان منه
آدم از جونش چی جور دل بکنه
*
میبینم با اشک و آه
زیر نور سرد ماه
نیمی از رخت کبوده و سیاه
رو به خالق میکنم
من دارم دق میکنم
تو سکوت خونه هق هق میکنم
*
روضه خونت حسنه
زینب بر سر میزنه
روی دستای حسینت کفنه
با گریه صدات کنم
چی جوری رهات کنم
تو کفن بشی و من نگات کنم
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#میثم_مومنی_نژاد
.
4_6014775611245987329.mp3
12.74M
#نوحه #حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#تک «یک لحظه تو خیمه گام ...»
بامداحی: #حاج_محمود_کریمی
#سبک_یک_لحظه_تو_خیمه_هام
Shahadat Emam Javad 1402 Hoseini [Mohjat_Net] (3).mp3
1.66M
#امام_جواد
#سید_مهدی_حسینی
حجره ی سوخته اش کاش دری دیگر داشت
این جوان کاش به بالای سرش خواهر داشت
چه شده چند کنیز از پس در میخندند
یکنفر این طرف و چند نفر میخندند
خنده کردند بر این زخم دوایی نرسد
خنده کردند صدایش به صدایی نرسد
تشت دفن شد که نفهمند کسی میسوزد
بین این حجره ی بسته نفسی میسوزد
تشت را پیش لبانش بگذارند ای کاش
کاسه آبی به دهانش بگذارند ای کاش
ظرف از آب پُر اما به زمین میکوبند
میزند داد ولی پا به زمین میکوبند
خنده ی بد دهنی میرسد از هلهله ها
ناسزاهای زنی میرسد از هلهله ها
خواست بالی بزند غم پرِ او را سوزاند
خواست آهی بکشد حنجر او را سوازند
گفت آبی و نشد تا که بگوید جگرم
زهر وقتی نفس آخر او را سوزاند
خواهری حیف ندارد که به دادش برسد
عوضش بی کسی اش مادر او را سوزاند
تا بگریند برایش دو سه همسایه که هست
روی این بام تنش مانده ولی سایه که هست
روی این بام تنش مانده ولی عریان است
#شهادت_امام_جواد
شهادت امام جواد 1402
.
Shahadat Emam Javad 1386 Sibsorkhi [Mohjat_Net].mp3
4.65M
#نوستالژی
#امام_جواد
#حسین_سیب_سرخی
پسر امام رضا داره ز رفتن میخونه
داره جون میده ولی خدایی خیلی جوونه
اومده وقت وصالش با باباش امام رضا
مثل باباش میزنه ز زهر کینه دست و پا
همسرش قاتلشه مونس اون درد و غمه
نفسای آخرو میکشه میگه فاطمه
مادرم چشم انتظارِ من شده
در جنان او سوگوار من شده
گوش جان را آمده یک زمزمه
میرسد در حجره بوی فاطمه
یوسف زهرا جواد ابن الرضا
****
هرچی ناله میزنه به من یه جرعه آب بدین
میسوزه سینه ی من به ناله هام جواب بدین
پیش پیکر نحیفش دشمنا صف میزنن
جای اینکه آب بدن میخندن و کف میزنن
من بمیرم این آقا پاره ی قلب مرتضاست
مگه جُرمش چی بوده که کشته ی زهر جفاست
ای خدا ابن الرضا از پا فتاد
حاصل عمر رضا هستم جواد
با لب تشنه به یاد دلبرم
یاد کام خشک شاه بی سرم
یوسف زهرا جواد ابن الرضا
****
تا شدم با کام عطشان در تب و در شور و شین
خاطرم آمد لبان خشک و عطشان حسین
من بمیرم بهر طفلش شیرِخواره اصغرش
تشنه بود و تر شد از تیر سه شعبه حنجرش
رفته بود عباس عمویم آب آرَد خیمه ها
مشک او شد پاره پاره فرق او از کین دوتا
میرود این دل به پیش دلبرش
تا ببوسد آن نگار بی سرش
لحظه ی آخر شدم در شور و شین
وقت جان دادن بگویم یا حسین
****
تو خیالم همیشه کرب و بلا رو میبینم
میرم و یه گوشه ای تو صحن یارم میشینم
آرزومه که بشم با گریه و با سوز و اشک
یا کبوتر حرم یا ماهی میدون مشک
آرزومه که چشم ببینه ایوون طلا رو
به همه بگم که عاقبت دیدم کربلا رو
دیگه حسرت کشیدن برام بسه
کربلاتو ندیدن برام بسه
یا بکش منو یا اینکه یه بارم
آقا این نوکرتو ببر حرم
یا قتیل العبرات حسین حسین
#شهادت_امام_جواد 1386
.
#شور
#زمینه
#امام_جواد
پیکرش میسوزه
ناله میکشه دل مادرش میسوزه
جوونه امام رضا جگرش میسوزه
چشماشو میبنده
دست و پا میزنه و قاتلش میخنده
دست و پا میزنه و قاتلش میخنده
دل شده زار و غمین واویلا
یا امام رضا ببین واویلا
پسرت رو خاک حجره از درد
میکشه پا به زمین واویلا
غریب آقا..
غربتش رو دیدن
ناله اشو شنیدنو کف زدن رقصیدن
با صدای گریه هاش همگی خندیدن
با لب خشکیده
هی میخونه العطش جگرش تفتیده
مثل جدش روی خاک تشنه لب جون میده
تو دلش عزا به پا شد ای وای
روضه خون کربلا شد ای وای
یاد اون غریبی که تو گودال
تشنه لب سرش جدا شد ای وای
غریب آقا غریب آقا...
کربلا شد تیره
قتلگاه شلوغه و آسمون دلگیره
بدن شاه پر از زخمای شمشیره
چقدر بی حاله
زینت دوش نبی میون گوداله
زیر سم مرکبا بدنش پا ماله
لحظه های آخرش تنها بود
همهی دور و برش غوغا بود
وقتی پیکرش رو غارت کردند
نگران خیمه زنها بود
غریب آقا...
#عبدالزهرا ✍
#شهادت_امام_جواد
.👇
.
#شهادت_امام_جواد
چشمه ی خشکیده را شب تا سحر پُر می کنند
سفره های اشک ما را پشت در پُر می کنند
هرکه هستی، هرچه هستی از کریمان کم نخواه
دست خالی را کریمان، بیشتر پُر می کنند
مُشت خاک از کوچه ای ویرانه دستم را گرفت
خاک ها را می خرند و جاش، زر پُر می کنند
ما گداها آبروریزیم اما اهل جود
کیسه ی ما را همیشه بی خبر پُر می کنند
بارِ مانده بر زمین را روی شانه می کِشند
شهر را با جودشان اهل نظر پُر می کنند
سائل باب الجوادم، زائر باب المراد
در حرم کشکول من را بی ضرر پُر می کنند
من فدای تشنه ای که زهر خورده جای آب
آنکه در جانش حرامی ها شرر پُر می کنند
پیش چشم آن کسی که تشنه خورده بر زمین
از چه آب کاسه ها را اینقدر پُر می کنند
#امام_جواد
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#زمینه
#شهادت_امام_جواد (علیه السلام)
میونِ حُجره ی در بسته، وای مادر
غمی روی دلم بنْشَسته، وای مادر
میسوزه سینم اَسیرِ کینم
در این هیاهو یادِ مدینم
شبیه غریب ِ مدینه ، غریبم
قاتلِ مَنِ بی شکیبه ، حبیبم
نمیشه قطره آبی حتی، طبیبم
غریب اِبنِ غریبم(٤)
داره دلم آتیش میگیره، با زهرا
میونِ هلهله شد ذکرم، یازهرا
ابن الرضایَم غرقِ بلایَم
اين حُجره تار شدکربلایم
شبیه غريبِ تو گودال، میمیرم
به دامِ بلایِ يه نا زَن، اَسيرم
شَهد شهادت از پیمبر، میگیرم
غریب اِبنِ غریبم(٤)
با یادِ کربلا بی تابم ، واویلا
غمِ یه بی کفن کرد آبم، واویلا
آه از سَر او از حَنجر او
طُعمه ی آفتاب شد پیکر او
گرچه تَن منم تو آفتاب، رَها شد
ولی کجا اَسیرِ دامِ ، بلا شد؟
کجا نَصیبِ من سُمِ مَر، کَبا شد؟
شهید اِبنِ شهيدم(٤)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#امام_جواد
.👇
.
#نوحه
#شهادت_امام_جواد
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
بر سر نعش من ، ای پدر من بیا
من غریبم غریب، با جمع پنج تن بیا
هستی من پدر
کُن به حالم نظر
بابا رضا(۴)
من جوون توأم، که گشته ام روسپید
در دیارِ غریب ، با زهرِ همسر شهید
نحوه ی قتل من
شد شبیه حسن
بابا رضا(۴)
بين حجره زدم، من دست و پا از عطش
هلهله کردن و.. ، گشتم فدا از عطش
از عطش شد فدا
اکبرت یا رضا
بابا رضا(۴)
شد تن من به رو، یِ بام خانه رها
یادم آمد از این، غم غربت کربلا
من كجا و حسين
آن شه عالمین
بابا رضا(۴)
این دم آخرم، بر من بخوان روضه ها
روضه ی قتلگا ، هِ حضرت سر جدا
وای از آن وقتِ شوم
که بر او شد هجوم
مظلوم حسین(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#نوحه_سنتی #زنجیر_زنی
#امام_جواد
👇