#سرود_میلاد_حضرت_علی_اکبر_ع
بنداول
اومده شبهِ پيغمبر،اومده ثانيِ حيدر
اُمِّ ليلاچه مسروره،ازنگاه علي اكبر
هستي به ماسَروَر2
"تورسيدي تا باباشود ارباب
شام تاريكِ عالم شودمهتاب"2
فرشته هاصف به صف شدند
ازعرش حق تا گهواره ات
نام پيغمبرپيچيده با
ديدن رويِ مَهپاره ات
سيدي مولاعلي اكبر4...
بنددوم
بَهرِ دَردا دَوا اومد،يارمشكل گشااومد
ازسوي حق مُؤَذّن بر،واديِ كربلا اومد
سَرتابه پااحمد2
"جشن ميلادِ دلبرشده برپا
سائلان راعيدي ميدهدمولا"2
يك نظركن مولاياحسين ع
جان حيدرع جان فاطمه س
بده ميلادعلي اكبر
بَرات كربلاي همه
يااباعبدالله الحسين ع4...
بندسوم"زبان حال همه ارادتمندان"
من به دل مِهر اودارم،باخداگفتگودارم
گرچه عاصيَم امااز،عشق اوآبرودارم
باشدمددكارم2
"روزميلادش روزِجوان باشد
اوكه اُلگو بَهرِ يك جهان باشد"2
چون عموعباسش ميكند
جان فداي دين و ولايت
داردمثلِ بابايش حسين ع
برمحبّان خودعنايت
ياعلي اكبر مددمدد4...
#داود_تيموري عاصی
.
#سرود
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#بنداول
اومده شبهِ پيغمبر،اومده ثانيِ حيدر
اُمِّ ليلاچه مسروره،ازنگاه علي اكبر
هستي به ماسَروَر2
"تورسيدي تا باباشود ارباب
شام تاريكِ عالم شودمهتاب"2
فرشته هاصف به صف شدند
ازعرش حق تا گهواره ات
نام پيغمبرپيچيده با
ديدن رويِ مَهپاره ات
سيدي مولاعلي اكبر4...
#بنددوم
بَهرِ دَردا دَوا اومد،يارمشكل گشااومد
ازسوي حق مُؤَذّن بر،واديِ كربلا اومد
سَرتابه پااحمد2
"جشن ميلادِ دلبرشده برپا
سائلان راعيدي ميدهدمولا"2
يك نظركن مولاياحسين ع
جان حيدرع جان فاطمه س
بده ميلادعلي اكبر
بَرات كربلاي همه
يااباعبدالله الحسين ع4...
#بندسوم"زبان حال همه ارادتمندان"
من به دل مِهر اودارم،باخداگفتگودارم
گرچه عاصيَم امااز،عشق اوآبرودارم
باشدمددكارم2
"روزميلادش روزِجوان باشد
اوكه اُلگو بَهرِ يك جهان باشد"2
چون عموعباسش ميكند
جان فداي دين و ولايت
داردمثلِ بابايش حسين ع
برمحبّان خودعنايت
ياعلي اكبر مددمدد4...
#داود_تيموري عاصی✍
👇
1_9979863762.mp3
زمان:
حجم:
1.38M
دل هست مبتلای تو یا صاحب الزمان عج
شاعر:#داود_تیموری عاصی
به نفس #کربلایی_نعمت_الله_بهمنی
#هشتم_شوال
#تخريب_بقيع
#حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
گشته اي ويران وميدانم پريشاني بقيع
خاك تو آباديِ عشق است و ويراني بقيع
ميوَزَد از تربت پاكِ تو، چون بوي بهشت
بر دل سَرگشتهٔ هر شيعه درماني بقيع
بِينِ گلهايي كه خونين است در گلزارِ تو
بر گل ياس نبي از ديده گرياني بقيع
آتشي از كينه مهمان گشت بر بيت الوَلا
شاهدِ آثارِ آن ناخوانده مهماني بقيع
سهمِ رضوانِ نبي شد ضربتِ ديوار و در
زان جفا بر مادرِسادات حيراني بقيع
دستِ گلچين ارغواني كرد رويِ ياس را
يادِ آن رخسارِنيلي گشته نالاني بقيع
بيت الأحزان بود و زهرا(س)بود و اشك و آهِ او
بعدِ زهرا(س) هم نوا با بيت الأحزاني بقيع
من نميدانم چه عهدي بسته اي با مرتضي(ع)
كين چنين بستي لَب و در بندِ پيماني بقيع
هَمرهِ مهدي عج كنار تربت پنهان او
يادِ آن پهلو شكسته روضه ميخواني بقيع
سوخت عاصي از غمِ زهرا و هجرِ روي يار
هيچ پرسيدي چرا چون شمع سوزاني؟بقيع
#داود_تيموري عاصي
#سلام_برعلمداركربلا
آسمان،دل بي قرارِآب بود
تشنه سقايي كنار آب بود
با دو چشمِ اشكبارِخودعطش
در تماشايِ گذار آب بود
باخيالِ كودكانِ تشنه لب
موجِ اشكش آبيار آب بود
درعطش بود و ننوشيد آب را
#گرچه_صاحب_اختيارآب_بود
درخيالِ بوسه از لبهاي او
ديدگانِ اشكبارِآب بود
ديد در آئينه ي اشك فرات
كودكي چشم انتظار آب بود
اي خدا در صحنه ي كربُبلا
تشنگي آئينه دار آب بود
#داود_تيموري عاصی
#رباعي
#حضرت_عباس_ع
آنجا كه عطش دست به درياميكرد
باعشق و وفا وِلوِله برپا ميكرد
سقايِ حرم ميانِ آبِ دستش
رخسارِسكينه ر اتماشا ميكرد
❎❎❎❎❎❎
آنجاكه عطش در دل صحراجان داد
عباس به رويِ دست زهراجان داد
سقاي همه تشنه لبان بود اما
لب تشنه كنارِآبِ دريا جان داد
#داود_تيموري عاصی
#امام_حسین_ع
وقتش شده، كه دل به غمت مبتلا شود
راهي به سوی تربت كربُبلا شود
آن تربتي كه هركه نظر كرد، ديدهاش...
گريان برای شاهِ سر از تن جدا شود
فرقي نميكند كه گدايت كجايي است
آقا ، به يك نگاهِ شما هر گدا شود
باب الحوائجي كه كنار تو خفته است
بي شك به دست او گره بسته وا شود
آئينهٔ دلي كه شده تار ، از گناه...
با اشك و ناله در غمت آقا جلا شود
مُزدِ رسالتِ نَبي اصلأ روا نبود
با سنگ و تيغ و نيزه و خنجر ادا شود
جز كربلا و كوفه و شامِ بلا و غم...
بر ميهمانِ خود ستم اینسان كجا شود
رأس حسین و بزم شرابی و خيزران
در پيشِ چشم زينب كبری بپا شود
جان ميدهد رقیه در آندم که ناگهان
با حنجرِ بريده ، لبش آشنا شود
#داود_تيموري عاصی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمینه
#حضرت_رقیه_س
#سبک #ابکنی_یاابالحسن
(من خرابه نشین شدم سرت به دامانم)4
سرت به دامانم...
بنداول
روی نیزه سر بابام2توی راه کوفه وشام2
دست بسته میدویدم2خون میومددیگه ازپام2
کتکم زدن باباجون2بدنم شده پراز خون2
باباجون ببین سه سالت2شده جسمش دیگه بی جون2
من خرابه نشین شدم...
بنددوم
چشمای توچرا بستس2پیشونیت چراشکستس2
چرا حرف نمیزنی با2دخترت که خیلی خستس2
من به حال اشک وزاری2بچه های شام به خواری2
میزدن وهی میگفتن2 تو دیگه بابانداری2
من خرابه نشین شدم...
بندسوم
حالاکه اومدی بابا2قسمت میدم به زهرا2
اگه خواستی باز بری تو2ببری سه ساله ات را2
طاقت سه ساله دختر2توبگو چقدر مگر2
که ببینه سر باباش2بریده شده با خنجر2
(من خرابه نشین شدم سرت به دامانم)4
سرت به دامانم...
#داود_تيموري عاصی
4_6023610208650005841.opus
زمان:
حجم:
196.9K
#بزمی_روضه_ای
#زبانحال_حضرت_سکینه
بنداول
ای آفتاب غوطه ور گشته به خون ز کینه
بنما نظر حال پریشان گشته ی سکینه
ای لاله ی بهارم.... پرپر شدی کنارم
بعد تو بابا من غريبم... ای لاله ی بهارم...
بند دوم
آن دم که دیدم عمه ام زد بوسه بر گلویت
فهمیدم از جام شهادت پر شده سبویت
از غصه ات خمیدم.... دنبال تو دویدم
بعد تو بابا من غريبم... ای لاله ی بهارم...
بندسوم
دیدم میان قتلگه زینب عزا گرفته
با آه و زاری در بغل جسم تو را گرفته
با حال زار و خسته... برخاک غم نشسته
بعد تو بابام غريبم... ای لاله ی بهارم...
بندچهارم
زیر سم اسبان بدیدم پاره پیکرت را
بر روی نیزه از ستمها دیده ام سرت را
برغربتت بمیرم... من کودکی اسیرم
بعد تو بابا من غريبم... ای لاله ی بهارم...
#داود_تيموري عاصي
#ازكربلاتاشام
شمس ولايت غرق خون،پيكرزمين، سرروي ني
اِنگارگشته لاله گون،هفت آسمان برروي ني
روزِ رسيدن ماه راگلها فُرود آورده اند
در وَقت رفتن گلشني گرديده پرپرروي ني
جايِ تعجب نيست كه قرآن تلاوت ميكند
آنجا كه باشد سوره اي ازجنسِ كوثر روي ني
شدجورِدشمن بيشتربراهلبيت مصطفي(ص)
وقتيكه پيدا شد سَرِ سقاي لشكر روي ني
سخت است يارب خواهري باشداَسيرو از ستم
دشمن نشانِ او دهد رأسِ برادر روي ني
از قتلگاه و بوسه اَش تاطشت زَرميگفت كاش
هرگز نميشد ديده ام با تو برابر روي ني
قاريِ قرآن بودي و از كينه ميزد دشمنت
باخِيزَران برلب،گهي،باسنگ برسرروي ني
تو ناخدايِ كشتيِ دنيا و ديني زين سَبب
هستي شده دريا،تويي،درآن شناور روي ني
مرثيه هاي زينب و آواي قرآنِ حسين(ع)
آيد بگوشِ عاشقان تاصبح محشرروي ني
#داود_تيموري عاصي
#هجده_خورشید
#روی_نیزه_ها
چشمه خون خدا اینبار روی نیزه ها
جوشد از حلقوم هجده یار روی نیزه ها
اینهمه خورشیدرا عالم به یک جا دید؟ نه
تا میسر گشت این دیدار روی نیزه ها
دست گلچین کرد پرپر لاله های باغ را
کینچنین بینی دوصد گلزار روی نیزه ها
ابر خون تایید کرد آندم کلام عشق را
تا چکید از دامن ایثار روی نیزه ها
کفر هم مبهوت شد تا صوت قرآن را شنید
زان سر مهپاره خونبار روی نیزه ها
هرکه دارد شوق وصل دوست باسر میرود
زین سبب بنگر سر زوار روی نیزه ها
قرنها بگذشته عاصی هیچ پرسیدی زخویش
مانده باقی از چه رو آثار روی نیزه ها
#داود_تيموري عاصی
#حضرت_زینب_س
اي در كنار حضرت سجاد ع زينب س
بنيادِ دشمن داده اي برباد زينب س
در كربلا بينِ خيام و آتش و دود
كردي يتيمان حسين ع امداد زينب س
تو ديده گريان از غم ياران و دشمن
از اينهمه داغ و مصيبت شاد زينب س
هر جا سخن از صبر آيد مثل كوهي،،
حلمِ تو مي آيد مرا در ياد زينب س
شعري كه با يادِ تو در شام و خرابه است
با دست زهرا س ميشود آباد زينب س
#داود_تيموري عاصي