منتظرالمهدی:
🏴 #حضرت_رقیه #مصائب_شام
#کاروان_اسرا
ماجرایست ماجرای سرت
به لبم بود روضه های سرت
همه جاپشت نیزه ی سرتو
دخترت رفت پابه پای سرت
حسرت دخترت فقط این است
سرمن بود کاش جای سرت
نیزه دارتو باهمه لج کرد
دردسرشد پدربرای سرت
لب نی، سنگ، بی هوا سیلی
هرچه آمد سرم فدای سرت
چقدر مشکل است تشخیصت
نا مرتب شده نمای سرت
چه به این روز دختر آوردی
از سر نیزه سردر آوردی
جای سالم نمانده در تن من
آه زجر آوراست ماندن من
پاره شد تا لباس من خندید
چقدر بی حیاست دشمن من
چقدر وحشیانه می انداخت
غل وزنجیر رابه گردن من
بازوی من شکست وبی حس شد
مثل عمه شده شکستن من
غیرت عمه رابه جوش آورد
به روی خاک ها نشستن من
پدرم با سر آمده یعنی
شده نزدیک وقت رفتن من
شانه ام تیر می کشد بابا
بار زنجیر می کشد بابا
از روی ناقه دخترت افتاد
مثل افتادن پرت افتاد
سرت از روی نیزه های بلند
تاکه افتاد خواهرت افتاد
سر اصغر کنار ناقه من
از روی نیزه با سرت افتاد
او یک تازیانه وحشی
به سروروی دخترت افتاد
بی هوا تاکه زجر من را زد
دخترت یاد مادرت افتاد
گفتم ای شمر بشکند دستت
چشم من تا به حنجرت افتاد
شب آخر رسیده می دانم
عمر من سر رسیده می دانم
🔸شاعر:
#مسعود_اصلانی
🏴 #حضرت_رقیه #مصائب_شام
#کاروان_اسرا
تمام می شوم امشب در آخر قصه
بخواب بانوی احساس! دختر قصه!
یکی نبود و یکی بود و آن یکی هم رفت
یکی یکی همه رفتند از در قصه
ببند چشم خودت را! فقط تجسم کن!
میان شعله ی آتش سراسر قصه...
خیال کن که لبت تشنه است و از لب آب
بدون آب بیاید دل آور قصه
بده امانت شش ماهه را به دست پدر
که پر بگیرد از اینجا کبوتر قصه
نپرس از پدرت او هنوز هم اینجاست
نپرس از تن در خون شناور قصه
بلند شو!،و بدو! پا برهنه تا خود صبح
نخواب تا برسی سمت دیگر قصه
و گوشواره ی خود را در آر! میترسم-
پری بماند و دیو ستمگرقصه
بخواب! نیمه ی شب شد، خرابه هم خوابید
بخواب کودک تنها! قلندر قصه!
بگیر گوش خودت را سه ساله ی خوبم!
که پیر می شوی امشب از آخر قصه:
بگیر روی دو پایت سر پدر را، آه...
بگیر اگرچه که سخت است باور قصه
🔸شاعر:
#حسن_اسحاقی
#امام_حسین_ع_مناجات
دلبر به سویت آمده، دلداده رفته
مغرور و سرکش آمده، افتاده، رفته
مقصد اگر نور است، عاشق هرکه باشد
تا انتهای روشنِ این جاده رفته
هرکس به راهِ عشق، بگذارد، قدم را
مال و زن و فرزند را، بنهاده، رفته
ای دل! سلوکِ عشق را از حُر بیاموز
عمری به بند و عاقبت آزاده رفته
...
عالَم به قربانِ شهیدی که در آن روز
قبل از غروبِ عاشقی، جان داده، رفته
شاعر: #عادل_حسین_قربان
#حضرت_رقیه_س_شهادت
رواق خاک آلوده شبستانی که من دارم
کجا و شان بی پایان مهمانی که من دارم
ببافم فرش قرمز رنگ با گیسوی خونینم
به کار آید همین موی پریشانی که من دارم
سر و رویت بهم خورده ولیکن باز زیبایی
ندارد هیچ کس مثل پدر جانی که من دارم
اگرچه خاکی است اما شبیه طشت اصلا نیست
بیا بنشین عزیزم روی دامانی که من دارم
الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید
شده لب پر لب قاری قرآنی که من دارم
از آن لحظه که دیدم در دهانت نیست دندانی
بدم می آید از این چند دندانی که من دارم
به جای دست از مویم بلندم کرده از بس زجر
پریشان تر شده موی پریشانی که من دارم
نمیدانم که از ضعف است یا که از شکستن هست
دلیل از سر شب دست لرزانی که من دارم
سراغت را گرفتم با لگد سرباز رومی زد
زبانم را نمیفهمد نگهبانی که من دارم
تو را اینجا کشیدم که بگیرم بوس آخر را
ندارد هیچ کس مانند پایانی که من دارم
#زبانحال_حضرت_رقیه_با_پدر
#محرم_وصفر_عامیانه_سبک
بابا جون سینه ام خسته ی درده
قصه ی اسیریم آه.... چه سرده
ببین اصلا بابا رنگم چه زرده
تو میدونی عدو باهام چه کرده؟
بابا جونم ببین دلم کبابه
همه ی این سفر برام سرابه
سرا پا وجودم تو اضطرابه
حال و روزم ببین چقد خرابه
بابا جون دخترت داره میمیره
تو چنگِ دشمنات اینجا اسیره
با دو دسش عدو گیسوم میگیره
با دو پاش پهلومو نشونه میره
بس که من کعبِ نیزه خورده بودم
مثلِ برگِ خزون پژمرده بودم
بس ز داغت پدر آزرده بودم
اگه عمه نبود من مرده بودم
امشب این جاده ها چه بی گریزه
تیغِ این کوره راه ببین چه تیزه
من و این زخمِ پای ریزه میزه
داره از تاولاش چه خون میریزه
هر چه خاره امشب جلوی پامه
هر چه آهه امشب تویِ نگامه
هر چه بغضه امشب تویِ صدامه
هر چه اشکه امشب تویِ چشامه
بغضِ این سینه که آروم نمیشه
سرت از روی نی معلوم نمیشه
نپرسم از عمه چون روم نمیشه
آخه این راه چرا تموم نمیشه
تیغِ این جاده ها ز خیزرونه
پای کوچک من که ناتوونه
چقد این ساربون نا مهربونه
بگید این ناقه رو آروم برونه!
#السلام_علیک_یا_بنت_الحسین
#من_ٱلذی_أیتمني
#دخیلک_یا_رقیه_س
#هستی_محرابی
4_5895241770840628545.mp3
783K
نـــــــوحــــــه حضرت رقیه (س)
🌘🌘🌘🌘🌘🌘
شد خرابه دگر منزلم
داغ بابا نشست بر دلم
شد اسیری مرا حاصلم
گوش پاره شده مشکلم
منکه در موج غــم ، دست وپا میزنم
هرشب و روز، پدر را صــدا میــــزنم
ای پدر حان حسین یاحسین یاحسین 3
🔥🔥🔥🔥🔥
آمدی جان فدای ســـــرت
میهمانی توبــــر دختـــرت
از سفر آ مدی یـا. ابــاء
من فدای دو چشم ترت
منکه شرمنده عمه جان زینبـــم
از فراق تو جان آمــــده بر لبـــم
ای پدر جان حسین یاحسین یاحسین
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
شام تارم دگر شد سحــر
شد مـنور ز نـــور قمــــر
خسته راهی اما مـــــرا
ای مسافر به همره بـبر
بسکه دربین ره سیلی ام میزدند
آتشــی بر رخ نیـلی ام میزدنـــد 2
ای پدر جان حسین یا حسین یاحسین 3
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
. ✍ عیسی دین محمدی
گلچین مداحی باسبک🎤
پیوی:مدیرکانال شعبانپور
@Haram75
●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور🎤
⚪مــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای
ایــنــجــا پـــاتـــوق بـــچــه مــذهبــــیاست
https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9XpwRT0pI86w
درتلگرام
#روضه_امام_رضا
#دفتری_امام_رضا
♻️بر رضا ضامن غریبان صلوات
♻️برپادشه ملک خراسان صلوات
♻️یارب به رضای تو رضابود رضا
♻️خشنودی قلب اهل ایمان صلوات
🍁🌾« اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء اَلسُّلطانَ اَبَاالحَسَنِ عَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ »🍁🌾
🌾خوشا آن غریبی که یارش تو باشی
🌾قرار دل بی قرارش تو باشی
🌾خوشا آن گدایی که تنهای تنها
🌾کناری نشیند کنارش تو باشی
(آقا جان یا امام رضا)
🌾خوشا آن که یک عمر پروانه ات شد
🌾که یک لحظه شمع مزارش تو باشی
🌹(یا امام رضا ع) 2
⬅️آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ...
آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ...
آی کسی که هر وقت گره به زندگیت افتاد صداش زدی یا امام رضا ع..
جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا...
🌹(یا امام رضاع)2
⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن..
خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید...
🍂(گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره)
فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید...
🌹 (یا امام رضا)2
خیلی غریبه، خیلی مظلومه، از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی...
⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ....فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست...
◀️ بگم یا امام رضا ...تو خراسان چه کردند با امام رضا..
امام رضا رو زهر دادن...
اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره....
صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن...
( آقا جان چرا..)
آخه میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم...
اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم... اما دل تو دلم نبود...
هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم مثل مار گزیده ها بخودش می پیچه.. هی میگه (جگرم سوخت)3
⬅️ (اباصلت میگه).....میگه دیدم آقا چشمش به دَره...
چی میخوام بگم...
میخوام بگم این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه....
امام رضا منتظره کی جوادش میاد...
⬆️ (اوج)اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا...
به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ...
آقا گرفتارم...
به جوونیّه جوادت منم بهر امیدی اومدم ...
امروز نزار دست خالی برگردم...
⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطه خیلی شباهت به امام رضا داره....
پرسیدم آقا زاده شما کی هستی..... صدا زد اباصلت....
أنا حجة الله عليك ...من حوادالائمه ام....
⬅️(سوز) میوهٔ دل امام رضا اومد...
وارد حجره امام رضا شد....
امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد....
جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد...
سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ...
⬆️ (اوج)اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا...
آی ناله دارا تو کربلا بر عکس شد حسین اومد کنار بدن ارباً اربای علی اکبر صدا زد.....
تو ستارهٔ سحر منی ...(باباعلی اکبرم)
🍁تو ستارهٔ سحر منی...
🍁تو که پارهٔ جگر منی...
🍁ولدی علی ولدی علی...
🍁ای نور بصرم ولدی علی...
🍁آخر پدرم، ولدی علی...
⏪ بر سر تربت لیلا نبرید نام علی
⏪ بگذارید جوان مُرده قراری گیرد
⏪ نو جوان مُرده خبر از دل لیلا دارد
⏪ به خدا مادر اکبر چه سحر ها دارد
💔ناله داری به سوز دل ابی عبدالله میگن یکی از جاهایی که امام حسین تو کربلا بلند بلند گریه کرد کنار بدن علی اکبر بود..
خدا رو قسم بدیم به حق اون لحظه حاجتت رو مد نظر بگیر 3 مرتبه ناله بزن بگو
#یاحسیـــــن💔
⏪ هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⏩
💠کانال مداحی ترکی باسبک🎤
💢پیوی:مدیرکانال شعبانپور
@Haram75
---°°°☆🍃🌸🍃☆°°°---
💠گلچین زیباترین نوحه های ترکی 🎤👇
https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233
--°°°☆🍃🌸🍃☆°°°--
💢لطفا کانال عاشقان حضرت ابالفضل (ع)
را به دوستان خودتان معرفی کنید ،☝️
💢💠💢💠💢💠💢💠💢💠💢
#سینه_زنی_باسبک
من دختر حسینم عمه جان زینب
گو کوفیان نزنندم سیلی
عمه زمین کربلا محنت انگیز است
از خیمه گه تا قتلگاه درد و غم خیز است
خون گریند آسمانها بر اهل بیت طاها
عمه جان گو کوفیان نزنندم سیلی
نزنندم سیلی
افتاده در دریای خون جسم بابایم
از تازیانه شد کبود جمله اعضایم
عمه ز پا فتادم، یکدم برس به دادم
عمه جان گو کوفیان نزنندم سیلی
نزنندم سیلی
ای دختر مولای دین عمه جان زینب
بر کوه صبرت آفرین عمه جان زینب
کن ای همای رحمت از کودکان حمایت
عمه جان گو کوفیان نزنندم سیلی
نزنندم سیلی
اعدای دین با کعب نی جسمم آزردند
کندند گوشواره از گوش من بردند
خون می رود ز گوشم،از چهره روی دوشم
عمه جان گو کوفیان نزنندم سیلی
نزنندم سیلی
شاعر: حاج حبیب الله معلمی
استادآهنگران
َروضه طفل سه ساله حضرت رقیه سلام الله علیها🕊🥀🕊
🌴🌴🌴🌴
🌾 روز جمعه است هوای حرمت را دارم حسین
اشتیاق حرم محترمت را دارم حسین۲
🌾 جلوه سبزخدا سرخ ترین لاله ی عشق
برسرم سایه ی سرخ علمت را دارم حسین
🌾 خانه ی لطف تو آباد و دمت گرم حسین
حسین حسین
درحسینه ی دل ،سوز دمت رادارم حسین. ۲
🌾 همه ی سال هوا داره محرم هستم
برسرشانه ی خودشال غمت را دارم حسین
حسین حسین. حسین😭
🌾 لحظه ی مرگ قدم برسرچشمم بگذار
هوس بوسه به خاک قدمت را دارم حسین ۲
🌾 برسفره ی احسان شمامهمانم
سائلت هستم وشوق کرمت را دارم حسین
🌾 همه ی سال هوا داره محرم هستم
برسر شانه ی خود شال غمت را دارم
😔😔😔
🕊 نیت کردم روضه بی بی سه ساله رو بخونم 🕊
ان شاءالله عزیزان این محفل فیض ببرن
ثوابش ذخیره قبروقیامت خودتون اموات این جمع....................
🥀 دختری که زپدر محروم است
همه شب غم زده و مغموم است
(امروز دیگه مجلسمون حال وهوای خاصی خودش رو گرفته
معمولا رسمه شب سوم محرم متوسل میشن در خانه ی سه ساله ابی عبدلله بی بی رقیه سلام الله علیها......)😭
🥀 از هجر پدر میسوزم میسوزم
دیده بر راه پدر میدوزم میدوزم
😭(چیکار کردن با این دختر سه ساله......)
🥀 من سه ساله ز پدرمحرومم
کودک خون جگرو مغمومم
😭(دیگه دلت اینجا نباشه........باپای دلت بریم کنار حرم باصفاش ان شاءالله به زودی دسته جمعی کنار مرقد باصفاش عرض ارادت کنیم اونجا ناله بزنیم برای سه ساله حسین.ع.............)😭
🥀 منزلم گوشه ی ویرانه شده
همدمم سیلی ی بیگانه شده
(نمیدونم تا حالا دختر بچه ی یتیمی کنار بدن بابا دیدی یانه......
چطوری درد ودل میکنه....چطوری ناله میکنه......
اونم با زبان کودکی.....چطور حرفهاشو به باباش میگه........
هرکه ناله این دختر رو بشنوه
نا خداگاه اشکش جاری میشه.......
بگم.......هرکجا دختر سه ساله ی یتیم
ببینی نوازشش میکنی...آرومش میکنی....
اما من بمیرم برای ناز دانه ی حسین.....چه خوب نوازشش کردن💔💔
کنار سربابا هرکجا رسیدن بهش تازیانه زدن.........
ای وای......ای وای.......ای وای..
هرکجا رسیدن بهش سیلی زدن
😭😭😭💔💔
🥀 منزلم گوشه ی ویرانه شده
همدمم سیلی ی بیگانه شده ۲
(میگن گوشه خرابه نیمه های شب دیدن دختر ازخواب میشه بهانه بابا رو میگیره......
شروع کرد به گریه کردن......
هی صدا میزنه....عمه بابام حسین کجاست.....
عمه زینب.......زینب......زینب.....😭
عمه الان بابام کنارم بود.......)
میگن زینب اومد کنار دخترنشست..عمه جان اینقدر بی تابی نکن......
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده...
.🕊🕊🕊🕊
میگن هر کاری کردن این دختر آروم بگیره آروم نشد....
اهل خرابه وقتی ناله این دختر رو شنیدن طاقت نیاوردن.....
میگن زنها شروع کردن به گریه کردن....
صدای گریه بلندشد خبر به یزید رسید
خدا لعنتش کنه.....
صدازد چه خبره چی شده.....
گفتن دختر حسینه گوشه خرابه هی بهونه بابا رو میگیره😭😭💔
نانجیب گفته ببرید سربریده باباش حسینو براش......
#یاصاحب_الزمان_.........
یه نظری به این محفل کن.......
( امان از اون لحظه ای که سر بریده ی حسین را آوردن داخل خرابه........)
صحنه رو مجسم کنید.....😭😭😭
سربابارو مقابل دختر سه ساله بزارن چه حالی پیدا میکنه....تا نگاهش به سر بریده بابا افتاد دیگه طاقت نیاورد......صدای ناله اش بلند شد....
.😭😭💔
🥀 عمه بیا گم شده پیدا شده
خرابه امشب شب یلدا شده
(میگن اونقدر کنار سر بابا ناله زد یه دفعه دیدند دختر یه طرف افتاده سربریده بابا یطرف افتاده.........
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جان آفرین تسلیم گردیده
😭😭😭💔💔🖤🖤
هرکجای مجلس نشستی بلند بگو
یا حسین ........یاحسین..........
حسین آرام جانم.......
حسین روح روانم.......
🌴🌴🌴🌴
بانوای مداح اهلبیت ع🎤
#جناب_کربلایی_رضا_صمدی👌
#التماس_دعا