.
#شور
#حضرت_زهرا_شور
شهیده بانو
جان علی فاضله الرشیده بانو
دنیا کسی مثل تو رو ندیده بانو
دعا کنی بخت منم سفیده بانو
حمیده بانو
همیشه خیرت به گدا رسیده بانو
خدا بهشتو نذرت آفریده بانو
بهت میگن مادر قد خمیده بانو
یا زهرا
میخوام واست نوکری کنم
میخوام واسم مادری کنی
نگاه میندازی به ماذانه
اذان ها رو حیدری کنی
یامُولاتی یافاطمه
راضیه بانو
مرضیه مطهره زاکیه بانو
خادمه تو مریم و آسیه بانو
حوریهء محدثه انسیه بانو
حانیه بانو
بی تو نفس حرومه یک ثانیه بانو
محبتت شرط مسلمانیه بانو
گدایی تو اصل سلطانیه بانو
یا زهرا
سفارش کردی کنم شروع
همیشه روزم رو با حسین
میخونم صبح علی الطلوع
و صلی الله علی الحسین
یامُولاتی یافاطمه
عفیفه بانو
محترمه مکرمه شریفه بانو
وصف مناقب تو صد صحیفه بانو
به شرح شأن تو قلم ضعیفه بانو
جلیله بانو
فرش زیر پات پر جبرئیله بانو
چایی روضه ات خود سلسبیله بانو
به چادرت ارض و سماء دخیله بانو
میخونم دائم حسن حسن
میخونم تو گوش عالمین
تموم هفته علی علی
شبای جمعه حسین حسین
#محمد_اسداللهی ✍
#فاطمیه
👇
.
#نوحه
#حضرت_زهرا_نوحه
فاطميه شد و - ذكر لب ها همه
ألسلام على - أمِّنا فاطمه
مى روم زير پرچم ها
بايد اين خيمهء غم ها
پر ز شورِ عزا باشد
مثل ماه محرّم ها
شده باز دل من ، هوائي زهرا
همه هستى من ، فدائي زهرا
يازهرا يازهرا…
-
در نگاهش بُوَد - غربتى منجلى
تا دم آخر است - ذكر او ياعلى
حرف او با صراحت بود
پيروى از ولايت بود
از كسانى كه حق بُردند
بر لب او شكايت بود
نجات حقيقى ، همان راه زهراست
مسير سعادت ، تولا تبراست
يازهرا يازهرا
#علی_اصغر_انصاریان ✍
#فاطمیه
.👇
.
#حضرت_زهرا_زمینه
من گدای مادر ارباب
سرم فدای مادر ارباب
زندگیمو میذارم والله
منم به پای مادر ارباب
دنیامو میسازی، با گوشه نگات
مادری کن واسم، مثل بچه هات
می میرم من آخر، پای روضه هات
به تو دل بستن شیرینه
چقد این سفره رنگینه
با تو دنیا و عقبامون
خدایی مادر تضمینه
سیدتی یا فاطمه
فاطمه اِی مادر شیعه
تویی همیشه یاور شیعه
سایه ی تو مادر سادات
برا همیشه س رو سر شیعه
چادر تو مادر، سر پناهمه
محبتت بی بی، تکیه گاهمه
دعاتون تا محشر، نور راهمه
پناه قلب هر نوکر
نگاهت امّید آخر
اجازه داده مهرت که
صدات کردم مادر، مادر
سیدتی یا فاطمه
#وحید_محمدی✍
#زمینه #فاطمیه
.👇
.
#حضرت_زهرا_شور
#زمزمه #زمینه
با من اگر که دشمنید ؛ خونَمو آتیش بزنید
چرا دیگه همسرم رو میزنید
با من اگر که دشمنید ؛ درِ خونَم رو بشکنید
چرا دیگه همسرم رو میزنید
ای وای ای وای فاطمهم رو کشتن
........
با من اگر که دشمنید ؛ بیاید خودم رو بزنید
چرا دیگه همسرم رو میزنید
با من اگر که دشمنید ؛ دست خودم رو بشکنید
چرا دیگه همسرم رو میزنید
ای وای ای وای فاطمهم رو کشتن
.........
آتیش به قلبم میزنید ؛ زهرامو پیشم میزنید
بی حیاها چرا باهم میزنید
با تازیونه میزنید ؛ با غلافم میزنید
بی حیاها چرا باهم میزنید
ای وای ای وای فاطمهم رو کشتن
.......
نفس نفس میزنه و ؛ زخمی کنارِ قفسه
باز برای شوهرش دلواپسه
همه دیدن که بی کسه ؛ یکی نگفت دیگه بسه
یه جوری زدن به خونَهش نرسه
ای وای ای وای فاطمهم رو کشتن
......
دود همه خونه رو گرفت ؛ آتیش به موی سر گرفت
نفس فاطمه پشتِ در گرفت
پهلوش با لگد شکست ؛ سینهش به میخِ در گرفت
زینبش دو دستش و به سر گرفت
ای وای ای وای مادرم رو کشتن
......
دومی بی هوا میزد ؛ با بغضِ مرتضی میزد
یه زنِ حامله روچرا میزد
مادر ناله ها میزد ؛ فضه رو صدا میزد
وسط شعله ها دست و پا میزد
ای وای ای وای مادرم رو کشتن
......
تو کوچه راه مارو بست ؛ مردک بی حیای پست
دستش و بالا که برد دلم شکست
امان از اون ضربتِ دست ؛ غم به روی دلم نشست
یه سیلی زد دو تا گوشواره شکست
ای وای ای وای مادرم رو کشتن
#عبدالحسین✍
#فاطمیه
.👇
.
#نوحه
#حضرت_زهرا_نوحه
پناه بی پناه من ، همدم اشک و آه من
میان این همه دشمن ، فقط تویی سپاه من
ای دم ، تو ذوالفقار علی
فاطمه ، بمان کنار علی
یازهرا ، یازهرا یا زهرا.....
نظر کن این چشم تر را ، شرر مزن این جگر را
بپوش چهره ات اما ، مپوش رخت سفر را
ای قدت ، قیامتم فاطمه
رحم کن ، به غربتم فاطمه
یازهرا ، یازهرا یازهرا
فدای شرم و حیایت ، فدای صبر و سکوتت
چه آمده بر سرت که ، خنده کنی به تابوتت
تو گفتی ، همیشه یار منی
پس چرا ، حرف کفن میزنی
یازهرا ، یازهرا ، یازهرا.....
ببین که قلب حسینت ، ز غصه گشته مالامال
برو ولی وعده ما ، کرببلا دم گودال
بیا باز ، شانه به مویش بزن
بوسه بر ، زخم گلویش بزن
یازهرا ، یازهرا یازهرا
#علی_سلطانی ✍
#زبانحال_مولا #فاطمیه
.👇
.
#حضرت_زهرا
السلام علیکِ یا اُم الائمه و النُجبَاء
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خانه پر از دود است و کوچه ازدحام است
این خانه وحی است و جای احترام است
جمع اراذل آن طرف گرم هیاهو
در بینشان قحطی احساس و مرام است
از بار شیشه بی خبر بودند! باشد
شعله چرا گِرد گل خیرالانام است؟
در را مگر با ضربه پا میگشایند
یا سیلی محکم زدن جای سلام است؟
در با شتاب آن لگد افتاد و انگار
در آن کشاکش کار شش ماهه تمام است
فضه بیا بین ذغال و دود و آتش
جز تو کنار فاطمه بودن حرام است
یک مادر و داغ گلی شش ماهه در خون
تنها گریز روضه من یک کلام است
تیر سه شعبه کربلا، میخ در اینجا
اینها بساط روضههای صبح و شام است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فاطمیه
#نصیر_حسنی
.