.
#زمینه یا #شور
#شهادت_حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
#حضرت_زینب
#ام_المصائبم_خدای_دردم
🏴بند اول
ام المصائبم خدای دردم
از کوچیکی،درد کشیدم،غصه دیدم، تو دار دنیا
ام المصائبم و مادر غم
چه صحنه ها،که دیدم و،بزرگ شدم،تو اوج غمها
دیدم فرق دوتا/مظلومیه بابا
دیدم نقش زمین/مادر تو کوچه ها
چهل تا بی حیای پست،تو مدینه شدن یه دست
دیدم هجوم آوردن و لگد زدن،پهلوی مادرم شکست
دیدم که افتاده بود،انگاری جون داده بود
با تازیون یه نانجیب بالا سرش وایساده بود
مادر قد کمون رفت/صفای آشیون رفت
نموند و پیر نشد مادر/جوون رفت
(ام المصائبم من)۳زینبم من
🏴بند دوم
یه پیرهنه خونی جلو چشامه
تو بغلم،میگیرمش،میبوسمش،بوی تو میده
یه عالمه درد توی این نگامه
از کربلا،آوردمش،یادگاری،از تو رسیده
ای نور دیده ام/ای سر بریده ام
بعد تو یا اخا/خوشی ندیده ام
یادم نمیره قتلگاه،افتاده بودی بی گناه
صدای مادر میومد بالا سرت که می کشید آه
یادم نمیره خنجرو،کشید به روی حنجرو
بُرید همونجا جلو چشمام یا اخا از تو سرو
بیا بیا نگارم/حال خوشی ندارم
این دم آخری برس/کنارم
(ام المصائبم من)۳زینبم من
🏴بند سوم
دلم گرفته از غمت برادر
بستر من،تو آفتابه،به یاد اون،پیکر پاکت
خون میچکه از چشام ای برادر
به یاد اون،جسم به خون،کشیده و،سینه ی چاکت
پاره پاره بدن/مظلومه بی کفن
ای مانده در دله/صحرا دور از وطن
سرت شد از تنت جدا،به پیکر تو شد جفا
باور نمیکنم که قسمت تو شد،حصیر و قطعه بوریا
شدم اسیر غصه ها،به کوفه و شام بلا
بردن منو تو مجلس حرومی و محله ی یهودیا
همسفر تو بودمو/از تو جدا نبودمو
از ضربه کعب نی ببین/کبودمو
(ام المصائبم من)۳زینبم من
#وفات_حضرت_زینب
✍♪کربلای امیرحسین سلطانی
👇👇👇
@Asheghane_hazrat_zeynab
•مرگ من بود دمی کز تو ..
سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها _ کربلایی حسین طاهری ೋ
مرگ من بود دمی کز تو جدایم کردند
در همان گوشۀ گودال فدایم کردند
دوستانم که نبودند بگریند به من
دشمنانم همگی گریه برایم کردند
من که خود راهنمایِ همه عالم بودم
سَرِ خونینِ تو را راهنمایم کردند
هر کجا خواستم از پای دراُفتم دیدم
کودکان دست گشودند و دعایم کردند
خِجلم از تو که گم گشته امانت هایت
بر سَرِ خار دویدند و صدایم کردند
گریه ها داشتم از دوریِ رویِ تو ولی
خنده ها بود که بر اشکِ عزایم کردند
همرهانم که گرفتند غبار از محمل
همه در خاک فتادند و رهایم کردند
تا دَمِ مرگ طرفدار تو بودم ای دوست
دشمنانِ یکسره تحسین به وفایم کردند
این اسارت همه جا عزّتِ من بود حسین
که پیام آورِ خون شهدایم کردند
@Asheghane_hazrat_zeynab
|⇦•تنها شدم تنهاترین..
#سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها _ حاج محمود کریمی ೋ
تنها شدم تنهاترین
حالِ من و امشب ببین
دل تنگتم ای نازنین
ای نازنین ای وای حسین
ای وای حسین...
غمت روضه خونِ شبهامِ
دیگه آخرِ نفسهامِ
هنوز عاشورا تو چشمامِ
حسین نوحه ی رو لبهامِ
هنوز پیرهنِ تو تویِ دستامِ
عزات یک سال ونیمِ که باهامِ
عزام مصیبت کوفه و شامِ
دلم برایِ حرم خونه
چشام مثه جگرم خونه
مثه یه کبوترِ زخمی
هنوز رو بال و پرم خونه
خودم گُلای حرم و آوردم
خودم بجای همه کتک خوردم
خودم برا یکی یکی شون مردم
تو کوچه هایِ بی حیا
می دیدی از رو نیزه ها
که خواهرت میزد صدا
می زد صدا ای وای حسین
ای وای حسین...
سَرِ بی بدنتُ دیدم
تن بی کفنتُ دیدم
بالا سَرِ بدنت دعوا
سَرِ پیراهنتُ دیدم
شهید شدی با گلوی خشکیده
چشام رگایِ بریده ات و دیده
لبام دونه دونشون و بوسیده
تا سر جدا شد از بدن
گودالِ تو شد قبر من
مُردم برات ای بی کفن
ای بی کفن ای وای حسین
ای وای حسین...
@Asheghane_hazrat_zeynab
📋 پریشون پریشون پریشونم / #سبک_تک / کربلایی سیدرضا نریمانی
پریشونِ پریشونِ پریشونم
میبینی قدِ خم،دستای لرزونم
یهسال و نیمه از داغ تو گریونم
نمیره ز یادم
همون وقتی که من کرببلا بودم
نمیره ز یادم
همون لحظهای که از تو جدا بودم
نمیره ز یادم
اسیر دست دشمن خدا بودم
تو صحرا به دنبال تو میدویدم
داداش مادرم رو کنار تو دیدم
برادر، برادر، برادر، برادر
دیدم مادرم ، چقد مضطره
تنِ تو داداش ، چقد پرپره
"وای حسینم، حسینم، حسینم"
داداش یکسال و نیمه که ازت دورم
منو میشناسی من زینب محجورم
داداش از همه کس غیر تو منفورم
نمیره ز یادم
همون وقتی که از رو فَرَس افتادی
نمیره ز یادم
همون وقتی که تو قتلگاه جون دادی
نمیره ز یادم
نبود مسلمونی تا کنه امدادی
نبودی ببینی که زینب زمین خورد
دیدی آخرش از غمت زینبت مرد
برادر، برادر، برادر، برادر
دیدم که چطور ، همون بیحیا
سرت رو گذاشت ، روی نیزهها
"وای حسینم، حسینم، حسینم"
تو رفتی همهی خیمهها غارت شد
تو که رفتی داداش سهمم اسارت شد
تو که رفتی به خواهرت جسارت شد
نمیره ز یادم
داداش گهوارهی اصغرتو بردن
نمیره ز یادم
داداش گوشوارهی دخترتو بردن
نمیره ز یادم
داداش یادگار مادرتو بردن
ببین پیرهنت رو گرفتم تو آغوش
یاد پیکر بیسرت رفتم از هوش
برادر، برادر، برادر، برادر
ببین خواهرت ، پریشون شده
به یاد تنت ، چه گریون شده
"وای حسینم، حسینم، حسینم"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور🎤
⚪مــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای
ایــنــجــا پـــاتـــوق بچه مذهبی هاست
https://t.me/joinchat/UBcQP1enBFPSkjzr
🔳 #روضه_شهادت_حصرت_زینب_س
🕊⚜روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرت زینب سلام الله علیها به نفس سید مهدی میرداماد⚜
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
😭😭😭😭
همه رفتند و من جا ماندم ای دوست
ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست
چرا رفتی مرا با خود نبردی؟
ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست
امان ای دل،امان ای دل
*اصلاً روضه ی امشب همینه...امان از دلِ زینب...چه خون شد دلِ زینب...*
ببین از داغ تو خیلی شكستم
شكستم که چنین از پا نشستم
*حسین! شوهرم هم منو نشناخت..هی اومد تو خیمه ی زن ها،هی سراغ منو گرفت،زین العابدین بهش گفت:عبدالله! اون زنِ قد خمیده رو می بینی؟ اون زینبِ...*
شكسته دشمنت از بس دلم رو
چنان گشتم كه نشناسی كه هستم
به یادت در نوایِ آب آبم
چنان تو زیر تیغِ آفتابم
*اون لحظه های آخرِ عمرش،گفت:عبدالله! بسترِ منو زیر آفتاب پهن کن...چرا خانوم؟ گفت:خودم دیدم داداشم زیر آفتابِ...*
به یادت در نوایِ آب آبم
چنان تو زیر تیغِ آفتابم
تو راحت خفته ای در خانه ی قبر
ولی من از غمت خانه خرابم
منو كابوسِ شمشیر و تن تو
تماشای به غارت بردن تو
تو را سر نیزه ها بردند و مانده
برای من فقط پیراهن تو
*داداش! از چهارسالگی هر کی به من رسید ، گفت : زینب! حسینت رو کربلا میکُشن ... من از چهارسالگی منتظرِ کربلام ، اسمِ کربلا که میاد بندِ دلم پاره میشه ، مادرم بقچۀ کفن هارو که بازکرد،کفنِ خودش رو داد، کفنِ بابام رو داد، کفنِ داداش حسنم رو داد،اما به تو که رسید یه پیراهن داد،گفت: حسینت کفن نداره ...
بابام امیرالمؤمنین شب آخر دستِ عباس و حسین رو گرفت،سفارشِ منو کرد،گفت:زینب! کربلا عطش،سر بریده،گودال قتلگاه...
داداش! من این کلمه هارو شنیدم،داداش حسنم لحظه ی آخر،هی گریه کرد گفت: "لایوم کیومک یا اباعبدالله... " داداش! هرچی شنیدم این کلمه هابود ، کربلا شنیدم ، سر برده شنیدم ، گودال قتلگاه شنیدم،عطش شنیدم ، داداش! کسی بهم نگفت نامحرما دورم حلقه میزنن،کسی نگفت: نامحرم میاد دست خواهرت رو ببنده ... داداش! همه چی رو بهم گفتن،فقط یه چیزی رو نگفتن ، همه روضه هارو تحمل کردم،همه سختی هارو تحمل کردم،کشته شدنِ تو،مگه کسی باور می کرد زینب زنده باشه حسینش رو سر بِبُرند..
اما داداش یه لحظه بهم خیلی سخت گذشت ... داداش! همه لحظه ها سخت بود ، فقط یک جا خیلی سخت گذشت ، یه جا دیگه نتونستم طاقت بیارم ، یه جایی که خودم همه رو سوار محمل ها کردم،بچه هات رو سوار مرکب کردم،سوار شتر کردم،زن هارو کمک کردم،نذاشتم هیچ کسی جلو بیاد،خودم تنها رو زمین موندم،دیگه نتونستم طاقت بیارم،رو کردم به طرف علقمه،گفتم:عباس!غیرت الله! پاشو ببین میخوان خواهرت رو ببرند اسارت...حسین....
ان شاء الله با هم بریم حرمِ اباالفضل،ان شاءالله من برات روضه بخونم تو حرمش بلند گریه کنی،بگم بی بی جان زینب! خیلی بهت سخت گذشت،آره داداشت حسین هم کنار علقمه بهش سخت گذشت،تا نگاههش به بدن داداشش افتاد،یه دست به کمر گذاشت"الآن انكسر ظهري " ای حسین...
😭😭😭😭😭
#سید_مهدی_میرداماد
@Asheghane_hazrat_zeynab