PTT-20220415-WA0100.opus
136.4K
فایل صوتی از طرف رضا یعقوبیان
تنها دلت نبود كه شوق شفا نداشت
حتي طبيب هم به شفايت رضا نداشت
حق ميدهم كه ديده بدوزي به راه مرگ
دنياي بعد فاطمه ديگر صفا نداشت
باباي مهربان تمام يتيم ها
بعد از تو سفره هاي يتيمان غذا نداشت
زخم سرت اگر كه دوا داشت باز هم
زخم عميق قلب تو هرگز دوا نداشت
طوري فراق فاطمه قد تو را شكست
سي سال خونجگر شدنت هم صدا نداشت
همراه تو فقط حسنينند اي غريب
بي شك مدينه غربت دفن تو را نداشت
كوفه پس از تو باز هم اهل وفا نشد
هرچند اين ديار از اول وفا نداشت
با بغض بر حسين تو شمشير مي زدند
حتي براي بوسه اي آن جسم جا نداشت
محمدعلی بیابانی
💚🎉♥️ هفدهم ماه مبارک رمضان سالروز تاسیس مسجد مقدس جمکران مبارک باد♥️🎉💚
✨با آرزوی تعجیل فرج آقا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امیدوارم دعای پر برکت و خیر ایشان بدرقه راهتان باشد ان شاءالله :
🌼چنین بر مردم دانا گمان است
🌼که شهر اصفهان نصف جهان است
🕌ولی داناتر از آنان بگفتند
🕌که شهر جمکران کل جهان است
🌼شود جانم فدای خاک پاکش
🌼تجلی خانه ء صاحب زمان است
🕌 در آن مسجد هر آنکس پا گذارد
🕌 امیدش دیدن ماهی نهان است
🌼 چنین کس مورد لطف و عطای
🌼 خداوند کریم و مهربان است
🕌 اَیا ای آنکه داری محنت و غم
🕌 مدام از دیده گان اشکت روان است
🌼 بیا در جمکران از بهر حاجت
🌼 که رسم عاشقان نکته دان است
🌼 ز بهر آرزویت گفت صادق
🌼 عزیزم چاره ء کارت همان است
یا علی در پیش زینب حرفی از رفتن مگو
دخترت طاقت ندارد کن حذر زین گفت و گو
فکر هجران می نماید جان او را زیر و رو
اشک خونین را ببین می ریزد از چشمان او
**
حرفی از رفتن مزن زینب توانش می رود
حرفِ جان دادن مگو از سینه جانش می رود
با نگاه بر چهره ات اشک روانش می رود
صحبت هجران مکن آخر امانش می رود
بُغضی از اندوه و غم در چهرة زینب ببین
اشک سرخش را روانه از دوچشمان بر زمین
داغِ مادر در درون دارد هنوزم آتشین
کُن ترحّم حال او جان امیرالمومنین
یا علی در پیش زینب حرفی از رفتن مگو
**
از همه غمگین تر است زینب کنار بسترت
دم به دم سازد مداوا زخم خونین سرت
ای یل خیبر گشا ، بگشا دو چشمان ترت
تا که امّیدی بپاشی در وجود دخترت
زخم سر را وا مکن رخساره را گلگون مکن
یادگار فاطمه از دیدنش دلخون مکن
چشم زینب را از این دلواپسی جیحون مکن
داغ زهرا را دوباره در دلش افزون مکن
یا علی در پیش زینب حرفی از رفتن مگو
**
دختران را طاقتی در سوگ بابا نیست نیست
تاب دیدار عزا تا صبح فردا نیست نیست
غرق در خون را دمی میل تماشا نیست نیست
ای شکسته سر تو را امشب مداوا نیست نیست
یک سر بشکسته دیده اینچنین پر می زند
ناله ها از عمق سینه بهر حیدر می زند
روزگار پیش رو هر لحظه بر سر می زند
بوسه ها بر حنجر سرخ برادر می زند
یا علی در پیش زینب حرفی از رفتن مگو
**
با حسین و با حسن یابد تسلا در عزا
وقت دلداری ببیند چشم فرزند و أخا
وای از آن روزی که تنها می شود در کربلا
همدم او می شود سرهای از پیکر جدا
در عزای شاه دین برگو چنین ای سروری
زینب غمدیده در باغ عزای حیدری
کرده انشا مشق غم با قصة غم پروری
باغبان غصه ها با لاله های بی سری
یا علی در پیش زینب حرفی از رفتن مگو
**
🏴سبک زمینه شب نوزدهم ضربت خوردن مولا علی علیه السلام در محراب مسجد کوفه
#زمینه_شب_نوزدهم
#از_آسمون
🏴بند اول
از آسمون،داره میاد،این ندا۲
تهدمت والله،ارکان الهدا
و انطسمت،اعلام التُّقی
و انفصمت،عروة الوثقی
قد قتل،قد قتل،قد قتل المرتضی۲
آقایی که نون و خرما
می آورد برا یتیما
توی محراب عبادت
کشته شد آی اهل دنیا
واویلتا
فرقش دوتا شد
مولا فدا شد
حاجت روا شد
واویلتا(علیِ مظلوم)۳
از آسمون...
🏴بند دوم
از آسمون،داره میاد،این ندا۲
تهدمت والله،ارکان الهدا
و ِانطسمت،اعلام التُّقی
و انفصمت،عروة الوثقی
قتل ابنِ،قتل ابنِ،قتل ابنِ عم المصطفی۲
آقایی که بود وصی و
برادر واسه پیمبر
توی کوفه کشته شد با
ضربت شقیِ کافر
واویلتا
حقش جفا شد
فرقش دوتا شد
حاجت روا شد
واویلتا(علی مظلوم)۳
از آسمون...
🏴بند سوم
نشسته خون،رو چهره ی،مولای ما۲
به ضربتی منشق،فرق مرتضی
با شمشیر،مردی بی حیا
که این ندا،میاد از سما
واژگون،پرچم،حق و عدالت شد خدا۲
کشته شد همسر زهرا
کشته شد ساقی کوثر
کاش نبینه فرق خونیِ
بابا رو زینب مضطر
واویلتا
سر پدر دید
پاره جگر دید
بریده سر دید
ای وای امون(از دل زینب)۳
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴واحد سنگین شب بیست و یکم شهادت حضرت علی علیه السلام
#واحد_شب_بیست_و_یکم
#فقط_به_عشق_حیدر
بند اول👇
فقط به عشق حیدر زنم به سینه و سر
ولایتش برای من راه نجاته محشر
دلم میخواد زائر ایوون طلاش باشم
دلم میخواد فداییه چشاش باشم
دلم میخواد کنار اون صحن و سراش
زار بزنم عزاداره غماش باشم
الهی که من بمیرم برای اون فرق دوتاش
الهی که من بمیرم برای تک تکه غماش
دیگه میشه راحت،ز دست زمونه،(علی شاه دنیا)۲
تموم میشه دیگه،فراق و جداییش،(میره پیش زهرا)۲
(علی یا علی جان_علی یا علی جان_علی یا علی جان _علی یا علی)
بند دوم👇
شب یتیمیه ماس الا یا ایها الناس
علی وصیت میکنه برا حسین و عباس
عباس من جونه تو و جونه حسین
عباس من تویی تو قربونه حسین
تو کربلا تنهاش نذاری بابا جون
جای من باش یل تو میدونه حسین
جای منی تو کربلا بابا به قربونه چشات
جای منی تو کربلا قربونه غیرت و وفات
دیگه با وجودت،حسینم نداره(غمی نور عینم)۲
یادت باشه عباس،تو هستی علمدار(برای حسینم)۲
(ابوفاضل عباس_ابوفاضل عباس_ابوفاضل عباس_ابالفضل من)
بند سوم👇
عجب شبیه امشب جون علیه بر لب
کنار بستر بابا داره میمیره زینب
دختر من گریه نکن طاقت بیار
نمیشه کاری کرد با دست روزگار
دختر من یه روز میاد تنها میشی
اشک چشاتو واسه کربلا بذار
جای بابام بوسه بزن به حنجری که پر خونه
جای بابام بوسه بزن به اون سری که گلگونه
یه روزی میبینی،تو لبهای تشنه،(عزیز دختر من)۲
میبینی سری رو،تو به زیر دشنه،(عزیز دختر من)۲
(حسین یا حسین جان_حسین یا حسین جان_حسین یا حسین جان_حسین یا حسین)
🙏التماس دعای خیر
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
#نیامد_خبری
امشب از یاور ویرانه نیامد خبری
دیده بر در شده هر طفل یتیم تا سحری
می تپد دل به صدای قدم رهگذری
شام امشب شده با اشک یتیمی سپری
**
به کجا مانده که دیگر خبری نیست از او
به گذرگاه یتیمان ، گذری نیست از او
نه قدم های امیدی که تسلا جوئیم
نه نوائی و نه نانی ، اثری نیست از او
کوچه ها غرق سکوتست و عجب تاریک است
بند امید یتیمان چه قدر باریک است
نه صدای قدمی می رسد از کوچه به گوش
گوئیا بار دگر دورة غم نزدیک است
دیده بر در شده هر طفل یتیم تا سحری
امشب از یاور ویرانه نیامد خبری
**
در سیاهی و سکوتی که فراگیر شده
کیسة نان و غذا ، آمدنش دیر شده
زخمه هایی به دل طفل یتیم افتاده
مرغ امّید همه بسته به زنجیر شده
گوش ها مانده به درها که صدایی برسد
بر دل زخمی ایتام دوایی برسد
بر شکم های گرسنه به شبانگاه سیه
بار دیگر رطب و نان و نوایی برسد
کس ندیده دگر از کیسه نانش اثری
امشب از یاور ویرانه نیامد خبری
**
هر خرابه شده یک کلبة پنهانی غم
سفرة خالی یک مادر و مهمانی غم
دیده بر راه غریبی که غذا می آورد
گوشه ای مانده یتیمی به نگهبانی غم
مگر این شام سیه گون سپری می گردد؟
یا که از مرد غریبه خبری می گردد ؟
کنج ویرانه غریبانه کسی می گرید
در پی لقمة نان سحری می گردد
شام امشب شده با اشک یتیمی سپری
امشب از یاور ویرانه نیامد خبری
**
می تپد دل به نگاهی به صدای قدمی
می کَشد سینه به آهی به فرامین غمی
مرد نان آور شب های یتیمان چه شده
مُلجمی تیغة شمشیر زده بر صنمی
چه مبارک سحری شد به علی شاه کریم
چه غمینانه شبی بهر صغیران یتیم
شب قدر است و دعا خوانی دل های غمین
سروری دست دعا خوانده به درگاه رحیم
می تپد دل به صدای قدم رهگذری
امشب از یاور ویرانه نیامد خبری
**
برچسب ها : #امام_علی (ع) ، #نوحه_سروری
#سخنرانی
ازعزرائیل پرسیدند:
تابحال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟
عزرائیل جواب داد:
یک بارخندیدم،
یک بارگریه کردم
ویک بارترسیدم.
."خنده ام" زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش میگفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم..
"گریه ام"زمانی بود که به من دستور داده شدجان زنی رابگیرم،او را دربیابانی گرم وبی درخت وآب یافتم که درحال زایمان بود..منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم.."ترسم"زمانی بودکه خداوندبه من امرکردجان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد وزمانی که جانش را می گرفتم ازدرخشش چهره اش وحشت زده شدم..دراین هنگام خدا وندفرمود:
میدانی آن عالم نورانی کیست؟..
او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی.
من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن،موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود..