#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
غمی به وسعت عالم نشسته بر جانش
تمام ناحیه خیس از دو چشم گریانش
شبیه ابر بهاری هوای ناحیه را
پر از ترنم غم کرده اشک سوزانش
سلام کرد به جدّش... سلامی از سر صدق
سلام آن که کند جان فدای جانانش
سلام کرد بر آن گونههای خاکآلود
بر آن تنی که نمودند نیزه بارانش
سلام کرد بر آن بوسهگاه نورانی
سلام آن که کند جان خویش قربانش
سلام آن که دلش زخمی مصیبتهاست
سلام آن که اگر بود کربلا، جانش،
میان طف، سپر نیزه و سنان میکرد
و میسپرد به شمشیرها گریبانش...
سلام آن که اگر نینوا حضور نداشت
علیالدوام شده نالۀ فراوانش
سلام آن که سرازیر میشود هر روز
به جای اشک روان، سیل خون ز چشمانش...
🏴🏴خادم اهلبیت کمالی 🦋🦋
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#اخلاقی_و_اندرز
دنیا ندارد قیمتی وقتی که آقا نیست
در عصر غیبت زندگی کردن که زیبا نیست
باید بسوزیم و بسازیم از فراق یار
هرکس نمیسوزد در این هجران که از ما نیست
باید به قصد فتح، سمت قله راه افتاد
پس جا بماند هرکسی اهل تقلا نیست
مهدی به دنبال من آماده میگردد
بیچاره من وقتی دلم اصلاً مهیا نیست
تب میکنیم آقایمان تب میکند با ما
دارد هوای شیعه را...، پس شیعه تنها نیست
دلهایمان حکم حرم دارد؛ در این دل هم
جز مهدی زهرا برای هیچ کس جا نیست
جوینده یابندهست، میگردیم دنبالش
لبخندی از یوسف مگر سهم زلیخا نیست؟
دنبال راه وصل اگر میگردی ای عاشق
راهش بهجز دل کندن از لذات دنیا نیست
باید برای قبر خود امروز کاری کرد
آه از دل غافل که قدری فکر فردا نیست!
باید همیشه زینتاش باشم ولی صدحیف
آلودهای مانند من در شأن مولا نیست
جایی که بین روضه زهرا میرود از هوش
باور بفرمایید که جای تماشا نیست
زهرای مرضیه سرش را در بغل دارد
آقای لبتشنه ته گودال تنها نیست
از محضر او قاتلش هم دست پُر برگشت
هرجا حسین فاطمه باشد فراوانیست
🏴🏴خادم اهلبیت کمالی 🦋🦋
#امام_زمان_عج_مناجات
جمعهها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد
بیتو چندیست که در کار زمین حیرانم
ماندهام بیتو چرا باغچهام گل دارد
شاید این باغچه دَه قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده، زمین شوق تکامل دارد
جمکران نقطۀ امید جهان شد که در آن
هرچه دل، سمت خدا دست توسل دارد
هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها
تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد
🏴🏴🏴خادم اهلبیت کمالی 🦋🦋
4_5962997813397686356.mp3
2.75M
دیر راهب نصرانی
اي میهمان بی بدن ای سر خوش آمدي
از بزم این جماعت مهمان کش آمدي
با چه سختی پول داد گفت این سرُ یه شب مهمانِ من کنید ..
دِیریست وا نگشته به این دیر پایِ غیر
تو آمدی که با تو شوم عاقبت بخیر
در کسوت مسیح به مهمانی آمدی
وقتی به دیر راهب نصرانی آمدی
تو قصد کرده ای همه دنیایِ من شوی
ترسا شدم كه حضرتِ عیسایِ من شوی
بي پيكر آمدي سر و جانم فدایِ تو
اي سر! بگو چگونه نهم سر به پایِ تو
اي سيبِ سرخ؛ آمده اي تا ببويمت
بگذار با گلابِ نگاهم بشويمت
*شروع کرد شستنِ سر .. گفت خودت خودت رو معرفی کن به من .. تو کی هستی ؟.. دید لباش مثه چوبِ خشک تکان خورد أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِیٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشان ...*
اين دير كربلا شده قرباني ات شوم
قربان زخم گوشۀ پيشاني ات شوم
دامن مكش ز دستم ، دستم به دامنت
رأست چنين شده است چه كردند با تنت
تير و سنان و نيزه و شمشير و ريگ و خار
از هر چه هست زخمي داري به يادگار
با اينكه از لبان تو پيداست تشنه اي
گويا نرفته تشنه ز خون تو دشنه اي
از وضع نامرتب رگهاي گردنت
پيداست بد جدا شده رأس تو از تنت
"زخم لبت" گمان كنم اين زخم، كهنه نيست
اين خرده چوب ها كه نشسته به لب ز چیست
4_5870723855542127250.mp3
4.63M
#روضه
#اسارت
حاج
#احمدصفاری
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
ای یزید بی حیا از روی بغض و کینه ات
خیزران بر روی لبهای حسین من مزن
چوب خود برداراز پیشانی زخمی او
لطمه براسماء حسنای حسین من مزن
کم تمسخر کن تو قرآن خواندن مظلوم را
طعنه برصوت دل آرای حسین من مزن
از لب لعل حسین خون دل من می چکد
بس کن ای ظالم به لبهای حسین من مزن
چوب تو تفسیری از سیلی به روی فاطمه است
شرم کن بر روی زیبای حسین من مزن
کاش مثل دست من چشم سکینه بسته بود
پیش او ضربه به سیمای حسین من
4_5847968929829356902.mp3
4.12M
#شور
#اسارت
بانوای
#سیدرضانریمانی
سیدالشهدا، سیدالشهدا
سیدالشهدا یا مقطع الاعضا
مونده روی زمین، پیکر تو رها
السلام علی من دَفَنَ اهل قُری
خواهرت اگه نیست، رفته شام بلا
ریگ و رمل بیابان برات گرفتن عزا
سیدالشهدا، سیدالشهدا
سیدالشهدا یا مقطع الاعضا
--
همه منتظرن، مادرش برسه
کاش صدای برادر به خواهرش برسه
دست قاتل اگه، به سرش برسه
آخ خدا به داد موی دخترش برسه
سیدالشهدا، سیدالشهدا
سیدالشهدا یا مقطع الاعضا
--
سیدالشهدا، سیدالشهدا
سیدالشهدا یا مقطع الاعضا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آجرکاللهیاصاحبالزمان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
#جان_برار_حسین_ای_شاه_عالم
#حضرت_زینب_دلگویه_مازنی
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
جان برار حسین ای شاه عالم
نـدومه از تـه غـم چتی بنـالم
هر چی گل داشتمه پرپر بهینه
پرپر اولاد پیغمبر بهینه
اسیری بُوردنِ من چَنّه زاره
از فراق ته مه دل بی قراره
مه قسمت عاقبت اسیری بَیّه
من و تِه روزی درد و دوری بَیّه
چتی این روزها ره من سر هاکنم
تِه درد و دوری ره باور هاکنم
من دیگه بی دم و نفس بَهیمه
اَنّـه یار داشتمه بی کَس بَهیمه
چتی ته سر ره به نیزه بَوینم
ته بال و پَر ره به نیزه بَوینم
برار قرآن بخون من جان بَهیرم
تِه بسم الله جا پایان بَهیرم
حسین از داغ ته جان بَیّه خَسّه
دعا هاکن بَمیرم دیگه وَسّـه
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
علی اکبر اسفندیار«مداح»
|⇦•ای یادگارِ مادرم...
#روضه و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام ناصر رفیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
حضرت زینب سلام الله خیلی مصائب دید زینب سلام الله کنار بدن پیغمبر ایستاده بود رسول خدا جان داد. میدید مادرش فاطمه چه جور کنار پیکر پیغمبر اشکمی ریخت. زینب یه روزی شاهد بود بدن مادرش رو شبانه از خانه بیرون بردن.هی نگاه کرد وگریه کرد. یه روزی زینب نشسته در خانه منتظره باباست.یه وقت دید باباش رو با فرق شکافته آوردند. همه ی این صحنه ها رو زینب دیده..یه روزم تیر باران شدن جنازه ی برادرش رودیده. همه این صحنه ها رو زینب دیده..اما همه ی دل خوشیش حسینه..زینب است وحسین. هرچی مصیبت دید، هر چی حادثه دید اما دلش خوش بودهنوز آخرین یادگار مانده. اما روز عاشورا وقتی دید این آخرین یادگارم داره میره. اگه حسین بره از پنج تن دیگه هیچکس باقی نمی مانه.اگه حسین شهید بشه آل طاها، آل کسا موضوعیت ظاهریش از بین میره چونحسین یادگار پنج تنه...لذا وقتی حسین به سمت میدان حرکت کرد با اینکه قول داده بود صبر کنه، با اینکه قول داده بود بمانه .اما یه وقت به یاد وصیّت مادرش زهرا افتاد. دنبال حسینش دوید صدا زد..*
مهلاً مهلا یابن الزهرا..
ای یادگارِ مادرم ای مهربان برادرم
آهسته رو آهسته رو
صبری نما تا خواهرت قرآن بگیرد بر سرت
برادرم! عزیزم
کرده وصیت مادرم
تا من ببوسم حنجرت
آهسته رو آهسته تر
*داداش رو متوقف کرد از اسب پیاده شد.برادر بذار زیر گلوت رو ببوسم ...بذار زیر گلوت رو بِبویم ..اینجا زیر گلوش رو بوسید اما یه وقتم بالای تل زینبیه دید همین بوسه گاه رو شمشیرگذاشتن، دستها رو، روی سر گذاشت، صدا زد: "وا محمدا! واعلیا..اَما فیکُمْ مُسْلِمْ.. "*
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حجت_الاسلام_رفیعی
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1318.mp3
4.51M
|⇦ای یادگار مادرم....
#روضه و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام ناصر رفیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#واحد
#سبک
#روضه_محرم
(تا علمدار حرم از حال رفت... )
بهر طفلان حرم او رهسپار
رهسپار علقمه گشته نگار
ساقی طفلان شود نقش زمین
خیز و از جا مه رخ ام البنین
مشکِ پر آب و قمر امّیدوار
یاد طفل شیرخوار و بی قرار
کی بگنجد در خیالش اینچنین ؟
خیز و از جا مه رخ ام البنین
بین نخلستان اسیر دشمنان
دست ساقی شد جدا و الامان
یا اخا ادرک اخایش را ببین
خیز و از جا مه رخ ام البنین
دست دیگر هم جدا از پیکرش
با عمود آهنین ز بر سرش
مشکُ بردندان گرفته مه جبین
خیز و از جا مه رخ امالبنین
تا صدای غربتش آمد به گوش
شاه عطشان سوی سقا با خروش
بر کمر بگرفته دستش شاه دین
خیز و از جا مه رخ ام البنین
مادرم زهرا رسیده در برت
مادری کرده به جای مادرت
رحم کن بر ما بمان ای نازنین
خیز و از جا مه رخ امالبنین
ای رشیدم هم قد قاسم شدی
مثل اکبر تو عبا لازم شدی
قطعه قطعه پیکرت روی زمین
خیز و از جا مه رخ ام البنین
رفتی و خیمه به غارت می رود
خواهرت زینب اسارت می رود
حال زارم را برادر جان ببین
خیز و از جا مه رخ ام البنین
تا علمدارش در این احوال دید
جسم خود را در دل گودال دید
میرود سوی خیامش دل غمین
خیز و از جا مه رخ ام البنین
من شدم شرمنده ی طفل رباب
بر سکینه داده ام من قول آب
گر تو خواهی داغ من را التیام
جسم من را بر مگردان در خیام
/عبدِکریم/
#امام_زمان_عج_مناجات
جمعهها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد
بیتو چندیست که در کار زمین حیرانم
ماندهام بیتو چرا باغچهام گل دارد
شاید این باغچه دَه قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده، زمین شوق تکامل دارد
جمکران نقطۀ امید جهان شد که در آن
هرچه دل، سمت خدا دست توسل دارد
هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها
تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
غمی به وسعت عالم نشسته بر جانش
تمام ناحیه خیس از دو چشم گریانش
شبیه ابر بهاری هوای ناحیه را
پر از ترنم غم کرده اشک سوزانش
سلام کرد به جدّش... سلامی از سر صدق
سلام آن که کند جان فدای جانانش
سلام کرد بر آن گونههای خاکآلود
بر آن تنی که نمودند نیزه بارانش
سلام کرد بر آن بوسهگاه نورانی
سلام آن که کند جان خویش قربانش
سلام آن که دلش زخمی مصیبتهاست
سلام آن که اگر بود کربلا، جانش،
میان طف، سپر نیزه و سنان میکرد
و میسپرد به شمشیرها گریبانش...
سلام آن که اگر نینوا حضور نداشت
علیالدوام شده نالۀ فراوانش
سلام آن که سرازیر میشود هر روز
به جای اشک روان، سیل خون ز چشمانش...
✍ #مریم_سقلاطونی