eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
981 ویدیو
646 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
من به عشق کربلایت بی قرارم لحظه لحظه لحظه هارا میشمارم ازهمه دنیا حسین جان تورو دارم همه داروندارم، ای نگارم نیام زیارت گریه ام میگیره باآه وحسرت گریه ام میگیره شبها زدوری گریه ام میگیره بسه صبوری گریه ام میگیره سالارزینب،سالارزینب تودر این خانواده ام، خونه زادم شیره این عاشقی رو دادی یادم من جوونیم رو به عشق شمادادم میرسی محشر به ولاه تو به دادم سرم فدای رقیه خاتون منم گدای رقیه خاتون یه دل دارم من میون سینه ام اونم برای رقیه خاتون منم گدای رقیه خاتون سالارزینب، سالارزینب عشقیوین عالم اسیری یاابوالفضل درگهین اولدوم فقیری یاابوالفضل ای علی نین یادگاری یاابوالفضل ایله بیزدن دست گیری یاابوالفضل منی ده ایسته کربوبلایه قبریوین اوسته گلیم نوایه دارونداریم حسینه قوربان منی ده ایسته صحن وسرایه اربعین یعنی رویای عشقم بین الحرمین شبهای عشقم سالارزینب، سالارزینب شعروسبک کربلائی محسن داداشی
آقا چرا تورا تک وتنها گذاشتن، بمیرم برات مقتل نوشت روی تنت پاگذاشتن، بمیرم برات پاتو بردار،داره میبینه مادرش زهرا یه کم خجالت بکش از طاها،داره میبینه زینب کبری پاتو بردار، راه نفس رو داری میبندی به اشکهای کی داری میخندی،راه نفس رو داری میبندی مظلوم،حسین من حسین من وقت غروب باد مخالف چرا وزید، بمیرم برات مقتل نوشت موی تورا شمر میکشید،بمیرم برات پاشو نامرد،دستت رو ازروی موهاش بردار خنجرت رو از رو لباش بردار دارن عمدا آب میخورن بلند میخندن راه گلوی تورو میبندن،آب میخورن بلند میخندن عطشان حسین من حسین،عریان حسین من حسین من آقا چرا تورا تک وتنها گذاشتن، بمیرم برات مقتل نوشت روی تنت پاگذاشتن، بمیرم برات پاتو بردار داره میبینه مادرش زهرا یه کم خجالت بکش از طاها،داره میبینه زینب کبری پاتو بردار راه نفس رو داری میبندی به اشکهای رقیه میخندی مظلوم، حسین من حسین من وقتی که دید قد رقیه خمیده شد،بمیرم برات مقتل نوشت دست تو از مچ بریده شد،بمیرم برات سرت افتاد، پیش سر تو خواهرت افتاد تواون شلوغی مادرت افتاد،میون خیمه همسرت افتاد پاتو بردار، با پا نچرخون تن عریان رو خلاص کن حسین عطشان رو،خلاص کن حسین عطشان رو مظلوم، حسین من حسین من مقتل ده خسته جانوا قوربان حسین من، یارالی آقام اوش گون قالب دی پیکرین عریان حسین من،یارالی اقام یارالاندن،چوخور یره توشنده اوخلاندن هجوم نیزه لر ده دوغراندن،یارالاندن یارالاندن،گزیردی اللرده منیم باشیم هاردا یاتب یارالی قارداشیم عطشان،حسین من حسین من شعروسبک کربلائی محسن داداشی
8.mp3
8.09M
📌 مراسم هفتگی 🗓 چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ 🎙 📍 هیئت عاشورائیان زنجان
گونوز آغلارام گجه آغلارام سنه یاحسین سینه داغلارام کسمه محبتون،ای شاه عالمین الله سنی منه،چوخ گورمسین حسین آقا، اولماسیدین نینردیم آقا، باخسابیر یول یوخ دردیم عمروم حسین عمروم حسین وار اورک ده حسرت کربلا منه یوخ دمه اولرم حسین وررم سنی قسم، خاتون محشره تاپشر رقیه وه باخسن گدا لره سنی منه وردی پای الله منیم روزگاریم ثارالله عمروم حسین عمروم حسین دوداغی یارا، اوریی یارا بدنی یارا، کورگی یارا تنگ اتدی سینه وی،کافر اوتانمادی دالدان کسیب نیه،خنجر اوتانمادی آقام، اوش گون عطشان صحراده آقام،سنه آغلار زهرا ده یومّا یومّا، حسینی یخدلار چوخور یره یومّا یومّا،چوخ اینجیدیر سنی بو منظره یومّا یومّا، گوزوی باغلا گورمه خنجری یومّا یومّا، حسینیوین داغلدی پیکری یومّا اَناالغَریب، یومّا اَناالعَطشان یومّا اَنا العُریان یومّا یومّا،الیوی آتما معجره ننه یومّا یومّا، شکایت اِت پیمبره ننه یومّا یومّا، او کهنه کوینگی سویوب قوشون حسینی خسته جان قویوب قوشون یومّا اَناالغَریب،یومّا اَناالمَظلوم یومّا اَنا العَطشان یومّا یومّا،قاپم کیمین حرم نریم یانر یومّا یومّا، او شعله ده بالالارم یانر یومّا یومّا،سینن یاراسی توخدییب یایوخ یومّا یومّا،قولون یاراسی توخدییب یایوخ یومّا اَنا العَطشان،یومّا اَناالعُریان یومّا اَنا المَظلوم یومّا یومّا،کنار چشم من تورو زدن یومّا یومّا، کنار چشم تو منو زدن یومّا یومّا، ترک ترک شده لبم ببین شعروسبک کربلائی محسن داداشی
🖤🖤🖤 متن روضه اربعین حسینی (ع) - همین جا لاله ام را سر بریدن 😭😭😭 یه مرتبه زینب نگاه کرد دید یه دختری داره از علقمه میاد، یه مرتبه نگاه کرد دید یه دختری"بگم چه جوری می اومد؟" یه مشک آبو بغل گرفته،آی حسین،اومد جلو گودال قتلگاه،یه مرتبه صدا زد:بابا،بابا... "دیدی دختر چه زبونی می گیره؟"صدا زد:بابا شنیدم کشتنت،شنیدم با لب تشنه سر از بدنت جدا کردن، بابا شنیدم بهت آب ندادن، بابا پاشو ببین برات آب آوردم،تا این صحنه رو زینب دید،صدا زد: همه ی زن و بچه ها بیان،همه رو جمع کرد،اومدن دنبال این دختر،جمع شدن توی قتلگاه، همه دارن گریه می کنند، همه دور گودال حلقه زدن، یکی خاک تو صورتش میزنه،یکی زیر چادرش موهاشو پریشون میکنه، یکی ناله میزنه،یه وقت دیدن زینب اومد وسط گودال نشست، صدا زد:حالا میخوام براتون روضه بخونم"مگه میشه روز اربعین زینب روضه خون نباشه؟"گفت: حالا همه ساکت باشید، بذارید خودم روضه بخونم، آخه خودم دیدم همین جا لاله ام را سر بریدن ملائک از گلویش بوسه چیدن خودم دیدن همه دور داداشم حلقه زدن، خودم دیدم نیزه دار داره با نیزه میزنه، خودم دیدم یکی با خنجر میزنه، خودم دیدم یکی با شمشیر میزنه.اونی که صدای من رو بلند کرد،دیدم اونایی که شمشیر ندارن، دیدم دامناشون رو پر از سنگ کردن، همه داداشمو با سنگ میزنن، همین جا، دستم رو گذاشتم رو سرم، فریاد زدم: "وامحمدا...واحسینا..." همین جا بود دیدم مادرم فاطمه اومد، کنار بدن عزیزم نماز خوند.... این اشکارو قدرش رو بدون، بمال به این دست و صورتت، این دستت اگه خالیِ،اگه چیزی در محضر اینا نداری،نگی گنهکارم،نکی من کجا حسین کجا؟ حاج رحیم ارباب که از اساتید آیت الله بروجردی بوده،گفت: یه روز دیدم دو تا جوان اومدن دم در مسجد ایستادن، ظاهر خیلی خوبی نداشتن، یکیشون گفت:فلانی اینجا امشب غذا میدن بیا بریم بخوریم، اون یکی گفت: نه بابا اینا هیئت دارن اگه بری توشون باید مثل خودشون بشی،باید سینه بزنی، دوساعت طول میکشه، گفت:حالا بیا بریم ما که کاری نداریم.میگه: این دوتا جوان اومدن، من هواشون رو داشتم، عقب مجلس نشستن، همه دارن گریه میکنن،ضجه میزنن،این دو تا جوان مسخره می کنند، می خندیدن،یعنی چی این سینه زنی؟یعنی چی این گریه؟... میگه:بارها اومدن از جام بلندشم برم اینا رو بندازم بیرون یا تذکر بدم بهشون،باز با خودم گفتم ،خود حضرت زهرا شاید ناراحت بشه،میگه:گذشت،فرداش دیدم این دوتا جوان که دیروز مسخره می کردند و می خندیدن، اول مجلس، هنوز منبری شروع نشده اومدن دو زانو جلو منبر نشستن هی گریه می کنند،هی تو سر خودشون میزنن،ماندم خدایا چی شده؟کشیدمشون کنار گفتم:اون از خنده ی دیشب شما،این از گریه ی امروز شما،چی شده یه شبِ زیر و رو شدید؟ گفت: فلانی دیشب که از اینجا رفتیم خونه، هر دوتای ما با هم این خواب رو دیدیم،خواب دیدیم صحرای محشره، مارو به عنوان گنهکار گرفتن،دست و پامون رو زنجیر کردن،بستن دارن میبرن سمت آتش،هی التماس ،آقا تو رو بخدا مارو رها کنید، بذارید برگردیم عمل خوب انجام میدیم،گفت: نه اگه میخواستید تا حالا انجام میدادید، میگه ما رو نزدیک آتیش کردن، این داغی آتش به صورت ما می خورد، یه مرتبه دیدیم یه خانمی صداش رو بلند کرد گفت: صبر کنید، یه بی بی اومد، اینارو رها کنید، اینها مال من هستند، اینها آزاد شده ی من هستند، ملک ها مارو رها کردند، گفتیم: بی بی جان ما که یه دونه عمل خوب توی نامه ی عملمون نداریم، چرا مارو آزاد کردید؟ قصه چیه؟ گفت: یادتون هست دیشب اومدید هیئت؟گفت: یادتون رفتید زیر زمین شام خوردید؟ گفت یادتون توی راه پله ها می اومدید بالا،دیدید دو سه تا استکان نبلکی رو زمین ِ،گفتید اینهارو برداریم پای اینها بهش نخوره بشکنه؟ شما به اندازه ی یه جابجایی استکان نبلکی به گردن من حق دارید، به همون اندازه من دستت رو می گیرم... "بی بی جان می خوای بگم اینا چند ساله سینه زن حسینند؟ بی بی میخوای بگم اینا عمرشون، هستی شون برا حسینِ؟ می خوای بگم این نوکرا دو ماه محرم صفر همه چیزشون رو میذارن کنار،فقط توی حسینیه ها دنبال گریه کردن هستند؟ مگه میشه بی بی مارو نگاه نکنه،مگه میشه بی بی مارو رها کنه؟ 🖤🖤🖤
. هرچی دارم و گرفتم از این در خونه چقَدِ خوبی خدا میدونه اگه کج رفتم می‌خوام از این به بعد عوض بشم به تو قول میدم ولی این دفعه رو مردونه اینه حرفای دلِ سینه‌زن به تو واسه این دو سه روز نیست، عشق من به تو از همون قدیم، عشقِ پچگیم روز و شب شدی، کُلِ زندگیم «عشق من حسین، عشق من حسین» روایت داریم شفاء میده و باور کردم دست کشیدم روی تربت و دوا شد دردم این دفعه اگه اجازه بدی کربلا بیام صد و ده دفعه دور ضریح تو می‌گردم یه جوازِ ، لازمم حسین میشه اربعین بگی، عازمم حسین شاه سر جدا، جان مرتضی اربعین ببر، ما رو کربلا «اربعین ببر، ما رو کربلا» دوری و دوستی برای قصه‌هاست نه بین ما خیلی تنگه دل من یه کاری کن تو رو خدا اگه آبرو ندارم دیگه پیش تو قبول قَسَمت میدم تو رو حُرمت امام رضا تو رو جون مادرت، کربلا بده آقاجون به نوکرت، کربلا بده جانِ فاطمه، دل پُر از غمه اربعین ببر ما، رو علقمه « اربعین ببر ما، رو علقمه » 👇
Fadaeian_Moharam1400_Shab05_03.mp3
13.35M
🎧 | هر چی دارم و گرفتم از این در خونه 🎤 سید رضا نریمانی
AUD-20220901-WA0041.mp3
4.65M
نوحه شوشتری حضرت رقیه(س) حسین حسین،باباحسین،شهید حسین غریب حسین،مظلوم حسین،بی سرحسین وُ وندِنهَ سَر می طَبَق بردنه خرابه ناله کشید اَ سوزِ دل طفل دل کبابه حسین حسین وُای بُووِهِ سیلی بکن تو به حال و روزُم وُخاک غم مینه سرُم اَ غمت بسوزُم حسین حسین وُ کی بُرید سَرِ تونهَ اَ جفای ایام وُ وَندِنه بِرابرُم به خرابه ی شام حسین حسین وُ کی بُرید سَرِ تونهَ که رقیه بینهَ وُ کُردنه مونه یتیم کافرون اَ کینهَ حسین حسین وُ ای بُووِه وری دِرار اَ پاها مو خارهَ وُ دخترِ یتیم دِلش سُخته روزگارهَ حسین حسین وُ ای بُووِه تو نبیدی چه بلا کشیدُم وُ اَ مینه کولِ شُتر ری زمین اُفتیدُم حسین حسین وُ یاد او روزا بخیر که بووِه مو داشتُم اَ داغ و دردِ یتیمی مو خبر نداشتُم حسین حسین وُ هرکجا دیدین اگر دخترهِ یتیمی وُ یادی کن رقینه طفلِ دل غمینی حسین حسین وُ مو یتیمِ بی کَسُم گریویت به حالُم دختره ناکامِ حسین تیری خورده بالُم حسین حسین وُ بعد روز عاشورا روزِ خَوش ندیدُم وقتی سر بُووَمه مو سَرِ نیزه دیدُم حسین حسین وُ ای یزید خونت خراب دختره حسینُم وُ نترُم اَ درد و غم مو نُهامه بینُم حسین حسین وُ طاقتِ دیرتهَ ای بووِه ندارُم وُ مو کنارِ رأس تو دیگه جون سپارُم حسین حسین،باباحسین،شهیدحسین،غریب حسین،مظلوم حسین،بی سرحسین 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
AUD-20220901-WA0042.mp3
6.41M
◾نوحۂ حضرت رقیه(س)◾ سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2) به گوشِ جان آمده گویا صدایی طفلِ یتیمِ خسته کرده نوایی با حالِ حزن واندوه گوید پیاپی بابایی، بابایی، بابا کجایی سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2) خرابه غوغا شده با آه وناله یتیم نوازی کنید بهرِسه ساله اشکای نم نم داره بی بی رقیه زندگی بعد از پدر براش محاله سوی خرابه رَوید با گلِ لاله برای دیدار طفلِ سه ساله(2) امشب بگیر دامنِ دخترِ ارباب که بهرِ بابا شده دلش چو بیتاب اگرچه طفل است ولی داردکرامت مشکل گشایی کند این دُرِّ نایاب سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله برای دیدارِ طفل سه ساله(2) دخترِ ناکام شد بابِ مناجات بهرِ تمامِ عالم قبلۂ حاجات امشب بگو رقیه،بی بی دخیلم طفلِ سه ساله ولی عمۂ سادات سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2) کنارِ رأسِ پدر مرغ خوش الحان زِ داغِ بابا رَوَد از تن او جان اهلِ خرابه همه با حالِ مُضطر زینبِ خونین جگر گشته پریشان سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2) یارب بحقِ اشکِ چشمِ رقیه بده تو مرهم روی زخمِ رقیه (هستی)بگو زِ داغ وغمِ رقیه (پرویزی)خوانده توی بَزمِ رقیه سوی خرابه رَوید با گُلِ لاله برای دیدارِ طفلِ سه ساله(2) التماس دعای فرج🤲🏻 اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ سراینده شعر: علیمحمدی📝
AUD-20220901-WA0040.mp3
4.36M
◾نوحه حضرت رقیه(س)◾ عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) زِداغِ این سه ساله نیلگون آسمان شد قامتِ دختِ علی از غم او کمان شد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) بزمِ عزا بگیرید پنجمِ ماهِ صفر رقیه جان سپرده کنارِ راس پدر عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) چراغِ محفلِ ما امشب گشته خاموش زِ داغ یاسِ کبود زینب رفته از هوش عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) یزیدِ بی مُروت رقیه دل کباب است زِ آه جانسوز او کاخ ستم خراب است عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) به کنجِ این خرابه گنجِ حسین نهان شد که قبر او تا ابد به عالمی عیان شد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) سه ساله و یتیمه کتک زدن ندارد زخم دلِ رقیه نمک زدن ندارد عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) زِ اهلِ این خرابه امشب رِسد نوایی گویند به آه و ناله رقیه جان کجایی عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) عمه ی صاحب زمان شده به غم مبتلا ناله و سوزِ آهش رفته بسوی سماء عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) رقیه جان نظر کن(هستی)و اهلِ عزا به(پرویزی)شافعه تو باشی روزِ جزا عزا عزا بپا شد، خرابه کربلا شد(۲) 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝