.
#فاطمیه
#اللهم_عجل_وفاتی_سریعا
دیگه شبای آخره
صدای مادر نمیاد
مادر میخواد دعا کنه
ببینیم اینبار چی میخواد
*
یه عمریه مادر ما
وقتی خدا خدا میکرد
همیشه تو نماز شب
مردم و هی دعا میکرد
*
یه دستشو برده بالا
یه دست به پهلو میزاره
زیر لب آروم میخونه
تاب و توانی نداره
*
میگه بیاین با هم دیگه
دستا رو بالا بگیریم
من یه دعایی میکنم
همه با هم آمین بگین
*
دعای مادرم اینه
میگه خدای مهربون
منو ببر از مدینه
مرگ منو زود برسون
*
من از غریبی علی
خون جگر مدینه ام
ز بعد ماجرای در
هنوز میسوزه سینه ام
*
یه موقع دیدن خانم فاطمه زهرا , حسنین رو صدا کرد
گفت برید وضو بگیرید میخوام برا خودم دعا کنم
راوی میگه:امام حسن و امام حسین سریع وضو گرفتن
و اومدم کنار بستر مادر نشستند.
میگه دستاشونو بالا گرفتند
یه موقع خانوم صدا زد : "اللهم عجل وفاتی سریعا"
خدایا مرگ منو زود تر برسون
من دیگه طاقت خجالت های علی رو ندارم
یا علی مدد
Shab1Fatemieh2-1402[02].mp3
3.56M
▪️کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
#روضه_حضرت_زهرا
🎙بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 #فاطمیه_دوم۱۴۰۲
کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
کسی در خانه اش از مَحرَم خود رو نمیگیرد
جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد
و تا برخواست از جا دست بر زانو نمیگیرد
ولی زهرای من این روز ها یک دست بر پهلو
و دست دیگرش را هم به روی گونه میگیرد
نمیبینم که بنشاند به زانو کودکانش را
بغل میگیرد اما یاری از بازو نمیگیرد
به دستی میکِشد بر گیسوی طفلان خود شانه
به دست دیگر اما موج را از مو نمیگیرد
شاعر: #محمدحسین_ملکیان✍
Shab2Fatemieh2-1402[07].mp3
10.52M
#واحد #فاطمیه
آن دل که حرامیان شکستند، آیینهی من بود
آن شعله نه بر در و نه دیوار، در سینهی من بود
دیدم، دیدم
بین در و دیوار
آن شاخهی ارغوان من، جان من و جهان من
مانده میان شعله ها .... آه
دیدم، دیدم
با دیدهی خونبار
یک شاخه یاس و بار غم، سرو جوان و قد خم
سیلی ابر و صورت ماه
زهرا، زهرا، شد روز علی چُنان شب تار
زهرا زهرا، راهی شده ای خدانگهدار
دیگر شب من سحر ندارد، بی رؤیت رویت
چشمم چه کند اگر نبارد، در حسرت رویت
ای کاش، ای کاش
می ماندی و می ماند
روی سر بچه هایمان، سایهی ماه مهربان
سایهی مادرانهی تو
ای کاش، ای کاش
لبخند تو می ماند
در خانهی سادهی علی، قسمت ما شده ولی
تربت بی نشانهی تو
زهرا، زهرا، شد روز علی چُنان شب تار
زهرا زهرا، راهی شده ای خدانگهدار
شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
نغمه پرداز: اکبر شیخی
.
#روضه_متنی
#مناجات و #روضه_حضرت_زهرا
چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
____
شوریده دلیم و سر سودای تو داریم
با این دل سر گشته تمنای تو داریم
با خون جگر دیده بشوییم که عمری
ای پرده نشین میل تماشای تو داریم
سوگند به یک موی سرت هرچه که داریم
از برکت آن خاک کف پای تو داریم
ای کاش بر نامهی اعمال همه عمر
بینیم که خشنودی و امضای تو داریم
دیگر تو بیا روضه بخوان صاحب روضه
____
الا یا اهل العالم ان جدی الحسین قتلوه عطشانا
الا یا اهل العالم ان جدی الحسین سحقوه عدوانا
الا یا اهل العالم ان جدی الحسین طرحوه عریانا
عصر یازدهم محرم وقتی اهلبیت رو میخواستند از کنار شهدا عبور بدن امام سجاد منقلب شد،بی بی زینب به فریاد زین العابدین رسید،فرمود:"ما لی اراک تجود بنفسک یا بقیه الماضین؟
____
دیگر تو بیا روضه بخوان صاحب روضه
ما حسرت آن صوت دل آرای تو داریم
قدری بگو از غربت جان دادن مادر
ما چشم تر از ماتم عظمای تو داریم
کم کم کفن فاطمه را باز نماید
دلشوره ای از شدت غم های تو داریم
____
#زمزمه
بند اول
مادر به پشت درب خانه از نفس افتاد
جوری جسارت شد که گفتم مادرم جون داد
دار و ندار حیدر کراره این بانو
نامرد حیا کن بار شیشه داره این بانو
هستی خانواده در پشت در افتاد ، براش بمیرم
درِ آتش گرفته روی مادر افتاد ، براش بمیرم
شنیدم بین شعله ناله های آ ، تشینی را
صدای استغاثه نالهی فضه ، خذینی را
بند دوم
دستم تو دست مادرم بود و جسارت شد
یه ردّ خون دور و برم بود و جسارت شد
ثانی میان کوچه بود و حرف بد می زد
به پهلوی مادر جلو بابام لگد می زد
حرمت دختر پیغمبر و شکستند ، آه و واویلا
با یه ضربه پهلوی مادر و شکستند ، آه و واویلا
همین که صورتش نیلی شد از دستا ، یِ پُر کینه
یه جوری راه میرفت انگار که هیچ جا رو ، نمیبینه
بند سوم
با نالهی خلوا بن عمی کوچه غوغا شد
ریختن سر مادر ، مغیره تازه پیدا شد
مادر خودش رو روی خاکا می کشید ای وای
از زخم سینه رو زمین خون می چکید ای وای
مادر فقط ضجه میزد نبر مولا را ، وای از غریبی
ثانی نعره زد مغیره بزن زهرا را ، وای از غریبی
قلاف و بازوی انسیة الحورا ، بمیرم من
ز کار افتاد دست مادرم زهرا ، بمیرم من
____
گریه کنید مادر ما بی گناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود
یک مرد هم نبود بگوید در آن میان
نامرد این زنی که زدید بی پناه بود
دیگر کسی به چهرهی قبلش نمیشناخت
پایین پلک فاطمه از بس سیاه بود
____
در این مدینه بیا و ببر ز تن سر من
ولی قلاف نزن روی دست مادر من
حسن به گریه صدا زد نزن مغیره نزن
زدی و لرزه فتاده به جسم خواهر من
همین که محسن شش ماه سقط شد دیدم
رسید تیر به حلق علی اصغر من
به جای در که روی جسم مادرم افتاد
همه به چکمه بیایید روی پیکر من
____
یک مرد نبود تا بگوید قنفذ
این زن که تو میزنینش ناموس علیست
____
#حضرت_رقیه
عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم
بزن مرا که یتیمم بهانه لازم نیست
____
تو پام خاره ، چشمام تاره
تو خرابه راه میرم ولی دستم به دیواره
مهمان سرایم بابا ، بنشین روی پایم بابا
به خدا ندارم خیزران قرآن بخوان بابا
____
سنگ و خار ها شد آن بستری که داشتم
یک زمان می بافتم موی سری که داشتم
با اشاره با تو صحبت میکنم شرمندهام
سوخت بین شعله تار حنجری که داشتم
گفت اسمت چیست گفتم فاطمه یک دفعه زد
دردسر ها داشت اسم مادری که داشتم
یا نمیبینی مرا که بوسه بارانم کنی
یا نمیبیند تو چرا چشم تری که داشتم
من نمیپرسم چه شد انگشتری که داشتی
تو نپرس از من چه شد انگشتری که داشتم
👇
.
#تک
#واحد #فاطمیه
#حضرت_زهرا
یاور شیر خدا
مادر کرب و بلا
دست تو را بوسه زده مصطفی
تو عصمت داوری
تو قدری و کوثری
باعث خلقِ احمد و حیدری
بر لب اولیا و انبیا زمزمه
ذکر یا فاطر و دعای یا فاطمه
حُجت بر حُجَج
کن دعا بر فَرَج
یا مولاتی
به نورحق ، نورعین
شافعِ در نَشأتِین
سَیِّدةُ النِّساءِ فِی الْعالمین
سِّرِ خدا در حجاب
ای سپر بوتراب
به یازده قمر تویی آفتاب
به قنوتت قسم به آن نماز شبت
رَب کند افتخار به نغمه ی یا رَب ات
حُجت بر حُجَج
کن دعا بر فَرَج
یا مولاتی
هم نفسِ ذوالفقار
عصتِ پروردگار
نام تو میدهد امانم زِ نار
بیت تو بیت خداست
زائر آن مصطفی ست
خاک روی چادر تو کیمیاست
به طهارت قسم ، قسم به پاکیِ تو
رزق عالم دهد چادر خاکیِ تو
حجت بر حجج
کن دعا بر فرج
یا مولاتی
#میثم_مومنی_نژاد ✍
.👇
⚜🕊روضه و توسل جانسوز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ استاد حاج منصور ارضی ⚜ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ سه ماه آب شدی ، آبرویِ این خانه سه ماه سوختی از درد ، مثلِ پروانه سه ماه با غم خون های تازه درگیری سه ماه دست به دیوار خانه می گیری سه ماه پا شدی از بستر و زمین خوردی سه ماه خیره شدی بر در و زمین خوردی سه ماه لاله دمیده به رویِ پهلویت سه ماه می شود اصلاً ندیده ام رویت سه ماه نیمه شب و اشک های پنهانی سه ماه نافله ات را نشسته می خوانی سه ماه آرزویِ مرگ می کنی هر شب سه ماه شانه نخورده به گیسوی زینب سه ماه هق هق روز و شب حسن بودی سه ماه بغض گلوی حسین من بودی سه ماه در قفسِ گریه هام محبوسم سه ماه رفتنت از خانه گشته کابوسم سه ماه گرد و غبارِ دلم نخوابیده سه ماه نورِ طلوعت به من نتابیده سه ماه پشت در خانه سخت می سوزم سه ماه فکر غم ماجرای آن روزم سه ماه دیدن وضع تو بی قرارم کرد سه ماه میخ در خانه شرمسارم کرد سه ماه غیرت من سوخت دم به دم زهرا سه ماه منتظر خندة توام زهرا سه ماه روضۀ این خانه هم نشد کافی سه ماه هست لباسی به گریه می بافی سه ماه فکر حسین غریب و عطشانی سه ماه می شود از داغ او پریشانی سه ماه از سر شب تا به صبح می نالی سه ماه گریه کن ماجرای گودالی سه ماه روضۀ ما ختم شد به عاشورا سه ماه گریۀ ما نذر سیدالشهدا
۱
(حضرت زهرا س)
(۶شهادت)
ای عاشقان هنگامه ی غم آمد
واویلا واویلا
فاطمیه با درد و ماتم آمد
واویلا واویلا
از داغ آن مظلومه ی حزینه
واویلا واویلا
محشر به پا شد در همه مدینه
واویلا واویلا
بیمار بیت وحی گشته خاموش
واویلا واویلا
حیدر شده از داغ او سیه پوش
واویلا واویلا
زد داغ زهرا بر دلش شراره
واویلا واویلا
اشک علی ریزد چنان ستاره
واویلا واویلا
بانوی عالم دلغمین و خسته
واویلا واویلا
رفت از جهان با پهلوی شکسته
واویلا واویلا
جان حسین زین غم رسیده بر لب
واویلا واویلا
همچون حسن ریزد سرشک زینب
واویلا واویلا
زهرا شود غسل و کفن شبانه
واویلا واویلا
غسلش دهد با گریه عاشقانه
واویلا واویلا
بیند علی روی کبود و نیلی
واویلا واویلا
بر روی زهرا مانده جای سیلی
واویلا واویلا
کس این چنین غسل و کفن ندیده
واویلا واویلا
شد قامت حیدر ز غم خمیده
واویلا واویلا
جسمش ببردند نیمه شب ز خانه
واویلا واویلا
اما چرا غریب و مخفیانه
واویلا واویلا
حیدر به ناله آمده کنارش
واویلا واویلا
ریزد سرشک دیده بهر یارش
واویلا واویلا
بنشسته حیدر در عزای زهرا
واویلا واویلا
سنگ لحد چیند برای زهرا
واویلا واویلا
حیدر کنار قبر او نشسته
واویلا واویلا
تنها غریبانه دل شکسته
واویلا واویلا
از داغ او زینب به شور و شین است
واویلا واویلا
امشب حسن هم ناله با حسین است
واویلا واویلا
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س
۳
(حضرت زهرا س)
(۶شهادت)
ای همه هست علی
رفتی از دست علی
همسر مظلومم،بی تو شدم تنها
ذکر لبم گشته،مظلومه یا زهرا
یا زهرا یا زهرا۲
در غمت بنشسته ام
از خودم هم خسته ام
ای با وفا یارم،تنها طرفدارم
در خانه بهر تو،زهرا عزادارم
یا زهرا یا زهرا۲
من عزادار توام
یاد ایثار توام
ای زینت جنت،نظر به حالم کن
گردیده ام تنها،زهرا حلالم کن
یا زهرا یا زهرا۲
همسر رزمنده ام
از تو من شرمنده ام
آرامش جانم،بیمار هجرانم
بعد از تو یا زهرا،فکر یتیمانم
یا زهرا یا زهرا۲
ای صفای خانه ام
رفتی از کاشانه ام
حسن ز داغ تو،گردیده جان بر لب
ناله زند سوزد،همچون حسین زینب
یا زهرا یا زهرا۲
ای شهیده یار من
بوده ای دلدار من
رفتی و خون گشته،دل علی زهرا
با غم داغ تو،سر می کنم شب ها
یا زهرا یا زهرا۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س