.
#نوحه_اربعین امام حسین علیه السلام
#زبانحال_حضرت_زینب
برگشته خواهر با چشم خونبار
خبر داری بردن منو به کوچه بازار
تا خوندی قرآن نفس گرفتم
از خولی و سنان سرت رو پس گرفتم
از اسارت
میگم برادر اما با اشاره
حجاب ما شد آستینای پاره
نمونده با من غیر چند ستاره
ای همسفر
تو که تمام راه رو نیزه بودی
چی بگم از محله ی یهودی
سوغاتی ما شد تن کبودی
...........................
منزل به منزل خون گریه کردم
دعا بکن مدینه زنده بر نگردم
از دیده اشک حسرت ببارم
میون این قافله یک جا مونده دارم
از من مپرس
نگم چی اومد به سر رقیه
شکسته شد بال و پر رقیه
ویرانسرا شد بستر رقیه
شد دیدنی
وقتی بغل گرفته بود سرت رو
بوسه میزد لبای پرپرت رو
یادم نمیره مرگ دخترت رو
#امام_حسین
#اربعین
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇
.
#زمزمه
#اربعین
#زبانحال_حضرت_زینب
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر
(ثواب این زیارت را کسی جز حق نمیداند)
(تبشهـای دل زینب، زیارتنامـه می خواند)
حسینم وای حسینم وای(2)
زشام و کوفـه برگشتم،دوباره کـربلای تو
چهل منزل به روی نی،شنیدم من صدای تو
حسینم وای حسینم وای(2)
زجا خیز ای برادر جان،همه بود و نبود من
نگه کن حال طفلان و ببین جسم کبـود من
حسینم وای حسینم وای(2)
برای کودکان تو،به هرجا من سپـرگشتم
نمیدانم به کوی تو،چگونه زنده برگشتم
حسینم وای حسینم وای(2)
به لب جانم رسیدآن دم،که دل را ازدلم بردی
به پیش چشم طفلانت،توچوب خیزران خوردی
حسینم وای حسینم وای(2)
مپرس از حال طفلانت،رقیّه رفته از دستم
که من شرمنده از روی،امانت داریم هستم
حسینم وای حسینم وای(2)
تو هم دیدی منم دیدم ،غم هـرنازنینم را
سرت بالای نی دیدم شکستم این جبینم را
حسینم وا ی حسینم وای(2)
#یوسف_حق_پرست
.
سلام علیکم خدمت کاربران محترم کانال
پنج مریض زخم بستر داریم
نیازبه تشک طبی سلولی داریم👆👆👆👆👆
ایزی لایف بزرگسال در هرماه 15بسته به نیازمندان نیازمندیم👆👆👆👆
خواهشمندیم کمک بفرمایید
خادم کانال شعبان پور
6037998105409568
حاجیه شعبان پور
نماهنگ اهل مشایه.mp3
3.73M
السلام علی اهل مشایه
تا بهشت خدا وصله مشایه
بهشت بین الحرمینه
بهشت حرم حسینه
یا هلابیک یا زایر یا هلابیک
همه چی از دور قشنگه حرم از نزدیک
الدواء اند الحسین و الشفاء اند الحسین
نوکرا میرن حرم اللقاء اند الحسین
اللقاء عند الحسین ...
🎙 #سید_رضا_نریمانی
✳️ #اربعین
#️⃣ #مشایه
#️⃣ #اربعین_حسینی
#️⃣ #استودیویی
.
#غزل
#اربعین
#زبانحال_حضرت_زینب
السلام علی ساکن کربلا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بند دلم بریده شده در بلای تو
از بار غم کمان شدهام در هوای تو
من بی تو بی پناه شدم ای معین من
آتش گرفت سینهام از ماجرای تو
یک اربعین گذشت که بی سر شدی حسین
ناله زدم ز عمق وجودم برای تو
یک اربعین گذشت و نرفته ز یاد من
یک لحظه از مصائب کرببلای تو
یک اربعین گذشت که من را به ضرب و زور
بردند از کنار تو با بچههای تو
یک اربعین گذشته از آن لحظهای که شد
خورشید بی غروب، سر نیزه جای تو
یک اربعین گذشته از آن ساعتی که من
دیدم ربودهاند خلائق ردای تو
یک اربعین گذشته از آن ضربههای سخت
از ضربههای خنجر کین بر قفای تو
یک اربعین گذشته از آن سرخی غروب
وقتی عزا گرفت برایت خدای تو
گم کرده بودمت وسط رمل و تیغ و نی
ناگه رسید بر دل خواهر صدای تو
گفتی «إِلَیَّ...» خواهر مظلومهام بیا...
پر باز کردم ای گل من در هوای تو
دیدم هزار و نهصد و پنجاه چشمه خون
سر باز کرده در همهی جای جای تو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نصیر_حسنی ✍
#ماه_صفر
.
.
#واحد_سنتی
#اربعین
#شور_عرب
باید نشست و از برکاتى چنین نوشت
تاروز حشر از حسناتى چنین نوشت
از کشتى وسیع نجاتى چنین نوشت
از شور بهتر از عرفاتى چنین نوشت
بر گردن جهان تشیع چه دینى است
این شور بى مقایسه حج حسینى است
کى دیده است جمعیتى اینچنین بگو
شور وشعور و تربیتى اینچنین بگو
یک مکتب و اهمیتى اینچنین بگو
کى دیده است تسلیتى اینچنین بگو
پاى پیاده در دل صحرا به شوق کیست؟
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که درسى حماسى است
یک مکتب مجرب انسان شناسى است
رزمایش بزرگ عبادى سیاسى است
این کار ریشه ایست پیامش اساسى است
بى سابقه ترین تجمع روى زمین شده است
حالا مدال وحدت ما اربعین شده است
این اربعین هنایشى از اتحاد ماست
یک پرده از نمایش یوم الجهاد ماست
مقیاسى از تلاطم مردم نهاد ماست
این اربعین نشانه اى از اعتقاد ماست
ما سالهاست عاشق یک بى کفن شدیم
تاثیر عاشقى است که دور از وطن شدیم
اول نجف مقابل میخانه على
جامى بزن ز باده مستانه على
اذن دخول پشت در خانه على
زآنجا سپس زیارت دردانه على
باید ولى شناخت سپس جان به کف گذشت
باید براى کرببلا از نجف گذشت
وقت وصال مى طلبد دل به جاده زد
موکب به موکب از لب پیمانه باده زد
باید در این مسیر قدم بى اراده زد
بوسه به روى تاول پاى پیاده زد
عاشق شدن وسیله آواره بودن است
آوارگى نتیجه بیچاره بودن است
مردم دلى به سوى قرن مى برند آه
جان هاى مست را سوى تن مى برند آه
سر را براى کشته شدن مى برند آه
دنبال خویش بچه و زن مى برند آه
شکر خدا غذاى فراوان رسانده اند
زوار شاه تشنه که تشنه نمانده اند
پاى پر آبله غم مرهم نداشتند
چیزى براى طى سفر کم نداشتند
زنهاى این پیاده روى غم نداشتند
یک لحظه ترس در دل خود هم نداشتند
یک لحظه چادر از سر یک زن جدا نشد
یک گوشواره دردسر گوش ها نشد
بعد از حسین جوشش مکتب شروع شد
خونش که ریخت گریه هرشب شروع شد
در بین دختران حرم تب شروع شد
یک اربعین رسالت زینب شروع شد
گرچه به روى ناقه عریان سوار شد
حیدر شد و همش سخنش ذوالفقار شد
مرثیه را به وادى کوفه رساند و رفت
او سنگ خورد ولى خطبه خواند و رفت
در بین کوچه چادر خود را تکاند و رفت
ابن زیاد را سر جایش نشاند و رفت
کاخ یزید را به سر او خراب کرد
ویک تنه به جاى همه انقلاب کرد
شاعر:محمد جواد پرچمی✍
👇