#امام_رضا_علیه_السلام_ولادت
#دوبیتی #رباعی_صلواتی #صلوات #رباعی
بر روی رضـا شمـس امامت صلـوات
بر شافع ما روز قیامـت صـلوات
در شـام ولادتـش که شادنـد همـه
بفرست بر این روح کرامت صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بر شادی بیریای مردم صلوات
بر خندهی خوشههای گندم صلوات
خیلی گل عشق سر زد اما اینبار
بر آمدن امام هشتم صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
به علی ، زاده ی موسی صلوات
به گلِ شاخه ی طوبی صلوات
به همین مظهر تسلیم و رضا
به عزیز دلِ طه صلوات
بر اختـــــــرِ هشـــــتمینِ ایمان صلوات
سرچشـــمۀ نـــور و قلب ایران صلوات
برآنکه رواق و صحن او همچو بهشـت
بر نور و سرور و مهرِ رحمان صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
پیمانه زِ میخانه مضاعف بزنید
با شور و شعف هماره بر دف بزنید
بر دسته گل دامن نجمه صلوات
در جشن ولادت رضا کف بزنید
لحظههای شادی دلهای ما آغاز شد
باز ذکرِ حمد حقِ با سینهها دمساز شد
امشب از یُمن قدومت یا علی موسی الرضا
غنچهای از گلشن آل محمد باز شد
امشب که شب خجسته میلاد است
تسبیح فرشتگان مبارک باد است
شاد است دل آل محمد اما
بیش از همه دلها دل زهرا شاد است
آن ماه که مهر از نگاهش ریزد
گُلبوس مَلَک به خاک راهش ریزد
درجشن ولادت رضا هر که نشست
از بارش مرحمت گناهش ریزد
یا رب زِ تو ما عشق و صفا می خواهیم
در سینـــۀ خود آه و نوا می خواهیم
یـک تذکرۀ مدینه و کرببلا
در روز ولادت رضا می خواهیم
( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ )
.
#امام_رضا_علیه_السلام_ولادت
#دهه_کرامت
چِقَدَر این حرم صفا دارد
ضامنی چون رضا"ع"کجا دارد
این دهه چِقَدْر پر از شور است
بوی معصومه"س" و رضا"ع" دارد
روز میلاد تو حرم غوغا ست
چِقَدَر این حرم گدا دارد
دل من هم کبوترحرم است
تا ابد بر شما وفا دارد
سائل از راه دور آمده است
غیر مشهد بگو کجا دارد؟
این گدا آمده کنار ضریح
بَه چه حالی که باشما دارد
با تمام بدی و زشتی ها
چه نگاهی به رو سیا دارد
هرگدا ذکر یا رضا گیرد
باچه ذکری ببین نوا دارد
وَ "تَصَدَقْ..."بده امامرئوف
سائلت میل کربلا دارد
هر که آمد به طوس گفته ببین!
چقدر این حرم صفا دارد
#سید_امیر_میثم_مرتضوی
#امام_رضا_علیه_السلام_ولادت
به نام حضرتت ای بیکرانه ی هشتم
برای شعر نوشتن بهانه ی هشتم
پیمبرانه ترین عاشقانه ی هشتم
خدا سروده شما را، ترانه ی هشتم
نمی ز شرح یم ات، صد کتاب می ریزد
کرامت از پسر بوتراب می ریزد
دلی که در پی لیلاست بیقرار خوش است
به شوق حضرت معشوق، سر بدار خوش است
تمام عمر غلامی کوی یار خوش است
نگاه رأفت خورشید بر غبار خوش است
شنیدم از قدمش آفتاب می ریزد
کرامت از پسر بوتراب می ریزد
مسیر عطر تو افتاده باز از این سوها
عجیب انس گرفتند با تو شب بوها
در این هوای نفسگیر و این هیاهوها
بیا و ضامن من شو، شبیه آهوها
به عطر نام تو از لب گلاب می ریزد
کرامت از پسر بوتراب می ریزد
من و خیال تو و کوله پشتی سفرم
بلیط واگن هشتم، قطار سمت حرم
غذای حضرتی ات پای سفره های کرم
پر از کبوتر و گندم شده است دور و برم
میان حِصنِ تو، "حُسنِ مَآب" می ریزد
کرامت از پسر بوتراب می ریزد
سحر، حرم و نوای کریمخانیتان
رسیده زایر خسته به میهمانیتان
نشسته گوشه ای از صحن آسمانیتان
امید بسته به الطاف و مهربانیتان
ز زائران تو محشر، عذاب می ریزد
کرامت از پسر بوتراب می ریزد
سلام حضرت سلطان، سلام باب مراد
به باد داده مرا رقص پرچمت در باد
گره زدم دل خود را به پنجره فولاد
عزیز حضرت معصومه خانه ات آباد
دعای بین حرم، مستجاب می ریزد
کرامت از پسر بوتراب می ریزد
همین که محو تماشای گنبدی زردم
برای حج تو احرام بر تنم کردم
دوباره با "لک لبیک یا رضا"، هر دم
به دور کعبه ی تو هشت بار می گردم
که از حریم خدا این خطاب می ریزد
کرامت از پسر بوتراب می ریزد
جناب شاه کرم، این گدا که یادت هست
قسم به حضرت "خیرالنسا" که یادت هست
دخیل حاجت جامانده ها که یادت هست
برات یک سفر کربلا که یادت هست
ببین که اشک غلام رباب می ریزد
کرامت از پسر بوتراب می ریزد...
محمد جواد مهدوی
#امام_رضا_علیه_السلام_ولادت
#مدح #دهه_کرامت
تشنه بودیم که بارانِ نجف را دیدیم
اشک بودیم که دامانِ نجف را دیدیم
در نجف منقبت از شاهِ خراسان گفتیم
مشهدش آمده سلطانِ نجف را دیدیم
علت این است اگر ذکرِ علی میگوییم
ما در این خاک ، خراسانِ نجف را دیدیم
هرچه دادند به ما لطفِ علی بود علی
بر سرِ خوان رضا خوانِ نجف را دیدیم
بی سبب نیست در ایوانِ طلا میچرخیم
ما در ایوانِ تو ایوانِ نجف را دیدیم
ما رسیدیم که بر مَرمرتان رو بکشیم
یک علی گو که پس از نامِ شما هو بکشیم
با خودش جامِ تو مستانه شدن هم دارد
بردنِ نام تو دیوانه شدن هم دارد
دلِ ما کاش شود کاسهی سقاخانه
سنگ ظرفیتِ پیمانه شدن هم دارد
هر کبوتر که نشسته است دگر باز نَگشت
صحنِ تو خاصیتِ لانه شدن هم دارد
جایِ آئینه و کاشی به خودت غرقم کن
لطفِ تو از همه بیگانه شدن هم دارد
زائرانِ تو همه عینِ زیارت نامهاند
کششِ نورِ تو پروانه شدن هم دارد
وقتِ نقاره شده از تو خبر میگویند
ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بشر میگویند
یک کلاغ آمده اینجا که کبوتر بشود
عُمرِ ما کاش فقط پیشِ رضا سر بشود
بگذارید همین دفعه طوافش بکنم
طاقتم نیست که هنگامهی محشر بشود
دامنش پُر شد و با دستِ پُر از اینجا رفت
پیش از آن لحظه که چشمانِ گدا تر بشود
به لبم نام جواد است و کَرَم میبارد
وای اگر وقتِ دعا نوبتِ مادر بشود
آمدنهای مرا ضرب در سه بکنید
چه شود دیدنِ تو چند برابر بشود
مرگ میچسبد اگر در نظرم میآیی
جای هربار سه دفعه به سرم میآیی
بارم اُفتاد زمین تا که شوم بارِ شما
بیشتر ساخت مرا عشق گرفتارِ شما
میبَرَد تا ابد از یاد پریدنها را
هر کبوتر که نشیند لبِ دیوارِ شما
کنج شش گوشه زدم بوسه به یاد حرمت
بوسهای در عوضِ آنهمه زوارِ شما
کربلا هم چقدر حسرت خادمهایی
که بیایند هرازگاه به دیدارِ شما
چارهی اینهمه بیچاره فقط چار علیست
چارده تَن همه دیدیم در این چارِ شما
شامِ میلاد تو هر چند زِ مشهد دورم
چشم بر راهم و سلمانیِ نیشابورم
باز در نیمهی شب چشمِ کسی بینا شد
کودکی گم شده در خوابِ خوشش پیدا شد
مادری آرزویش بچهیِ زیبایی بود
گفت جبریل به گوشش گرههایت وا شد
دستِ لرزانِ زنی پیر کمی بالا رفت
از شهیدش خبر آمد چقدر غوغا شد
باز در پیشِ ضریحِ تو مریضی اُفتاد
زیرِ لب گفت رضا گفت رضا تا پا شد
خادمی آینه کاریِ حرم را تا دید
گفت با بغض حسن گریه کُنَش زهرا شد
لطفِ آقاست اگر مستِ امام حسنیم
"ما حسینی شدهی دستِ امام حسنیم"
من اویسم نَفَست از قَرَن آورد مرا
تا تراشیده شوم از یَمن آورد مرا
مادرم بارِ نخستی که مرا با خود داشت
تا ضریحت برسم سینهزن آورد مرا
حاجت کرببلا داشت ، به ما بخشیدی
به هوایِ حرمِ بی کفن آورد مرا
شانهام اُنس گرفته است به درهایِ حرم
در کنار خودش آقای من آورد مرا
در گوهرشاد دلم رفت به بینالحرمین
باد تا بویی از آن پیرهن آورد مرا
وای از پیرُهنش ، پیرُهنش را بُردند
حیف انگشتر و سنگِ یمنش را بُردند
#حسن_لطفی